#شهید مدافع حرم،
حمیدرضا باب الخانی🍃⚘🍃
درتاریخ ۱۳۶۷/۱۰/۱۷ درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
در سن ۲۵ سالگی بود که موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته عمران شد.
در همین ایام تصمیم گرفت در فرمانداری استخدام بشود،مدتی طول کشيد که مدارک مورد نياز و رزومه کاری ارائه بدهد، به خاطر اينکه دانشجوی ممتاز و محقق و پژوهشگر بود شرايط استخدامش فراهم شد.
🍃⚘🍃
بعدبا یکی از دوستانش مشورت کرد، دوست ایشان با توجه به شرایط موجود در استانداری و با شناختی که از روحیاتش داشت به ایشان گفت: اگر میخواهی نان #حلال سر سفره خانوادهات ببری برو و در #سپاه استخدام شو.
🍃⚘🍃
پس از این صحبت به صورت #داوطلبانه عضو #نیروی قدس سپاه و مدتی بعد هم برای #دفاع از حرم راهی #سوریه شد.
🍃⚘🍃
متاهل بود و تنها یادگارش، آقا محمد حسن ، ۶ ماه پس از #شهادتش متولد شد.
🍃⚘🍃
به روایت از همسر #شهید :
ازدواجمان سنتی و معرفی من به واسطه دوست مشترک خواهر شوهرم و خواهر خودم بود.
#همسرم خیلی #صبور بودند،بعضی وقتها خیلی سر به سرش میگذاشتم تا بالاخره یک جا عصبانی بشه و به اصطلاح از کوره در بره ،ولی اصلا و ابدا هیچ نشانهای از #عصبانیت در او نمیدیدم.
🍃⚘🍃
خیلی #مهربان و #همراه من بود؛ به خصوص در #درسم. شبهای امتحان تا صبح پا به پای من #بیدار میماند . رشته تحصیلی من در دانشگاه نقاشی بود و کار عملی زیاد داشتم،
#حمیدرضا خیلی #کمکم میکرد و گاهی حتی برخی از #طراحیهای من را هم #میکشید. خیلی توصیه میکرد که درسم را تا دکترا ادامه بدهم و البته #مشاور خوبی در #همه #زمینهها برای من بود.
🍃⚘🍃
توی #دفترچه یادداشتی که #سوریه دنبالش بود، برنامه #هفتگی من را داشت و مرتب #پیگیر کارهای درسی من بود.😭
🍃⚘🍃
#حمیدرضا ماموریتهای زیادی به #سوریه داشت و هربار که خانواده از من جویا میشدند کجاست و کدام شهر، جوابم این بود که من از جای ماموریتش بیاطلاعم و واقعیتش هم همین بود. من فقط میدانستم #سوریه است.
🍃⚘🍃
از زمانی که #عقد کردیم ماموریتهای #حمیدرضا به #سوریه شروع شد ،در طول این مدت زندگی مشترکمان، شش تا هفت بار #سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید. 😭
🍃⚘🍃
به روایت از پدر #شهید:
#پسرم ،تا لحظه #شهادت بيش از دو سال در #سوريه #فعالیت داشت و از ما خواسته بود اين موضوع را از فاميل مخفی کنيم که مبادا نگران شوند😔
🍃⚘🍃
#پسرم تقريباً هر شش ماه دو هفته به مرخصی میآمد. مرداد امسال يک واحد سازمانی در شهر حلب در اختيارش قرار دادند و همسرش هم مدتی به #سوریه رفت.
🍃⚘🍃
در این اواخر با شرایط سختی که پیش آمد حجم کارش زیاد شد و زمانی که ازش خواستیم به ایران بیاید قبول نکرد و مقدمات سفر من و مادرش را به #سوریه فراهم کرد.
🍃⚘🍃
صبح خیلی زود #حمید از منزل خارج میشد و شب با جسمی بی جان و سر و وضع خاک آلوده و لباسهایی غرق در گل و لای به خانه میآمد.😭
🍃⚘🍃
هیچ گاه در این سالها از #مسوولیتش حرفی نزد، تنها میگفت من به قرارگاه میروم، در #سوریه از یکی از رزمندگان فاطمیون خواهش کردم تا بگوید پسر من کجاست که آن فرد گفت
🍃⚘🍃
#پسر شما #فرمانده اطلاعات عملیات یکی از مناطق و #مسوول آموزش رزمندههای سوری است که در زمینههای مختلف از جمله کار با #دوربینهای جی آی اس و #غیره کار میکند
🍃⚘🍃
اینجا بود که فهمیدم چه کار میکند و من باید چشم انتظار#شهادتش باشم.😭😭
🍃⚘🍃
وقتی از #حميد پرسیدم چند ساله در #جبهه هستی وقتش رسیده برگردی و در کشورت #خدمت کنی گفت من سالها درس خواندم، در سپاه آموزشهای مختلف دیدم، به زبان عربی مسلط شدم که الان از آن #استفاده کنم
🍃⚘🍃
من اگر به ایران بیایم خیلی از تواناییهایم آنجا کاربردی ندارد، مضاف بر اینکه در ایران خیلیها هستند که جای من را پر کنند ولی اینجا هرکسی نمیآید و نمیتواند کار کند.
🍃⚘🍃
گفت :من اهل کار #اداری نیستم، نمیتوانم #فریاد و #ضجه و #کشتار #مردم مظلوم را #ببینم و #بشنوم بعد به #ایران بیایم و #راحت #زندگی کنم.😭
وقتی این صحبتها را شنیدم فهمیدم تصمیمش را گرفته و با وجود نگرانی شدیدی که وجودم را فراگرفته بود او را به خدا سپردم و..
🍃⚘🍃
ایشان در سال ۹۲ کارشناسی ارشد را در تهران خواند. #شهید همیشه پیگیر اخبار وضعیت #سوریه بود و میگفت: «دوستانم دارند سری به سری به سوریه اعزام میشوند و ما هم #وظایفی نسبت به #دفاع
ازحرم حضرت زینب (س)⚘، شیعیان و مسلمانان داریم.» نهایتاً هم با تخصصهایی که داشت به عنوان #مربی #تاکتیک نظامی در آموزش گردانها به سوریه اعزام شد.
🍃⚘🍃
#نحوه #شهادت #شهید 😔
دوست شهید به نام محمد صباغ که در همان عملیات #جانباز شدند برایمان نقل کردند که #مدافعان حرم در #منطقه العیس با تروریستها درگیر بودند. درگیری از شب تا اذان صبح ادامه پیدا میکند. نزدیکیهای صبح دشمن تکی میزد و آقای صباغ در همین درگیری مجروح میشود و# آقا ابراهیم هم به #شهادت میرسد. چون منطقه در دست تروریستها بود موفق نمیشوند پیکر #شهید را به عقب منتقل کنند.😔💔
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠شهید ابراهیم عشریه💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
۸
#شهید مدافع حرم علی امرایی🍃⚘🍃
#نام: علی
#نام خانوادگی: امرایی
#نام پدر: غلام رضا
#تاریخ تولد: ۶۴/۶/۳۰
#زادگاه: تهران
#وضعیت: متاهل
#محل #شهادت: شهر درعا
#تاریخ #شهادت:۵/رمضان/۹۴
#نحوه #شهادت:اصابت موشک
#محل مزار: گلزار بهشت زهرای تهران
🍃⚘🍃
مادر #شهید مدافع حرم، علی امرایی میگوید: آن روز دشمن برای ترور #حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. اما #علی مورد هدف موشک قرار میگیرد.
🍃⚘🍃
•○حسین ذاکر⚘🍃
#شهید مدافع حرم، علی امرایی سال ۱۳۶۴ در شهرری به دنیا آمد. فرزند چهارم غلامرضا بود. در رشته کامپیوتر دیپلم گرفت و در همین رشته در دانشگاه ادامه تحصیل داد. #فرماندهی پایگاه بسیج مسجد #سیدالشهدا(ع) ⚘را بر عهده داشت؛ در همین سالها #مسئولیت کاروان اردوهای راهیان نور و کاروانهای زیارتی قم و جمکران را بر عهده داشت. از نیروهای مستشاری #سپاه در #سوریه بود. در #سوریه نام جهادی «حسین ذاکر» را انتخاب کرده بود،
🍃⚘🍃
۲