#داستانک 💚
_چی شد که شهید شدی فرید؟
+ پلیس بودم کنار خیابون بودم؛ یکی با ماشین از روم رد شد.
_ فرید چند سالته؟
+ دهه هشتادیم
_چرا پلیس شدی؟
+ خیلی تلاش کردم، چون دوست داشتم #امنیت رو برای کشورم فراهم کنم.
_ تو خیلی شجاعی!
+ این که چیزی نیست؛ آرمان رو ندیدی؟
_ همون که بدنش کبوده؟
+ آره، ۳۰ نفری ریختن سرش و زدنش.
_ به چه جرمی؟
+ هیچی! فقط داشت از حوزه میرفت خونه؛ بهش گفتن اگر به ائمه و رهبر توهین نکنی میکشیمت.
_ حتما آرمان هم سکوت کرد!
+ آره!
_ چقدر شجاع! حالا چرا ی گوشه نشسته؟
+ آخه از وقتی #چادر از سر دخترِ مردم کشیدن آروم و قرار نداره.
_ یادمه وقتی اومد اینجا اباعبدالله به استقبالش رفت.
راستی، این کیه که حضرت زهرا بغلش کرده؟
+ سید روحالله رو میگی؟
_ چرا پهلوش شکسته؟
+ نامردا با موتور از روی پهلوش رد شدن
_ اون زمان کسی برای حضرت زهرا کاری نکرد؛ برای سید چی؟ کسی کاری کرد؟
+ برای قاتلش هشتگ #نه_به_اعدام زدن!
_ پس روضهی حضرت زهرا مجسم شد! قاتلش کی بود حالا؟
+ ی دکتری که ماهانه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون حقوق داره.
_ اون پسر کوچولو که داره با شش ماههِ امام حسین بازی میکنه کیه؟
+ اسمش علیاصغره
_ چرا شهیدش کردن؟
+ رفته بود زیارت #شاهچراغ؛ اون دوتا پسر که نشستن کنار کیان هم همراهش تو حرم بودن. محمدرضا و آرشام ...
_ کیان کیه؟ چرا آرشام داره دلداریش میده؟
+ از کیان برات نگم که بچه خیلی مظلومه! نامردا با گلوله زدنش بعد گفتن #کارخودشونه.
_ خانوادش نیومدن شهادتی بِدن؟
+ خانوادش؟ مادرش کاسه داغ تر از آش شده. سر مزار کیان شعر میخونه مردم دست میزنن
_ چه جوانهای پاک و معصومی!
اع اونجا رو حاج قاسم داره میاد.
+ آره آره؛ باید برم کنارِ حاجی...
فعلا
#برای_ایران #شهدای_امنیت
______🇮🇷🧕🏻______
🆔https://eitaa.com/joinchat/988151828C7b4620445c