🌸🍃
📣جشن میلاد باسعادت پیامبراکرم ص و امام جعفر صادق ع
مسجد امام حسن عسکری ع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕰یکشنبه ۲ آبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
📣جشن میلاد باسعادت پیامبراکرم ص و امام جعفر صادق ع
✅اجرای سرود توسط گروه سرود "طاها"
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕰یکشنبه ۲ آبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
📣جشن میلاد باسعادت پیامبراکرم ص و امام جعفر صادق ع
✅سخنران: حجت الاسلام سید مهدی خضری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲ آبان ۱۴۰۰
#حدیث
حضرتامامصادق(علیهالسلام):
سنگینترین عملی که روز قیامت در
ترازوی اعمال گذاشته میشود،
صلوات بر مُحمَّد و اهل بیت ایشان است.
- وسائلالشیعة،ج۷،ص۱۹۷📚
پرسید:
بندگی یعنی چه؟!
گفتم↓
یعنی همهجا #خدایا چشم..
#بندگیکنیم :)
اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱
#ڪلآم_شُـهَـدا
✍ میخواهید خدا عاشق شما شود:
▫️قلم میزنید برای خدا باشد
▫️گام بر میدارید برای خدا باشد
▫️سخن میگویید برای خدا باشد
▫️همه چی و همه چی برای خدا باشد....❤️
♡شهید محمدابراهیم همت♡
🍃سردار خیبر🍃
شهدا همیشه نگاهے💔
🌸🍃
🍃 #امیرالمؤمنین علیه السلام:
🌸شادی مومن در چهرهی اوست،
قدرتش در دینش، و اندوهش در دلش است...
📚 #غررالحکم
🌿🌺﷽🌿🌺
🌀استرسهای ما ناشی از این است که ذهنمان سراغ «سوءظن به خدا» میرود
🌀اگر میخواهی از زندگیات لذّت کافی ببری، راهش کنترل ذهن است
🔹آثار کنترل ذهن در همۀ زندگی انسان، دیده میشود:
🦋از یکسو اگر بخواهی لذّت کافی از زندگیات ببری، راهش کنترل ذهن است(چون به انسان قدرت میدهد) و از سوی دیگر، بسیاری از ضعفها و مریضیهای ما ناشی از فکر منفی و انواع استرسهای ذهنی است. وسوسۀ ابلیس هم بیشتر در ذهن انسان میآید؛ اصلاً دینداری و معنویتِ ما در همینجاست!
🌿یکی از بدترین گناهان، سوءظنّ به خداست که در ذهن انسان شکل میگیرد. میدانید روزانه چندبار این معصیت را انجام میدهیم؟ تمام استرسها و نگرانیهای ما بهخاطر همین ذهنی است که سراغ سوءظن به خدا رفته است.
🌿شیرینترین میوۀ عالم، این است که «سوءظن به خدا یک لحظه هم به ذهنمان نیاید؛ یک لحظه هم فکر نکنیم که تنها هستیم و خدا ما را رها کرده یا اینکه ما را کم دوست دارد!»
🔹آیتالله حقشناس میفرمود: خدا همیشه خودش را به شما نشان میدهد؛ اگر به او توجه کنید، سایر خطورات ذهنی شما را محو میکند.
#استادپناهیان
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🕊
+رفیق !🙂
حواست به جوونیت باشه ؛
نڪنه پات بلغزه
قراره با این پاها تو گردان
#صاحبالزمان"عج" باشی (:🚶🏻♂️
#شادےروحشہداصلوات
💠 امام علیه السلام به گروهى از بازماندگان کسى که از دنیا رفته بود اینگونه تسلیت گفت : این امر (مرگ) نه آغازش از شما بوده و نه به شما پایان خواهد یافت.
🍃 این دوست شما سابقآ هم گاهى مسافرت مى رفت اکنون نیز تصور کنید به سفرى رفته است. اگر او از سفر بازگردد چه بهتر و اگر بازنگردد شما به سوى او خواهید رفت (ویکدیگر را ملاقات خواهید نمود)!
📚 نهج البلاغه #حکمت_357
بزرگۍمیگفتـ :⇣
#تسبیحاتـــ حضرتـــ زھرا سَلامُاللّٰهعَلَیھا
رو بدونِ #تسبیح بگید📿
با بند بندھاےِ انگشتــ ڪه🖐
بگے روز #قیامتـــ همینا به حرفــــ میـان
شهادتــــ میدن ڪه باهاشون ذڪرگفتـے
اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱╮╰⊱⊱╮๛لا Ґ╰⊱╮╰⊱⊱╮
#سیره_آقاجانم
🚨من خودم را برای #اعدام آماده کردهام!
🔘 رهبر انقلاب:
💠 [بازجو پرسید:] شما این حرفها را در #منبر زدهاید؟ اشاره کرد به بعضی از حرفهایی که زده بودم؛ از جمله دعوت مردم به شورش و قیام. من #انکار کردم.
-گفت: پس در منبر چه حرفهایی زدهاید؟
-گفتم: درباره #مدرسه_فیضیه و فجایعی که در آنجا اتفاق افتاد صحبت کردم، چون من #طلبهام، #مسلمانم، از فجایعی که در مدرسه فیضیه گذشت، سخت متاثرم، خواستم مردم نیز بدانند که بر سر طلبهها چه آمده است.
شروع کرد مرا نصیحت کردن و در پایان گفت: #قول بدهید که دیگر از این حرفها نزنید و بروید.
-گفتم: من چنین قولی نمیتوانم بدهم.
-گفت: اگر قول ندهید من مجبورم به شما #سخت بگیرم، زیرا که مأمورم.
-گفتم: من هم #مأمورم، من هم مأمورم که این حرفها را بزنم. یکباره چشمش گرد شد که من چه ماموریتی دارم و از طرف چه کسی مأمورم.
-پرسید: از طرف چه کسی مامورید؟
-گفتم: #از_جانب_خدا.
-سخت تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: این کار خطر دارد، مشکلات دارد، شما #جوانید.
-گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از #اعدام کاری باشد. شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام ، همه کارهای شما زیر اعدام است.
-واقعاً #مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم. پس در اتاق تشریف داشته باشید....
📗 شرح اسم ، ص ۱۳۶
اگر در جمهوری اسلامی خلافی صورت گرفت...
بخشی از #وصیت_نامه شهید علی جمشیدی🌹
آیت الله مجتهدی (ره):
❤️پنج چیز قلب را نورانی میکند:
① زیاد قل هوالله احد را خواندن
② کم خوردن
③ نشستن با علماء
④ نماز شب خواندن
⑤ و راه رفتن در مساجد
📝 مواعظ العددیه ، ص۲۵۸
اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱╮╰⊱⊱╮๛لا Ґ╰⊱╮╰⊱⊱╮
#نمازشب
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهد مناسب او باشد ..
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...
از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ..
هنگامی که به دنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد ..
سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ،
وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....
و دزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ،
و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .
و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی، فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم !