◼️ آیتالله امینی درگذشت
▪️آیتالله امینی که مدتی بود از بیماری رنج میبرد و چند بار نیز در بیمارستان بستری شده بود، امروز، ششم اردیبهشت ۱۳۹۹ به دیار باقی شتافت.
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
آیتالله امینی
امین دین و مردم؛
عالم ربانی؛
پارسای اخلاقمدار؛
مجتهد ژرفنگر؛
متفکر روشنفکر؛
دلیر خدابین؛
نویسندهٔ توانمند...
مرگ چنین مَردی، نه امری است خُرد!
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
خدایا، در این داغ جگرسوز، به تو پناه میآوریم.
صبوریمان ده.
علیاکبر مظاهری
۶ اردیبهشت ۹۹
اول رمضانالمبارک
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
🔷 مرد بیبدیل
بالاترین ستایش از یک انسان، آن است که بگوییم بینظیر است. دربارۀ هرکس چنین بگوییم، ته دلمان محکم نیست؛ شاید نظیر دارد یا ممکن است نظیر داشته باشد و ما نمیشناسیم. مثلاً اگر بگوییم انیشتین در علم فیزیک بینظیر است، دلمان قرص نیست؛ شاید دیگری هم باشد.
کسی به علامۀ محمدتقی جعفری گفت: به نظر من پس از معصومان علیهمالسلام، هیچکس به اندیشمندی مولوی نبوده است. نظر شما چیست؟ ایشان تأمل کرد و گفت: نمیشود چنین مطمئن سخن گفت.
اکنون بنده میگویم هیچکس را مانند آیتالله ابراهیم امینی ندیدهام. هیچکس. نه اینکه بزرگترین فقیه یا فیلسوف بود؛ نه. ایشان در مجموع بهعنوان یک انسان، بیبدیل بود. من کسی مانند ایشان را ندیدهام.
ایشان چنین بود:
۱. هیچ نمیترسید؛ از هیچکس و هیچچیز. هیچ رفتار و گفتار و حالتی که دلالت بر ترس کند، در ایشان ندیدهام. چنان بیهراس بود که انسان باور میکرد ترسی در وجودش نیست. آنچه را حقیقت میدانست، میگفت و عمل میکرد. نه از قدرت کسی میترسید، نه از شوکت کسی، نه از شهرت کسی، نه از ملامت کسی و نه از جهالت کسی؛ هیچ و هیچ و هیچ... بیپروای مذموم نبود، بلکه شجاع ممدوح بود.
۲. صریح بود؛ در گفتار، کردار، حالت و برخورد با اینکه بسیار مؤدب بود، اما کاملاً صریح بود. ملاحظۀ احدی را نمیکرد؛ ملاحظۀ ناصواب.
صراحت او برخاسته از شجاعت او بود. آخ که چهقدر به صفت صراحت محتاجیم.
۳. بر صراط مستقیم بود؛ نه اینطرفی بود و نه آنطرفی؛ روح و عقل و اندیشه و عمل او معتدل بود؛ همیشه بر صراط مستقیم میرفت. به قول حضرت امیر علیهالسلام، هم راستیها گمراهاند و هم چپیها. از جادۀ وسط و صراط مستقیم که منصرف شوی، گمراهی؛ خواه بهسمت راست باشد و خواه بهسمت چپ. ایشان در همۀ مراحل زندگی و در همۀ امور بر صراط مستقیم بود؛ استوار و پایدار.
ادامه دارد...
علیاکبر مظاهری
۹۹/۲/۸
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
🔹نهم اردیبهشت، روز روانشناس و مشاور گرامی باد!
🌹راه مینمایی و امید میآفرینی، روزت خجسته باد!🌹
۹۹/۲/۹
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
من معلم هستم
هشت سال پیش، وقتی برای اولین بار بهعنوان معلم قدم در مدرسه گذاشتم، بچهها با هیجانی وصفناپذیر سرگرم بازی و جنبوجوش بودند. آن روز فارغ از خاطرات دوران دانشآموزی خودم، دنیای آنها را زیبا و شاد دیدم. فرشتههایی که همه مثل هم بودند! اما تجربهٔ روزها و سالها به من آموخت این فرشتهها هیچکدام مثل هم نیستند؛ یکی صبور است و دیگری زودرنج، یکی تیز و باسرعت است و دیگری آهستهگام، یکی زنگ اول مدرسه را دوست دارد و دیگری خواب صبحگاه را، یکی ریاضی را دوست دارد و دیگری به شعرخوانی عشق میورزد و... .
