eitaa logo
میوه دل من
10.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄ اهمیت بازی برای کودک 2⃣ ۱. محیط بازی مناسب: محیطی که در آن کودک در حال بازی‌کردن است، تا زمانی که منجر به آسیب نمی­شود، نباید محدود باشد. به‌ عنوان‌ مثال برخی از والدین قالیچه یا پارچه‌ای را مشخص می‌کنند و اجازه بازی‌کردن در خارج از آن را به کودک نمی‌دهند درصورتی‌که کودک باید بتواند با ورود به محیط‌های مختلف با مسائل مختلفی روبرو شود در غیر این حالت تربیت محقق نمی‌شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ استاد تراشیون. 🔰ادامه دارد... ╭┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅🍂—🍂—🍂—🍂┅╯ ━━━━━━◯◯◯◯━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ آی قصه قصه قصه📚 شیرشاه لجباز🦁👑 نظرات خودتون رو با ما درمیون بذارین. همچنین اگر خودتون قصه‌ای می‌نویسین یا می‌خونین برامون بفرستین تا توی کانال بذاریم⬇️ @reyhanehih ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ صفحه 1⃣ شیرشاه لجباز شیرشاهی👑 لجباز در جنگل زندگی می‌کرد. اون وقتی تصمیم می‌گرفت کاری انجام بده باید هر طور بود اون کار رو انجام می‌داد و به نتیجه کارش فکر نمی‌کرد🤔 فیل🐘 که وزیر شیرشاه بود، همیشه نگران این عادت پادشاه بود. روزی فیل، پادشاه رو که به آسمون خیره شده بود، دید و چون می‌ترسید شیرشاه دوباره فکرهای عجیبی داشته باشه، با نگرانی پرسید: عالیجناب به چی فکر می‌کنین⁉️ شیر 🦁 گفت: داشتم فکر می‌کردم که پرنده‌ها🕊 چطوری پرواز می‌کنن؟ فیل گفت: بدن پرنده‌ها طوریه که به راحتی می‌تونن پرواز کنن. شیرشاه گفت: تصور کن اگر بال داشتم مثل پرنده‌ها می‌تونستم پرواز کنم😩 ادامه⬇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ صفحه 2⃣ فیل با تعجب گفت😳 چطوری می‌خواین پرواز کنین؟ شما که بال ندارین. شیر گفت: من فقط می‌خوام پرواز کنم، تو خیلی باهوشی، یک راهی پیدا کن تا بتونم پرواز کنم. این یه دستوره😤 انگار شیرشاه دوباره می‌خواست با سماجت و اصرار بیجا به خواسته‌اش برسه😳 فیل 🐘 گفت: پادشاه لطفا انقدر لجبازی نکنین. این کار غیرممکنه❌ شیر گفت: به من بگو چرا غیرممکنه؟ فیل گفت: شما بال نداری و بدنت خیلی سنگینه. شیرشاه👑 با هیجان گفت: من به یک جفت بال مصنوعی نیاز دارم، و چون من سنگینم این بال‌ها باید بزرگ باشن. شیرشاه رفت و توی جنگل🌳 گشت دنبال دو تا بال بزرگ تا اینکه دو بال بزرگ که از برگ درخت نخل درست شده بود پیدا کرد 🌴 و برگشت و به فیل گفت: من با کمک این بال‌های بزرگ پرواز می‌کنم😃 ادامه⬇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ صفحه 3⃣ فیل🐘 گفت: پادشاه با این بال‌های سنگین، نه شما و نه پرنده‌ها نمی‌تونین پرواز کنین😏 شیرشاه گفت: نگران نباش، فقط با من به بالای تپه بیا و من رو در حال پرواز تماشا کن🕊 فیل از تصمیم پادشاه وحشت کرد. اما چون می‌دونست که تلاشش برای منصرف کردن شیرشاه بی فایدست؛ با ناامیدی گفت: باشه من میام😞 اونها بالای تپه🗻 رفتن و شیرشاه آماده پریدن از بالای تپه بود که فیل طنابی رو بهش داد و گفت⛓ پادشاه برای اینکه خیلی دور پرواز نکنین، این طناب رو به پاتون ببندین. شیر طناب رو به پاش بست و از تپه پرید⤵️ اما شیر نتونست پرواز کنه و با سرعت به پایین تپه سقوط کرد. فیل که این صحنه رو دید، سریع طرف دیگه طناب رو کشید و اجازه نداد که شیرشاه به داخل دره سقوط کنه😱 ادامه⬇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ صفحه 4⃣ شیرشاه به سنگهای تپه🏔 خورد و کمی آسیب دید. اما خداروشکر فیل قصه ما حواسش به همه چی بود و جون شیرشاه رو نجات داد😊 فیل، شیرشاه رو بالا کشید و گفت: حالتون خوبه؟🙂 شیرشاه با ناله گفت: ممنونم فیل، تو زندگی من رو نجات دادی🙏 فیل در حالیکه طناب رو از پای شیر باز میکرد، گفت: خیلی خوشحالم که سالمید.😅 شیر گفت: دارم به این فکر می‌کنم که نباید لجبازی میکردم و به فکر تقلید از دیگران می‌افتادم😳 خداوند مخلوقاتش رو متفاوت از هم آفریده و به هرکدوم استعداد خاص خودش رو داده. منم باید بگردم و استعداد خودمو پیدا کنم. من رو ببین، من سعی کردم از پرنده‌ها تقلید کنم و پرواز کنم، بدون اینکه به این فکر کنم که غیرممکنه و این‌طوری آسیب دیدم. اما حالا تصمیم گرفتم که هرگز از کسی تقلید نکنم و لجبازی بیهوده نکنم، چون نتیجه‌ای جز دردسر و گرفتاری نداره. عوضش دنبال استعداد و نعمتایی که خدابهم داده میگردم😇 بچه‌های خوبم، شما استعدادهای خودتونو میشناسین؟🤩 پایان❇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ـــــــ🍂🌼꧁﷽꧂🌼🍂ــــــ🌸 امام خمینی (ره) و کودکان 0⃣2⃣ نوازش کودک خردسال زمانی  که ملاقاتهای حضرت امام در قم قطع شد؛ ایشان روزها به باغچه مرحوم اشراقی می رفتند و غروب هم به خانه ایشان در دورِ شهر می آمدند. در مسیر، کودکان دنبال ماشین امام می دویدند. بچه ای هر روز سر راه می نشست و ماشین حضرت امام را که می دید، به دنبال ماشین می دوید. یک روز امام فرمودند ماشین متوقف شود و آن کودک خردسال را نوازش کردند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غلام‌رضا اکبری. 🔰ادامه دارد...   @MiveiyeDel_man ┄┅┅┅┄❅💗❅┄┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا