eitaa logo
میوه دل من
4.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
━━━━━━━━━━﷽◯✦━━━ ماشین زرد🌹 با صدای ناله امیرعلی، مادر از خواب پرید. کنارِ او رفت. با تعجب دید که پیشانی‌اش عرق کرده و دندان‌هایش را روی هم فشار می‌دهد. آرام او را صدا زد. امیرعلی پلک‌هایش را باز کرد. به مادر نگاه کرد و گفت: _مرحله ی آخرم. بگذار بازی کنم. الان برنده می‌شوم. مادر با نگرانی به آشپزخانه رفت و برایش آب آورد. او را بلند کرد. بدنش داغ بود. کمی که آب خورد، دوباره دراز کشید و گفت: -آن ماشین زرد منم. الآن برنده می‌شوم. پدر بیدار شد و گفت: -چی شده؟ حالش خوب نیست. زود حاضر بشوید تا برویم درمانگاه. مادر گفت: -صبر کن اول پاشویه‌اش کنم و برایش دمنوش درست کنم. اگر بهتر نشد برویم درمانگاه. پدر کنارِ او نشست و دستمالی نمدار را روی پیشانی‌اش گذاشت. امیر علی مرتب حرف می‌زد. -تقصیرِ این ماشینِ قرمز است. برو کنار. الان زیرت می‌کنم. مادر دمنوش را آورد. پاهایش را پاشویه کرد و دمنوش را آرام آرام به او داد. امیرعلی همانطور که حرف می‌زد، خوابش برد. پدر و مادر کنارش نشستند. پدر گفت: -هر شب خواب‌های بد می‌بیند. مادر گفت: -دیگر اجازه نمی‌دهم با تبلت بازی کند. از فردا بیشتر او را پارک می‌برم. از مادر محمد هم می‌خواهم که اجازه بدهد بیشتر با هم بازی کنند. پدر گفت: -من هم شب‌ها برایش قصه می‌خوانم. چند ساعت بعد امیرعلی بیدار شد. دیگر تب نداشت. حالش خوب شده بود. ولی چشمانش قرمز بود. مادر نگاهی به او کرد و گفت: -خدا را شکر که بهتر شدی؛ ولی از امروز به فکر بازی‌های دیگر باش. ❁فرجام‌پور ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ━━━━━━◯◯◯◯━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ 3)وزن و قد نوزاد: وزن نوزاد عادی به طور متوسط 3 کیلوگرم می باشد. اگر وزن تولد کمتر از 2/5 کیلو بوده کودک را نارس یا زودزا می گویند و اگر وزن تولد بیش از 4 کیلوگرم باشد آن را درشت پیکر می نامیم. طول قد نوزادان عادی به طور متوسط 50cm است. قد متوسط دختران هنگام تولد 2cm کوتاهتر از قد پسران می باشد. منبع: محمد زاده، راضیه،(1340)، مادر اگر این گونه می بود، تهران: چاپ اول، (1383) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ دخترم یک تل صورتی خوشگل داشت که شکست 🤕 خیلی ناراحت بود و غصه میخورد😢 اما...😉 با هم دیگه تل رو که از چند جا شکسته بود رو چسب زدیم و با نخ و سر شیشه شیر باهاش گوشی پزشکی درست کردیم🤩 خدا میدونه چه قدر خوشحال شده بود. کلی با بردار کوچک ترش بازی بازی کرد😄 داداش کوچولوش پنج ماهشه خیلی خوشحال بود که از این طریق می تونه با داداشش بازی کنه😍 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
