مطلع عشق
➖آقا پس چرا شما میری رای گیری شرکت میکنی⁉️ حالا شما بزار ما "لــا الهَ " بگیم بعد "الا الله"ش رو می
👌شما مطمئن باشید💯
ما این حرف هارو به جامعه جهانی برسونیم✅
دیگه فاصله ای با ظهور آقــــ💫ــا نخواهیم داشت....فداشون بشم
⛔️و تمام حوادث تلخ عالم برای اینه که مردم این حرف ها رو بفهمن✔️
🔷🔹روایت داره که میفرماید...
💫🌱ظهـــور ، زمانی رخ خواهد داد
که هیچ منطقی و مرامی ادعا نکنه...✖️
زندگی بشر رو میتونه اداره بکنه🚫❌
همه به شکست برسن...
یکیش دموکراسی هست...✔️
دموکراسی شکستش که تو عالم اعلام شد☑️
آقـــــــا میاد ✅
➖آقاممکنه بعد از دموکراسی یه شیوه دیگه برقرار بشه مردم به سمت اون شیوه برن❓❓
⚠️خب اگه رفتن منتظر میشیم اونم بطلان خودش رو اثبات بکنه...
اگه اثبات نشد چی❓
اگه نشد که آقــــا میاد✅
هیچ قاعده ای از این محکم تر برای نزدیک بودن ظهور نیست💯✅✅
ما تاریخ و ساعت نمیتونیم اعلام بکنیم📅🕰
طبق قاعده که میتونیم آمار بگیریم که بحث ظهور هست یا نه✔️
🔻چرا حضرت امام به گورباچف نامه نوشتن✍
که نظام کمونیستی از بین رفت✖️
نرید سمت نظام غربی⛔️
اونجا خبری نیست✖️
بیاید سمت اسلام✅
خب این بندگان خدا اشتباه کردند
الان هم به اشتباهشون پی بردند😊👌
رفتن به سمت جامعه دموکراتیک غربی درسته؟؟
بعد تا اونا بفهمن اونجاهم اشتباهه خبری نیست❌
ظهور به تاخیر افتاده😞
اگه اینا زودتر اعلام میکردن جامعه دموکراتیک غربی به درد ما نمیخوره زودتر به ظهور میرسیدیم...😔
حالا شماهم خندتون نگیره از این حرف های من ها☺️
ولی خب همینجوریه دیگه...
👌حرف حق گاهی اوقات انقدر تفاوت داره با وضع باطنی که مردم در اون زندگی میکنن
خنده دار جلوه میکنه
به همین دلیل پیامبران رو مسخره میکردن...
🔺🔻اگر بلوک شرق میومد اعلام میکرد📢
ما جوامع دموکراتیک غربی رو، الگوشونو برای زندگی و توسعه خودمون انتخاب نمیکنیم✖️
بعد دلایلش رو هم اعلام میکردن✔️
👌میدونین چقدر راحت میشد کار ظهـــور✅
حاج آقا پس چیکار میکردن❓
هیچی میومدن میگفتن ما ولایت فقیه رو قبول کردیم و رفتیم دنبال ولایت فقیه و مرگ بر ضد ولایت فقیه و...✊
حتما قبلش هم یه سه تا الله اکبر باید میگفتن و😅 اینجوری میشد...
👈👈👈لبخند نزنید...❌
این اتفاق خواهد افتاد💯✅✅✅
به سهولت به مدد خداوند متعال
و با کمک و یاری شما دوستان...👌✅
#کمی_از_اسرار_ولایت
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
هدایت شده از سدرة المنتهى
4_6026355968357433561.mp3
6.18M
🔉 #تاریخ_تحلیلی_اسلام (۴۳)
📅 جلسه ۴۳ | حاکمیت
#هیئت_شهدای_گمنام
🔍 #ولایت_و_سیاست
@Panahian_ir
@Panahian_mp3
هدایت شده از سدرة المنتهى
4_6026355968357433562.mp3
6.9M
🔉 #تاریخ_تحلیلی_اسلام (۴۴)
📅 جلسه ۴۴ | حاکمیت
#هیئت_شهدای_گمنام
🔍 #ولایت_و_سیاست
@Panahian_ir
@Panahian_mp3
هدایت شده از سدرة المنتهى
4_6026355968357433563.mp3
7.5M
🔉 #تاریخ_تحلیلی_اسلام (۴۵)
📅 جلسه ۴۵ | حاکمیت
#هیئت_شهدای_گمنام
🔍 #ولایت_و_سیاست
@Panahian_ir
@Panahian_mp3
نفتکشهای ایرانی دور عربستان سعودی چرخیدند، از ۲۰۰ کیلومتری اسرائیل رد شدند، از تنگهی تحت کنترل بریتانیا گذر کردند و درحال رسیدن به ونزوئلا کشوری که تحت سنگینترین تحریمهای آمریکاست هستند بدون اینکه کسی جرات تهدید آنها را داشته باشد!
