eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.6هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
12.7هزار ویدیو
293 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل بچه‌های‌جنگ باشد... ولی آن روز شلوار کتان پوشیده بود و خیلی شیک شده بود. جلو رفتم و گفتم: سید! شما هم ؟! سید گفت : به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره؟؟؟ 🔸گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره ، ولی برای شما خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از جوون ها فوتبال بازی کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت. بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو قبول میکنند.» 🌷 ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈ @Modafeaneharaam
🔻شما مسافرکش هستید؟// اینستاگرام مسافرکشم کرد!😐 🗣️ ای آقا! من یک زمانی مدیر توزیع شرکت … بودم. با درآمد عالی! 🔸 اما الآن می‌بینی که مجبور به مسافرکشی شده‌ام…😔😔😔 ❌ و یکهو سفرۀ دل‌ش برای منی که تا به‌ حال ندیده بود، باز شد: 😔 اینستاگرام نابودم کرد. همه چیز خوب بود، تا وقتی که همسرم روی تلفنش اینستاگرام نصب کرد. 🔸کمی گذشت. اول به تتو و ناخن مصنوعی و آرایش تمایل پیدا کرد، کم‌کم بیش از مقدار طبیعی برایش وقت می‌گذاشت، بعد اصلاً رفت آرایشگاه و شروع کرد به یاد گرفتن، بعد بهانۀ سفر به ترکیه گرفت، بعد با نامحرم دوست شد، بعد… 😭 🔸 و من تمام این بعدها را گاهی با تشر، گاهی با مهربانی و گاهی حتی قهر… طی کردم اما افاده نکرد.‌‌😔 🔸 ابتدای زندگی حق طلاق را به او دادم. اصلاً فکرش را نمی‌کردم این‌گونه شود. 🔸 مهریه‌اش سنگین بود. در کشاکش دادگاه، شغلم را از دست دادم و هنوز بعد از هشت سال، قسط می‌دهم… 🌀…و من در تمام این مدت به فکر سرنوشت آن مسئولی بودم که سرنوشت مردم بی‌دفاع ما را به این بدافزارهای ضداجتماعی غیراستاندارد سپرده است… کسانی که برای جمع کردن رای خود شعار آزادی نرم افزارهای خارجی را میدهن😔 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این نور است دیگر! 🔹️ لحظاتی دیدنی از حضور رهبر معظم انقلاب در منزل شهید 🔹️ انتشار بمناسبت سالگرد شهادت @Modafeaneharaam
💠اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمی‌گذاشتم! ▫️همرزم شهید قاسم تیموری نقل می‌کند: در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین‌های ضدّ تانک مأمور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنّ‌شان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت؛ مین‌های پنجاه‌کیلویی را به‌راحتی جابجا می‌کرد و حدوداً دو برابر ما مین کاشت. ▫️وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم، پای مصنوعی‌اش را درآورد؛ با فشاری که روی پایش آمده بود، درد زیادی را تحمل می‌کرد ولی به روی خودش نمی‌آورد. یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه می کرد؛ باورش نمی‌شد با یک‌پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد: حاجی با این وضع سختت نیست؟! ▫️در آن‌حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم؛ تا به آن‌روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: اِی پا اگر سالم بودی، جای امنی را برای داعشی‌ها نمی‌گذاشتم! @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برپایی پرچم اسلام در گرو رزمندگی رزمندگان اسلام است ... شهید مهدی باکری @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #ساعت۱۶به‌وقت‌حلب 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹روایت‌هایی از اسناد جنگ‌های نامتقارن سردار شهید قسمت 0⃣4⃣ ✨ بچه ها آماده باشید راوی: عبدالله ضیغمی تیرماه ۱۳۸۲ اولین اردوی رزمی ده روزه لشکر ۲۷ محمدرسول الله صلى الله عليه وسلم در منطقه آبسرد دماوند در دورهٔ فرماندهی حاج حسین همدانی برگزار شد. من هم مسئول اطلاعات لشکر بودم. مدت‌ها بود حاج حسین به دنبال برپایی این اردو بود. یک شب حاجی من را صدا کرد و گفت: « عبدالله با بچه‌های اطلاعات بیشتر کار کن و آنها را ورزیده کن. ما در آینده در سطح منطقه درگیر یک منازعه جدی خواهیم شد. باید به کمک امت پیامبر بشتابیم. » گفتم: « حاجی من را اذیت نکن من را سرکار نگذار. » احساس می‌کردم حاج حسین با من شوخی می‌کند. ولی حاجی حالتی جدی به خودش گرفت و گفت: « شوخی نمی‌کنم عبدالله. استکبار جهانی در جبهه ای وسیع ما را درگیر می‌کند باید آماده هر گونه توطئه ای باشیم. » اندیشه‌های حاج حسین خیلی عمیق بود. روزی که غائله سوریه شروع شد و ایشان به سوریه رفت به دوراندیشی حاجی ایمان پیدا کردم. او ده سال پیش‌تر، این روزها را دیده بود و خود را آماده می‌کرد. در همان اردوی رزمی راهپیمایی برد بلندی را طراحی کرد و نیروها را در اوج گرمای تابستان حرکت داد. فکر می‌کردم خودش در راهپیمایی شرکت نکند و ستون کشی را به معاونانش بسپارد، اما همچون جوانی پرانرژی، در قامتی استوار و قوی و با اراده‌ای، پولادین خاطرات دوران دفاع مقدس را زنده کرد و کنار ستون قرار گرفت؛ ستونی بلند که سر و ته آن دیده نمی‌شد. من را صدا کرد تا کنارش باشم. عجب روز سختی بود. نیروها یک بار آن مسیر سخت و طولانی را رفتند؛ اما حاجی ده‌ها بار سر تا ته ستون را رفت و بازگشت من را هم با خود می کشاند. من به علت رودربایستی حاجی را همراهی می‌کردم اما نفس برایم باقی نمانده بود. سرانجام به اعتراض گفتم: « حاجی، تو را به جدت بگذار با ستون بروم. » گفت: « کم نیاور با ذکر خدا حرکت کن خودش کمکت می‌کند. بچه ها باید روحیه بگیرند. » تعجب می‌کردم که حاجی با این سن و سال، چه نیرویی دارد! در آن گرمای سوزان همچون تیزپایی قهار دور بچه‌های لشکر می‌چرخید و خم به ابرو نمی آورد. حاجی آمادگی جسمانی خوبی داشت. خودش را برای سربازی امام زمان(عج) آماده نگه داشته بود. یک روز در استخر لشکر ۲۷ بین مسئولان واحدها مسابقه شنا برگزار کرد. خودش بیش از سی بار طول استخر را شنا کرد. همه کم آورده بودند. از شمردن تعداد دورهای شنای حاجی صرف نظر کردیم و دنبال شنای خودمان رفتیم. حاجی همچنان شنا می‌کرد. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @Modafeaneharaam
✔️شهیدی که قبل از اینکه کربلا بره،امام حسین (ع)برد پیش خودش آرزوی زیارت کربلا داشت، اون زمان پیاده روی اربعین نبود . سال 88 سرباز بود . به من گفت از سربازی که اومدم باید برم کربلا هزینه ی سفرش رو هم کنار گذاشته بود ۴ فروردین 89 به شهادت رسید . هزینه سفرش رو دقیقا یک روز قبل از شهادت، از حسابش برداشت کرده بود .... بیتاب بودم که پسرم کربلا نرفت تا به آرزوش برسه یکی از دوستان تو عالم خواب شهید رو میبینه میپرسه لحظه شهادت چطور بهت گذشت ، چطور به شهادت رسیدی؟؟ به من گفت👇 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ادامه پست آخر کانال شادی ارواح طیبه شهداصلوات