5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ دعایی با ثوابهای عجیب
پيغمبر خدا فرمودند: جبرئيل امين بر من نازل شدبر من سلام کرد، گفتم: يا جبرئيل چه خبر است؟ گفت: خداي عز و جل برايت هديهاي فرستاده است
📖«يا من اظهر الجميل و ستر القبيح يا منْ لمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَة وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ، يا عَظِيمَ الْعَفْو يَا حَسَنَ التَّجَاوُز يا واسعَ الْمَغْفِرَة يا باسطَ الْيَدَين بِالرَّحْمَةِ، يا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى و يا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى، يا كَرِيمَ الصَّفْحِ، يا عَظِيمَ الْمَنِّ يا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يا ربَّنَا وَ يا سيدنا و يا موْلانا يا غَايَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُكَ يا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنار»
هنگامي که بنده خدا بگويد: «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» اي خدايي که زيباييها را آشکار و زشتيها را ميپوشاني، خدا او را ميپوشاند، در دنيا بر او رحمت ميفرستد و در آخرت او را جميل و زيبا ميگرداند. هزار پرده در دنيا و آخرت او را ميپوشاند. هنگامي که بگويد: « يا من لم يؤاخذ بالجريرةو لم يهتك الستر» خدا او را محاسبه نميکند در روزي که همه پردهها پاره ميشود، پرده او دريده نميشود. هنگامي که بگويد: «يا عظيم العفو» خدا گناهانش را ميآمرزد حتي همچون کف دريا زياد باشد. هنگامي که بگويد: «يا حسن التجاوز» اي خدايي که زيبا ميگذري، خدا گناهانش را ميآمرزد، حتي گناهان هولناک و گناهان کبائر که مرتکب شده است...
📚منبع:
کتاب عدة الداعي آخرين روايت
بحار جلد 92 صفحهي 198
بحارالانوار ج 92، ص 352
التوحيد شیخ صدوق، ج 1، ص 221
http://baian.blogfa.com/ شرحکامل
#امام_زمان
کلام امیرالمومنین علیه السلام در شرح حال منافق
📜أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ أُحَذِّرُكُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ
فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ، يَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ يَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً، وَ يَعْمِدُونَكُمْ بِكُلِّ عِمَادٍ وَ يَرْصُدُونَكُمْ بِكُلِّ مِرْصَادٍ. قُلُوبُهُمْ دَوِيَّةٌ وَ صِفَاحُهُمْ نَقِيَّةٌ، يَمْشُونَ الْخَفَاءَ وَ يَدِبُّونَ الضَّرَاءَ، وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَيَاءُ، حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَكِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ. لَهُمْ بِكُلِّ طَرِيقٍ صَرِيعٌ وَ إِلَى كُلِّ قَلْبٍ شَفِيعٌ وَ لِكُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ، يَتَقَارَضُونَ الثَّنَاءَ وَ يَتَرَاقَبُونَ الْجَزَاءَ. إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا وَ إِنْ حَكَمُوا أَسْرَفُوا. قَدْ أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِكُلِّ حَيٍّ قَاتِلًا وَ لِكُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِكُلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً. يَتَوَصَّلُونَ إِلَى الطَّمَعِ بِالْيَأْسِ لِيُقِيمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ يُنْفِقُوا بِهِ أَعْلَاقَهُمْ. يَقُولُونَ فَيُشَبِّهُونَ وَ يَصِفُونَ فَيُمَوِّهُونَ، قَدْ هَوَّنُوا الطَّرِيقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِيقَ، فَهُمْ لُمَةُ الشَّيْطَانِ وَ حُمَةُ النِّيرَانِ، «أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُون».◾️اى بندگان خدا شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم، و شما را از منافقان مى ترسانم. ➖ زيرا آنها گمراه و گمراه كننده اند، خطاكار و به خطاكارى تشويق كننده اند. ➖ به رنگ هاى گوناگون ظاهر مى شوند، از ترفندهاى گوناگون استفاده مى كنند. ➖براى شكستن شما از هر پناهگاهى استفاده مى كنند. ➖ و در هر كمينگاهى به شكار شما مى نشينند. ➖ قلب هايشان بيمار، و ظاهرشان آراسته است. ➖در پنهانى راه مى روند، و از بيراهه ها حركت مى كنند. ➖ وصفشان دارو، و گفتارشان درمان امّا كردارشان دردى است بى درمان. ➖بر رفاه و آسايش مردم حسد مى ورزند، و بر بلاء و گرفتارى مردم مى افزايند و اميدواران را نا اميد مى كنند. ➖آنها در هر راهى كشته اى، و در هر دلى راهى، و بر هر اندوهى اشكها مى ريزند مدح و ستايش را به يكديگر قرض مى دهند و انتظار پاداش مى كشند. ➖اگر چيزى را بخواهند اصرار مى كنند و اگر ملامت شوند، پرده درى مى كنند، و اگر داورى كنند اسراف مى ورزند. ➖ آنها برابر هر حقّى باطلى، و برابر هر دليلى شبهه اى، و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر درى كليدى، و براى هر شبى چراغى تهيّه كرده اند. ➖با اظهار يأس مى خواهند به مطامع خويش برسند، و بازار خود را گرم سازند، و كالاى خود را بفروشند. ➖سخن مى گويند اما به اشتباه و ترديد مى اندازند، وصف مى كنند امّا فريب مى دهند، در آغاز، راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست مى كشانند. ➖آنها ياوران شيطان و زبانه هاى آتش جهنّم مى باشند. «آنان حزب شيطانند، و بدانيد كه حزب شيطان زيانكارانند». _____________________ 📚خطبه 194 نهج البلاغه
May 11
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🏞 #عکس_نوشت
💢 مظلومیت بی انتهای امام مجتبی سلام الله علیه
✳️ "ابو الحسن علی بن حمّاد عبدی عدوی" عالم و ادیب شیعی قرن چهارم هجری
در مرثیهاش برای امام مجتبی علیه السلام میگوید:
ألم يَكن ابنُه الحسنُ المزَكّي لَه لَحما بَلى وَدما وَعَظما
فَكيفَ يُصَدُّ عَنه بِغَيرِ ناه ويُرمى نَعشُه سَهما فسَهما
🔸 آیا حسن بن علی علیه السلام، آن پاکسیرت و پارهی تن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نبود؟
چگونه او بدون هیچ عذری از دفن در جوار مرقد جدّش منع شد
و پیکر مطهرش آماج تیرهای پی در پی گردید!؟ [1]
📜 ۱ . دیوان ابن حمّاد العدوي، صفحه 165
✳️ پ.ن : این بیت نشان میدهد تیرباران پیکر مطهر امام مجتبی علیه السلام در میان شیعیان قرن چهارم هجری مسألهای مشهور بوده است.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🏞 #عکس_نوشت
💢 پناهِ عالَم...
✳️ مرحوم سید علی ترک (1285_1324 هـ)
در مرثیهی امام مجتبی سلام الله علیه چنین میسراید:
قَضى وكانَ لأبناءِ السَّبيلِ حِمَى
وَلِــلـمُـؤمِّــلِ مَــنّـانا بِـلا مِـنَــنِ
وَعـادَ يَــقــذِفُ مِـن أحــشـائِــه كَـبِــدا
في الطّشتِ ياليتَ ذاك السَّمُّ فِي بَدَني
🔸 حسن بن علی علیه السلام در حالی از دنیا رفت که پشت و پناه بیچارگان و درماندگان بود و
امیدواران به عطایش را بسیار و بیمنّت میبخشید. [1]
🔸بلافاصله پس از نوشیدن زهر لختههای خون و پارههای جگر از دهان مبارکش به تشت ریخت
ای کاش آن زهر در بدن من میبود و هرگز به وجود مبارک او نمیرسید. [2]
📜 1 . شعراء الغري، جلد 4، صفحه 303
📜 2 . شعراء الغري، جلد 6، صفحه 303
امام رضا و زائر دهاتی در حمام نیشابور!
📜حضرت رضا علیه السلام که تشریف آوردن نیشابور، سه ماهی در نیشابور بودند.
حکومتیها یک حمام رو قرق کردند آقا حمام بروند.
حضرت رضا کنار حوضچهای نشستند و آب به بدن مبارکشان میریختند.
یک مردی از دهات نیشابور در خزانه حمام بود و سربازها او را ندیدند. این مرد از خزانه بیرون آمد در حالی که بدنش را میخاراند، گفت: اینجا دلاک ندارد.
حضرت فرمودند: برای چه میخواهی؟
گفت: میخواهم کیسه بکشم.
حضرت فرمودند: بیا بنشین من تو را کیسه میکشم.
او که حضرت را نمیشناخت پشت به حضرت نشست.
حضرت از بالا کیسه میکرد؛ آب بر چرکها میریخت که این مرد روستایی نبیند خجالت بکشد.
او هم به حضرت میگفت کجای بدنش خارش دارد که حضرت کیسه بکشد.
همزمان چند تا از محدثین شیعه نیشابور در حمام دیگر سر را تراشیدند، غسل زیارت کردند، لباس احرام حجاج را پوشیدند، برای زیارت حضرت رضا پا برهنه آمدند. چون از بزرگان شهر بودند راه را باز کردند. وارد گرمخانهی حمام شدند دست به سینه به امام سلام کردند.
حضرت ایستادند جواب سلام دادند.
مرد روستایی پرسید: این آقا کیست؟
گفتند: علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء.
به پای حضرت افتاد و عذرخواهی کرد و گفت: پشت به شما نشستم و شما مرا کیسه کشیدی؛ به خاطر این کارم من کافر شدم!
حضرت فرمودند: بگذار کارم را تمام کنم.
روستایی به حضرت گفت: آقا یک هفته در راهم. وقتی شنیدم شما وارد نیشابور شدید، زن و بچه و باغ و… را در کوهستان رها کردم. برای زیارت شما آمدم. با خود گفتم ما حمام و آبی نداریم، اهل دهات هستیم، قبل از زیارت استحمام کنم و پاکیزه محضر حضرت مشرف شوم. نیتم این است که شما هم لحظه جان کندنم بیایی.
حضرت فرمود: میآیم اما کارم را باید تمام کنم.
همین طور که حضرت او را کیسه میکشید، به حضرت مینگریست و گریه میکرد.
حضرت فرمود: اگر ناراحت شوی من ناراحت میشوم.
اباصلت هروی میگوید: یکسال بعد در توس بودیم. آقا نشسته بودند. عدهای از خواص محضر حضرت مشرف بودند. ناگهان متوجه شدیم حضرت نیستند. لحظاتی گذشت حضرت تشریف آوردند. عرض کردم آقا امری بود به من بفرمایید انجام دهم.
فرمود: اباصلت! آن مرد نیشابوری از دنیا رفت. وعده داده بودم؛ لحظه مرگش به بالینش رفتم.
📚شیخ عبد الحسین نیشابوری از اهل منبر قم از شیخ عبد الصاحب مروی به نقل از صاحب روضة الواعظین
__________________________
دَخَلَ الرِّضَا علیه السلام الْحَمَّامَ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ النَّاسِ دَلِّكْنِي فَجَعَلَ يُدَلِّكُهُ فَعَرَّفُوهُ فَجَعَلَ الرَّجُلُ يَسْتَعْذِرُ مِنْهُ وَ هُوَ يُطَيِّبُ قَلْبَهُ وَ يُدَلِّكُهُ.
(بحار الأنوار (بيروت)/ج49/ص99/ح16)
زیارت امام رضا علیه السلام از زبان خودشان
▪️رُوِیَ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا یَقُولُ:
وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ فَقِیلَ لَهُ فَمَنْ یَقْتُلُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ فِی زَمَانِی یَقْتُلُنِی بِالسَّمِّ ثُمَّ یَدْفِنُنِی فِی دَارٍ مُضَیَّقَةٍ وَ بِلَادِ غُرْبَةٍ
أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِیدٍ و مِائَةِ أَلْفِ صِدِّیقٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ و مِائَةِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ وَ حُشِرَ فِی زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّةِ رَفِیقَنَا
▪️اباصلت گوید : *شنیدم امام رضا صلوات اللَّه علیه می فرمود :* هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مقتول و شهید است!به حضرت عرض شد:ای فرزند رسول الله چه کسی شما را می کُشد؟
فرمود:بدترین خلق الله در زمان من، مرا با سَمّ به قتل می رساند و سپس مرا در خانه ای تنگ و بلاد غربت دفن می کند
آگاه باش که هر کس مرا در بلاد غربت زیارت کند، خدای عَزَّوَجَلَّ اجر صد هزار شهید و صد هزار صدّیق و صدهزار حج و عمره گذارنده و صد هزار مجاهد برای او می نویسد و در زمره ما محشور می شود و در درجات عالی بهشت، رفیق و همراه ما قرار داده می شود.
📚الفقيه ج2ص350
May 11
اثرات ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
⬅️قبل خواب
⬅️قبل از هر کاری
▪️پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند :
إذا قالَ الْعَبدُ عِندَ مَنامِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
يَقولُ اللّه ُ: مَلائِكَتى! اُكتُبُوا بِالْحَسَناتِ نَفسَهُ إلَى الصَّباحِ؛،
هر گاه بنده اى هنگام خواب بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد، خداوند به فرشتگان مى گويد: به تعداد نفس هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد.
📚جامع الأخبار،ج۱ ص ۴۲
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۸۹، ص ۲۵۸
▪️پيامبر صلي الله عليه و آله می فرمایند:
مَن أرادَ أَنْ يُنجِيَهُ اللّه ُ مِنَ الزَّبانيَةِ التِّسعَةِ عَشَرَ فَلْيَقرَأْ بِسمِ اللّهِالرَّحمنِ الرَّحيمِ فَإنَّها تِسعَةَ عَشَرَ حَرفا لِيَجعَلَ اللّهُ كُلَّ حَرفٍ مِنها جُنَّةً مِنواحدٍ مِنهُم؛
هر كس مى خواهد خداوند او را از زبانيه (فرشتگان عذاب) نوزده گانه برهاند، بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند زيرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرىدر مقابل يكى از آن فرشتگان قرار دهد.
📚بحارالأنوار، ج ۸۹ ، ص ۲۵۸
▪️جناب شیخ بهایى در کشکول آورده است که:
«البسمله تسعه عشر حرفا یحصل بها النجاه من شرور القوى التسع عشره التى فى البدن اعنى الحواس العشر الظاهره و الباطنه و القوى الشهویه و الغضبیه و السبع الطبیعیه التى هى منبع الشرور و وسائل الذنوب، و لهذا جعل سبحانه خزنه النار تسعه عشر بازاء تلک القوى فقال "علیها تسعه عشر"و ایضا فالنهار و اللیل اربعه و عشرون ساعه، منها خمس بازاء الصلوات الخمس و یبقى تسع عشره ساعه یستفاد من شر ما ینزل فیها لکل ساعه حرف»
بسم الله الرحمن الرحیم نوزده حرف است که به وسیله ی آن نجات از شرارتهای قوای نوزده گانه بدن حاصل می شود ( حواس ده گانه ظاهری و باطنی، قوه شهوت، قوه غضب و قوای هفتگانه ی طبیعی که منبع بدیها و وسائل انجام گناهان هستند) و لذا خداوند سبحان، نگهبانان آتش جهنم را به ازای قوای بدن، نوزده نگاهبان قرار داد. خداوند در قرآن کریم فرمود: (بر آتش 19 نگاهبان است) و همچنین روز و شب بیست و چهار ساعت می باشند، پنج ساعت آن به ازای نمازهای پنجگانه است، و (از بیست و چهار ساعت) نوزده ساعت باقی می ماند که به ازای شرّی که در هر ساعت نازل می شود حرفی از بسم الله الرحمن الرحیم فایده می رساند.