┄━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━┄ امروز پسر کوچولو برامون یه نمایش ترتیب داد.😘 تو درست کردن عروسک ها هم خیلی تلاش کرد.👏👏👏 درست کردنشون، خیلی راحته😌 وسایل مورد نیازش هم ... 🦋تکه های مقوا یا کارتون 🦋چوب نازک درخت یا خلال دندون 🦋مدادشمعی، مدادرنگی یا ماژیک هم برای رنگ آمیزی برای سرعروسک ها به مقوا برش های دایره ای می زنیم. برای بدنشون برش های مستطیلی(برای آقایون) و شکل دامن(برای خانوم ها) برش کاری و رنگ‌آمیزی را کوچولو انجام داد، به سلیقه ی خودش.👦😌 بعد دست و پا و گردن عروسک ها را هم که همون خلال دندون هاهستن، پشت کار می چسبونیم، طوری که قسمتی از اون بیرون کار قرار بگیره☺️ خلاصه عروسک هامون آماده شدند. هر کدوم یه نقش برداشتیم و با هم نمایش بازی کردیم.👏👏 کوچولو سعی می کرد، صداشو تغییر بده😅 یه خورده سرماخورده🤧 بابا گفت: «عه! چرا صدای شما گرفته؟!» _چون سرما خوردم😷🤒 _چرا سرما خوردی پسرم؟🤔 _فک کنم چون بستنی خوردم🤭 _حیف شد! اگه سرمانخورده بودی، صدات کلی به نمایشمون خوشحالی می داد😍 _باباجون، دمنوش می خورم، زودی خوب می شم🙂 _ان‌ شاالله پسرم🧔 _باباجون دیگه بستنی نخریاااا🙃 من و بابای کوچولو😁😅 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دلبرکده
سلام، خسته نباشید من واسه اقتداربخشی به همسرم این کارها رو انجام میدم: بدون اجازه ش از خونه خارج نمیشم وقتی کسی دعوت میکنه بدون هماهنگی باهاش قول نمیدم. برای خریدهای بزرگ حتما باهاش مشورت میکنم تو جمع خیلی بهش احترام میزارم و به هیچ وجه باهاش جر و بحث یا مخالفت نمیکنم بدون اجازه ش به وسایلش دست نمیزنم و به پسرم هم اجازه ی این کارو نمیدم حتی اگه پدرش متوجه نشه در حضور همسرم اگه پسرم برای رفتن به جایی یا انجام کاری نیاز به اجازه گرفتن داشته باشه طوری که همسرم متوجه بشه😉 میگم باید از بابا اجازه بگیری و هر نظری که بده باهاش مخالفت نمیکنم حتی اگه راضی نباشم. برای همه چیز ازش تشکر میکنم و به پسرم هم این کارو یاد میدم از ظاهر و باطنش به بهانه های مختلف و با روش های متنوع تعریف میکنم مثلا وقتی داشت تعریف می‌کرد که در محل کارش دستگاه خراب شده رو تعمیر کرده (در حالیکه وظیفه ش این نیست) گفتم ماشاالله همه فن حریفی دیگه☺️ یا گاهی براش یاداشت کاغذی میزارم و از خرید خوبش تشکر میکنم ویا روی آینه یاداشت کوتاه مینویسم گاهی هم با پیامک از بعضی جزئیات خوب اخلاقیش که خودش هم بهشون توجه نکرده تعریف میکنم بعضی وقتا هم با شیطنت طوری باهاش حرف میزنم که حس مالکیت خودم نسبت به همسرم رو بهش نشون بدم مثلا درباره ی عطری که خیلی دوست دارم بهش گفتم فقط وقتی من باهات هستم حق داری از این استفاده کنی(البته با شیطنت و لحنی که میدونم همسرم خیلی دوست داره😉) گاهی هم هنگام خرید لباس خونگی واسه خودم بهش میگم تو انتخاب کن، آخه قراره واسه شما بپوشم 😜 البته خدا رو شکر همه ی اینا دو طرفه ست و واقعا همسرم هم با من همین طوری رفتار میکنه.
میوه دل من
#ارسالی_اعضا سلام، خسته نباشید من واسه اقتداربخشی به همسرم این کارها رو انجام میدم: بدون اجازه ش ا
🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷 سلام و عرض ادب خدمت همه ی عزیزان🌹روابط صحیح و اصولی والدین، بخصوص حفظ اقتدار پدر توسط مادر، پایه و اساس تربیت صحیح فرزند می باشد.✅ برای آشنایی بیشتر و بهتر با این مباحث کانال دلبرکده را به شما معرفی می کنیم👇 @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍👌 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
╔═✿❀🌸❀✿═══════╗ وقت نمازه بچه ها😍، منم همراه مامان و بابا نماز می خونم و با خدا حرف می زنم☺️ راستی کو مهر و جانمازم؟🤔🧐 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ╚══════✿❀🌸❀✿══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ امام رضا علیه السلام هرکس فاطمه معصومه علیهاسلام را با معرفت زیارت کند بهشت برای اوست. 📚 بحارالانوار، جلد ۱۰۲، صفحه ۲۶۶ 👉🏻 @javaher_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ 4)چگونگی رفتار با نوزاد از نظر بهداشت: امیرالمؤمنین(ع)می فرمایند: «إغسلوا صبانکم من العمر فانّ الشّیطان یشمّ ال ...» کودکان خود را نظیف و پاکیزه کنید و چربی دست های آنها را بزدایید که اگر این کار را نکنید، شیطان چربی دست آنها را می بوید و آنگاه کودک به وحشت افتاده و خوابش نمی برد و با این کار دو فرشته ی نویسنده را اذیت می نماید. و نیز پیامبر اسلام(ص)می فرمایند: فرزندان شما غذا می خورند دست ها و اطراف لب های آنان آلوده به غذا می شود و پس از غذا بلافاصله باید آنها را شستشو دهید. و در ذیل همین دستور می فرمایند: «شیطان دستها و لبان طفل را بو می کشد.» رعایت نظافت و پاکیزگی اطفال از نظر اسلام در درجه ی اول اهمیت قرار دارد زیرا جای تردید نیست کودکی که پاکیزه باشد با سلامتی و بهداشت هم آغوش است و پاکیزه نگه داشتن بدن، روح را نشاط، ذهن را صفا، و هوش را بیداری می بخشد. کودک کثیف همواره پژمرده و کسل به نظر می رسد و در معرض بیماری های گوناگون قرار دارد و از همین رو در قوانین بهداشتی بخشی درباره ی نظافت و آب تنی اطفال عنوان و دستوراتی از آغاز تولد تا سنین مختلف صادر شده است، از جمله غسل مولود در ابتدای تولد کودک. منبع: محمد زاده، راضیه،(1340)، مادر اگر این گونه می بود، تهران: چاپ اول، (1383) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طبیبِ جان
﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟ ⃟✤═══════ 🔰برگزاری کلاسهای تربیت فرزند با مبانی معرفت النفس و رویکرد طب و تغذیه ✿←کلاس اول؛ فرزندآوری ❀←کلاس دوم؛ بارداری ✿←کلاس سوم؛ تولد تا دوسالگی ❀←کلاس چهارم؛ سه تا هفت سالگی 📌۱۲ جلسه تدریس 📌ارائه تدریس به صورت پاورپوینت 📌همراه با فرصت پرسش و پاسخ 🔖شرایط ثبت نام: اگر در دوره شخصیت شناسی عمومی شرکت کرده باشید، استفاده بیشتری از مطالب این دوره میبرید. 💯تخفیف ویژه💯 «ثبت نام هر چهار کلاس با هم شامل ۲۰٪ تخفیف خواهد شد‌» آیدی ثبت نام ایتا👇 🆔 @alhayat64 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ═════●⃟ ᪥ ⃟●᪥᪥᪥════
میوه دل من
﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟ ⃟✤═══════ 🔰برگزاری کلاسهای تربیت فرزند با مبانی معرفت النفس و رویکرد طب و تغذیه ✿←کلا
سلام علیکم عزیزان! مامانای وظیفه شناس و دغدغه مند امر تربیت فرزند👌 که بسیارند الحمدالله و مرتب سوالات خود را با ما در میان می گذارند، ما تمام تلاشمان پاسخگویی صحیح و مفصل و تبیین درست مطالب برای شماست ولی مجال پاسخگویی مفصل و با همه ی جزییات، در قالب پیام نداریم با شرکت در این دوره و آشنایی خود شما با کلیات مطالب ان شاالله درک متقابل بیشتر شده و ما هم با یک اشاره به برخی اصول می توانیم منظور خود را هر چه بهتر برسانیم. متشکرم از توجه شما!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨ یه بازی آوردیم مورد علاقه ی مامان ها 😉😂 بازی بچه ها با وسایل آشپزخونه که خیلی مورد استقبال مامان هاست 🤭 وقتی بچه ها میان توی آشپزخونه کمک، نتیجه اش این میشه😅 همه ی سبد ها را برداشتن و برج باهاش ساختن😁😂 گل پسر🧒 چند بار این کار را انجام داد که همش خواهر کوچولو 👧خراب میکرد و کلی هم ذوق میکرد😁 تا اینکه یه برج هم اندازه ی خودش براش ساختیم ولی برج خودشو دیگه خراب نمیکرد و کلی با دقت نگاهش می کرد😄☺️👏👏👏👏 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ دلتون برای فندق تنگ نشده بود؟😄 فندق اومده با خلال دندون و گوش پا‌ک کن🧐😁🤪 امروز برا فندق یه دونه خلال دندون آوردم و قوطی گوش پاک کن👌 ته قوطی، چون سوراخ‌های کوچولو داشت، برا رد کردن خلال دندون ازش و تقویت هماهنگی بین چشم و دست گل‌پسر مناسب بود 😍 البته بازی‌مون چند منظوره بود فندق خان با گوش‌پاک‌کن‌ها و قوطیش بازی پر و خالی کردن هم انجام می‌داد 😊 منم با کنار هم گذاشتن گوش پاک کن‌ها براش خونه و کوه و شکل‌های هندسی و... درست می‌کردم اونم خراب‌شون می‌کرد و ذوق داشت 😍😄 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈┈••✾🍃 ﷽ 🍃✾••┈┈┈• به نام خدای مهربان خورشید خانم مثل روزهای قبل پشت ابرها قایم شده بود و به آنها اجازه میداد که خودی نشان بدهند. ابرها روی جنگل، روی رودخانه و هر جایی که قدم میگذاشتند می باریدند. آن نزدیکی ها، توی یک جنگل سرسبز حیوانات زیادی زندگی می کردند میمون شیر، ببر، سنجاب، فیل و... آنها روز و روزگار خوب و خوشی داشتند و با یکدیگر خوب و مهربان بودند. در کنار رود، آب بازی می کردند شنا می کردند از آب آن می خوردند، قورباغه با خوشحالی توی آب می پرید، توی رود ماهی های قرمز قشنگی شنا و بازی میکردند. خلاصه همه از آب این رود به یک شکلی استفاده می کردند. یک روز وقتی آقای میمون به کنار رود آمد تا آب بخورد دید ای وای، ای دل غافل، آب رود خیلی کم شده ماهی ها به سختی شنا می کنند. پوست قورباغه که باید همیشه خیس باشد، کمی خشک شده و حالش خوب نیست. خلاصه به فکر فرو رفت و با خودش گفت چرا آب رود کم شده؟ و رفت پیش بقیه ی حیوانات، توی راه برای آقای زرافه و ببر ماجرا را تعریف کرد. گفت، "بریم ببینیم مشکل از کجاست؟ چرا آب رود کم شده؟" حیوان ها یکی یکی آمدند کنارِ‌ آب و همه دیدند که آب آنقدر‌ کم شده که نمی توانند در رود شنا کنند یا آب بازی کنند و مثل گذشته شادی کنند. آقای سنجاب گفت "بهتره بریم جستجو کنیم تا بفهمیم علت اینکه آب کم شده چیه؟" خلاصه چند تا از حیوانات با همدیگر رفتند گشتند و گشتند تا این که دیدند کوهی که نزدیک رودخانه هست، ریزش کرده و یک سنگ بزرگ از اون بالا افتاده سر راه رود و جلوی آب آن را گرفته است. بر گشتند پیش بقیه حیوانات و ماجرا را برای آنها تعریف کردند. حیوانات به فکر فرو رفتند، "گفتند باید چاره ای بیندیشیم یه کاری انجام بدیم". یکی گفت: "باید سنگ رو را جابجا کنیم" دیگری گفت: "چه جوری این سنگ خیلی بزرگه". خلاصه هر کسی یک چیزی گفت. تا اینکه آقای فیل گفت: "این کار خودمه من میتونم با خرطومم سنگو از جلوی آب جابجا کنم" آقای فیل خرطوم بزرگ خودش را دور سنگ انداخت و شروع به کشیدن سنگ کرد. اما انگاری آقای فیل به تنهایی از عهده ی این کار بر نمی آمد. آقای ببر و میمون و زرافه و بقیه هم هر کدام یه گوشه از سنگ رو هل میدادند. البته در یک جهت. کار سختی بود ولی سنگ آرام آرام از جلوی آب کنار گذاشته شد و باز صدای شر شر آب همه را خوشحال کرد و خستگی از تن همه بیرون رفت. آنها متوجه شدند که خیلی از کارها را نمی شود به تنهایی انجام داد و باید همگی دست به دست هم بدهند و اتحاد داشته باشند تا موفق شوند. حیوان ها توی آب پریدند و باز هم مثل گذشته از آب رودخانه لذت میبردند. قصه ی ما به سر رسید. ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ •┈┈┈••✾🍃🌺🍃✾••┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا