9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺🔻 اسلام ما، اسلام دیگران
شهید بهشتی:
نفرمایید عفت و پاکچشمی، یه چیز فردیه، همینجاست که اسلام ما از اسلام دیگران جدا میشود | #ببینید
#حق_عفاف
#عفت_اجتماعی
@Modafeaneharaam
🌹🌹اوایل ازدواجمون بود
برا خرید با سید مجتبی رفتیم بازارچه
بین راه با پدر و مادر آقا سید برخورد کردیم
سید به محض اینکه پدر و مادرش رو دید ، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد
روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید
آقا سید با اون قامت رشید و هیکل تنومند در مقابل والدینش اینطور فروتن بود
این صحنه برا من بسیار دیدنی بود ...
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی🌹
@Modafeaneharaam
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 درد و دلھای ڪودڪانہ...✨
با #شهیدعلیاصغرلُریگویینی
#شهدای_شاهچراغ
🌷یادشهداباصلوات🌷
@Modafeaneharaam
#رفیق_آسمانی | یقینِ منتظران
🔹یک بار زمان جنگ وقتی رزمندهها میخواستند از معبر رد شوند، دیدند که معبر را اشتباه رفتند یا عراقیها آن معبر را مینگذاری کرده بودند و بچهها دارند پرپر میشوند، گفتند که یک نفر کار این سیمخاردارها را حل کند، آنجا یک شهیدِ سبزواری روی سیمخاردارها بهرو خوابید و دو گردان از روی او رد شدند.
🔸به پشت نخوابید که مبادا رفیقانش با او چشمتوچشم شوند و نتوانند رد شوند؛ این یعنی یقین. آقا رسولالله صلی الله علیه و آله میفرماید که کسی در یقین نظیر اینها نیست و اینها منتظران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.
ـ - - - - - - - - -
🇮🇷 شهید غلامحسن میرحسینی
🔅 ولادت: ۲ بهمن ۱۳۳۶
❣️شهادت: ۴ آبان ۱۳۶۷
📍محل شهادت: شلمچه
🕌 آرامگاه: سیستان و بلوچستان، روستای جزنیک
ـ - - - - - - - - -
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آثار عجیب دعا برای دیگران
استاد عالی
@Modafeaneharaam
🔺«آمنه وهاب زاده» امدادگر،آر پی چی زن و همرزم شهید همت وشهید چمران را که وقتی دید،جانبازی که درحال درمانش هست ماسک ندارد؛ماسک خود را به او داد وخود شیمیایی شد را میشناسید؟
🔹نه چون الگو باید زن غربی باشد!!!
@Modafeaneharaam
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ ماجرای خواستگاری شهید محمدخانی از دختری که با او کارد و پنیر بود!
@Modafeaneharaam
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_اول*.
کنار شیر آبی که به حوض وصل بود نشسته بودم و ظرفها را می شستم که زنگ در به صدا درآمد.سه دقیقه شد تا خودم را جمع و جور کردم و رفتم دم در.
_سلام خانم جان! حالتون چطوره؟ زود بیا که مادرت پشت تلفنه.
_دست شما درد نکنه چشم بگید ده دقیقه دیگه زنگ بزنه تا من چادرم را عوض کنم و بیام.
مادرم که زنگ میزد کلی خوشحال می شدم.آدم توی شهر غریب که باشه دل به همین تلفن های هر چند روز یکبار خوش میکنه.
منم که به مادرم خیلی وابسته بودم و صبح تا شب هم که سرگرمی نداشتم و باید منتظر می موندم تا حاجی از سرکار برگرده و یک نصفه روز تنها نباشم هر چند روز یک بار منو ببره شاهچراغ. یک سر هم به بازار وکیل. حالا خرید هم که نداشتم یک سر بازار میرفتیم.
همیشه وقت هایی که تلفن با هم کار داشتم میرفتم اونجا.البته کسی هم که نبود تلفن بزنه جز مادرم که حالا این روزها بیشتر نگرانم بود.
گفتم :خانم جان ببخشید مزاحم شما میشم! چیکار کنم مادرم نگرانه.
خانم همسایه هم بنده خدا کلی تعارف میکرد و میگفت:
_این حرفها چیه؟ منزل خودته !چرا تعارف می کنی؟ اصلا هر وقت دلت تنگ شد بیا خودت زنگ بزن .نمیخواد منتظر باشی مادرت خودش زنگ بزنه.
_نه خانم جان. خونمون تلفن نداریم . مادرم بنده خدا باید بیاد بیرون زنگ بزنه
_بنشین یه لیوان شربت بیارم بخور تا دوباره زنگ بزنه .چند وقته دیگه داری!!؟
_فکر کنم هفته های آخر باشه!
_به سلامتی .انشالله به زودی از تنهایی در میآیی. تو ماشالا خوب سرحالی .غلط نکنم دوقلو داری .من سر این دختر خیلی کسل و بی حوصله بودم ولی توخوبی هزار ماشالا..
در همان ۵ دقیقه که نشستم تا مادرم زنگ بزنه کلی برام درد دل کرد. تلفن که به صدا درآمد مامان معصومه گوشی را برداشت و گفت: بیا خانم که مادرت هست.
_سلام مادر جان حالت چطوره؟ الهی قربونت برم سرحالی؟
_آره مادر جان .نگران نباش شما کی میای شیراز؟!
_مادرجون زنگ زدم نقل همین بابات میگه تو بیا اینجا که دیگه خیالم از هر دو طرف راحت باشه. این دخترا هم بچه هستن. میترسم کاری دست خودشون بدن .تو نگران آقا محمد علی نباش اون از پس کارهایش بر میاد .مثل بابات نیست که. اونجا راحت تری و آشناتر .جا هم بیشتر داریم. بگو آخر هفته بیار دت.
_باشه مادر جون حالا ظهر که محمدعلی اومد بهش میگم تا ببینم چی میگه!
_نه مادر دیگر راضیش کن تا پنجشنبه بیاردت .اینجا بیشتر میتونم بهت برسم اگر هم راضی نشد که دیگه خودم میام و این همدم رو هم با خودم میارم.
خداحافظی کردم و اومدم .همش داشتم به این فکر می کردم که مامانم راست میگه. بنده خدا پدر و خواهر هام رو هم یه لقمه نون میخوان دیگه. من برم اونجا خیال مادرم راحته. درسته شیراز دکتراش خوبن ولی با خودم فکر می کردم که مگه مادرم این ۶ تا دختر و شیراز دنیا آورده ؟!من هم مثل اون چه فرقی داره ؟!
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
#یاصاحب_الزمان عج
من در شبِ آرزو نداشتم
جز وصل تو هیچ آرزویی
ای عشق! بیا که نیست ما را
غیر از مدد تو چاره جویی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Modafeaneharaam
#حدیثانه
🍃امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
امر به معروف و نهی از منکر، نه اجلی (مرگی) را نزدیک میکند و نه از روزی کم می نماید ، بلکه ثواب را دوچندان و پاداش را بزرگ می سازند.
@Modafeaneharaam