من جلوی همه جدی و سگم
لطف کن طوری باش که پیش تو اون دلقک درونمو بتونم رو کنم
بیاین امروز انقدر صلوات بفرستیم که به قول علامه طباطبایی سیل صلوات راه بیوفته
شاید این جمعه بالاخره حاجت روا شدیم
شاید این جمعه شد آخرین جمعه انتظار
تا وقتی نتونم سر جلسه امتحان توی مغزم سرچ کنم و جوابا رو بنویسم منکر پیشرفت علم میشم
لطفاً وجدان داشته باشید و انقدر نگید تو دلت پاکه برام دعا کن
شاید من تازه یادم رفته باشه چه غلطایی کردم
یا من دیوونه نیستم یا بقیه دیوونه نیستن وگرنه عادی نیست چو یکیو دیدم تا حالا نه من از کسی خوشم اومده باشه نه کسی از من
نشستم منطقی درمورد افکار درونم با مشاورمون حرف زدم برگشت گفت این مورد خیلی کمیابه تز کارشناسیمو درمورد تو می نویسم🚶
تنها عکس العملم وقتی یکی خیلی ناراحته و داره گریه می کنه:
آب می خوری؟
می خوای آب بزنی به صورتت؟
آب داری ؟
آب بدم بهت؟
آب بازی کنیم؟
یه بار یه نفر تو حرم ازم آدرس پرسید بعد من برای اینکه ضایع نشم بهش گفتم برو فلان جا
لازمه بگم بعدش عذاب وجدان گرفتمو کل حرمو زیرو رو کردم تا پیداش کنم و بهش بگم
البته من زیاد بلد نیستم حالا از یکی دیگه هم خواستی بپرس، یا خودتون می دونید چقدر تباهم؟