eitaa logo
داروخانه معنوی
6.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ مریم با دیدن شهاب در منطقه ممنوعه با شتاب به طرفش رفت سارا ونرجس با دیدن مریم که نگران به طرف شهاب می رفت به سمتش دویدند مریم کنار مهیا ایستاد چند بار شهاب را صدا کرد اما شهاب صدایش را نشنید به طرف مهیا برگشت ـــ مهیا این دیوونه داره چیکار میکنه برا چی رفته اونجا نرجس و سارا هم با نگرانی به مهیا خیره شده بودند مهیا که ترسید واقعیت را بگویید چون میدانست کتک خوردنش حتمی هست شانه هایش را به نشانه ی نمیدانم بالا برد محسن به طرف دخترها آمد ــــ چیزی شده خانم مهدوی ــــ آقای مرادی شهاب رفته قسمتی که مین هست محسن سرش را به اطراف چرخاند تا شهاب را پیدا کند با دیدن شهاب چند بار صدایش کرد مریم نالید ــــ تلاش نکنید صداتونو نمیشنوه مریم روی زمین نشست ــــ الان چیکار کنیم مهیا از کارش پشیمان شده بود خودش هم نگران شده بود باورش نمی شد شهاب به خاطرش قبول کرده باشه که وسط مین ها برود به شهاب که در حال عکاسی بود نگاهی کرد اگر اتفاقی برایش بیفتد چی ??? مهیا از استرس و نگرانی ناخون هایش را می جوید شهاب که کارش تمام شده بود به طرف بچه ها آمد تا از سیم های خاردار رد شد مریم به سمتش آمد ــــ این چه کاریه برا چی رفتی میدونی چقدر خطرناکه ــــ حالا که چیزی نشده شهاب می خواست دوربین را به مهیا بدهد که مهیا با چشم به مریم اشاره کرد شهاب که متوجه منظورش نشد چشمانش را باریک کرد مهیا به مریم بعد خودش اشاره کرد و دستش را به علامت سر بریدن بر روی گردنش کشید شهاب خنده اش را جمع کرد محسن به طرفش رفت ـــ مرد مومن تو دیگه چرا ?? اینهمه تو گوش این دانش آموزا خوندی که نرن اونور الان خودت رفتی ـــ چندجا شناسایی کردم ازشون عکس گرفتم بعد بیایم پاکسازی کنیم دوربین را به طرف مهیا گرفت ـــ خیلی ممنون خانم رضایی مریم به طرف مهیا برگشت ــــ تو میدونستی می خواد بره اونور تا مهیا می خواست جواب بدهد شهاب گفت ــــ نه نمی دونستن من فقط ازشون دوربینشونو خواستم ایشونم لطف کردن به من دادن شهاب در دلش گفت ـــ بفرما دروغگو هم که شدی کم کم همه سوار اتوبوس شدند شهاب مکان بعدی را پادگان محلاتی در جاده ی حمیدیه اعلام کرد که امشب آنجا مستقر می شوند مهیا نگاهی به اطرافش انداخت محسن کنار راننده در حال هماهنگی برنامه فردا بودند مریم هم خواب بود مهیا سرش را به صندلی جلو نزدیک کرد شهاب چشمانش را بسته بود مهیا آرام صدایش کرد ــــ سید سید شهاب چشمانش را باز کرد و سرجایش نشست ــــ بله بفرمایید ـــ خیلی ممنون هم بابت عکسا هم بابت اینکه به مریم نگفتید اگه مریم میفهمید کشتنم حتمی بود ــــ خواهش میکنم ولی لطفا دیگه از این کارای خطرناڪ نڪنید مهیا سرجایش برگشت نگاهش را به بیرون دوخت شخصیت شهاب برایش جالب بود دوست داشت بیشتر در موردش بداند احساس عجیبی نسبت به شهاب داشت از اولین برخوردشان تا آخرین اتفاق که چند ساعت پیش بود مانند فیلمی از جلوی چشمانش گذشت نگاهی به شهاب انداخت که مشغول بیسیم زدن بود کرد هوا تاریک شده بود به خاطر اینکه دیر از شلمچه حرکت کرده بودند دیرتر به پادگان رسیدند موقع رسیدن همه خواب بودند با ایستادن ماشین مهیا نگاهی به اطرافش انداخت ـــ سید رسیدیم ـــ بیدارید شما ?? ـــ بله ـــ بله رسیدیم بی زحمت همه رو بیدار کنید ـــ حتما مهیا خودش نمی دانست چرا اینقدر مودب شده بود همه دختر ها رو بیدار کرد پیاده شدند خادم ها برایشان اسپند دود کرده بودند بعد اینکه به صف شدند مریم همه خوابگاه ها را بین دانش آموزان تقسیم کرد دختره ها به سمت خوابگاه شهید جهان آرا رفتن خوابگاه بزرگی بود و همه دانش آموزان در حال ورجه ورجه کردن بودند نرجس و سارا تخت های بالا را انتخاب کردند مهیا و مریم هم وسایلشان را روی تخت های پایین گذاشتند ... @Manavi_2 @Manavi_3 @Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا میکنم🙏 امشب✨ مرغ آمین🕊 بیاید و بر آرزوهاتون آمین بگوید و دلواپسی در خیالتون نماند و آرام باشید😇 چه چیزی از آرامش نابتر و خوشتر🙏 ✨🙏✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️امروز سه شنبه۱۴۰۱/۱۱/۱۱: 💫بار الها ❄️تنهاکوچه ای 💫که بن بست نيست ❄️کوچه يادتوست 💫ازتو خالصانه ميخواهم ❄️که دوستان 💫خوبم وهيچ انسانی ❄️درکوچه پس کوچه هاي 💫زندگی اسيروگرفتار ❄️هيچ بن بستی نگردند روزتون بخیر دوستان گلم💫❄️ @Manavi_2 @Manavi_3 @Manavi_4
✴️ سه شنبه 👈۱۱بهمن / دلو ۱۴۰۱ 👈9 رجب المرجب 1444 👈 31 ژانویه 2023 🕌مناسبت های دینی و اسلامی. ❇️احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅درختکاری. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅دیدار بزرگان و روسا و مسئولین و درخواست از آنها. ✅طلب حوائج و خواسته ها. ✅شروع به کار و کاسبی. ✅و مسافرت خوب است. 👶نوزاد مقبول و محبوب بین مردم باشد. 🤕بیمار امروز خوب شود. ان شاءالله. 🚘مسافرت:سفر خوب است. 💑مباشرت امشب : مباشرت و عروسی کراهت دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️شروع به تعلیم و یادگیری. ✳️تاسیس شرکت و امور مشارکتی. ✳️خرید کردن. ✳️سند به نام زدن. ✳️قولنامه و قباله نوشتن. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️آغاز نگارش کتاب مقاله و پایان نامه. ✳️ومعامله و معاوضه املاک نیک است. 🔵‌کتابت ادعیه و حرز و استفاده از آن خوب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) ، باعث درد و بیماری می شود. 💉💉حجامت. 🔴 یا باعث درد اعضا می شود. ✂️ناخن گرفتن. سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد.) ✅ وقت استخاره: در روز سه شنبه: از ساعت 10صبح تا ساعت 12ظهر و بعداز ساعت 16 عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴تعبیر خواب: تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی《 10》سوره مبارکه" "علیه السلام است. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها... و مفهومش این است که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند. ان شاءالله و شما مطلب خود را قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین 《100》 مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح 《903》 مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @Manavi_2 @Manavi_3 @Manavi_4
حضرت امام علیه السلام و امام علیه السلام و امام علیه السلام @Manavi_2 @Manavi_3 @Manavi_4