افول آمریکا یعنی این که روزی در خلیج فارس کشتیهای ایرانی زیر آتش آمریکاییها بودند ولی حالا کل جهان نظارهگر مانور اقتدار ایران در آبهای بینالمللی است...
پ.ن: آمریکاییها به تکاپو افتادند و به دنبال ممانعت از ورود این نفتکشها به ونزوئلا هستند ولی ترامپ خوب میداند با کوچکترین تعرض به نفتکشهای ایرانی پاسخی بسیار سخت دریافت خواهد کرد، شاید هم ترامپ دلش بخواهد طمع پاسخ ایران در خلیج فارس را دوباره بچشد 😏
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#وآنکه دیر تر آمد #قسمت ششم 🌾احمد خوشحال و ناباور پشت سر هم می گفت : « حالا دیدی ! حالا دیدی ! » ن
#وآنکه_دیرتر_آمد
#قسمت هفتم
🌾آنقدر نرم و سبک تاخت می کردند که به نظر می آمد هرگز به ما نمی رسند . احساس کردم قلبم از سینه ام بیرون می جهد . دست وپایم می لرزید و می دانستم احمد هم حال و روزی بهتر از من ندارد . در چنذ قدمی ما از اسب پیاده شدند . احمد جلو دوید و سلام کرد و من هم به خود آمدم و سلام کردم . مرد جوان انتهای دستار را از صورتش کنار زد . صورت چون ماهش پیدا شد . تبسمی کرد و جواب سلاممان را داد . جلوتر رفتم . احمد را دیدم که خم شد دستش را ببوسد اما سرور او را بلند کرد و دستی به سرش کشید . بی اختیار بو کشیدم و گفتم : « دلمان خیلی هوایتان را کرده بود . »
گفت : « می دانم ... شما دلتنگ خدا بودید که سرنماز چنان ذکر می گفتید.اجازه بدهید من هم نمازم را بخوانم تا بعد ... »
مردِ دیگر جانماز را پهن کرده بود . مرد سپید پوش اذان می گفت و حی علی خیر العمل را با چنان تحکمی ادا کرد که احساس کردیم ما را هم به خواندن نماز دعوت می کند . گفتم : « منظورش این است که ما هم با آنها نماز بخوانیم ؟ »
احمد گفت : « منظورش هرچه باشد ، من نمازم را با آن ها می خوانم »
به دست هایشان اشاره کردم و گفتم :
« نگاه کن ! آن ها شیعه هستند. »
#نوبت_عاشقی_ما
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#وآنکه_دیرتر_آمد
#قسمت هشتم
🌾دست هایشان هنگام نماز مثل شیعیان از بغل آویخته بود . احمد پس از مکثی طولانی شانه بالا انداخت که اهمیتی ندارد و پشت سر سرور قامت بست. من هم قامت بستم .بوی خوش چنان پراکنده بود که بی اختیار چشمانم را بستم و به کلمۀ کلمۀ نماز فکر کردم.
برای اولین بار بدون کمترین مکث نمازم را کامل خواندم . آن نماز زیبا ترین و خالصانه ترین نمازی بود که در طول زندگی خوانده ام . حسرتش هنوز بر دلم است .
پس از نماز دو زانو در برابر سرور نشستیم . مرد دلنشین ترین تیسم ها را کرد و گفت :
«خوب ، مردان مؤمن ، شب را چطور گذراندید ؟ »
احمد گفت : « خیلی راحت بودیم . حتی تشنه و گرسنه و گرما زده هم نشدیم . فقط خیلی دلتنگ شما بودیم . مطمئنم از احوال ما با خبر بودید . »
گفتم : « این معجزه های شما فقط از پیامبران بر می آید.»
جوان پس از مکثی طولانی لبخند زد و گفت:
« شما که خوب می دانید پیامبری با رسالت حضرت محمد مصطفی (ص) خاتمه یافت. مردی که شما سرور لقبش داده اید ، پیامبرنیست ، بلکه پیامبرزاده است . »
به پهلوی احمد زدم و گفتم : « دیدی ؟ می داند به او سرور لقب داده ایم . »
احمد پرسید : « نَسَبتان به کدام پیامبر می رسد ؟ »
لبخندی زد و گفت: « به آقا و سرورمان 🌸محمد مصطفی🌸 که درود و رحمت خدا بر اوست از ازل تا به ابد . »
پرسیدم : « پدرتان کیست ؟ »
گفت : « حسن بن علی ! »
احمد با تعجب گفت : « امام شیعیان ! » و با دهانی باز به جوان خیره شد .
گفت : « اما شیعیان که می گویند پسر حسن بن علی از دیده ها غایب است ؟ »
جوان خدید و گفت : « آیا این طور است ؟ آیا من از نظر شما غایبم یا به چشمتان می آیم ؟ »
اشک از چشمان احمد جاری شد و گفت : « پدرم اعتقاد شیعیان را به شما باور ندارد . »
و محکم به زانوی خود زد و گریان گفت : « ای پدر ، کجایی که ببینی آن که به او بی اعتقادی پیش چشمان من است ؟ »
سرور دست روی شانۀ احمد گذاشت و با مهربانی گفت :
« اگر تو به آنچه می بینی شک نکنی ، پدرتنیز به من ایمان خواهد آورد »
احمد گریان گفت : « آقا چگونه شک کنم به آنچه می بینم ؟ اگر به آنچه خود هستم شک کنم، به آنچه شما هستید ، شک نمی کنم . »
من نیز گریان گفتم : « اگر احمد هم شک کند ، من شک نمی کنم . »
دست به سرم کشید . در این نوازش مهری بود که من تا آن زمان بیهوده ، آن را در دستان پدر و مادر جستجو کرده بودم...
#نوبت_عاشقی_ما
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#وآنکه_دیر_تر_آمد
قسمت 9
🌾مرد گفت :
« نمی خواهید حنظل بخورید ؟ »
احمد گفت : « هرچه از شما برسد ، نیکوست »
سرور دو حنظلی را که مردِ همراهش به او داده بود ، در دست چرخاند و نیمه کرد و به ما داد و گفت :
اینک من می روم ، اما خیالتان آسوده باشد.تا ساعتی دیگر از اینجا نجات خواهیدیافت . »
حنظل را به دهان گذاشتم . با آن که شیرین و خنک بود ، اما مزه نمی داد ، چون فکر جدایی از او تلخ تر از طعم حنظلِ شیرین بود .
گریان گفتم : « باز هم شما را خواهیم دید ؟ »
احمد روی پای او افتاد و گفت : « نمی شود ما را هم با خودتان ببرید ؟ »
سرور موی او را نوازش کرد و گفت :
« هر وقت مرا از ته دل بخوانید ، می بینید» .
شما از من خواهید بود ، احمد زودتر و محمود دیرتر . »
نرم و سبک برخاست . مرد سپید پوش نیز .
نالیدم :
«آقا ! »
آن ها سوار بر اسب شدند . احمد مبهوت ایستاده بود . مرد به خداحافظی دست بلند کرد و حرکت کرد . به دنبالش دوبدم و فریاد زدم :
« ما را فراموش نکنید .»
نگاهشان کردم تا آخرین تپه محو شدند .
ادامه دارد ...
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
🖤 وصیت امیرالمومنین به پسران و شیعیانش را همه دیدند، اما تقسیم میراث علی در خفا و به دور از چشم نامحرمان انجام شد.
➖ تکلیف دشوار سکوت و صبر را به حسن داد.
➖ فرق شکافته و هارون بودن برای خلیفه الله را به ابوالفضل.
➖ و مظلومیت و دیدن بی حرمتی به اهل و زخم خوردن از کوفیان را به حسین داد.
💢 میراث علی بیش از اینها بود. ثروتمند ترین مرد تاریخ است علی. به همه پسرانش سهمی داد حتی به آخرینشان.
🔹 جدا از آقایی و شجاعت و غیرت و بخشندگی و رحم و مروت و همه خوبی های دنیا، جدا از غم کوچه بنی هاشم که ارث عام پسران علی است، خارِ در چشم و استخوانِ در گلو، تنهایی و گوشه نشینی و محبین کوفی صفت هم سهم مهدی شد.
🔸 آری ما کوفیان را سرزنش و نفرین میکنیم اما در عمل جا بر جای پای آنان میگذاریم؛ علی ۲۵ سال خانه نشین شد و مهدی ۱۱۸۱ سال.
🔻حالا تو بگو کوفیان بی وفاترند یا ما؟ پس یادمان باشد امشب هنگام قرآن به سر گذاشتن، از بی وفایی و همدل نبودن و به تاخیر انداختن ظهور هم توبه کنیم.
🌌 #تلنگر ؛ ویژه #شب_قدر
مطلع عشق
📌 #طرح_مهدوی 🌅 #عاشقانه_مهدوی 🔆 ذکر لبم شده که الهی ببینمت... 🖼 #پروفایل ؛ #دخترانه ❣ @Mattla_e
پستهای روز شنبه(امام زمان (عج) و ظهور)👆
روز یکشنبه(خانواده وازدواج)👇
#عاشق_بمانیم ۴۸
تمرین کنید؛
با نگاهتون به پایِ هم، عشق بریزید...❤️
❣ @Mattla_eshgh