eitaa logo
5.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
49 فایل
اینجا کانال دختــران و پسـران دیار حـاج قاسـم است. دهه هشتادی ها و نودی های نســل سلیـــــمانے #نوجوانان ملک سلیمانی 🇮🇷⁩ راه ارتباط با ما ⁦👇🏻 @Clever_Students @teenager_life میتوانید کانال مارا در شاد و روبیکا دنبال نمایید .
مشاهده در ایتا
دانلود
مشق
#رمان #دمشق_دیار_عشق #قسمت_نوزدهم با قدم هایی که در زمین فرو می‌رفت به سمتم آمد و ظاهراً من باید قرب
پاهایم به هم می‌پیچید و هرچه تلاش می‌کردم تندتر بدوم تعادلم کمتر می‌شد و آخر درد پهلو کار خودش را کرد که قدم‌هایم سِر شد و با زانو به زمین خوردم. کف خیابان هنوز از باران ساعاتی پیش خیس و این دومین باری بود که امشب در این خیابان‌های گلی نقش زمین می‌شدم؛ خواستم بلند شوم و این بدن در هم شکسته دیگر توانی برای دویدن نداشت که دوباره صورتم به زمین خورد و زخم پیشانی‌ام آتش گرفت. کف هر دو دستم را روی زمین عصا کردم بلکه بتوانم برخیزم و او بالای سرم رسیده بود که مردانه فریاد کشید:«برای چی فرار می‌کنی؟» صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم که یکی از همان اجیر شده‌های وهابی آمده تا جانم را بگیرد که سراسیمه چرخیدم و او امانم نداد که کنارم نشست و به سختی بازخواستم کرد:«از آدمای ابوجعده ای؟» گوشه چادرم هنوز روی صورتم مانده و چهره ام به درستی پیدا نبود، اما آرامش صورت او در این تاریکی شب به روشنی پیدا بود. خط خونه پیشانی‌ام دلش را سوزاند و خیال می‌کرد وهابی ام که به نرمی چادرم را از صورتم کنار زد؛ و زیر پرده اشک و خون، تازه چشمانم به خاطرش آمد که رنگ از رخش پرید. با دیدن مظلومیتم صدایش گرفت:«شما اینجا چکار می کنید؟» شش ماه پیش پیکر غرق خونش را کنار جاده رها کرده و باورم نمی شد زنده باشد؛ غریبانه ضجه زدم:«من با اونا نبودم، من داشتم فرار میکردم...»و درد پهلو تا ستون فقراتم فریاد کشید و نفسم رفت. ادامه_دارد ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلادِ پدر بر تو مبارک . .💚:) ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
باغیر،مشغولیموازمولای‌خود،غافل... غافل‌ترازهرچیزبرواجب‌ترین‌چیزیم💔 جمعه را با سلام به صاحبان آغاز م
🌞 هر "صبح آغازیست دوباره" برای آموختن و بالیدن 🌞آغازی برای تکاندن غبار از دل نشاندن غنچه‌های عشق و محبت... پس شروع دوباره زندگی بر تو مبارک.... صبح بخیر شنبه تون پر انرژی😍🪴 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
﷽ خورشید سپهر رهبری پیدا شد احیا گر فقه جعفری پیدا شد تبریک به مهدی عج که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد . . . (ع)🌺 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مِنَ التَواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِس سلام كردن به هر كسی كه بر او می‌گذری و نشستن در جایی كه پایین‌تر از جایگاه توست، نشانه تواضع و فروتنی است.. -امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام- ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
"حـــــــــــــــجـــــــــــــــابـــــــــــــــᥫ᭡ ↶تضــــــمــنی بـرایــــــ...🌸🫀" ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
برای تو عزیزم: حواسم هست چقدر داری تلاش میکنی، لطفا کم نیار! ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
#رمان #دمشق_دیارِ_عشق #قسمت_بیستم پاهایم به هم می‌پیچید و هرچه تلاش می‌کردم تندتر بدوم تعادلم کمتر
و او نمی‌دانست که با این دختر نامحرم میان خیابان خلوت چه کند که با نگاهش پَرپَر می‌زد بلکه کمکی پیدا کند می‌ترسید تنهایم بگذارد و همان بالای سرم با کسی تماس گرفت و بعد از چند دقیقه خودرویی سفید کنارمان رسید. از راننده خواست پیاده نشود، خودش عقب‌تر ایستاد و چشمش را به زمین انداخت تا بی‌واهمه از نگاه نامحرمی از زمین بلند شوم. احساس می‌کردم تمام استخوان‌هایم در هم شکسته که زیر لب ناله می‌زدم و پیکرم را سمت ماشین می کشیدم. بیش از شش ماه بود که حس رهایی فراموشم شده و حضور او در چنین شبی مثل معجزه بود، که گوشه ماشین در خودم فرو رفتم و زیر آواری از درد و وحشت بی‌صدا گریه کردم. مرد جوانی پشت فرمون بود،در سکوت خیابان‌های تاریک داریا را طی می‌کردیم و این سکوت مثل خواب سحر به تنم می‌چسبید؛مصطفی با لحن نرمی گفت:«برای زیارت اومده بودید حرم؟» صدایش به اقتدار آن شب نبود،انگار متوجه درماندگیم شده بود که گفت:« می‌خواید بریم بیمارستان؟» ماه‌ها بود کسی با اینهمه نگران حالم نشده بود و عادت کرده بودم دردهایم را پنهان کنم که صدایم در گلو گم شد«نه...» او به رخم نمی‌کشید که همسرم به قصد کشتنش به قلبش خنجر زد و باز برایم بی‌قراری می‌کرد:«خواهرم؛ کجا می‌خواید برسونیمتون؟» خبر نداشت شش ماه در این شهر زندانی و امشب دیگر زندانی هم برای زندگی ندارم شاید می‌دانست هر بلایی که سرم آمده از دیوانگی سعد آمده، که زیر لب پرسید:«همسرتون خبرداره که اینجایید؟» در سکوت سنگین به شیشه مقابلش خیره باد و نفسی هم نمی‌کشید تا پاسخم را بشنود و من دلواپس شیعیان حرم بودم که به جای جواب، معصومانه پرسیدم:« تو حرم کسی کشته شده؟» سری به نشانه منفی تکان داد و از وحشت چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره می سعد را گرفت:« الان همسرتون کجاست؟ می‌خواید باهاش تماس بگیرید؟» شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت می‌کشیدم اقرار کنم اکنون عازم ترکیه و در راه پیوست به ارتش آزاد که باز حرف را به هوای حرم کشیدم:« اونا می‌خواستن همه رو بکشن...» فهمید پای من هم در میان بوده و نمی‌خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست:« هیچ غلطی نتونستن بکنن!»جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به این همه آشفتگی ام شک کرده بود و مصطفی می‌خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد:« از چند وقت پیش که وهابی ها به بهانه تظاهرات وارد مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم سیده سکینه(س) دفاع کنیم، امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلافشون کردیم!» ادامه_دارد ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
حد اعلای ادب را من رعایت کرده‌ام تا نشستی در دلم از خویشتن برخاستم.. -امام‌زمانم- ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
🌞 هر "صبح آغازیست دوباره" برای آموختن و بالیدن 🌞آغازی برای تکاندن غبار از دل نشاندن غنچه‌های عشق و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبح قشنگتون بخیر و شادی 🍃😉 به ۲۲مهر ۱۴۰۳ خوش آومدین ⛅️ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
🔋همونجوری که نمیزاری‌ شارژ گوشیت به این مرحله برسه، نباید بزاری خودتم اینجوری بشی...! + مراقب خودت باش🌸 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
حـٰاج‌قـٰاسم‌فَـرمُـودن ؛ ازخُـداونـدیِك‌چـیزخواسـتَم ... خواسـتَم‌ڪه خُـدایـٰااگَـرمـَن‌بخواهـَم‌بـه‌انـقِلـٰآب‌ اسلـٰامۍخِـدمَـت‌ڪُنم‌بـٰاید خُـودَم‌راوقـف‌انقلـٰاب‌ڪُنم ازخُـداخـواستَـم‌ایـنقدربہ‌مَـن‌مشغَلـه‌ بدهَـدڪه‌ حتۍ‌فِڪرگـناه‌هَم‌نَڪُنم🔏!' 💔 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