May 11
بسمالله النور...
مفهوم نامفهوم #آزادی.
🔹یکی از نکات خیلی مهم در مباحثی که امروزه بین افراد جامعهی ما شکل میگیرد، نامفهوم بودن کلمات کلیدی است. کلماتی که معمولا در مواقع نیاز از زبان همه شنیده میشود و هرکس آنرا به نفع خودش تفسیر میکند. چرا که همین کلمات میتوانند به طور ناخودآگاه دیگران را هم با ما همراه کنند تا در بحث حامی داشته باشیم.
🔹به عنوان مثال؛
چندروز پیش رفته بودم برچسبهای لباس سربازیام را نصب کنم. تعدادی از افراد پاساژ دم مغازه خیاطی نشسته بودند و صحبت میکردند. بحث سر آزادی بود و رسید به شرکت نکردن در انتخابات. با این که من هم به اندازهی علم و سواد اندک خودم برای تمام مباحثشان دلیل و صحبت داشتم، اما چون از من نخواسته بودند وارد بحث نشدم و فقط با احترام گوش میدادم.
تا این که یکی از افراد شروع کرد یکییکی از جمع سوال پرسیدن که؛ آیا در انتخابات شرکت میکنید؟ جوابها هم تقریبادیکسان بودند؛
_نه، مگه بیکارم!
_نه، مگه مغز خر خوردم!
_نه، مگه قبلیا چه گلی به سرمون زدن!
و ...
وقتی که از همه پرسید، تازه چشمش بهمن افتاد که یه گوشه داخل مغازه نشسته بودم. از من هم پرسید؛ تو چی داداش؟ رای میدی؟
لبخندی زدم و فقط یک کلمه جواب دادم؛ آره...!
یهو همه برگشتن به سمت من. اون بندهخدایی که سوال کرده بود یه مقدار اخم کرد و با لحن نسبتا تندی گفت؛ چرا...!؟
دوباره لبخندی زدم و بهش گفتم؛ داداش شما این سوال رو از همه پرسیدی، ولی از هیچکدوم نپرسیدی چرا، چون همه با خودت همنظر بودن. اما تا من مخالف نظر شما جواب دادم سریع اخم کردی و پرسیدی چرا.
البته این پرسیدنت هم بیشتر تعجبی بود تا سوالی. و این دقیقا مصداق بارز نقض آزادی #مردم بود، یعنی همون موضوعی که داشتید دربارهش صحبت میکردید و حکومت رو هم به همین دلیل محکوم میکردید!
🔹تا این حرفها رو زدم یهمقدار چهرهشون بازتر شد و گوشهاشون تیزتر. منم ادامه دادم؛
جسارتا یه نکته دیگه هم هست؛ شما دوستان عزیز همهتون ادعا کردید که در انتخابات شرکت نمیکنید! حتی اون دوتا داداشمون که بعید میدونم بالاتر از ۱۶سال سن داشته باشند.
این حرفها در جمع خودتون خوبه، اما تا وقتی که سندی برای اثبات ادعاهاتون نداشته باشید میشه #شعار.
یعنی دقیقا همون چیزی که همهتون ازش متنفرید. مثلا صفحه مهرهای شناسنامهتون رو باید دید.
🔹نکته بعد این که بعضی از شماها مثل همون مسئولینی هستید که خودتون بهشون اعتراض کردید و گفتید دزد هستند! اینجا یهو همهشون جا خوردند.
منم در کمال آرامش ادامه دادم که؛ مثلا این داداشمون گفت: من از رایگیری فقط اینش برام مهمه که برم پای صندوقها ناظر باشم و یه پولی به جیب بزنم. این دقیقا مصداق بارز دزدی میشه ولی در سطح پایینتر. پس چطوری از اون مسئول انتظار داریم که دزدی نکنه؟
🔹و یه نکته دیگه هم این که اکثر شما عزیزان گفتید در انتخابات شرکت نمیکنید چون دفعات قبل هیچ اتفاقی نیفتاده!
سوال دارم؛
_اولا شمایی که دفعات قبل (البته فقط طبق ادعای خودتون!) شرکت نکردید چطور انتظار داشتید اتفاقی بیفته!؟
_دوما میشه لطفا یکی از دوستان حاضر در این جمع ۲تا از وظایف نمایندگان مجلس رو بگه تا بر اساس اونا یه نگاهی بندازیم ببینم اتفاقی افتاده یا نه!
