eitaa logo
میوه دل من
4.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ امروز هم اومدیم تا با یه نمایش😍 حفظ جایگاه مادر در خانه، را نشون بدیم❤️ جایگاه مادر چیه؟ الان می گم بهتون🤗 یادتونه با یه نمایش جایگاه اقتدار پدر در خانواده را نشون دادیم؟ در کنار این جایگاه، جایگاه مادر قرار داره که ... جایگاه محبت و توجّه هست🙂🌹 با حفظ این جایگاه، غیر از اینکه مادر برای انجام کارهای روزانه اش انرژی می گیره، بچه ها هم محبت به مادر را می آموزند، حس همکاری، مسئولیت پذیری و ادب هم نهادینه می شود.🙂👏👏👏 الان خانواده ی آقاخرگوشه🐰 این جایگاه را با یه نمایش بهتون نشون می دن: چند دقیقه به برگشت آقای 🐰 از محل کارش به خونه باقی مونده😊خانم 🐰ِ دست از کارتوی آشپزخونه کشید و رفت کمی به خودش برسه☺️💍💄🐰 کوچولو به مامانش گفت:«مامان داری چیکار می کنی؟» مامانش گفت:«خب معلومه، باباجون داره میااااد!»( حفظ اقتدار پدر) که یکدفعه در خونه تق تق به صدا دراومد. مامان 🐰 ادامه داد: «بدو بریم استقبال بابا!»( حفظ اقتدار پدر) 🐰 کوچولو و مامانش و 🐰های کوچکتر هم به تقلید از اونها با هیجان به سمت در دویدند😀بابا 🐰ِ لبخند زنان، درحالیکه یه شاخه گل به دندونش گرفته بود،وارد شد، هر کدوم از بچه ها به یک دست یا پایش چسبیدند و به او خوشامد گفتند. چون مامان 🐰ِ همیشه همین حرفو به بابا🐰 می گفت:« خوش اومدین آقا🐰، صفا آوردین، خسته نباشید»(حفظ جایگاه اقتدار پدر و آموختن ادب به کودکان» آقا 🐰 که خواست گلی را که مثل هرروز برای مامان 🐰 آورده بود، به مامان 🐰 تقدیم کنه(حفظ جایگاه توجه و محبت مادر) خرگوش کوچولوی ته تغاری خودشو چسبوند به پای بابا و بالا و پائین پرید و خواست که بابا🐰ِ گل را به او بدهد تا خودش اونو به مامان بده و ته تغاری همین کارو کرد و گل را بدو بدو داد به مامان 🐰، مامان 🐰 هم با احساس تمام، گل را بو کرد و گفت:«به به! چه بوی خوشی آقا🐰، ممنونم، شماخودتون گلید‌!»( روحیه ی شکرگزاری و همچنان حفظ اقتدار پدر ) بعد هم مامان 🐰 گل را توی یه لیوان آب و سرسفره گذاشت(برای بابا 🐰 خیلی مهم بود) و بابا و بچه ها را دعوت کرد که سر سفره بشینن و غذاشونو میل کنند. از سفره آرائی، تزئین غذای بچه ها و خوشمزگی غذا هم که دیگه هیچی نگم!😍 آخر سفره، آقا🐰ِ درحالیکه چیزی نمونده بود انگشتاشم‌ بخوره😅ملچ و ملوچ‌ کنان گفت: «به به! چه غذای خوشمزه ای، واااقعا غذای مامان یه چیز دیگه است، ممنون خانم 🐰ِ، دستتون درد نکنه!»(روحیه ی شکرگزاری و حفظ جایگاه توجه و محبت مادر) حتی اگه غذای مامان 🐰 به هر دلیلی خوب نمی شد🤕😢باز بابا🐰 غذارا با اشتها می خورد و تشکر می کرد. همین جا بود که همهمه ای از تشکر گفتن های بچه ها به راه افتاد و همگی از مامان بخاطر غذای خوشمزه اش قدردانی کردند👏👏👏 مامان🐰 هم با مهربانی گفت:«خواهش می کنم آقا🐰، نوش جونتون گُلای مامان، گوشت بشه به تنتون🤗 وقتی همه غذاشونو خوردن، مامان🐰ِدست به کارِ جمع کردن سفره شد. یه دفعه آقا🐰ِ که زودتر از همه از سرسفره کنار رفته بود، برگشت و گفت:« شما دست نزنید مامان🐰ِ، از این جا به بعدش نوبت منه، شما بفرمائید استراحت کنید»(باز هم روحیه ی شکرگذاری و حفظ جایگاه محبت و توجه به مادر و همچنین تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری در بچه ها) و شروع کرد ظرف ها را از باقی مونده ی غذاها تمییز کرد و آماده کرد تا ببرِ و داخل سینک ظرفشوئی بذارِ. همین جا بود که باز بچه ها پای بابا را چسبیدن که اونها هم کمک بدن. مامان🐰ِ هم یه زیرانداز روی زمین انداخت و اجازه داد بچه ها توی شستن چند تا ظرف کوچیک به باباشون کمک کنند. بعد از اون هم بابا🐰ِ به مامان🐰ِ گفت:« خانم جان، اگر کاری ندارید من یک ساعتی استراحت کنم، کمی خسته ام😅»مامان🐰ِ گفت:«اختیار دارید آقا، اجازه ی ما هم دست شماست، بفرمائید، ممنونم بابت شستن ظرف ها🌹🙂» و بعد هم مامان🐰ِ بچه ها را به اتاقشون برد تا بخوابونتشون و با سرصداشون بابا🐰ِ را اذیت نکنند. اینم از نمایش. شاید بگین که این همون اتفاقات ساده ای هست که برای همه هر روز تکرار می شده!🤔 بله، واقعا همینطور هست، لازم نیست از صبح تا شب خودمون را ملزم کنیم نمایشی اجراکنیم و بچه ها را ملزم کنیم، بشینن، ببینن.«گر چه بودنش هم خوب و لازم هست» در واقع تمام کارهای ما از صبح تا شب خودشیه نمایشه که بچه ها با تمام وجود می بینن و این نمایش واقعی اثرقوی خودش را خواه ناخواه خواهد گذاشت. پس مراقب باشیم در این نمایش هرروزه ی چندساعته،چه می گوئیم و چه کارهائی انجام می دهیم.😉 ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