🔴پیش گویی عجیب شهید اندرزگو
همسر شهید:
چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد😳 سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است☝️. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و #انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است💢. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.»❗️
بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید⁉️سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم.
بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت… همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نکشید...☝️
#تفکر
#سیدعلی_مقام_معظم_رهبری
#رییس_جمهور
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع #وطن عباس کنعانی🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی
جمع کل صلوات:
🌹12,992🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨
ختم #صلوات به نیت:⏬
شهید مدافع حرم
محمد احمدی جوان🌹
#ایام_شهادت🕊
هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
🆔 @Rahbar_eshgh
روایتى از سردار شهید مدافع حرم على محمد قربانى🌹
بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹
سال ٩٠ بود. هنوز شور اربعین در ایران بدین صورت زبانه نکشیده بود. تعداد زوّاری که از ایران راهی کربلا میشدند روز به روز بیشتر میشد.☝️ دو مرز در استان خوزستان وجود داشت، یکی شلمچه و دیگری چذابه. #مرز چذابه هنوز به صورت پایانه مسافری تجهیز نشده بود و امکانات کامل برای تردد زوار در آن مهیا نبود😞 ولی مردم که میدانستند از آنجا هم میشود وارد عراق شد، به سمت مرز هجوم آورده بودند.🙁
یک روز با سردار شهید حاج على محمد قربانى در محل کار در حال صحبت بودیم که تجمع زوّار در مرز خیلی زیاد شده و امکانات خیلی ضعیفه😢، باید یک فکری بکنیم. حاجی چه کاری میخوای انجام بدی؟ گفت: "الان با چند نفر از مدیران شهرداری تماس میگیرم، خدابزرگه😊". بالاخره یک نفر قبول کرد که همراه ایشان به مرز بروند و به زائرین امام حسین علیه السلام خدمت کنند🌹
ما به مدت یک هفته هر روز بعد از وقت اداری یک ماشین پر از مواد خوراکی و ... آماده میکردیم و به مرز چذابه میرفتیم و بین زوّار تقسیم میکردیم🌹. حاج قربانی با آن محاسن سفید و اینکه بالاخره فرد شناخته شدهای بود، خاضعانه از مردم پذیرایی میکرد☝️. هیچ گاه پست و میز و جایگاه، رفتار و منش ایشان را تغییر نداد و به قول استاد پناهیان در مسیر دفاع مقدس باقی ماند، خادم آستان اباعبدالله بود و چه زیبا و دیدنی خواهر ارباب او را پذیرفت💔
@Modafeaneharaam
همیشه بعد از نماز صبح با حال و هوای خاصی دو رکعت نماز می خوند.✨🌺
نماز مستحبی زیاد می خوند، اما به این دو رکعت خیلی مقید بود.
وقتی پرسیدم این نماز چیه؟ اول از جواب دادن طفره رفت.
اصرار که کردم ، گفت : اگر قول بدی تو هم بخونی می گم.☝️
قول دادم و گفت : من هر روز این دو رکعت نماز رو می خونم، اونم به نیت سلامتی و ظهور #امام_زمان علیه السلام.❤️
شهید سید علی حسینی🌹
@Modafeaneharaam
با سلام خدمت مخاطبین گرامی
⭕یه چالش داریم⭕👇👇👇
فکر کنید یه سهمیه به ما دادن برای دیدار #امام_زمان علیه السلام🌹
دیدار خصوصی😍
و قراره هر نفر به صورت خصوصی ۵ دقیقه با آقا صحبت کنه.
توی این ۵ دقیقه چی میگید به آقـا؟
لطفا جواب های خودتون رو برای ما ارسال کنید تا در کانال امام زمانیمون هم انتشار بدیم.🔰🔰
آیدی زیر برای ارسال پاسخ ها👇
@Modafeaneharaam_ad
کانالی که پاسخها گذاشته میشه👇👇💢
http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
همرزمان محمد تعریف میکنند که روز چهلمی که در سوریه بودیم با محمد در صف تلفن ایستاده بودیم☎️.ناگهان محمد گفته بود دیگه خسته شدم.یکی از همرزمانش ناراحت میشود و می گوید محمد چرا این حرف را میزنی⁉️ما از زن و فرزند و خانواده گذشته ایم امده ایم اینجا برای دفاع از دینمان .ان وقت تو میگویی خسته شده ام😕.محمد همان موقع با لبخند همیشگی که بر لب داشته بود گفته بود از اینجا ماندن خسته نشده ام.از این خسته شده ام که 40 روز است اینجایم و هنوز دینم را به اربابم ادا نکرده ام😞
شهید محمد مسرور🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_نهم استاد راغب مصطفی غلوش آمده بود مشهد. محسن شش سال بیشتر نداشت. هم
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_دهم
😍 هفت سالش که بود، دبستان جوادالائمه علیه السلام ثبت نامش کردند. نزدیک همان کوچه جوادیه.
یک ماه که گذشت مامان را برای انجمن اولیاء و مربیان خواستند.
💕 پدر و مادرها که همگی جمع شدند و روی صندلی ها نشستند، معلم ِ محسن بلند شد.
دفتری را در دست گرفت و جلوی چشم همه ورق زد.
همه نگاه کردند به خط خوش دفتر و دهان معلم.
گفت:
💖🌸 محسن حاجی حسنی کارگر با همه شاگردام فرق می کنه. نگاه کنید دفتر دیکته اش رو! یک نوزده نمی بینید! ... .
🕊انگار یک دسته کبوتر توی دل مامان باهم شروع کردند به بال زدن.
هنوز یک ماه نگذشته محسن اینطور گل کرده بود.
وقتی فهمیدند محسن قاری قرآن است، بلندگوی روی سکو هر روز انتظارش را می کشید.
🐝 تلاوت های سر صف، فرصت خوبی بود برای پس دادن درس هایی که از مصطفی و بقیه اساتید می گرفت.
🔻🔺مسابقات دانش آموزی که راه افتاد، محسن بارها برای مدرسه اش افتخار کسب کرد.
مامان دلش می سوخت. بهش می گفت:
💎🔮 از این ور مدرسه می ری، از اون ور شهرستان می ری برای قرائت، درس قرآنت هم که هست. از پا در میای خب!
جواب محسن فقط یک چیز بود:
✓ _ من مال قرآنم! ❤️💝
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_یازدهم
😍 👏 خانواده و مخصوصا استادش مصطفی، تشویقش می کردند.
می خواستند درسش را خوب بخواند و قرائت را هم با قوت پی بگیرد.
💖 محسن، از همان بچگی شش دانگ حواسش را جمع کرده بود و اوضاع را مدیریت می کرد.
ماه رمضان، از مدرسه که بر می گشت، بدو می رفت سر درس و مشق.
همه را زود می نوشت و کاری باقی نمی گذاشت .
👕 عصر که می شد آب و شانه می کرد لباس می پوشید و منتظر می نشست.
آقای سجادی از طرف اوقاف می آمد دنبالش. می بردش شهرستان برای تلاوت.
یک شب محسن از خستگی در راه برگشت خوابش برد.
آقای سجادی از توی ماشین برش داشت و آورد درِ خانه.
مامان دید محسن، مثل یک تکه ماه روی دست های آقای سجادی خوابیده.
😘❤️ دلش غنج رفت از داشتن پسری که نگفته بود من صبح مدرسه بودم و ظهر مشق نوشته ام و حالا چطور این همه راه را بروم شهرستان که قرآن بخوانم؟!
🌺 ده ـ یازده سال بیشتر نداشت که یک روز در خانه را زدند.
مرد جا افتاده ای آمده بود و با محسن کار داشت.
گفته بود جلسه قرآنی دارند و می خواهد محسن آن را اداره کند.
🍁🍂 همان وقت ها یک روز از مامان اجازه گرفت:
_ برام کلاس گذاشتن. گفتن برم قرآن درس بدم.
کلاسش چهار راه خواجه ربیع بود.
جایی دور از کوچه جوادیه.
😢 مامان گفت:
_ می خوای این مسیر رو هی بری و بیای؟! دلواپس می شم!
محسن گفت:
_ من دیگه مــرد شدم! 😌😉
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع حرم محمد احمدی جوان🌹 #ایام_شهادت🕊 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علی
جمع کل صلوات:
🌹10,473🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨
#و_این_جمعه_هم_گذشت... 😔
به شوقِ دیدارِ ...
مـ❤️ـولای خود شتافت؛
از مدینه، رهسپار طوس...
و امشب ...
به داغ دل معصـ💔ـومه ای نشسته ایم؛
که رضــ❤️ـایَش را ندید و رفت ...
ترسم که شعر سنگ مزار من این شود ...
او هم جمال یوسفــ❤️زهرا ندید و رفت😔
◼️وفات مظلومانه #حضرت_معصومه سلام الله علیها تسلیت باد.
@Modafeaneharaam