_سوما وقتی دلیل شما برای شرکت نکردن در انتخابات اینه که چه شرکت کنید و چه نکنید اتفاقی نمیافته، خب دقیقا به همین دلیل بیاید شرکت کنید. چون اول تا آخرش فرقی نداره.
🔹به قول این نویسندههای بزرگوار یه سکوت سنگینی بر جمع حاکم شد و همه فقط داشتن به همدیگه نگاه میکردند. منم چند دقیقهای سکوت کردم بلکه مردی از خویش برون آید و کاری بکند! ولی دریغ از حرفی و کلامی.
🔹بعد لبخندی زدم و با لحن شوخی گفتم؛ من یهنکته دیگه هم میگم و لباسام رو برمیدارم و میرم دنبال سربازیم.
لطفا و بالاغیرتا بیایید انقدر با مفهومهای بیمعنایی مثل؛ آزادی، مردم، انسانیت و ... خودمون رو سرکار نذاریم. چون این اصطلاحات از دیدگاه هر انسانی معنای خاص خودش رو داره. مثلا الان قطعا شما تو ذهنتون دارید فکر میکنید من یا بسیجیام، یا جیرهخورم، یا آخوندم و یا...
ولی خداشاهده که هیچکدوم نیست. منم یه شهروند سادهام. فقط نظرم با نظر شما متفاوته، همین...!
بماند که همینجا یکیشون لبخند زد و گفت؛ داش ببخشید ولی من دقیقا داشتم به همینایی که گفتی فکر میکردم، حالا واقعا طلبه و بسیجی نیستی...؟ نه ناموسا نیستی؟
🔹رفتم کنارش و دستمو گذاشتم روی شونهش. بهش گفتم؛ اگه طلبه و بسیجی و... باشم دیگه ایرانی به حساب نمیام؟ هموطن و همشهری تو نیستم؟
یه نگاهی به بقیه کرد و سکوت کرد.
ادامه دادم؛
_ منم یکی از همون «مردم» هستم که داشتید درباره «آزادی» داشتنشون بحث میکردید و اینجا «انسانیت» حکم میکنه که شما به نظر منم احترام بذارید، حتی اگه مخالف نظر خودتونه. یاعلی...
#مجتبی_خرسندی
#تاریخ_شفاهی
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از دوبیتی
دوبیتی۱۸
نه دیگر مانده ذوق شعر گفتن
نه حتی شور و شوق شعر گفتن
جهان را اتفاقی تازه باید...
ورای حرف، فوق شعر گفتن
#مجتبی_خرسندی
#دوبیتی #مهدوی
کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛
https://eitaa.com/do_beiti
مجتبی خرسندی
بسمالله النور... مفهوم نامفهوم #آزادی. 🔹یکی از نکات خیلی مهم در مباحثی که امروزه بین افراد جامعه
سلام و ادب
صبحتون بخیر
✔️یه نکته ریز؛
تازگیا خیلی از رانندهاسنپهایی(که اکثرشون هم داعیهدار دزدیها و حرامخوریهای مسئولین هستند!) به محض این که سوار ماشینشون میشی خیلی با ادب و تواضع ازت میخوان سرویس رو لغو کنی تا کمیسیون اسنپ از بین بره. درحالیکه این کار از لحاظ قانونی دزدی و از لحاظ شرعی حرام به حساب میاد.
مواظب باشیم مال حرام -حتی در همین حد اندک هم- وارد زندگیمون نشه انشاءالله. در ضمن یادتون باشه گوینده این مطلب بههیچوجه ادعای پاکی و خوب مطلق بودن نداشته و نداره. ولی طبق فرمایش مولا امیرالمومنین شما به حرف دقت کنید نه به گویندهش.
عاقبت همهمون ختمبهخیر
به حق مولای دوعالم.
ارادتمند #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از نجویٰ خط
🥀 ﷽
بیتالغزل هر غزل ناب رقیهست
خورشید علیاصغر و مهتاب رقیهست
نزدیکترینراه به الله حسین است
نزدیکترین راه به ارباب رقیهست
#الله
#شعر (مجتبی خرسندی)
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
✍ https://eitaa.com/najva_khat
هدایت شده از کنگره ملی شعر مکتب گمنامی
🇮🇷📢 برگزیدگان چهارمین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی 🎊🇮🇷
✅ بخش شعر کلاسیک
1️⃣ مقام اول:
ساجده تقی زاده / شیراز
2️⃣ مقام دوم:
حیدر منصوری / آبدان(بندر دیر)
3⃣مقام سوم:
حسن اسحاقی / کرج
💐شایسته تقدیر:
مجتبی خرسندی /قم مقدس
بهمن زنگنه / همدان
✅ بخش شعر نو
1⃣ مقام اول:
قاسم بای / رامیان
2⃣ مقام دوم:
زینب رحمانی / ماهشهر
3⃣ مقام سوم:
مصطفی توفیقی / مشهد
💐 شایسته تقدیر:
زهرا محدثی خراسانی/مشهد
✅ بخش ترانه، سرود و تصنیف
1⃣ مقام اول:
سید ابوالقاسم موسوی خانکهدانی / شیراز
2⃣ مقام دوم:
محمد قریشی / مُهر(فارس)
3⃣ مقام سوم:
سیدحسین ابراهیمی / تهران
💐شایسته تقدیر:
محمدرضا صبوریان/ تهران
✅ بخش شعر کودک و نوجوان
3️⃣ مقام سوم:
سمیه تورجی / شیراز
3️⃣ مقام سوم:
زهرا عراقی / گلستان
دبیرخانه "چهارمین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی"، ضمن سپاس و قدردانی از تمام شرکتکنندگان در این دوره کنگره، به برگزیدگان مجددا تبریک ویژه عرض مینماید.
به امید موفقیتهای روزافزون همه عزیزان🌹
#مکتب_گمنامی
✅آدرس کانال:
http://eitaa.com/maktabegomnami
https://ble.ir/maktabegomnami
✅آدرس سایت:
maktabegomnami.ir
هدایت شده از ادبیات قم
#اطلاع_رسانی
سومین شب شعر عاشقانه
《شب عاشقانِ بیدل》
با حضور :
استاد عبدالجبار کاکایی
و جمعی از شاعران مطرح کشور
با اجرای:
سید علی نقیب
پنجشنبه، هفدهم اسفند ماه، ساعت ۱۹
کافه کتاب سرو
@adabqom
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
📣معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند.
🔹نشست هنرمندان، شاعران و مادحین در آستانه ماه مبارک رمضان
✅سوژه یابی و ایده پردازی
👌نگاه هنرمندانه به ادعیه ماه مبارک رمضان
🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی
🗓زمان: جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۸ ساعت ۱۶:۳۰
🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت
🆔 @Bonyad_Emamat
🆔 @emamateradat
🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از دوبیتی
دوبیتی۲۳
چهمیشد هردوگل پرپر نمیشد
یکی میشد، یکی دیگر نمیشد
علیاصغر علیاکبر نشد، کاش
علیاکبر علیاصغر نمیشد...
#محمدمعین_پوریلان
#دوبیتی #عاشورایی
کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛
https://eitaa.com/do_beiti
هدایت شده از یاقوت سرخ
52.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
#سید_رضا_نریمانی
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از گلچین شعر
یکعمر دلم بهنام چشمان تو بود
درگوشهای ازمقام چشمان تو بود
پرحرفترین قطعهی منظومِجهان
موسیقی بیکلام چشمان تو بود...
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس که زائر حرم این کریمه بود
از دوستانِ محترمِ اهل بیت شد ...
#استوری
🔷🔸💠🔸🔷
https://eitaa.com/joinchat/4045733908C710c8085de
بسم الله الرحمن الرحیم
رزق، روزی
یکنفس خواندمش و تحویل دادم. تقریبا سهساعتی طول کشید. با لبخند گفتم؛ «داداش دمت گرم، خیلی خوب بود.» با تعجب پرسید؛ «واقعا تموم شد؟» به نشانهی تایید سری تکان دادم.
ادامه داد؛ «دوسهسال پیش توی یه همایشی این کتاب رو بهم هدیه دادند. امروز برای اولینبار از کتابخونهم برداشتمش. اونم برای این که نامه تقسیم سربازیم تا نخورده بمونه و گم نشه.»
#مجتبی_خرسندی
#کتاب
#داستان
@Mojtaba_khorsandi
مجتبی خرسندی - شرح فعالیت ادبی.pdf
478.4K
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سالهای اخیر #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
مجتبی خرسندی
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سالهای اخیر #مجتبی_خرسندی @Mojtaba_khorsandi
بسماللهالرحمنالرحیم
✔️هردم ازین باغ...
🔹از روز اولی که وارد دنیای شعر شدم میدانستم که در این مسیر سختیهای بسیاری را پیش رو خواهم داشت. اما همیشه با توکل بهخدا سعی کردم رو به جلو حرکتم را ادامه بدهم و سختیها را به امید خوشیهای آینده تحمل کنم. مانند همهی جوانهایی که میخواهند بهجایی برسند و برای خود، خانواده و جامعهشان مفید باشند. هرچند که در بسیاری از موارد دردها فراتر از حد توان و تحمل بود. ازجمله این که تقریباً از یکماهونیم پیش ۳درد بزرگ در وجودم رخنه کردند و علیرغم تحمل تمام سختیها ذرهذره آبم کردند. آنهایی که کوچکترین شناختی از من حقیر دارند میدانند به هیچ عنوان غروری نداشته و نخواهم داشت انشاءالله.
🔹اولین مورد این بود که قرار شد بهعنوان جوان برتر استان لرستان انتخاب شوم. مدارکم را هم برای انتخاب و راه یافتن بهمرحله کشوری ارسال کردم. اما در کمال ناباوری از ناداوری دوستانم! بهرهمند شدم و کنار رفتم. درِ خانهی دوستودشمن را کوفتم تا صدایم به جایی برسد و نرسید. شروع کردم به پیگیری و به مطالبهگری، اما متأسفانه بازهم حرف مارا هیچکس نمیخرید. چون هیچ #مرجع_قانونی برای رسیدگی به این امور تعریف نشده و سیستم طوریست که شما دقیقا بهکسی اعتراض میکنی که قرار است به دادت برسد. اما من ناامید نشدم، خسته نشدم و تا آخر کار هم رفتم.
🔹بعد از آن رسیدیم به شب شعر سالانه دیدار با رهبری و پروسهی پیچیده انتخاب شاعران برای حضور یا شعرخوانی در آن جلسه. فهمیدم که تمام دردها، رنجها و غصههایی که برای این انتخاب میکشیم بیهوده است و انتخابها به شکلهای دیگری اتفاق میافتد. بازهم من بودم و دستوپای بسته...
🔹قوزبالاقوز این ماجرا اما زمانی اتفاق افتاد که فهمیدم در حاشیهی #جشنواره_شعر_فجر! رقابت شاعرانهای بهنام سرزمین شعر درحال برگزاریست به این عنوان که هر شاعری فعالیتهایی در طول سالیان اخیر داشته برای این رقابت دعوت شده است. هرچند بازهم آش همان بود و کاسه همان.
شکرخدا فعالیتهای ادبی مرا _که در فایل بالا بخشی از آنها را مکتوب کردهام_ در این سالها همه شاهد بودند، اما نمیدانم دوباره چه شد که نشد...
درد اما زمانی فراتر میرود که تو میبینم تمامی این رخدادهای ادبی ملاکهایی برای انتخاب داشتهاند، ولی همه آن ملاکها توسط دوستانم! زیرپا گذاشته شدند تا در هیچکدام نباشم.
ملاکهایی که گویا همیشه فقط روی کاغذ بودند تا رفع تکلیف برگزارکنندگان در پیشگاه دیگران باشند.
🔺اما؛
پیگیریهایی که داشتم شاید علیالظاهر به هیچکجا نرسید. اما مهمترین دستآوردش این بود که حداقل دوستانم را آگاه کردم.
و از این بابت بسیار خوشحالم که به واسطه همین پیگیریها بیشاز دویست نفر در سراسر کشور با سیستم انتخاب جوان برتر استان و کشور آشنا شدند و برخی هم از همین الان شروع کردند به انجام دادن کارهایی برای انتخاب شدن در سالهای بعد.
شاید بههمین تعداد یا حتی بیشتر از این فهمیدهاند که برای دعوت شدن، حضور و شعرخوانی در شبشعرها و مراسمات باید از چه طریق اقدام کرد.
✔️حالا من ماندهام و کولهباری از تجربههای جدید که حاصل همین خستگیها، اشکها، ناامیدیها و امیدواریهاست. بله دقیقاً همین جمع اضداد؛ یعنی در اوج ناامیدی امروز برای خودم، به آینده بسیار امیدوارم. برای همه کسانی که در راه هدف مورد علاقهشان تلاش میکنند، کما اینکه بارها و بارها از تلاشهایی که کردم سالها بعد به نتیجه رسیدم. این نتیجهها آنقدر درست و پاک بود که خوشحالیاش با تمام ناراحتیها و سختیهای چندسال برابری داشت. بازهم منتظر میمانم...
به امید موفقیت، یا علی مدد
ارادتمند شما #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
بسمالله الرحمن الرحیم
دعای اول #ماه_مبارک_رمضان؛
خدا ظهور #امام_زمان ما برسان
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از التجا (دوستداران امام زمان)
🔸پویش همگانی «دعای مستجاب»
📿 ختم روزانه ۳۱۳ صلوات به نیت تعجیل فرج
هدیه به پیشگاه حضرت نرجس سلام الله علیها
🔸شروع : آغاز ماه مبارک رمضان
🔸پایان: عید فطر
🔹شرایط:
👈در این پویش قراره هر روز ۳۱۳ صلوات با عجل فرجهم بفرستیم.
به نیت تعجیل در فرج مولا
هدیه به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
👈فرقی نداره چه ساعتی، هر ساعتی از شبانهروز میشه خوند.
👈 ۳۱۳ صلوات باید یکجا باشه
👈بعد از فرج آقا، حاجات شخصی خودمون رو هم میتونیم درنظر بگیریم.
👈نیاز به ثبتنام و اعلام نیس!
👈اگه یه روزی نشد صلواتها را بفرستید، میشه قضاش رو توی روزهای بعد خوند.
👈 بامداد هرروز ( حدود ساعت ۱۲ شب) با یک استوری روزشمار، قرارمون یادآوری میشه.
میپرسی کجا؟ توی پیج اینستاگرم التجا و کانالهای تلگرام، بله و ایتای التجا
#صلوات
#دعای_مستجاب
📌سوالی داری از اینجا بپرس:
@Thdjvd
@Elteja
بسم الله الرحمن الرحیم
#مجتبی
#یادداشت_ادبی
🔹توی اینروزا که سخت مشغول جمعآوری منابع و خاطرات ۱۵ سال شاعرانگی خودم برای نوشتن «مجتبی» هستم، دارم تجربیات بسیار ارزندهای رو هم به صورت نامحسوس کسب میکنم. نمیدونم، اما شاید واقعا خدا میخواد بهم کامل نشون بده که زیست شاعرانه چقدر دردکشیدن داره، تا بتونم مجتبی رو خیلی محکمتر و جا افتادهتر روایت کنم. روایتی که با هرچیزی که تا امروز خوندم و شنیدم و حتی دیدم فرق داره. حتی شاید با خود منم تفاوتهایی داشته باشه، هرچند که مجتبی خود منم.
🔹۱۵ سالی که پر از تلخیهای شیرین و سختیهای ساده بود و روزبهروز منُ به خودم نزدیکتر کرد تا بهتر بشناسمش و بیشتر قدرش رو بدونم. باید بتونم با تحمل تمام دردها، به تلاش برای بهتر شدن اوضاع بپردازم و در اوج ضدحالهایی که زمانه با تمام قوا سعی میکنه به جسم و روحم وارد کنه، شکستش بدم و بهش نشون بدم که «انَّ مَعَ العُسرِ یُسرا» یعنی چی. باید بدونه من نه تنها کم نمیارم، بلکه با اختلاف بیشتر از یکگل هم برنده میشم و تازه وقت اضافی هم میارم.
🔹خیلی از دوستان گلایههایی داشتند که چرا کمکار شدم و مثل قبل شعرهای جدید زیاد نمیگم و منتشر نمیکنم. با احترام به نظر لطف همهشون، ولی خودم اینطور فکر نمیکنم. بهنظرم مجتبی اتفاقا پرکارتر از قبل شده؛ فقط با این تفاوت که دیگه به راحتی انتشار نمیده نوشتههاش رو. شاید اثرات پختگی باشه، شایدم وسواس. ولی بههرحال خوبه، چون الان حسم دقیقا همینه. گواه این مطلب هم میتونه همین باشه که توی ۲۵ روزی که از خدمت سربازی گذشته، ۶تا کتاب بیش از ۲۰۰صفحهای رو خوندم. یعنی تقریبا ۴ روزی ۱ کتاب، یا به عبارتی حداقل روزی ۵۰ صفحه.
🔹میخوام خودم دست مجتبی رو بگیرم و قدمبهقدم جلو ببرمش تا هرجا زمین خورد، خدارو به یادش بیارم و دستاشو بگیرم و بهش یادآوری کنم دست رو زانوهاش بذاره و یه «یاعلیمدد» محکم بگه. بعدشم بلند شه و روز از نو، روزی از نو. حس میکنم مقاله ۱۵ صفحهای شاعرانگیهام، نیاز به یه نتیجهگیری داره تا هرچه زودتر تمومش کنم و برم برای رقم زدن یه فصل تازه. امیدوارم سرلوحهی تمام صفحات این فصل جدید هم مثل سابق یه تیتر مشترک باشه؛
«بسم الله الرحمن الرحیم.»
التماس دعا
#مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi