eitaa logo
مُحیی: زندگی‌بخش
1.8هزار دنبال‌کننده
123 عکس
8 ویدیو
21 فایل
🔸🔶حیات بخشیِ جان در پرتو دین🔶🔸 🔴 نگاهی متفاوت به دانش "روان‌شناسی" 🔴 روان‌شناسی از منظر اسلام 🔴 تحول روان: رویکرد اسلامی- روان‌شناختی مدیر: دکتر رفیعی‌هنر روان‌شناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، عضو سازمان نظام. @RafieiHonar
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ __ 🔹اگر بخواهیم با ادبیات دینی راجع سخن بگوییم آنچه از آیات قرآن کریم متوجه می‌شویم این است؛ آگاهی از عالَم غیب فقط مخصوص خدای متعال است (فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیبُ للهِ) پس کار دیگران فقط «شهود» است. حال یا با ابزار حسی، یا عقل و یا قلب (شهود قلبی)، امّا گستره این سه یکسان نبوده؛ و وزن دهی اسلام به آنها هم یکسان نیست. 🔸اینکه بخشی از آگاهی‌ها از طریق شهود قلبی می‌تواند به دست بیاید محل انکار نیست؛ صحبت در گستره پذیرش آن است. به نظرم دو موضوع را باید از هم تفکیک کنیم: 1. آگاهی‌هایی که یک درک کننده به شیوه قلبی آن را یافته و بر آن باور می‌یابد. 2. انتقال آن آگاهی‌ها به دیگران؛ و اصرار بر باور یافتن به آن. 🔹موضوع اول جای بحث نیست؛ و درجات پایین این نوع شهودها، در قالب به خود و حالات خود قابل دریافت است، و نه از تجربه نزدیک مرگ که حتی ممکن است با دیدن یک رؤیا به یکسری آگاهی ها دست یابیم که برای خودمان باورپذیر و قابل اعتماد باشد. صحبت در موضوع دوم است که دارای چند مولفه است: محتوای آگاهی، نحوه انتقال آگاهی‌ها، درستی انتقال، کامل بودن انتقال، و اصرار بر باورمند کردن شنونده. 🔸طبق آیات قرآن کریم (برای نمونه در مورد پیامبر اسلام: مَا كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌/ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ/...) آن شهود قلبی که مولفه‌های فوق‌الذکر آن تامین است مخصوص اَوحدی مِن الناس است نه همه افراد، و آن هم بعد از تلاش و کوشش و تهذیب نفس، نه تحت هر شرایطی . آن وقت ما محتوای شهود قلبیِ چنین افرادی را (آن هم با ادله از پیش پذیرفته در مورد جایگاه آن پیامبران و اولیای الهی) می‌توانیم بپذیریم و الا بنای دین اسلام این نیست که پذیرش دنیای پس از مرگ را به شهود قلبی افراد گره بزند بلکه اتفاقاً از طریق مقایسه با شهودهای حسی و بیشتر با ابزار تعقل در پی اثبات حقانیت آن است. ⚡️⚡️از سوی دیگر، اینکه شنیدن چنین آگاهی‌هایی چه خاصیتی دارد به نظرم موضوع دیگری است. در این زمینه افراد شنونده چند دسته هستند: دسته‌ای که از قبل با دلائل عقلی و نقلی جهان پس از مرگ را پذیرفته‌اند(مانند بسیاری از مسلمانان) و شنیدن آن سخنان (در صورت تطبیق آن با باورهای پیشین آن‌ها)، می‌تواند تأیید و یا تلنگری باشد بر آنچه از قبل بر آن باور داشته‌اند. دسته دیگر کسانی هستند که دنیای پس از مرگ را نپذیرفته‌اند که صرف در اختیار قرار دادن این آگاهی‌ها نمی‌تواند راه‌گشای آنها باشد چرا که به نظرم به همان سرعتی که چنین واقعه‌ای را از کسی می‌پذیرند به همان طریق با شنیدن یک آگاهیِ مخالف آن؛ دوباره به انکار روی خواهند آورد چرا که پا را بر روی امر مستحکمی بنا نکرده‌اند. 💥پ.ن: اسلام با شدن چنین سبک‌هایی برای اثبات حقانیت موافق نیست و این رویه شاید مناسب دنیای مسیحیت باشد که بعد از دچار تحریف شدن متون مقدسشان؛ به چنین رویکردهای سابجکتیویته روی آورده اند. 💥از سوی دیگر، باب شدن چنین رویه هایی پای عرفانهای نوظهور را به میان خواهد کشاند و آن وقت باید در آینده شاهد تفسیرهای متکثر از دنیای پس از مرگ توسط افراد مختلف باشیم! 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee