مدافع حریم❤️:
بسم الله…
🔥قسمت٢٣🔥
💢اسارت و شهادت شهید بی سر
📛ادامه قسمت قبل
…دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.
او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند.
خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.
تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.
چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…
محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق.
تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.
به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند.
محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."
اول او را از #گردن آویزان کردند و بعد #شکنجه ها شروع شد.
شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…
خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند.
سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند.
بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند.
✱✸✱✸✱✸✱✸
❇از زبان #مادر شهید️❇️
#حضرت_زهرا علیها السلام را خیلی دوست داشت.
#انگشتری داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".
موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این #داعشی ها #کینه زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام #عقده هاشون رو سرت خالی میکنن."
این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."
محسن را که #شهید کردند و #عکس_های_بی_سرش را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!
داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه #آتش_کینه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.
.
پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است
مگه میشه بخونی و آروم بمونی
مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه
اگه اینجور بود به قلبت شک کن
یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر
یاد #پهلوی_شکسته مادری که باردار بود…
#دختر_پیامبر بود
#ام_ابیها بود
هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد
و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد
و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر
هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?!
حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست…
آری اوست که منتظر است نه ما...
یاعلی