#عاقبتتان_بخیر
مسیحِ چشم تو از ابتدا نجاتم داد
همین که اسم تو آمد خدا نجاتم داد
نوشته اند مرا از ازل گدای حسین
چه خوب قصه ی شاه و گدا نجاتم داد
هزار مرتبه تا آمدم سقوط کنم
دعای لحظه ی گودالـها نجاتم داد
من ِسیاه کجا؟ خانه ی کریم کجا؟
یکی نبود بپرسد چرا نجاتم داد؟
دعا بدون قسم بر تو بی اثر شده بود
قسم به نام تو دادم دعا نجاتم داد
میان غفلت و ظلمت دلم ز دستم رفت
ولی ز دست زمانه بلا نجاتم داد
کسی که دل به تو داده دلش نمی میرد
محبت تو ز دست فنا نجاتم داد
همین که صفحه ی دل پر شد از سیاهیها
دو قطره گریه برای شما نجاتم داد
همیشه گردن ما زیر دِین کرب و بلاست
قسم به مادرتان کـربلا نجاتم داد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
بی نام یار، نار گلستان نمی شود
بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود
صد بار گفته ایم که ذکری برای ما
مثل حسین موجب غفران نمی شود
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_جهانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@Modafeaneharaam
🚨 خواب جالب استاد #رائفی_پور در مورد #ظهور امام زمان😱😳
یه شبی دانشگاه علوم قرآنی شاهرود سخنرانی داشتم اونجا گفتم آقا به ظهور مشتاق تر هست تا ما؟! اومدم جایی که اسکانم بود یه لحظه با خودم گفتم نکنه اشتباه گفتم حالا آقا منتظره وقتش برسه یهوو دیدم یه پرنده اومده تو خونه موقع بیرون رفتن راه رو گم کرده بود همینطور میخورد به شیشه خون می پاشید رو شیشه اومدم شیشه رو بشکونم تا برگشتم بزنم یک صدایی بیخ گوش چپم این طرف گفت...😭😱👇
http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
رفیــق...
امـام زمـانــت نیــست راحتے؟؟؟!!😔👇
http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
دلت میاد کانال امام زمان رو خالی بزاری💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولله عاقبة الامور
وهمواره نتیجه
کارها دست خداست.🌱
[حج-٤١]
برداشتی از آيه
قاری: سیدامیرحسین ساجدی فر
#آیه_روز
@Modafeaneharaam
🔴افشاگری ظهور امام زمان😳
احمدی نژاد جنجال به پا کرد
زمان ظهور را میداند😳👇
https://eitaa.com/joinchat/1012924480Cbdbe55ca17
🌹#با_شهدا|شهید عباس کریمی
✍️ سردار خانهدار!
▫️زنگ زده بود که نمیتواند بیاید دنبالم. باید منطقه میماند. خیلی دلم تنگ شده بود. آن قدر اصرار کردم تا قبول کرد خودم بروم. من هم بلیت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلامآباد. کف آشپزخانه تمیز شده بود. همه میوههای فصل توی یخچال بود. توی ظرفهای ملامین چیده بودشان. کباب هم آماده بود روی اجاق، بالای یخچال یک عکس از خودش گذاشته بود با یک نامه. وقتی میآمد خانه، خانه من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض میکرد. شیر براش درست میکرد. سفره را میانداخت و جمع میکرد. پا به پای من مینشست لباسها را میشست، پهن میکرد، خشک میکرد و جمع میکرد.
@Modafeaneharaam
📣#اطلاع_رسانی
🌹همزمان باپنجمین سالگرد شهادت عروج ملکوتی شهید مدافع حرم حسین هریری🌹
🌷مراسم عطرافشانی و تجلیل از مقام شامخ این شهید بزرگوار برگزار می شود.🌷
🎙روایتگری:برادر علیمردانی(همرزم شهید)
🎤قرائت زیارت عاشورا
📆شنبه ۱۴۰۰/۰۸/۲۲ آبان ماه
⏰حرکت ساعت ۱۲
🗺#مشهد_حسینیه شهدای بهشت رضا (ع)
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبت های کشور محمدی فرزند شهیده (فاطمه اسدی) در معراج شهدای مشهد مقدس
نحوی شهادت مادر خود را که از زبان یک خانم ۱۰۰ ساله شنیده بود بیان و خواب خود را که مادر به او گفته بود: من نمردم، شهید شدم و شهدا زنده هستند و اعمال و رفتار همه رو میبینند، تعریف کرد.
@Modafeaneharaam
#کلام_شهید
🥀 می روم تا انتقام سیلی مادرم رابگیرم.
🍁 همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم و بهترین و شیرین ترین لحظات را در کنارهم سپری کرده ایم و جدایی بسیار سخت است.
🍁 اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری، در قلب هر دوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دو عالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر، از وابستگی ها و عشق های دیگر گذشت.
🍁 میدانی که چقدر دوست دارم که عاقبت با #شهادت از این دنیا بروم و من جز شهادت، از خداند مرگ دیگری را نمی خواهم.
🍁 اما نمیگویم که دعا کنید بروم و شهید شوم.. آرزویم شهادت است. من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه.
🍁 آخرشم این شهید در حال خنثی کردن بمب بود ڪه منفجر شد و قسمتی از بدنش تکه تکه شد.
#شهید_حسین_حریری
#سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 چگونه به فرزندمان محبت کنیم؟!✨
💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶
🎬 بخشهایی از دوره #روانشناسی_تربیت_نوجوان۱
📌 ویژه اولیاء و مربیان
👈 قیمت اصلی: ۲۸۰ تومان
💰 با تخفیف: ۸۰ هزار تومان😍
🚛 ارسال رایگان
📝 جهت سفارش، عبارت «تربیت نوجوان۱» را به همراه کد تخفیف «پ ۱۱۲» به آیدی زیر ارسال نمایید.👇👇👇👇👇
@serateammar1400
📣#اطلاع_رسانی
🌹مراسم پنجمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم جواد جهانی🌹
🎙سخنران:سردار افراسیابی
🎤مداح:سیدمصطفی قدمگاهی
📆شنبه ۲۲ آبان ماه ۱۴۰۰
⏰ساعت ۱۵:۰۰
🗺#مشهد_سرافرازان ۲۵_نیاوران۲۶
مسجدمحمدرسول الله(ص)
🌷غبارویی و اهدای گل🌷
⏰ساعت ۱۶:۰۰
🗺#مشهد_واقع در انتهای هاشمیه_مزار شهدای مدافع حرم پارک خورشید
@Modafeaneharaam
💌همسر شهید جواد جهانی نقل میکنند:
من در تلفنم، نام همسرم را
با عنوان "شهیــــد زنــــده" ذخیره کرده بودم؛
یک روز اتفاقی آن را دید
و درباره علتش سوال کرد!🤔
به ایشان گفتم:
آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم
و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای❤️
قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد
و گفت: شمارهاش را بگیرم☎️
وقتی این کار را کردم،دیدم
شماره مرا با عنوان
"شریک جهادم و مسافر بهشت "
ذخیره کرده بود🤍
گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم
و تا آخر خواهیم بود
و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است
اما من با ارزشترین داراییام را
به خدا میسپارم و میروم
آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود
که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم💚
شام غریبان امام حسین علیهالسلام بود
که در خیمه محلهمان
شمع روشن کردیم🕯
ایشان به من گفت
دعا کنم تا بیبی زینب قبولش کند🙏
من هم وقتی شمع روشن میکردم،
دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،
من نیز به شهدا خدمت کنم
و منزلم را بیتالشهدا قرار دهم✨
#سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
✅در مورد فرزندمان، چگونه...
⁉️محبت کنیم؟
⁉️میدان دهیم؟
⁉️تشویق کنیم؟
⁉️احترام بگذاریم؟
⁉️به معنویت دهیم؟
⁉️عدالت را رعایت کنیم؟
⁉️استقلال او را حفظ کنیم؟
⁉️نیازهای جنسی او را مدیریت کنیم؟
💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶💠🔶
🎬 بخشهایی از دوره #روانشناسی_تربیت_نوجوان۱
📌 ویژه اولیاء و مربیان
👈 قیمت اصلی: ۲۸۰ تومان
💰 با تخفیف: ۸۰ هزار تومان😍
🚛 ارسال رایگان
📝 جهت سفارش، عبارت «تربیت نوجوان۱» را به همراه کد تخفیف «پ ۱۱۲» به آیدی زیر ارسال نمایید.👇👇👇👇👇
@serateammar1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| حضور رهبرانقلاب در منزل شهید طهرانیمقدم و اشاره مادر شهید به ویژگیهایی که باعث شهادت وی شد
🌷 #بازنشر بهمناسبت ایام سالگرد شهادت شهید حسن طهرانیمقدم
@Modafeaneharaam
مراسم شب خاطره مدافعان حرم همزمان با چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم میرزا محمود تقی پور و اکران مستند داستانی آغوش یک رویا
⏰زمان: یکشنبه،۲۳آبان۱۴۰۰- ساعت۱۸
🏫 مکان: سینما هویزه- سالن۲
🔴بدلیل محدودیت های کرونایی، ظرفیت نیز محدود می باشد. لطفاً راس ساعت ۱۸ در محل حضور داشته باشید.
#شهید_محمود_تقی_پور
#شهید_میرزا_محمود_تقی_پور #شهید #شب_خاطره #مدافعان_حرم #آغوش_یک_رویا #اکران
@Modafeaneharaam
تاکید مداوم شهید مدافع حرم حاج محسن خزایی در خط مقدم جبهه صنعت(فولاد مبارکه) :
بوسه #پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بر دستان #کارگران، حجت را برای همه ما تمام می کند.
📌 ۲۲ آبان ماه سالروز آسمانی شدن شهید مدافع حرم، مدیر اسبق روابط عمومی فولاد مبارکه، حاج محسن خزایی گرامی باد.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشییع پیکر شهیده فاطمه اسدی در مشهد و تهران
💠گزارش خبرگزاری ایسنا
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJKJhj9L3xh35hw1FubbvlNN8EvpJzQACXQwAAnxPgFD8gQdhvTxIyyIE.mp3
4.68M
🎧 ولکن الله رمی
🔹 مستند صوتی درباره شهید حسن طهرانی مقدم فرمانده جهاد خودكفایی سپاه
🌷 #بازنشر به مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید طهرانی مقدم
@Modafeaneharaam
💌بسمـ رب الشـهدا......🕊🌸
#شهیـدمدافعحرمـ
|💔| #سرهنگدومـشهیدمحمـدحسیـنبشیـرے🌼
#بانامجهادےسیدعماد
تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۰۴/۲۹
محل تولد:همدان
تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۸/۲۲
محل شهادت: حلب_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_دارای۱فرزند
محل مزار شهید: گلزارشهدایهمدان
#فـرازےازوصیتنـامهشهیـد👇🌹🍃
✍...راهی را میرویم که در آن قدمگاه حسین (ع) و ردپای حسینیان پیش از ما و پس از این آشکار است.
تمام ناملایمات را به جان با چشم باز خریداریم ز عمر ما بر این است هنوز صدای هل من ناصر مولایمان طنین انداز آفاق است و دادخواهی مظلومانهاش گوش فلک را پر کرده است و لبیک هایمان با اشک و التماس هایمان درهم است.
••🍁مسئول کمیته تخریب و مسئول آموزش یگانهای نیروی زمینی و مقاومت ودر یکی از قرارگاههای سوریه ...
#سالروزشهادت.....🕊🌸
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJKVhj_H7W_FX5obcZQJDdR1Uin3YlAAC0wwAAnxPgFBr_PbbGPWCnSIE.mp3
10.98M
🔊 #صوتی | سبک #سرود
🎊 اومده خدای دلبری، آقام امام عسکری...
👤 کربلایی #محمدحسین_حدادیان
🌸 ویژه ولادت #امام_حسن_عسکری
👌 #پیشنهاد_دانلود
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
داستان دنباله دار 🌺فرار از جهنم🌺 💠قسمت اول داستان دنبالهدار فرار از جهنم: اتحاد، عدالت، خودباوری
✅ادامه داستان واقعی 🌺فرار از جهنم🌺
💠قسمت چهارم داستان دنباله دار فرار از جهنم: خشونت از نوع درجه B
تمام وجودم آتش گرفته بود … برگشتم خونه … دیدم مادرم، تازه گیج و خمار داشت از جاش بلند می شد … اصلا نفهمیده بود بچه هاش از خونه رفتن بیرون … اصلا نفهمیده بود بچه های کوچیکش غرق خون، توی تنهایی جون دادن و مردن … .
.
زجر تمام این سال ها اومد سراغم … پریدم سرش … با مشت و لگد می زدمش … بهش فحش می دادم و می زدمش … وقتی خدمات اجتماعی رسید، هر دومون زخمی و خونی بودیم … .
.
بچه ها رو دفن کردن … اجازه ندادن اونها رو برای آخرین بار ببینم … توی مصاحبه خدمات اجتماعی، روان شناس ازم مدام سوال می کرد … دلم نمی خواست باهاش حرف بزنم … تظاهر می کرد که من و دیلمون، برادر دیگه ام، براش مهم هستیم اما هیچ حسی توی رفتارش نبود … .
.
فقط به یه سوالش جواب دادم … الان که به زدن مادرت فکر می کنی چه حس و فکری بهت دست میده؟ … فکر می کنی کار درستی کردی؟ …
.
درست؟ … باورم نمی شد همچین سوالی از من می کرد … محکم توی چشم هاش زل زدم و گفتم … فقط به یه چیز فکر می کنم … دفعه بعد اگر خواستم با یه هیکل بزرگ تر درگیر بشم؛ هرگز دست خالی نرم جلو … .
.
من و دیلمون رو از هم جدا کردن و هر کدوم رو به یه پرورشگاه فرستادن و من دیگه هرگز پیداش نکردم …
.
بعد از تحویل به پرورشگاه، اولین لحظه ای که من و مسئول پرورشگاه با هم تنها شدیم … یقه ام رو گرفت و منو محکم گذاشت کنار دیوار … با حالت خاصی توی چشم هام نگاه کرد و گفت … توی پرونده ات نوشتن خشونت از نوع درجه B…. توی پرورشگاه من پات رو کج بزاری یا خلاف خواسته من کاری انجام بدی ؛ جهنمی رو تجربه می کنی که تا حالا تجربه نکرده باشی … .
.
من یه بار توی جهنم زندگی کرده بودم … قصد نداشتم برای دومین بار تجربه اش کنم … این قانون جدید زندگی من بود … به خودت اعتماد کن و خودباوری داشته باش چون چیزی به اسم عدالت و انسانیت وجود نداره … اینجا یه جنگل بزرگه … برای زنده موندن باید قوی ترین درنده باشی … .
.
از پرورشگاه فرار کردم … من … یه نوجوان 13ساله … تنها … وسط جنگلی از دزدها، قاتل ها، قاچاقچی ها و فاحشه ها …
.
دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه
.
*
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
💠قسمت پنجم داستان دنباله دار فرار از جهنم: زندگی در خیابان
شب رفتم خونه … یه سری از وسایلم رو برداشتم و زدم بیرون .. شب ها زیر پل یا گوشه خیابون می خوابیدم … دیگه نمی تونستم سر کار پاره وقتم برم … می ترسیدم فرارم رو از پرورشگاه به پلیس گزارش کرده باشن …
.
.
اوایل ترس و وحشت زیادی داشتم … شب ها با هر تکانی از خواب می پریدم … توی سطل های آشغال دنبال غذا و چیزهای دیگه می گشتم … تا اینکه دیگه خسته شدم … زندگی خیلی بهم سخت می گذشت … .
.
با چند تا بچه خیابون خواب دیگه مثل خودم آشنا شدم و رفتیم دزدی … اوایل چیز دندون گیری نصیب مون نمی شد … ترس و استرس وحشتناکی داشت … دفعات اول، تمام بدنم به رعشه می افتاد و تکرر ادرار می گرفتم …
کم کم حرفه ای شدیم … با نقشه دزدی می کردیم … یه باند تشکیل دادیم و دست به دزدی های بزرگ تر و حساب شده تر می زدیم … تا اینکه یه روز کین پیشنهاد خرید اسلحه داد و کار توی بالای شهر رو داد … .
.
من از دزدی مسلحانه خوشم نمی اومد … کارهای بزرگ پای پلیس رو وسط می کشید … توی محله های ما به ندرت پلیس می دیدی … اگر سراغ قاچاقچی ها هم نمی رفتی امنیتش بیشتر بود … اما اونجا با اولین صدایی پلیس می ریخت سرت و اصلا مهم نبود چند سالته … .
.
بین بچه ها دو دستگی شد … یه عده طرف منو گرفتن ولی بیشتری رفتن سمت کین … حرف حالی شون نبود … در هر صورت از هم جدا شدیم … قرار شد هر کس راه خودش رو بره …
*
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
💠قسمت ششم داستان دنباله دار فرار از جهنم: این تازه اولش بود
یه سال دیگه هم همین طور گذشت … کم کم صدای بچه ها در اومد … اونها هم می خواستن مثل کین برن سراغ دزدی مسلحانه، یه عده هم می خواستن برن سراغ پخش مواد … از دزدی های پایین شهر چیز خاصی در نمی اومد … .
.
برادر جاستین توی یکی از باندهای مواد بود … پول خوبی می دادن … قرار شد واسطه دبیرستان ها بشیم … پلیس کمتر به رفت و آمد یه نوجوون بین بچه های دبیرستانی شک می کرد … .
.
همون روز اول به همه مون چند دست لباس جدید و مرتب دادن … و من بعد از چند سال، بالاخره جایی برای خوابیدن پیدا کرده بودم … جایی که نه سرد بود نه گرم … اما حداقل توی روزهای بارونی خیس نمی شدم … .
.
⬅️ادامه دارد..
@Modafeaneharaam