eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31هزار دنبال‌کننده
34.4هزار عکس
15.6هزار ویدیو
330 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌪 خدای آنها قوی‌تر بود 🏭🚁 روزی ادواردو (مهدی) آنیلی به همراه پدرش برای بازديد از يک کارخانه‌ هليکوپترسازی به آمريکا رفته بود. 👨‍✈️ مقامات کارخانه و ژنرال‌های ارتش ايالات متحده برايش توضيح ‌می‌دادند تا به هليکوپتری رسيدند که در موردش گفته شد: 🔹 «همه‌ فن‌آوری‌های برتر دنيا در آن جمع است و پيشرفته‌تر از آن ساخته نشده و از همان گونه‌ای است که در جريان واقعه‌ طبس به کار رفت.» 🌪🔥💨 مهدی با طعنه گفت: 🔸 «در طبس که اين هلیکوپتر‌های آمريکايی شکست خوردند و زمين‌گير شدند!» ▫️ ژنرال آمريکايی با سرشکستگی پاسخ داد: 🔹 «خدای آن‌ها قوی‌تر از هلیکوپتر‌های ما بود!» ⬅️ کتاب من ادواردو نیستم. صفحه ۴۹ 🏷 @Modafeaneharaam
🌸 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: به‌گونه‌ای قرآن بخوان که 👁 چشم تو قرآن را ببیند، 👂گوش تو قرآن را بشنود و 💖 قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. 💎 باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند (بپذیرد)، که قرآن را خدا می‌گوید و تو شنونده قرآن هستی. 🏷 (ره) @Modafeaneharaam
🎈 ‌ 🌼 خلوت را با ياد پُر كن و نعمت ها را با شكر خدا همراه ساز. ‌ امیرالمؤمنين (ع) 🌹 ‌ شرح غررالحكم،ج 2،ص 601 @Modafeaneharaam
💕 ❣مسجد ڪه میرفتم، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن را در اون می دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم . ❣ساده زیست بود، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه حلقه 4500 تومنی بود ... مهریه ام 14 سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛ -ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. ❣هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... میگفت میگفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم .... ❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ... برای شهادتش چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و میخواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود 💟همسر شهید برای رسیدن و با مهدی عسگری چله میگیرد و ده سال بعد برای رسیدن مهدی به چله مےگیرد 💟 شهیدمدافع حرم @Modafeaneharaam
🌷سه بار برایش درجــه تشویقی آمــد، نگرفت. تهِ دلش این بود که کار برای این حرف ها را ندارد 🌷بـی هیچ ادعایـی میگفت: اگــر برای همهٔ بچه های لشکــر ، تشویقی آمد، چشــم؛ من هم میگیرم...! سردار بی ادعا 🌹 شهادت ۱۳۹۵ خانطومان ، سوریه ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @Modafeaneharaam
مدافع حرم تازه دامادشهید، شجاع 💔 🍃⚘🍃 در ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۸ درتهران،چهاردانگه اسلام شهر متولدشد. متاهل بود و تازه داماد ۱۰ پس از به اعزام شد و به رسید. 🍃⚘🍃 سه خواهروبرادربودند،ایشان فرزند اول خانواده بود. خانواده اش بسیارمذهبی و متدین بودند، از کودکی در مساجد و حسینیه ها می کرداز ابتدا #خدا و بانماز بود از اول را شناخت،مادرش همیشه از می خواستند فرزندانشون، کنیزان و نوکران بیت⚘ باشند. از بچه 7 ساله تا پیر 80 ساله همه را به می شناختند. پدرش وعمویش، دفاع مقدس بودندو در حضور داشتند و این باعث شده بود ایشان از با از و خو بگیرد. 🍃⚘🍃 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @Modafeaneharaam
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
كار خوبه درست كنه هر كاري دارين به خدا بگين آیت الله مجتهدی تهرانی @Modafeaneharaam
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر تو هنگامی که در راهِ ملتت به شها... رسیدی با هرکسی که بهش گله می‌کرد بهش زخم زبون می‌زد دور یه میز می‌نشست و کار می‌کرد هیچ چیزی او رو متوقف نمی‌کرد میخوای بدونی کار برای چه شکلیِ به این مرد نگاه کن جان آدم دلش می‌خواد واست گریه کنه از بس که مظلوم بودی غریب بودی پیش اقرباء هرکسی که به تو گله می کرد و زخم زبون می‌زد الان داره به نام تو واسه خودش اعتبار می‌خره کار هم نمی‌کنه باز به دیگران زخم زبون می‌زنه @Modafeaneharaam
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ✍ وقتی خبر شهادت محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید برگردانمش». آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های رزم بیضائی را بپوشم. فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم می شوی گفت: هر چه بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط. وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک خمپاره 60 او را مورد اصابت قرار داد و پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود... @Modafeaneharaam
من لیاقت «شهادت» در راه حضرت (س) رو ندارم «علی» دفعه آخری که آمده بود ماه بود مجروح شده بود و از ناحیه آرنج دست چپ خورده بود ما بهش اسرار میکردیم که دیگه برنگرده ؛ ولی اصلا گوش نمیداد،همیشه پیش دوستانی که با او برگشته و بیمارستان بودند میرفت و کمکشون میکرد حتی مرخصی رو نموند،انگار زمین زیر پاش داغ شده بود و همیشه میگفت:میرم و اسرا بازگشت به رو داشت و آخرشم رفت از بهم زنگ زد گفت: دارم میرم خیلی اسرار کردم نرو بمون همین قدر هم که رفتی قبول کنه کافیه گفتم: «شهید» میشی خندید و گفت: من لیاقت «شهادت» در راه حضرت (س) رو ندارم @Modafeaneharaam
💕 ❣مسجد ڪه میرفتم، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن را در اون می دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم . ❣ساده زیست بود، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه حلقه 4500 تومنی بود ... مهریه ام 14 سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛ -ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. ❣هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... میگفت میگفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم .... ❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ... برای شهادتش چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و میخواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود 💟همسر شهید برای رسیدن و با مهدی عسگری چله میگیرد و ده سال بعد برای رسیدن مهدی به چله مےگیرد 💟 شهیدمدافع حرم : اول مرداد ۵۸ : ۲۷ خرداد ۹۵ @Modafeaneharaam
•┈┈••✾•🍃🌸🌼🌸🍃•✾••┈┈• 💞 مهم ترین دغدغه مذهبے همسرم نمازش بود. نمازش را حتما اول وقت و تا جایے ڪه می‌توانست به جماعت می‌خواند. حتما مقید به حضور در مسجد🕌 بود. حتی اگر مهمان داشتیم، موقع اذان میےگفت : من مے روم و برمیےگردم. گاهی هم نماز جماعت را در خانه برپا مے‌ڪرد. برای راحتے خانواده در حد توانش ڪار مے ڪرد و زمانی ڪه از ماموریت مے آمد حتے الامکان ما را به مسافرت یڪ روزه هم که شده بود مے برد اقا جواد اهل کارهاے بزرگ و فرهنگے بود ولے برای خانواده ڪم نمی گذاشت تا جایی ڪه براے من مریم🌸مے خرید و یا گاها اگر دسترسے به خرید گل نداشت از باغچه گل می چید و بہ من هدیه مے داد و همہ این موارد نشان از عشق سرشارش به خانواده بود ولے همه این موارد مانع رفتنش به سوریه نشد زیرا قول و قرار اولمان هم این بود ڪہ همدیگر را برای رسیدن به آماده ڪنیم. مدافع حرم 🕊🍃 💔 •┈┈••✾•🍃🌸🌼🌸🍃•✾••┈┈• @Modafeaneharaam