شهدا
اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود، داخل سانس تمرین.🏋♂
اولای کار، خودش تنهایی با اجازه استاد میرفت وضو میگرفت و #نماز شو میخوند.
همه چپ چپ نگاهش میکردن👀
انگار چیز عجیبی دیده بودن....
بعد از چند جلسه که بقیه باهاش آشنا شدن و رفتار و اخلاقشو دیدن
نصف بیشتر بچه ها موقع اذان ورزشو تعطیل میکردن و همه با هم نماز میخوندن❤️
#شهید_حسین_معز_غلامی
پ. ن: یکی آموزهای #امام_حسین تو عاشورا، توجه به نماز بود.. کاش به صرفا بهجای گریستن،
به واقعه کربلا بنگـــریم..
https://eitaa.com/Martyrs_555
آب از سرم گذشتہ صدا میکنے مرا؟
در یڪ قنوٺِ سبز،دعا میکنے مرا؟
این شوقِ پر زدن ڪه بہ جایے نمیرسد
بال و پرم شڪستہ،هوا میکنے مرا؟
#نعمالرفیق💚
#شهید_حسین_معز_غلامی
https://eitaa.com/Martyrs_555
گفتم:
دارمازاسترسمیمیرم
گفت:یهذکربهتمیگمهربارگیرکردی
بگو،منخیلیقبولشدارم:
گرهیکار ِمنمهمینبازکرد💔
(آخہخودشمبهسختـیاجازهیخروجگرفت)
گفتم:
باشهداداشبگو،
گفت:
تسبیحداری؟
گفتم:
آره،گفت:بگو "
الهیبالرقیهسلاماللهعلیها"...💔
حتمـاسهسـالهیاربابنظرمیکنه، منتظرتموقطعکردمـ..
چشمموبستمشروعکردم:
الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
۱۰تانگفتمکهیهوگفتن:
اینپنجنفـرآخرینلیسته،
بقیہاشفـردا💔،
توجہنکردمهمینجورذکرمیگفتم
ڪہیهواسممروخوندن،بغضمترکید
باگریهرفتمسمتخونهحاضرشم،
وقتیحسینرودیدمگفتم:درستشد😭💔،
اشڪتوچشمشحلقہزدوگفت:
"الهیبالرقیهسلاماللهعلیها"...
#خاطراتی_از_شهدا
#شهید_حسین_معز_غلامی
https://eitaa.com/Martyrs_555
~🌱🌸گفتم دارم از استرس میمیرم
گفت یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو ؛ من خیلی قبول دارم گره کار منم همین باز کرد( آخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری📿
گفتم اره
گفت بگو الهی به رقیه سلاماللهعلیها حتما سه ساله ارباب نظر میکنه
منتظرتم
قطع کردم چشممو بستم شروع کردم
الهی به رقیه سلاماللهعلیها الهی به رقیه سلاماللهعلیها...✨
10 تا نگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته بقیش فردا
توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو اسممو خوندن
بغضم ترکید😭
با گریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم
وقتی حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک تو چشمش حلقه زد گفت الهی به رقیه سلاماللهعلیها(:💔
#شهید_حسین_معز_غلامی🌱
https://eitaa.com/Martyrs_555
دلم را میسپارم دست شما
تا خودتان آب و جارویَش کنید ...
#نعمالرفیقم💔
#شهید_حسین_معز_غلامی