eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
30.6هزار عکس
12.4هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از شهید عباسی کارشناس مرکز تعویض پلاک سراوان که با تیراندازی تروریست های تجزیه طلب به شهادت رسید. 🔹 فرمانده انتظامی سیستان ‌و بلوچستان: ساعت ١١ روز دوشنبه تروریست‌های مسلح سوار بر یک دستگاه پژو با دو قبضه سلاح کلاش از مأموران پلیس راهنمایی و رانندگی که در حال انجام وظیفه بود را به رگبار بسته و به شهادت رساندند. @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#خبر_فوری وداع با پیکر مطهر شهید امنیت مهدی لطفی در مرکز پلیس فاتب برگزار شد شهید "مهدی لطفی " ا
اولین تصویر شهید پلیس انتظامی مهدی لطفی که در درگیری با اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل گردید ‌ @Modafeaneharaam
🕊 پیکر مطهر «شهید مدافع حرم امید اکبری» از شهدای پس از ۶ سال کشف و شناسایی گردید 🔸«شهید مدافع حرم امید اکبری» از رزمندگان بود که در سال ۱۳۹۵ در دفاع از حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و درگیری با گروهک‌های تروریستی تکفیری و داعش در به شهادت رسید و پیکر مطهرش در منطقه بر جای ماند. در جریان عملیات‌های اخیر تفحص شهدا در سوریه، پیکر مطهر شهید اکبری کشف و از طریق انجام آزمایش DNA شناسایی گردیده است. 💠 ضمنا مراسم وداع با پیکر این شهید، فردا (پنجشنبه) ساعت ۱۰ صبح در حسینیه معراج شهدای تهران برگزار خواهد شد. 💐 شادی ارواح طیبه شهید صلوات @Modafeaneharaam
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢برای امنیت مرز ها خون ها داده ایم 🔹شهید مراد قیطاسی 23 مهر ماه 1384 بر اثر مین به جا مانده از جنگ در سومار کرمانشاه به درجه رفیع شهادت نائل گردید . @Modafeaneharaam
مراسم گرامیداشت پنجمین سالگرد شهادت مدافع حریم ولایت شهید مصطفی نبی لو 🎙سخنران:حاج احمد پناهیان 🎤بامداحی:سیدعلی حسینی نژاد 📆پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱ ⏰بعد از نماز مغرب و عشاء پردیسان_خیابان انقلاب اسلامی_مسجد حضرت زینب(سلام الله علیها) @Modafeaneharaam
📸 هفتمین سالگرد شهادت سردار مدافع حرم شهید حاج حمید مختاربند 🎙سخنران:سرتیپ پاسدار حسن شاهوا پور(فرمانده سپاه حضرت ولیعصر(عج) خوزستان) 🎤مداح:حاج حسن ناطقی 📆پنجشنبه ۱۴۰۱/۷/۲۸ ساعت ۲۰:۳۰ خوزستان شوشتر آستان مقدس امامزاده عبدالله(ع) @Modafeaneharaam
خانوادگی دعوتید به مهمانی شهدا آقا مرتضی آوینی: پندار ما این است که ما مانده­‌ایم و شهدا رفته­‌اند، اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده­‌اند. ♻️ زیارت جمعی و خانوادگی قبور شهدای بهشت زهرا (علیهاالسلام) با حضور و سخنرانی: حجة‌الاسلام والمسلمین فخریان 💢موضوع: چگونه مثل آوینی روایت کنیم؟ 🔸پنج‌شنبه ۲۸ مهرماه، ساعت ۱۵ 🔹تهران، بهشت زهرا (علیهاالسلام)، جوار قبر مطهر شهید سیدمرتضی آوینی (قطعۀ ۲۹، ردیف۱۱، شمارۀ ۱۲) 🌹درصورت امکان به‌همراه خود شاخه گل بیاورید. @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_مرتضی_جاویدی* #نویسنده_داریوش_مهبودی* #قسمت_ش
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * مرتضی از خواب می‌پرد .راننده جیپ نیشخندی میزند. _صحت خواب عمو! _سلامت باشی عمو چرا بیدارم نکردی؟! _خسته بودی نخواستم بیدارت کنم .چیزی نیست الان میرسیم. جیپ عراقی با دو سرنشین می پیچد از خم خاکریزی و آن سویش ترمز می کند. فرمانده گردان پیاده میشود تا خود را در شب غرق کند. _به سلامت! دست تکان می‌دهد و به زنان راهش را می گیرد قسمت آخر میدان. مرتضی همینجور که از کنار سنگرهای کیسه شنی می گذرد به درون از سنگر زیرزمینی می خزد و یک راست میرود سراغ نقشه منطقه. آنجا را آب انداختن اوضاعش قاراشمیش است. یک نر آب که اگر بتوان به سلامت عبور کرد. حوصله اش نیست رهایش میکند و گوش های دراز میکشد که نوری نباشد و خواب ببیند. 🥀💚🥀💚🥀💚🥀💚 او پسر خاله من بود از همان کودکی همدیگر را خوب می‌شناختیم آن هم در فضای صمیمی و بی آلایش روستا .به ویژه خوشرویی و خنده زیاد از حد در همه جا بر سر زبان‌ها بود. یادم هست حدوداً دو سال قبل از پیروزی انقلاب من کلاس ۵ ابتدایی بودم. آن روزها کسی حق نداشت محجبه بر سر کلاس بنشیند ولی ما از خانواده مذهبی بودیم چه می‌توانستیم کرد جز اینکه با روسری و پوشش کاملا اسلامی به مدرسه برویم. مدیر سرکلاس آمد و با یک ترکه اناری هم به دستش. یکی یکی بر اندازمون کرد و ناگهان فریاد کشید: _مگه شما مقررات مدرسه را نشنیدید؟! مگر سر صف به شما نگفته کسی حق نداره با روسری به مدرسه بیاد؟! راستش حسابی ترس گرفته بودمان‌ مدیر مکث کرد. کلاس بهت زده در سکوتی عمیق فرو رفته بود. سکوت با صدای ترکه انار که آرام به بغل پای خودش میزد میشکست .چند ثانیه گذشت انگار منتظر ما نبود که ما روسری ها را بکنیم. _با شما نبودم؟! از کلاس بیرون می کرد مرتب داد و بیداد کرد و ترکه انار را در هوا چرخاند. ترکه ای هم کف دست یکی از بچه ها زد. ماجرا مثل گرگ به گله زدن در روستا پیچی مرتضی هم رسید و چنان قشقرق به پا شد که مدیر مدرسه دومش روی کولش بگذارد و برود. @Modafeaneharaam •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا