❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍همیشه به بچه ها می گفت شما دو تا مثل دوطفلان مسلم هستید . عاشقانه و خالصانه بچه ها را دوست داشت .از وقتی بچه ها کوچکتر بودند حفظ حریم و غیرت را به بچه ها آموزش می داد و صحبت های مردانه با آنها می کرد .میگفت میخواهم تا وقتی که خودم هستم اینها را به فرزندانم آموزش دهم .
به نماز بچه ها خیلی اهمیت می داد .
روز آخر که می خواست برود به بچه ها گفت که بعد از این شما مرد خانواده هستید و تاکید بسیاری بر روی نمازخواندنشان کرد. هنوز حضور شهیدرا احساس می کنم و در انجام کارها و در سختی ها از او کمک می خواهم .
راوے :همسرشهید
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت:
خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟
علی با همان بدن بی جان گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم.
3 فروردین، سالروز آسمانی شدن شهید امر به معروف و نهی از منکر،
#علی_خلیلی را گرامی می داریم.
#به_مناسبت_سالگرد_شهادت
#شهید_علی_خلیلی
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍یه نوجوان 16 ساله بود از محله های
پایین شهر تهران، چون بابا نداشت خیلی
بد تربیت شده بود.
خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم!
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام
الله علیها زیر و رویش کرد.
بلند شد اومد جبهه.
یه روز به فرماندمون گفت: من از
بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم.
می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم.
یک ۴۸ساعته به من مرخصی بدین برم
حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و
برگردم ...
اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت
توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه.توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ،توی ماشین خواب حضرت رو دیدم.آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان
کنده بود.نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر.گریه می کرد و می گفت:
یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام.
آقا جان چشم به راهم نذار...توی وصیتنامه ساعت شهادت ، روز شهادت
و مکان شهادتش رو هم نوشته بود.
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده.دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهیـد
شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود...
#شهید_حمید_محمودی
iD ➠ @modafeaneharam🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
از آیه قران مثال می زد و می گفت: خدا در قران گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم پدر و مادر است.❤️
خیلی تأکید به احترام پدر و مادر داشت.👌
از عشق زیادی که به او داشتم راضی شدم برود سوریه چون نمی توانستم ناراحتی اش را ببینم. خیلی خیلی به رضا وابسته بودم...
#شهید_مدافع_حرم
رضا حاجی زاده🌹🍃
@Modafeaneharaam
#گذری_بر_سیره_شهید
همیشه به بچه ها می گفت شما دو تا مثل دوطفلان مسلم هستید . عاشقانه و خالصانه بچه ها را دوست داشت❤️ .از وقتی بچه ها کوچکتر بودند حفظ حریم و غیرت را به بچه ها آموزش می داد و صحبت های مردانه با آنها می کرد👌.میگفت میخواهم تا وقتی که خودم هستم اینها را به فرزندانم آموزش دهم .
به نماز بچه ها خیلی اهمیت می داد .☝️
روز آخر که می خواست برود به بچه ها گفت که بعد از این شما مرد خانواده هستید💪و تاکید بسیاری بر روی نمازخواندنشان کرد. هنوز حضور شهید را احساس می کنم و در انجام کارها و در سختی ها از او کمک می خواهم .
راوی:همسر شهید مدافع حرم
#_مجتبی_ذوالفقارنسب ❤️
#دومین_شهید_ارتش
#فرمانده_گردان_ادوات در سوریه
@Modafeaneharaam
#گذری_بر_سیره_شهید
محمد ابراهیم بسیار مهربان و رئوف بود🌸 همانطور که خداوند عنایت ویژه ای به ایشون داشت و صورت زیبایی داشت در کنارش سیرتی بسیار زیباتر و نیکو تر داشت . همیشه حواسش به فامیل و همسایه بود که نکنه که در سختی و تنگنا زندگی کنند☝️ و اگر متوجه میشد کسی مشکلی داره در حل اون پیشقدم میشد
اینقدر این خصلتشون بارز بود که حتی به همرزمانش در سوریه سفارش میکنه که به چند نفر خانواده مستمند که ایشون اونهارو میشناخت سربزنند و تاکید میکنه اگه اتفاقی برای من افتاد هیچوقت اونهارو فراموش نکنید😔
بعد که همرزمانش برگشتند شب چهلم دیدیم دنبال آدرس اون خونواده ها میگردند که کمکشون کنند می گفتند وصیت محمده😭
#شهید_محمدابراهیم_توفیقیان
@Modafeaneharaam
🔖 #گذرے_بر_سیره_شهید
✍ همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمیکرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.🍃
✍ گاهی اوقات نمیگذاشت من متوجه کمکهایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش میگذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمعهای خانوادگی میگفتند مسلم خیلی به زن و بچهاش میرسد. اگر مبینا گریه میکرد تا نیمه شب بغلش میکرد و راه میرفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمیگفت من خسته هستم. خیلی صبور بود.🔅
🎙 راوے: همسر #شهید_مسلم_نصر
🌷 #سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
🔖 #گذرے_بر_سیره_شهید
✍ همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمیکرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.🍃🌹
✍ گاهی اوقات نمیگذاشت من متوجه کمکهایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش میگذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند.👌 شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمعهای خانوادگی میگفتند مسلم خیلی به زن و بچهاش میرسد. 😊اگر مبینا گریه میکرد تا نیمه شب بغلش میکرد و راه میرفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمیگفت من خسته هستم. خیلی صبور بود.🔅
🎙 راوے: همسر
#شهید_مسلم_نصر🌹
@Modafeaneharaam
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
همه حرفش نمازاول وقت
همه فعالیتش نماز اول وقت
در هر شرایطی نماز اول وقت
یا جماعت و در مسجد
یا با خانواده در خانه
با بچه ها به مسجد می رفت برای نماز جماعت
در مهمانی یا در مسافرت برای برادر کوچکش که طلبه بود سجاده پهن میکرد
او امام جماعت میشد و پدر ، اهالی خانه و خودش به او اقتدا می کردند.
درس میداد می گفت نمازاول وقت
در اردوهای آموزشی میگفت نماز اول وقت.
در میدان جنگ هم نماز اول وقت.
یاد این حرف افتادم:
لبیک یا حسین(علیه السلام) یعنی نماز اول وقت
🌷 #شهید_مهدی_طهماسبی 🌷
🌸🌺🍃✨🌸🌺🍃✨🌸🌺🍃✨
@Modafeaneharaam