وقتی همهٔ اینها را فهمیدم، دریافتم تنها ویژگی مشترک این فرشتهها، دوستداشتنیبودن آنهاست.
روز اول فکر میکردم حالا که سر و کارم با کودکان افتاده، کافیست زبان کودکی باز کنم تا وارد دنیایشان شوم، اما حالا میدانم درک دنیای کودکان، کار سادهای نیست؛ باید با تکتکشان همنفس شوم تا شاید اندکی از دنیایشان را درک کنم، تفاوتهایشان را بپذیرم و بدانم هرکدام از این فرشتهها، از مسیر مخصوص خود به آسمان میرسند.
بهراستی که معلمی عشق است؛ از دیروز تا فردا... .
روز معلم مبارک باد!
زهرا نصیری
۹۹/۲/۱۲
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
از زبان مشاور
🔷 مرد بیبدیل بالاترین ستایش از یک انسان، آن است که بگوییم بینظیر است. دربارۀ هرکس چنین بگوییم، ته
🔹مرد بیبدیل (۲)
🔹در اوصاف آیتالله امینی (ره):
۴. اهل ریا نبود
هیچ در قید این نبود که برای دیدن دیگران یا شنیدن دیگران، کاری برخلاف عقیدهاش بکند. حتی در شیوهٔ زندگی و نوع لباس و رفتوآمد، برای پسند یا ناپسند دیگران کاری نمیکرد. از قید نظر و پندار دیگران آزاد بود.
شکل لباسپوشیدن و راهرفتن و سخنگفتن و لهجهاش، همان سبک سادهٔ نجفآبادی بود. نه از شکل و شمایل روستایی و کشاورزیاش عار داشت، نه تلاش میکرد برای خوشایند دیگران از قالب خود درآید و به قالب دیگری برود. با اینکه فقیه بود و فیلسوف و دانشمند و نویسندهٔ بلندمرتبه، هیچ تشخصی بر خود نمیگرفت. از قیدها و بندها و آدابورسوم، آزاد بود؛ کاملاً آزاد و آرام بود. با «تکلف» بیگانه بود. با آن همه مقام علمی و اجتماعی، مرامش همان مرام کشاورززادهٔ نجفآبادی بود.
حضرتِ آیتاللهِ فقیهِ فیلسوفِ سیاستمدارِ متفکرِ نویسنده، همان ابراهیم امینی نجفآبادی بود. همانگونه که بود، مینمود و همانسان که مینمود، بود. این حالت، همان حالت پیامبران است. پیامبر اکرم (ص) پس از فتح مکه، همان پیامبر شعب ابوطالب بود.
این حالت، عجب حالت مبارکی است!
ادامه دارد...
علیاکبر مظاهری
۹۹/۲/۱۳
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❇️ کوچکهای بزرگ!
✍نویسنده: خانم زهره شفیع، کارشناس علوم قرآن و حدیث
در زندگی مشترک، مشکلات و اختلافات کوچکی دیده میشود، مشابه مهمان کوچک دنیا، ویروس کرونا. این ویروس کوچک میتواند طی چند روز یک انسان قوی را از نفس بیندازد.
این مشکلات بهظاهر کوچک و بیاهمیت را نباید دستکم گرفت، بلکه باید هرچه سریعتر بهدنبال درمان و رفع آن رفت.
به تعبیر دیگر مشکلات زندگی مانند جدول حروف است. برای حل آن ابتدا باید سراغ مشکلات کوچکتر رفت، مشکلات بزرگ خودبهخود رفع خواهد شد.
🔸با یکدیگر صحبت کنید
یکی از آفاتی که در زندگی امروزه شاهد آن هستیم، صحبت نکردن همسران با یکدیگر و دوری روحی و عاطفی بین آنهاست. همسران باید موضوعی را برای صحبت با یکدیگر انتخاب کنند که مورد علاقهٔ هر دو طرف است. در این حالت، زن و شوهر میتوانند ساعتها با هم صحبت کنند و از همنشینی لذت ببرند.
از کودکی گفتن، خواندن و نوشتن را در مدارس آموزش میبینیم، اما نحوهٔ صحبتکردن و شنیدن را نه! باید مهارت این همصحبتی، همنشینی و معاشرت را بیاموزیم و به فرزندانمان آموزش دهیم.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: وقتی مرد به زن خود با محبت مینگرد و زنش نیز به او با مهر نگاه میکند، خداوند به دیدهٔ رحمت به آنها نگاه میکند.
جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا؛
نشستن مرد در کنار خانوادهاش، نزد خدای متعال، دوستداشتنیتر است از اعتکاف در این مسجد من.
🔸به یکدیگر کمک کنید
ویروس دیگر در زندگی مشترک، کمکنکردن به یکدیگر است.
ایما امراة اعانت زوجها علی الحج والجهاد او طلب العلم اعطاها الله من الثواب ما یعطی امراة ایوب علیهالسلام؛
هر زنی که در حج و جهاد و دانشاندوزی به شوهرش کمک کند، خداوند آن پاداشی را که به زن حضرت ایوب (علیهالسلام) داده، به او میدهد.
هر مرد و زنی باید همراه و همیار همسر خود باشد.
همسران باید در حد توان خود به یکدیگر کمک کنند. این کمک میتواند مالی، عاطفی، فکری و حتی جانی باشد.
🔸علاقه و دوستداشتن را ابراز کنید
کرونای دیگر در زندگی مشترک، ابرازنکردن عشق و علاقه خود به همسر است. اگرچه منشاء این آفت همان صحبتنکردن همسران با یکدیگر است، اما ابرازنکردنِ زبانی عشق و علاقه باعث سردشدن همسران از یکدیگر خواهد شد.
قول الرجل للمراة انی احبک لا يذهب من قلبها ابدا: اين گفتار مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم» هرگز از قلب زن بيرون نمیرود.
احترام گذاشتن به مرد، یکی از مهمترین راههای ابراز محبت به او از سوی همسرش است. وقتی زن، هنگام ورود شوهر به منزل، با لبی خندان و چهرهای گشاده به استقبال همسرش میرود، به او سلام میکند، به او خوشآمد میگوید، از او پذیرایی میکند، مؤدبانه کنار او مینشیند، به صحبتهایش گوش میدهد، مهمترین کارها را در جلب محبت و رضایت شوهرش انجام داده است.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: حق الرجل علی المراه إناره السراج و إصلاح الطعام و أن تستقبله عند باب بیتها فترحب: حق مرد بر زن آن است که چراغ خانه را روشن کند، غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوی در، به استقبال او برود و به او خوشآمد بگوید.»
🔸به یکدیگر هدیه دهید
بهدنبال مناسبت برای دادن هدیه به همسر نباشید. برای تشکر، برای ابراز عشق و علاقه خود، همسرتان را با یک هدیه کوچک خوشحال کنید. این هدیه میتواند یک شاخه گل زیبا یا یک پیام محبتآمیز و یا یک بوسه باشد.
تهادوا بالنبق تحيی المودة و الموالاة:
با ميوهٔ درخت سدر به يکديگر هديه دهيد تا مودّت و ياریرسانی زنده شود.
در اين حدیث زیبا رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به هدف اصلی هدیه اشاره میکنند و این نکته را ذکر میکنند که ارزش مادی هديه اهميت چندانی ندارد؛ بلکه هديهدادن تأثير بسيار مهمی در ايجاد صميميت و محبت خواهد داشت.
اگرچه این آفتهای کوچک در زندگیمان وجود دارد و دلیل آنها را مشکلات اقتصادی و کمبود وقت میدانیم، اما با یک مدیریت زمانی و اقتصادی میتوان این آفتها را زدود.
انشاءالله.
۹۹/۲/۱۵
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❇️ کرامت کریم
🔹به فرخندگی میلاد کریم اهلبیت، امام حسن مجتبی، علیهالسلام.
✍ بخشیهایی از نوشتهٔ خانم زهرا نصیری
🔸اگر کریم تویی سائلی نمیماند...
ای آنکه کرامت اهلبیت در وجود بابرکتت متجلی شده و کریم اهلبیت نام گرفتهای! هر فضیلتی را شأنیتی است و کرامت و بخشش با نام تو پیوند ناگسستنی یافته و از تو آبرو گرفته است.
هرچه کوچه پس کوچههای شهر را نگریستم، آن یاد و اثری که گوشهای از حقیقت بیمانند تو را نشان دهد نیافتم. در میان برگهای کتابها بهدنبال اثر اصیلی که گوشهای از عظمتت را تحریر کرده باشد، پرسه زدم، اما آنچنان که باید چیزی نیافتم و البته گاه به گزافههایی برخوردم که قلبم را به درد آورد.
مولای مهربان! گرچه قصور قلمها در حق تو نابخشودنی است، اما بر ما مگیر؛ چراکه عظمتت در فهم هیچ نگارندهای نمیگنجد و هیچ جوهری یارای ثبت آنرا ندارد... .
ای مهربان! دلهای کویری ما را به باران کرامتت سیراب کن و از عجز قلمهایمان درگذر؛ چراکه شکوه از وجود توست و قصور از قلمهای ما، اما دل به دری که همیشه از کرم باز است، امید دارد و همچون سائلی است که جایی جز درگه شما را نمیشناسد.
اگر کریم تویی، سائلی نمیماند... .
پسر حضرت دریا دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
#روزنامه_مردمنو
نیمهٔ رمضانالکریم. اردیبهشت ۹۹
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❇️ جوان پاکیخواه
محسن که جوانی ۱۹ ساله بود، به ستوه آمده از دست خویش، شرمنده از خدای خویش، نگران سلامتی جسم و اعصاب و روان خویش، برای چارهجویی و درمانخواهی به مشاوره آمد.
او را احترام و محبت کردم و خواستم که سخن بگوید. شرم میکرد که راحت بگوید؛ در لفافه سخن میگفت، اما منظور خود را نیکو میرساند و من، به روشهای گوناگون، به او میفهماندم که منظورش را میفهمم و نیز از خجالتش میکاستم تا راحتتر حرفهایش را بزند.
محسن پس از اندکی که آرامش یافت و احساس صمیمیت کرد، گفت: حدود پنج سال است که بالغ شدهام و همهٔ این زمان را گرفتار و آلوده به انحراف جنسی بودهام؛ از همان آغاز بلوغ تا اکنون. تنها یک سال را پاک و رها بودم؛ سال چهارم بلوغ را.
پرسیدم: آن یک سال را چگونه از دام بلا گریختی؟
گفت: سخن و نَفَس یک عالم اخلاق
پاکجان نجاتم داد.
گفتم: و پس از آن یک سال؟
گفت: نمیدانم چه شد که تعادل روحیام به هم خورد و باز آلوده و گرفتار شدم.
پرسیدم: آن معلّم اخلاق، همچنان در دسترس بود؟
گفت: بله، اما سخن و نَفَسش دیگر در من کارساز نبود. او را ترک کردم. بههمریختگی روانیام، من را به خوبیها و پاکیها، بیرغبت و به بدیها و ناپاکیها مایل میکرد.
🔹علتها:
آنگاه به علتیابی پرداختیم. ریشهٔ اصلی مشکل او را «عدم تعادل روانی» دانستم. از این رو، به کاوش برای یافتن ریشهٔ ناراحتی روانیاش پرداختم. با پرسشهایی که از او کردم و پاسخهایی که گرفتم و نیز با بررسی دوران کودکیاش، ریشهٔ اصلی پیدا شد: آشفتگی روابط پدر و مادرش و نزاعها و جدالهای همیشگی آنان. البته عوامل دیگری نیز در تخریب عصبی و روانی محسن، مؤثر بودند، اما عامل اصلی همان دعواهای والدین نزد فرزند بود.
پدر، نیمی از روان کودک را تشکیل میدهد و مادر، نیم دیگر را. کودکان از نظر روانی، قادر به جداکردن خود از والدینشان نیستند. برای کودکان فرقی ندارد شما بر سر او فریاد میزنید یا همسرتان؛ آسیب یکی است. جنگ بین پدر و مادر در برابر کودک، باعث جنگ روانی کودک، برای همه عمر، خواهد شد.
🔸چارهٔ کار
با آشکار شدن ریشهٔ درد، راه درمان نیز آشکار شد. معمولاً چنین است که با کشف ریشه یا ریشههای درد، دیگر درمان، دشوار نیست.
