#ابطال_سحر
#باطل_السحر
جهت دفع هر نوع سحر آیه
《33》سوره الرحمن را بر ظرف آبی
بخوانند و آب آن را در اطراف
خانه و محل کسب بریزند...
به طور عجیبی سحر
از بین میرود
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ
📚 دو هزار و یک ختم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀آیت الله شیخ جعفر مجتهدی(۲۴) بعد از ورود به زندان متوجه شدم که زندانی است بسیار شلوغ ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀آیت الله شیخ جعفر مجتهدی(۲۴) بعد از ورود به زندان متوجه شدم که زندانی است بسیار شلوغ ک
#احسن_القصص
🍀آیت الله شیخ جعفر مجتهدی(۲۵)
سرانجام آقای مجتهدی بعد از ورود به ایران و چند روز اقامت در کرمانشاه به تهران میروند. با سکونت زودگذر ایشان در کرمانشاه ، ایلام و تبریز ، سلوک ایشان وارد مرحله جدیدی می شود .
آقای مجتهدی پیوسته در پی انجام اوامر حضرات معصومین (علیهم السلام) از این شهر به آن شهر و از این دیار به آن دیار هجرت میکردند و بسیاری از اوقات را در بیابانها به عبادت، توسل و چله نشینی مشغول بودند.ایشان میفرمودند:زمانی که به دستور حضرت مولا قریب به بیست سال در بیابانها به سر میبردم ، به دستور حضرات ائمه (علیهمالسلام) شانزده مرتبه با پای پیاده به مشهد مقدس،
مشرف شده ام.آقای مجتهدی میفرمودند:زمانی که در بیابانها ساکن بودم، هنگام توسل کلمه شریفه (یاحسین) را با انگشت روی خاک می نوشتم و آنقدر میگریستم تا اینکه کلمه یا حسین که بر روی خاک نوشته بودم تبدیل به گل میشد و محو می گشت، مجدداً آن نام مقدس را روی گلها مینوشتم و به حدی گریه میکردم که بی تاب گشته و از هوش میرفتم.
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#نماز_شب_دهم_ماه_رجب
#ماه_رجب
#رجب
هركس در شب دهم ماه رجب بعد از [نماز] مغرب، دوازده《12》 ركعت نمازبخواند:
با یک بار سورهى « حمد»
و سه《3》 بار سورهى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» ، خداوند كاخى بر بالاى «عامودى» ؛ (ستونى) از ياقوت سرخ بر مىافرازد.
قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا ذَلِكَ الْعَمُودُ قَالَ مِثْلَ مَا بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْمَشْرِقِ وَ فِي ذَلِكَ الْعَمُودِ سَبْعُ مِائَةِ غُرْفَةٍ أَوْسَعُ مِنَ الدُّنْيَا
عرض شد: اى رسول خدا، مقصود از «عامود» چيست؟ فرمود: ستونى به اندازهى فاصلهى مشرق و مغرب كه هفتصد《700000》 هزار طبقهى بزرگتر از دنيا در آن وجود دارد
وَ الْغُرَفُ كُلُّهَا مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ وَ يَاقُوتٍ وَ زَبَرْجَدٍ وَ فِي ذَلِكَ الْقَصْرِ بُيُوتٌ بِعَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ فِيهِ مَا لَا يَقْدِرُ بَشَرٌ أَنْ يَصِفَه
و همهى آن خانهها از جنس طلا، نقره، ياقوت و زبرجد هستند و نيز در آن كاخ به شمارهى ستارگان آسمان خيمه وجود دارد و نعمتهايى در آن نهفته است كه هيچيك از افراد بشر توان توصيف آنها را ندارند
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان ذاکر قریب البکا و سرباز امام زمان (عج) روایت میکنند، آیتالله بهاءالدینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان ذاکر قریب البکا و سرباز امام زمان (عج) روایت میکنند، آیتالله بهاءالدینی
#تشرف
#تشرفات
#امام_زمان
💥یکی از تجار اصفهان که مورد وثوق است نقل می کرد: من در منزل، اطاق بزرگی را بعنوان حسینیه اختصاص داده ام و اکثرا در آنجا روضه خوانی برپا می کنم. شبی در خواب دیدم که من از منزل خارج شده ام و بطرف بازار می روم، ولی جمعی از علما اصفهان بطرف منزل ما می آیند! وقتی به من رسیدند گفتند: فلانی کجا می روی؟ مگر نمی دانی منزلت روضه است؟ گفتم: نه منزل ما روضه نیست! گفتند: چرا منزلت روضه است و ما هم به آنجا می رویم و حضرت بقیة الله ارواحنا فداه هم آنجا تشریف دارند، من فورا با عجله خواستم به طرف منزل بروم، آنها به من گفتند: با ادب وارد منزل شو، من مؤدبانه وارد شدم،
✨💫✨
دیدم جمعی از علما در حسینیه نشسته و در صدر مجلس هم حضرت ولیعصر ارواحنافداه نشسته اند. وقتی به قیافهٔ آن حضرت دقیق شدم دیدم مثل آنکه ایشان را در جائی دیده ام، لذا از آن حضرت سؤال کردم که آقا من شما را کجا دیده ام؟ فرمود: همین امسال در مکه در آن نیمهٔ شب در مسجدالحرام، وقتی آمدی نزد من و لباسهایت را نزد من گذاشتی و من به تو گفتم: مفاتیح را زیر لباسهایت بگذار. تاجر اصفهانی میگفت: همینطور بود یک نیمه شب در مکه خواب از سرم پریده بود، با خود گفتم چه بهتر که به مسجد الحرام مشرف شوم و در آنجا بیتوته کنم و مشغول عبادت شوم .
✨💫✨
لذا وارد مسجدالحرام شدم ، به اطراف نگاه می کردم که کسی را پیدا کنم لباسهایم را نزد او بگذارم و بروم وضو بگیرم، دیدم آقائی در گوشه ای نشسته اند، خدمتش مشرف شدم و لباسهایم را نزد او گذاشتم، میخواستم مفاتیحم را روی لباسهایم بگذارم، فرمود؛ مفاتیح را زیر لباسهایت بگذار و من طبق دستور ایشان عمل کردم و مفاتیح را زیر لباسهایم گذاشتم و رفتم وضو گرفتم و برگشتم و تا صبح در خدمتش و در کنارش مشغول عبادت بودم ولی در تمام این مدت حتی احتمال هم ندادم که حضرت ولیعصر ارواحنافداه باشند. به هر حال در خواب از آقا سؤال کردم: فرج شما کی خواهد رسید؟ فرمود: "نزدیک است،" به شیعیان ما بگویید "دعای #ندبه" را روزهای جمعه بخوانند.
📗ملاقات با امام زمان ص ۴۵
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
24.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا