eitaa logo
🌍مَـن وَ دنـیا🌏
776 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
42 فایل
اگـر هر شخص به‌اندازه ساخٺنِ یڪ خانہ؛ وقٺ برای ساخٺنِ خود می‌گذاشٺ ڪار ٺمام بود!💚 . . . مطالب رو دوسٺ داشٺید بمــونید🤞🏼 . ڪپی با ذڪر صلواٺ آزاد💚 .. ارتباط با ادمـین مسابقات👇🏻 @Ghasedak2002 ادمــین تبادل و تبلیــغات📱 @Admin_Tabadol7
مشاهده در ایتا
دانلود
❤💍 نوه های صاحب خانه جلوی در بودند، هر چیزی که خریده بود را به آنها تعارف کرد، همیشه دست و دل باز بود، هر بار که خوراکی می خرید، اگر نوه های صاحب خانه را وسط پله ها می دید به آنها تعارف می کرد، اگر حتی شله زرد یا آش می پختم می گفت:《 حتما یه کاسه بدیم به صاحب خونه، یه کاسه هم بذار کنار ببریم برای مادرم》،وقتی نصف بیشتر خوراکی ها را به نوه های صاحب خانه داد از پله ها بالا آمد و گفت :《من که از پرونده اعمالم خیلی می ترسم، حداقل شاید به خاطر دعای خیر این بچه های معصوم خدا از سر تقصیراتم بگذره》. یک هفته ای از این ماجرا ماجرا نگذشته بود که تلویزیون اعلام کرد حاج حسین همدانی در سوریه به شهادت رسیده است، وقتی حمید خبر شهادت را شنید جلوی تلویزیون ایستاده گریه می کرد، خیلی خوب سردار همدانی را می شناخت چون در چندین دوره آموزشی که در تهران برگزار شده بود با این شهید برخورد داشت ، با حسرت گفت:《حاج حسین حیف بود، ما واقعا به حضورش نیاز داشتیم 》.همان روز عمه ما را برای ناهار دعوت کرده بود،موقع پاک کردن سبزی به عمه گفتم:《سردار همدانی شهید شده، حمید از شنیدن این خبر کلی گریه کرده》،حمید تا شنید چشم هایش را گرد کرد که یعنی برای چی به مادرم گفتی!》،من هم فقط شانه هایم را انداختم بالا، دوست نداشت عمه ناراحتیش را ببیند، برای همین رفت داخل اتاق و با خواهرزاده هایش مشغول توپ بازی شد ، به سر و کله هم می زدند، بیشتر صدای حمید می آمد تا بچه ها، هنوز هم گاهی اوقات بچه های خواهرش می گویند کاش دایی بود با هم توپ بازی می کردیم! ▪️▪️▪️▪️ گروهی که اسمشان در قرعه کشی برای اعزام به سوریه درآمده بود پشت هم دوره های آماده سازی و آموزشی رزم می رفتند، روزهایی که حمید توی این جمع نبود دنیا برایش شده بود مثل قفس ! پکر بود و حال و حوصله هیچ کاری نداشت، حس آدم جا مانده ای را داشت که همه رفقایش رفته باشند. موقع اعزام این گروه پروازشان چند باری به تعویق افتاد، هر روز که حمید به خانه می آمد من از رفتن رفقایش می پرسیدم ،حمید با خنده می گفت:《جالبه هر روز صبح از این ها خداحافظی می کنیم، دوباره فردا صبح بر می گردن سر کار، بعضی از همکارا می گن ما دیگه روی رفتن سمت خونه نداریم، هر روز صبح خانواده با اشک و نذر و نیاز ما رو راهی می کنن، ما خداحافظی می کنیم، باز شب بر می گردیم خونه!》. شانزدهم مهر با ناراحت آمد و گفت:《بالاخره رفتند و ما جاماندیم! پدرت موقع رفتنشون خیلی گریه کرد، همه رو تک تک بغل کرد ،ازشون حلالیت خواست و از زیر قرآن رد کرد 》،بابا سر این چیز ها حساس بود خیلی زود احساساتی می شد ،این صحنه ها او را یاد دوران دفاع مقدس و رفقای شهیدش می انداخت، همان موقع ها بود که میتند ملازمان حرم،صحبت های همسران شهدای مدافع حرم از شبکه افق پخش می شد، پدرم زنگ می زد به حمید و می گفت:《نذار فرزانه این برنامه ها رو ببینه》،یک دوره ای شبکه افق خانه ما ممنوع بود! آن روزها برای همه ما سخت می گذشت ،حمید می گفت کل پادگان یک حالت غمی به خودش گرفته است،خیلی بی تاب شده بود، نماز شب خواندن هایش فرق کرده بود، هر وقت از دانشگاه می آمدم از پشت در صدای دعاهایش را می شنیدم ، وارد که می شدم چشم هایش خیسش گواه همه چیز بود، دلش نمی خواست بماند، میل رفتن داشت. کمی که گذشت تماس های رفقای حمید از سوریه شروع شد، زنگ می زدند و از حال و هوای سوریه می گفتند ، صدا خیلی با تاخیر می رفت،حمید سعی می کرد به آنها روحیه بدهد، بگو بخند راه می انداخت هر کدام از رفقایش یک جوری دل حمید را می بردند، آقا میثم از اعضای گروهشان می گفت:《من همین جا می مونم تا تو بیای سوریه،اینجا ببینمت بعد برگردم ایران،همین همکارش لحظه آخر حمید را بغل کرده بود و گفته بود :《حمید من دو تا پسر دارم، ابوالفضل و عباس، اگه از سوریه سالم برگشتم که هیچ ،اگه شهید شدم به بچه های من راه راست رو نشون بده》. حمید خانه که می آمد ادامه دارد... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
هنوز کسی هست که اینترنشنال باور‌کنه؟! ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
قدم های کوچکی که هر روز برداشته می شوند به موفقیت های خوبی خواهند رسید ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک شرکت دانش‌بنیان مولد گاز به برق را بومی‌سازی کرد ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥دشمن در قضایای اخیر دچار اشتباه محاسباتی شد 🍃🌹🍃 🔻رئیس‌جمهور در جمع مردم استان کردستان: 🔹وجب به وجب از خاک کردستان شاهد، مجاهدت، ایستادگی و مقاومت مردم کردستان است. 🔸از اول پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان بدنبال این بودند که در این منطقه لانه کنند اما مردم کردستان آن‌ها را ناکام گذاشتند. 🔹دشمنان مثل همیشه دچار یک اشتباه محاسباتی شدند. تصور کردند که می‌توانند با اقدامات تروریستی و اغتشاش به اهداف خود برسند. 🔺مردم کردستان که ریشه‌های بسیار عمیقی دارند، مگر با این تکانه‌ها می‌لرزند؟! | | ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کمبود دارو دردسر ساز شد 🎥 تجمع اعتراضی پزشکان فرانسوی در پاریس به دلیل کمبود دارو و کادر پزشکی برای درمان بیماران که هر روز هم بیشتر می شود ✅البته دروغ میگن. مگه میشه تو دارو کمیاب بشه؟ فقط ایران مشکل دارو داره.😷 غرب پرست طور صـــراط ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
در هر سن که هستی روزهایی بی‌نظیر را تجربه می‌کنی! چـرا که مانندِ روزهای دیگر فقط یکبار تکرار می‌شود "هر روز" از عمرت روزهای خوش دارد! به شرط اینکه «زندگی‌کـردن» را بلد باشی. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313       
هشدار پلیس به خریداران و فروشندگان ارز رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران: 🔹هرگونه خرید و فروش ارز در خارج از شبکه صرافی و بانکی دلالی محسوب شده و جرم است. 🔹بنابراین افرادی که با حضور در کنار خیابان و ... اقدام به خرید ارز از شهروندان یا فروش ارز به شهروندان در خارج از این چرخه می‌کنند مرتکب عملی مجرمانه شده‌اند. 🔹البته یک نکته دیگر هم که لازم است شهروندان به آن توجه کنند، اصالت ارز است، معلوم نیست ارزی که آنان از فروشندگان کنار خیابان تهیه کرده‌اند اصل باشد. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
🔸چند تفاوت مومن و منافق عج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
🇮🇷 📝 | اعتصاب حسین رونقی با عسل و ارده! 🍃🌹🍃 🔻علی نوری، زندانی سیاسی بند۴ اوین درباره ماجرای اعتصاب و شکستگی پاهای حسین رونقی نوشته: رونقی موقعی که به زندان آمد هیچ‌ آسیب بدنی ای نداشت و پاهایش کاملا سالم بود. 🔸زمانی هم که توسط زندانی های سیاسی دیگر مدام تر و خشک می شد، مصرف عسل و ارده بخشی از اعتصابش بود. 🔺قصد صحبت درباره حواشی نمایش اعزامش به بیمارستان را ندارم، بعد از آمدن از بیمارستان در یک سوییت اختصاصی تحت درمان با سرم و مکمل و ویتامین بود و چند روز بعد هم آزاد شد. | | ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313        
جمعه‌ی من مال خانواده است … بارها شاهد بودم بعضی‌ها می‌خواستند روز جمعه برای کاری که داشتند خدمت آقای بهشتی برسند و نظر ایشان رو بپرسند، اما آقای بهشتی بهشون می‌گفت: جمعه‌ی من مال خانواده است … ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌༻🌎༺‌‌‌═══ @Mano_Donya313