🔹راههایی که برای درمان پیش گرفتم، اینها بود:
۱. محسن را به یک روانپزشک معرفی کردم تا یک دورهٔ درمان روانپزشکی دربارهٔ او اجرا شود. محسن برخلاف برخی از مردمان، که بهدلیل فرهنگ و باورهای غلط، از مراجعه به روانپزشک اکراه دارند و مقاومت میکنند، مقاومتی نکرد و پذیرفت. او را بر این پذیرش عاقلانه، آفرین گفتم. به او یادآور شدم که لازم نیست کسی از مراجعهاش به روانپزشک باخبر شود، که اگر باخبر شوند، ممکن است تصمیمش را سست کنند و او را از این کار بازدارند.
۲. به ترمیم و تقویت ایمان مذهبیاش پرداختیم؛ زیرا هرچه ایمان و عرفان آدمی، نیرومندتر باشد، از ناپاکیها دورتر است. برای این منظور، از بیان مطالب معنوی، سفارش به مطالعهٔ کتابهای اخلاقی، بهرهجویی از درسها و برنامههای اخلاقی و معنوی، معاشرت با نیکان، ارتباط صمیمی با خداوند بهوسیله عبادت و دعا و مناجات استفاده کردیم.
۳. یافتن آن معلم اخلاق و ارتباطی دوباره و پیوسته با او و بهرهگیری از نَفَس پاک او.
۴. ورزش مستمر و روشمند
۵. ازدواج
به محسن گفتم که با اجرای چند ماههٔ برنامههای اصلاحیمان و ایجاد تعادل روانی و ترمیم خرابیها، آمادهٔ یک ازدواج موفق شود؛ با همسری مناسب و همتا.
او دیگر برنامههای مشاورهایمان را بهخوبی میپذیرفت، اما از ازدواج هراس داشت. به او گفتم: از قضا مهمترین راه درمان کژیهای جنسی، ازدواج است. البته نمیگویم همین الان ازدواج کن، بلکه این را جزو برنامهها بگذار و در تدارک فراهمکردن زمینههای انجام آن بکوش. تا اندیشه کنی و سپس تصمیم بگیری و آنگاه کسی را انتخاب کنی و مراحل انتخاب همسر و مقدمات دیگر را بگذرانی تا به عروسی برسی، زمانی طول میکشد. در این مدت میتوانی خود را مهیای یک زندگی خوب کنی. عزم بر ازدواج، خود، آدمی را از آلودگیها بازمیدارد و نور امید را در دل او میافروزد و اندیشهٔ او را هدفمند میکند و وی را بهسوی پاکیها فرامیخواند.
🔸آنگاه کتاب «جوانان و انتخاب همسر» خود را به او معرفی کردم تا آن را با حوصله بخواند.
علیاکبر مظاهری
۹۹/۲/۲۱
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
🔹خاطرات یک عارف
🔸نزدیکی مسافت
«غریب» برایم نوشته است:
امروز، میان نماز ظهر و عصر، دعای ابوحمزه - از امام سجاد علیهالسلام - را خواندم.
در برخی از دعاها و مناجاتها قید زمان و مکان را برمیدارم؛ یکی از آنها همین دعای ابوحمزه است. مناجات شعبانیه، دعای کمیل، و مناجات خمسعشر نیز اینگونهاند. برای خواندن اینها نباید در انتظار فلان زمان یا رسیدن به فلان مکان بود.
در دعای ابوحمزه، وقتی به جمله «ان َالراحل إلَيكَ قَريبُ المَسافَةِ؛ آنکس که بهسوی تو آید، راهش نزدیک است» رسیدم، چشمهٔ چشمم جوشید!
برخی از فیلسوفان و معلمان اخلاق، راه رسیدن به خدا را دور مینمایانند؛ آنقدر دور که آدمی از رسیدن به پایان راه ناامید میشود. ایشان خدا را پشت ابرهای بالا بالای آسمان پنهان میکنند و، بهصراحت یا بهکنایت، میگویند که دست در دامان خدا افکندن یا محال است یا شبیه به محال.
یکی از ایشان میگفت: پاکیزهکردن جان و رسیدن به خدای رحمان، مانند کندن چاه است با مژگان چشم؛ یعنی محال!
اما امام سجاد علیهالسلام میفرماید: راه رسیدن به خدا نزدیک، و آرزوی سر بر دامانش نهادن، دستیافتنی است؛ «إنَّ الرّاحِلَ إلَيكَ قَريبُ المَسافَةِ».
۲۵ اردیبهشت ۹۹
#غریب
#طوبی_للغربا
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
🔹ای روح لیلهالقدر!
🔹حقا که خِرَد به قبضهٔ شمشیرت بوسه میزند!
✍خانم زهرا نصیری
ای منعمان خوان رحمت خداوندی! امشب شب قدر است؛ همان شبی که در سورهٔ قدر، ارزش آن، بیش از هزار ماه بیان شده است. ماه رمضان چون نگینی در میان ماههای سال میدرخشد و شب قدر نور پرفروغ این شبهای روشن است. شبی که در میان چند شب پنهان شده تا شاید قدرش بدانند؛ شبی که در آن، دعاها به وصال اجابت میرسند و معاصی به آمرزش نزدیکترند و مؤمنان به رحمت حضرت دوست امیدوارتر. همان شبی که ارزش و عظمتش تمام شبها و روزها را درنوردیده و سرنوشت آدمی در آن رقم میخورد! شبی که نامهٔ اعمال بهدست حضرت صاحب است؛ تا چه کسی سپیدروی و چه کسی شرمسار باشد.
این شبها که دریایی از نور و رحمت است، رازی بزرگ در دل دارد و با نام بزرگمردی چون علی علیهالسلام پیوند خورده است. شاید بیحکمت نیست که شب قدر در میان چند شب پنهان شده و هرکدام از این شبها را با احوال وصال علی علیهالسلام به محبوب پیوندیست.
مولای همیشه مولا! بزرگی این شبها با بزرگی مظلومیت تو پیوند دیرینه دارد. سخن گفتن از تو و عظمت تو برای چون منی، بسان توهمی است که پروانهای از جهان هستی در سر میپروراند. تو همانی که عظمتت از آسمانها سر برآورده، اما در کنار تنور پیرزنی جای گرفتی و مرهم دردهایش شدی، تو ستارهٔ درخشان نیمهشبهای کوفه بودی تا یتیمی در تاریکی تنهایی و فقر سرگردان نماند.
مولای همیشه مولا! مظلومیت تو فقط به ۲۵ سال خانهنشینیات، که آنرا همانند کسی که خار در چشم و استخوان در گلو دارد تحمل کردی، ختم نمیشود، چنان که پس از شهادت، همانند همسرت شبانه دفن شدی و تا سالها مزارت مخفی ماند. بهراستی که مظلومیت جزئی از سرشت حقیقت است؛ چراکه همواره درک آن دشوار بوده و انسان، دشمن جهل خویش است و چون درکی از حقیقت ندارد، با آن سر عناد میگیرد.
مولای همیشه مولا! تو بزرگترین آیت خداوند و در عینحال مظلوم همیشهٔ تاریخی... چگونه مظلوم نباشی درحالیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله در شأن حضرتت فرموده است: «علی را نشناخت جز خداوند و من.» آری تنها خداوند و رسولش میتواند عظمت وجود تو را بشناسد. تو گنجینهٔ بزرگ خدایی که انسان «ظالم و جاهل» به آن پی نبرد.
مولای همیشه مولا! شبهای قدر، با همه جبروتی که دارد، شبهای یتیمشدن تاریخ است؛ اگرچه هیچگاه کسی عظمت تو را درک نکرد و بر جفایی که در حق تو رفت، واقف نشد، اما سختترین روزها، روزهای بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود که یل میدانهای نبرد را به سکوت و خانهنشینی واداشت. چون به دیدهٔ بصیرت بنگریم، خواهیم دید که اگر شمشیرت در کوتاهکردن دست یاغیان بُران بود، در کازاری که بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نفس بر مسلمانان چیره شد، سکوتت در کوتاهشدن فاصلهٔ دلهای لرزان کارگر افتاد؛ چراکه برای حفظ وحدتی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله ساخته بود، نبردی جز با سلاح سکوت به پیروزی ختم نمیشد، از اینرو خار در چشم و استخوان در گلو، به تنهایی با جهل مردم ستیزه کردی! حقا که خِرَد به قبضهٔ شمشیرت بوسه میزند.
مولای همیشه مولا! تو روح لیلهالقدری که شب، آرامش را وامدار چشمان همیشه بیدار توست.
تلگرام👇
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش👇
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا👇
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام👇
instagram.com/mazaheriesfahani_ir