بسیاری از کسانی که دینداری برایشان سخت است، به دینداری عمیقاً متقاعد نشدهاند. توجه به واقعیتها، دارای استناد قرآنی و روایی نیز هست. بعد از توجه و درک درست واقعیات حیات، به ایمان هم میرسیم. راه متقاعد شدن این است که حرکت خود را از نقطه درستی آغاز کرده باشیم. نقطه آغاز هم شناخت واقعیت دنیا و حیات انسان در دنیا است.
مُکاتبات؛
بسیاری از کسانی که دینداری برایشان سخت است، به دینداری عمیقاً متقاعد نشدهاند. توجه به واقعیتها،
چرا باید ابتدا از شناخت واقعیت دنیا و حیات انسان باید شروع کنیم؟ ما قبل از شنیدن دستورات خدا، باید تشنۀ دستورات خدا شویم!
مُکاتبات؛
چرا باید ابتدا از شناخت واقعیت دنیا و حیات انسان باید شروع کنیم؟ ما قبل از شنیدن دستورات خدا، باید
اگر به کسی که ضرورت و نیاز خودش به دین را نفهمیده، دین را عرضه کنی، میگوید من برای چی باید دینداری کنم؟! انسان باید ابتدا یک دردی پیدا کند و بعد به او بگویند مرهم درد تو، فلان چیز است. آنگاه او با اشتیاق میپرسد: چگونه، چطوری؟ و راحت با جان و دل میپذیرد :)
مُکاتبات؛
اگر به کسی که ضرورت و نیاز خودش به دین را نفهمیده، دین را عرضه کنی، میگوید من برای چی باید دینداری
کار شیطان این است که دنیا را شیرین جلوه میدهد؛ اگر از ابتدا تلقی شما این باشد که دنیا تلخ است، دنبال شیرینی میگردی ولی اگر تلقی شما از دنیا این باشد که دنیا شیرین است، آنوقت دین را تلخ میبینی. لذا ما بحثمان را با شناخت واقعیتها و تلخیهای دنیا شروع کردیم.
مُکاتبات؛
کار شیطان این است که دنیا را شیرین جلوه میدهد؛ اگر از ابتدا تلقی شما این باشد که دنیا تلخ است، دن
انتخاب بین علاقهها، یعنی کنار گذاشتن یک علاقه به نفع علاقۀ دیگر؛ و این یعنی مبارزه با نفس! «مبارزه با نفس» جزء لاینفکِ حیات انسان است والّا یا حیوان بود یا فرشته.
مُکاتبات؛
انتخاب بین علاقهها، یعنی کنار گذاشتن یک علاقه به نفع علاقۀ دیگر؛ و این یعنی مبارزه با نفس! «مبا
این را بدانیم که اگر کسی «به جا» مبارزه با هوای نفس نکند، «بی جا» مبارزه با هوای نفس خواهد کرد!
مُکاتبات؛
این را بدانیم که اگر کسی «به جا» مبارزه با هوای نفس نکند، «بی جا» مبارزه با هوای نفس خواهد کرد!
این دنیا هم دنیایی است که با ما سازگاری ندارد. ما چیزهایی که از لذتهای دنیا را در طول چند سال از خدا گرفتهایم، همه را باید پس بدهیم.
مُکاتبات؛
این دنیا هم دنیایی است که با ما سازگاری ندارد. ما چیزهایی که از لذتهای دنیا را در طول چند سال از
راه فرار از تلخیهای زندگی، غفلت از این تلخیها نیست؛ باید تلخی دنیا را دید و باید از این تلخی غفلت نکرد! غفلت از تلخیها انسان را نابود میکند.
مُکاتبات؛
راه فرار از تلخیهای زندگی، غفلت از این تلخیها نیست؛ باید تلخی دنیا را دید و باید از این تلخی غفل
مرحله «اول» خداشناسی این است که دوست داشته باشیم به خاطر خدا رنجها را بپذیریم. بهترین راه برخورد با رنجها، علاقه پیدا کردن به زجر کشیدن در راه خدا است :))
مُکاتبات؛
مرحله «اول» خداشناسی این است که دوست داشته باشیم به خاطر خدا رنجها را بپذیریم. بهترین راه برخورد
کسی که دوست ندارد به خاطر خدا زجر بکشد، نه خودش را شناخته است و نه خدا را. کسی که دوست دارد به خاطر خدا زجرها را پذیرا باشد، از رنج راضی است و خدا هم از او راضی است و مدام به خدا نزدیکتر میشود :))
مُکاتبات؛
کسی که دوست ندارد به خاطر خدا زجر بکشد، نه خودش را شناخته است و نه خدا را. کسی که دوست دارد به خاط
مرحله «دوم» خداشناسی و ارتباط با خدا، «تعیین نوع رنج» توسط خدا است. اگر قرار باشد خدا نوع زجر را تعیین کند، میداند که چه زجری را انتخاب کند که ضدحال باشد. البته خدا مهربان است و ظرفیتها را رعایت میکند :)