🖋وصیت شهید مدافع حرم: شهید شدم کِل بکشید
💠 فکر نمیکردم روزی برسد که به این راحتی دل از این دنیا بکنم. در ایامی که به آرزوهای دنیویام نزدیک شده بودم خداوند نور هدایت را در قلبم روشن کرده و دیگر به این درک نزدیک میشوم که دنیا پستتر از آن است که بدان دل بست.👇
🔗http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3050
@Modafeaneharaam
✅میدانید وَیل چیست؟
✍پیامبر اسلام صلی الله علیه: وَیل، پرتگاهى در جهنّم است که کافر در آن سقوط میکند و چهل سال طول میکشد تا به تهِ آن برسد. حالا عاقبت کسی که نماز را ترک میکند
پیامبر اسلام صلی الله علیه: «نماز، ستون دین است، پس هرکس نماز خود را عمداً ترک کند، به تحقیق دین خود را خراب کرده است و هر کس وقتهاى آنرا ترک کند، او را در ویل میاندازند و "ویل" یک وادی است در جهنم،
چنانچه خداوند فرمود:
فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون
📚المستدرك علي الصحيحين ج٢ص٥٥١
📚جامع الاخبار ص٧٣
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا وکیلی؟!!
🤨 روزی چند بار از این الفاظ به ظاهر ساده که در واقعیت قسم هستن استفاده میکنید؟ این ویدیو رو ببینید و سعی کنید الکی قسم نخورید!
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پویش_خرید_لباس_گرم
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
مَن کَسی مؤمِناً کَساهُ اللهُ مِنَ الثّیابِ الخُضرِ.
هر کس مؤمن (برهنه ای) را بپوشاند، خداوند او را با جامه های سبز (بهشتی) می پوشاند.
کافی، ج 2، ص 205
هیئت حراس_الحرم در نظر دارد بامشارکت و همکاری شما گرمابخش دستان کوچک کودکان ایتام ونیازمند باشد
بیایید این روزها که هوا ناجوانمردانه سرده گرمابخش دل های کودکان ایتام باشیم و لباس هامون رو باهاشون تقسیم کنیم
.قیمت هر دست لباس ۱۰۰هزار تومان
شما دل چند کودک یتیم و نیاز مند را شاد میکنید ؟
با ما همراه باشید از طریق شماره کارت به نام هیئت حراس الحرم
۵۸۵۹۸۳۷۰۰۸۶۸۵۱۳۹
هیئت حراس الحرم شهرک طالقانی ماهشهر
@Modafeaneharaam
راه بدست آوردن هزار رحمت الهی در عصر جمعه، خواندن صد مرتبه سوره قدر است.
@Modafeaneharaam
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به جگرهای سوخته ی مادران شهدا، تا آخر کلیپ رو ببینید بسیار زیبا است و عبرت آموز😔🌹🌹🌹
#سید_هادی
@Modafeaneharaam
💢مادر شهید فاطمیون: پیکر پسرم سر در بدن نداشت💔
خانم توسلی متولد سال ۵۲ در بامیان افغاستان است. او هم خواهر شهید هست و هم مادری است که پسر جوانش را در دفاع از حرم از دست داده، هرچند که با توسل بر حضرت زینب(س) جای خالی عزیزانش را تحمل میکند.
در این لینک بخوانید: shrr.ir/000BRZ
شهید مدافع حرم فاطمیون "کاظم توسلی"🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 گفتگوی جالب با جوانی که مرگش قطعی بود!
استاد پناهیان
@Modafeaneharaam
آمادهی خواندن نماز در بیت المقدس باشید چرا که دنیا بین ظهور و سقوط است و نبرد عزمها و ارادهها در پیش است.
حاج حسین یکتا
@Modafeaneharaam
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
قرائت زیارت عاشورا با صدای علی فانی
شروع چله زیارت عاشورا🌹
تقدیم به محضر آقا صاحب الزمان (عج) و شهید حاج قاسم سلیمانی🕊
پیشنهاد ویژه👌
#چله_شب_دوم
#شب_جمعه
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✅ادامه داستان واقعی 🌺فرار از جهنم🌺 💠قسمت سی و هشتم داستان دنباله دار فرار از جهنم: نوجوان امریکایی
✅ادامه داستان واقعی🌺فرار از جهنم🌺
💠قسمت چهلم داستان دنباله دار فرار از جهنم: ازش فاصله بگیر
.
چشم هاش دو دو می زد … نگهبان اولی به ما رسید … اون یکی با زاویه 60 درجه نسبت به این توی ساعت دهش ایستاده بود و از دور مواظب اوضاع بود …
.
.
اومد جلو … در حالی که زیرچشمی به من نگاه می کرد و مراقب حرکاتم بود … رو به احد کرد و گفت … مشکلی پیش اومده؟ … .
رنگ احد مثل گچ سفید شده بود … اونقدر قلبش تند می زد که می تونستم با وجود بارونی خودم و کوله اون، حسش کنم … تمام بدنش می لرزید …
.
– نه … مشکلی نیست … .
– مطمئنید؟ … این آقا رو می شناسید؟ …
– بله … از دوست های قدیمی پدرمه …
.
با خنده گفتم … اگر بخواید می تونید به پدرش زنگ بزنید … .
باور نکرد … دوباره یه نگاهی به احد انداخت … محکم توی چشم هام زل زد … قربان، ترجیح میدم شما از این بچه فاصله بگیرید و الا مجبور میشم به زور متوسل بشم … .
.
یه نیم نگاهی بهش و اون یکی نگهبان کردم … اگر بیشتر از این طول می کشید پای پلیس میومد وسط … آروم زدم روی شونه احد …
.
.
– نیازی نیست آقای هالورسون … من این آقا رو می شناسم و مشکلی نیست … قرار بود پدرم بیاد دنبالم … ایشون که اومد فقط جا خوردم …
.
.
سوار ماشین شدیم. گفت … با من چی کار داری؟ … من رو کجا می بری؟ …
.
.
زیر چشمی حواسم بهش بود … به زحمت صداش در می اومد … تمام بدنش می لرزید … اونقدر ترسیده بود که فقط امیدوار بودم ماشین رو به گند نکشه … .
با پوزخند گفتم … می خوام در حقت لطفی رو بکنم که پدرت از پسش برنمیاد … چون، ذاتا آدم مزخرفیه … چشم هاش از وحشت می پرید … .
.
چند بار دلم براش سوخت … اما بعد به خودم گفتم ولش کن… بهتره از این خواب خرگوشی بیدار شه و دنیای واقعی رو ببینه …
@Modafeaneharaam