📚فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، حضرت علامه حسن زاده آملی، صفحه 13
13.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ عاقل تر از خدا؟!؟
▪️مداهنه و انفعال
خداوند در قرآن کریم دربارۀ کافران به رسول خدا میفرماید:
این تکذیبکنندگان دوست مىدارند تو و آنان هر یک درباره دین دیگرى مسامحه روا بدارید (وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون)
سوره قلم، آیه 9
حکایتی عبرتآموز:
از امام باقر علیهالسلام روایت شده:
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَیْبٍ النَّبِیِّ (صلوات الله علیه) أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ، أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ
خداوند عزوجل به حضرت شعیب نبی علیهالسلام وحی فرستاد که صد هزار نفر از قومت را عذاب میکنم؛ چهل هزار نفر از اشرار و شصت هزار نفر از نیکان را!
فَقَالَ (علیهالسلام): یَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ، فَمَا بَالُ الْأَخْیَارِ؟
عرض کرد: پروردگارا! اشرار مستحق عذاب هستند، اما نیکان را چرا عذاب میکنی؟!
فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ: «دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ یَغْضَبُوا لِغَضَبِی»
خداوند وحی فرستاد: زیرا آنان با معصیتکاران سازش کردند و به خاطر غضب من، نسبت به آنها خشمگین نشدند.
الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج5؛ ص 55
منتظران
▪️ عاقل تر از خدا؟!؟ ▪️مداهنه و انفعال خداوند در قرآن کریم دربارۀ کافران به رسول خدا میفرماید: ای
▪️عوض شدن جای حق و باطل، نتیجه مداهنه و انفعال
📜یک زمانی در تاریخ چنان بهایی به مرتکبین حرام قطعی داده شده بود که بخاطر استقبال از یک کنیز آوازه خوان حج آن سال تعطیل شده بود و بخاطر کوچکش از شهر همه گریه می کردند مانند مادران فرزند از دست داده آن هم در شهری که جای جایش قدمگاه خاتم النبیین هست.
هرقدم عقب رفتن و کوتاه آمدن از حق همانقدر پیشروی باطل را به دنبال دارد، تا جاییکه که باطل بطور کامل جایگاه حق را اشغال کند.
قرآن در شرح حال قوم حضرت لوط می فرماید:
قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ. هود_۷۹
قوم گمراه به حضرت لوط گفتند:
ما به دختران تو حق نداریم، این تعبیر بیانگر نهایت انحراف این گروه است
یعنى یک جامعه آلوده کارش به جائى مى رسد که حق را باطل، و باطل را حق مى بیند، ازدواج با دختران پاک و باایمان را اصلاً در قلمرو حق خود نمى شمارد، ولى به عکس، انحراف جنسى را حق خود مى شمارد.
داستان سلمانی نیشابورو وعده امام رضا
📜هنگامیکه امام رضا(ع) به سمت مرو میآمدند بعد از نیشابور به کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد. بر اساس دستور مأمون، مأموران اجازه ارتباطگیری مردم با امام را نمیدادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا(علیهالسلام) شغل و هنر خود را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند.
او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا(علیهالسلام) خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد.
پیرمرد سلمانی هنگام آرایش موهای امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت میکرد که یک لحظه فکر کرد: «ای کاش از امام تقاضای اجرت کند» تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا(علیهالسلام) با اشاره به سنگی که بهوسیله آن قیچی خود را تیز میکرد آن را تبدیل به طلا کردند.
این پیرمرد بامعرفت به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من [پشیمان شدم] اجرت دنیوی نمیخواهم، من صباحی بیش زنده نیستم؛ چرا که عمر خود را گذراندهام! پیراهنی از شما میخواهم که با آن نماز خواندهاید و عبادت خدا را کردهاید تا کفنم باشد و خداوند بهواسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد.
امام رضا(علیهالسلام) دستور دادند که یکی از لباسهایشان را به سلمانی بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت: ای مولا! من از سکرات موت میترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند.
پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم پس نمیگیریم.
(این خاندان، خاندان کرم هستند تا کسی را راضی نکنند دست از بخشش و کرم برنمیدارند مخصوصاً که لقب رضا(علیهالسلام) را خداوند متعال به ایشان عنایت فرموده است.)
روزی اطرافیان امام دیدند حضرت رضا(علیهالسلام) فرمودند: «لبیک لبیک لبیک» و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد.
📚همای سعادت، همائی واعظ، ص۱۱۵