eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
29.9هزار عکس
12هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
.🎥وصف حال عاشقان و دفاع از حرم عمه جان هوای این روزای من هوای سنگره… یه حسی روحمو تا زینبیه میبره با نوای @modafeaneharam
نقاشی / شهیدمدافع حرم مهدی لطفی نیاسر جنبه های مهمی از فعالیت مهدی شاید تا سال ها همچنان در خلف الکوالیس های روایت بماند که می دانم می ماند اما برای من، او قبل از هرچیز نماد زهد ، تقوا ، خستگی ناپذیری و بی توجهی به دنیا و دعاه الناس بغیر السنتکم بود… نمونه درخشان تربیت یک عالِم زاده ی عامِل! نعم الوالد و الولد به این فکر می کنم که خون او نمی تواند موجد نقطه عطفی در نبرد هفت ساله سوریه و تطمین قلوب شکاکان باشد؟ #زینبیه#ایران#شهید #فرزند#شهدا#قم #دفاع_مقدس#نقاشی_شهدا ⏮انتشار بدون تغییر در اثر بلامانع و موجب باقیات وصالحات است . @modafeaneharaam🌹
✍️بستم به آن نگاه کریمانه ات امید 😔.... دست مرا بگیر یا ایها الشهید❣️. ما✋️ رابہ #نوڪرے دَرَٺ آفریده اند✨ خطے زعشق❤️ برجان و دلها ڪشیده اند زینب س مباد✋️ بشڪند این دفعہ هم دِلٺ💔 ما را✌️مدافعان حرم #زینب 💚آفریده اند.... شهید محمدرضا دهقان🍃
༻﷽༺ #شام_غریب غریبان ڪربلاسٺ #زینب بدون تومهمان ڪربلاسٺ چشم رباب به آغوش خالے اسٺ اصغر شهید گلستانּ #ڪربلاسٺ #گفتند_نیست‌از_شب‌یلدا_درازتر🍂 #پیداست‌که_شام‌غریبان_ندیده‌اند🍂 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 @Modafeaneharaam🏴
❤️🍃❤️ عشق را #شب_زنده دارے خـــوش است غـــم ها را صــبر بر #زینبـــ خـــوش است... صالحان 🍁را نگــــاه دل نـــواز... عاشـــقان را 🍁بیقراریهــــا خــــوش است... #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی یادش باصلواتــــــ❤️ @Modafeaneharaam
خـــوده جـــدا ڪــرده علمـــداراے ایــن خط رو👌💔 شهیـــد خلیـــل تختـــےنـــژاد @modafeaneharaam
یکی از همسنگرانش می گفت: چند هفته قبل از در تهران پای تخته نوشت: «اذا کان المنادی زینب سلام الله علیها فاهلا با الشهاده»: اگر دعوت کننده «سلام الله علیها» است، پس سلام بر .... بعد از ظهر 29 دی 92 همزمان با رسول مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله» و امام صادق«علیه السلام» 5 سال پیش در یک چنین روزی شد و در سالروز ازدواجش به دیدار معشوق حقیقی خود رفت... ❤️ تصویر باز شود☺️☝️ 🔸 راوی: برادر شهید @modafeaneharaam
🍃❤️ بہ #زمین نبستہ ام دل بہ هواے آسمانش🕊 زده ام گره دلم را بہ #پر ڪبوتــرانش🕊 شده ام #اسیر لطفش شده ام #گداے نانش همہ عمر برندارم سر خود از آستانش ڪہ فقط سپرده ام دل بہ #زینب و خاندانش 💔... #سرباز_زینبیه💔 #انقلابے✌️ @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#وصیت‌نامه #شهیدمحمدرضا‌دهقان‌امیرے بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم (وَ فَدَیناهُ بِذِبح عَظیم) ،و او را به
بال‌هایم هوس با تو پریدن دارد بوسه برخاک قدم‌های تو چیدن دارد من شنیدم سرعشاق به زانوی شماست و زآن روز سرم میل بریدن دارد غالباً آن گذری که خطرش بیشتر است می‌شود قسمت آن که جگرش بیشتر است قیمت عبد بر افتادن در سجاده است سنگ فرش حرم دوست،زرش بیشتر است خانه‌ای است در اینجا که کریم از همه سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت هرکه اینگونه نباشد ضررش بیشتر است بی سبب نیست که آواره‌ی هر دشت شدیم هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است هر گدایی برسد لطف که دارد اما به گدایان برادر نظرش بیشتر است گرچه گفتند خدیجس ولی ما دیدیم در جمالش که جلال پدرش بیشتر است وسعت روح بدن را به فنا می‌گیرد غیر #زینب چه کسی درد سرش بیشتر است ومن‌الله توفیق #محمدرضا‌دهقان‌امیری ۹۴/۶/۱۴ تهران 🕊🕊🕊🕊💔
🍃❤️🍃 #شہید‌مہـــدے‌یاغے•° حَرَم حَضرٺ #زینب عَجَــبــ|💕 حال و هوایے دارد••• سوریہ فِیِض شَهادٺ چہ صفایے دارد♥️ بنویسید🖊 بہ روے ڪفن این شهدا "" چقدر عمہ ے 😍 سادات فدایے دارد "" ســلام✋ #روزتون_مزین_به_نگاه_شهدا☺️❤️ @modafeaneharaam
✿﷽✿ رفتیم کہ شمع ظلمٺ باشیم آغوش گشودیم کہ در تب باشیم گفتید #مدافع_حرم ، اما ما رفتیم کہ در حصار #زینب(س) باشیم کانال مدافعان حرم👇 @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 خـودم مـی روم روزی که برای پیکر ، تهران بودم،برای همان شب بلیت برگشت قطار به تبریز گرفته بودم.☹️ شام را آن شب مهمان بودم.بعد از شام،محمودرضا و برادر خانمش مرا رساندند راه آهن🍃.نیم ساعتی تا حرکت قطار وقت داشتم.نشستیم توی ماشین و حرف زدیم.🙂 داشتیم درباره آموزش زبان انگلیسی بحث می کردیم که گوشی زنگ خورد،محمودرضا از ماشین پیاده شد و جواب داد📲.ده دوازده قدم از ماشین فاصله گرفت،رفت آن طرف تر ایستاد و مشغول صحبت شد.😕 وقتی صحبتش تمام شد و داشت بر می گشت سمت ماشین،من هم پیاده شدم.☹️دیدم است و اخم هایش رفته توی هم.😐 حدس زدم که از بوده.نزدیک که شد پرسیدم:از آن طرف بود؟بدون اینکه بگوید بله یا نه،:فردا ساعت ده صبح می روم.😒گفتم :سوریه؟گفت بله.گفتم:تو که همه اش دو سه روز است برگشته ای🙁؟گفت هر چه بودیم بر رفته.آمده اند جلو و مواضع را گرفته اند.😒باید برگردم.اگر نروم،بچه ها کاری از دستشان ساخته نیست و همین طور از این حرفها زد.🙁 گفتم: واقعا می خواهی فردا بروی؟تازه برگشته ای.اقلآ چند روزی پیش خانواده باش😔 و به زن و بچه برس،بعدآ می روی.😒 با اینکه مرد خانواده بودو می دانست که من چه می گویم ،اما اصرار می کردباید برود🙂.اعصابش با آن تماس خرد شده بود.چند وقیقه ای با او صحبت کردم و سعی کردم مجابش کنم😒.نهایتآ به او گفتم با عجله تصمیم گیری نکندو امشب را فکر کند.روز بعد برود و با هم سنگرهایش صحبت کند🍃 که شخص دیگری برود.آنجا توی راه آهن برای رفتن یا ماندن به نتیجه نرسید،ولی آنقدر گفتم که قول داد روز بعد برود صحبت کند.🙂 بعد از ،برادرخانمش راجع به ان شب برایم گفت؟بعد از رفتن تو،توی راه که داشتیم برمی گشتیم ،من به گفتم اصلا گوشی ات📲 را یک مدت خاموش کن و سیم کارتش را هم دربیاور.🙂 بیا دست زن و بچه ات را بگیر چندوقتی برو تبریز.کاری هم به کار کسی نداشته باش☺️.آن طرف که نمی توانند برای تو ماموریت بزنند. اینجا هم که کسی تو را نمی فرستد🙂 آن طرف...اینها را که گفتم گفت:هیچ کس تواند سوریه. 😊✌️ 🍂 تاسـوعای زینـبے شب پیامک زده بود📲 که سلام ،در بهترین ساعات عمرم به یادت هستم.جایت خالی.😞 یک ساعت بعدش زنگ زد و حرف زدیم .گفت:امروز منطقه ی حضرت (ع)را به طور کامل کردیم☺️ ک ها را که قبلا تا پانصد متری حرم پیش آمده بودند🙁 و حرم را با خمپاره می زدند،تا شعاع چند کیلومتری کردیم.💪 بعد گفت:امروز از منطقه ای که قبلا دست تکفیری ها بود وارد حرم شدیم✌️ .از هم های را شب ها روشن می کنیم.☺️ از اینکه در شب این منطقه را آزاد کرده بودند خیلی بود☺️.ارادتش به حضرت زینب توصیف نشدنی بود.❤️ بعد از در صفحه ی شخصی ام در فیس بوک چیزی دراین باره نوشته بودم.برادربزرگوارم آقای حسن شمشادی پای این مطلب پیغام گذاشته بود📲 که بد از پاکسازی آن منطقه ، را در حالی که مقابل حرم ایستاده بود و با اشک نجوا می کرد دیده بود.😢 در سفر ماقبل آخرش به چندتا با خودش آورده بود.🍃 به او گفته بودم این دفعه که می آیی سوغاتی بیاور.یک کوله پشتی پر از سوغاتی آورده بود. ی_النصره که از مقرشان کنده بود🙂، تکفیری ها،نامه ای که تکفیری ها برای نیروهای مقاومت نوشته بودند واز این چیزا ! یادم هست یکی از سوغاتیهایش بود.🙂 کوچک قرمزی آورده بود که رویش در دو سطر نوشته بود: #«کُلناعباسُک_یابطلةکربلا«لبیک_یازینب»✌️❤️ ... @modafeaneharaam