eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار بر کویرِ سینه‌ی ما بوی باران می‌رسد 🌱 اللهم عجل لولیک الفرج [هستےمحرابی]
مےروم حلیم بخرم! آن قدر کوچک بودم که حتی کسی به حرفم نمےخندید. هرچی به بابا و ننهﺍم مےگفتم مےخواهم به جبهه بروم، بهم محل نمےگذاشتند. حتی در بسیج روستا هم وقتی گفتم قصد رفتن به جبهه را دارم، همه به ریش نداشتهﺍﻡ خندیدند. مثل سریش چسبیدم به پدرم که حتما باید بروم جبهه، آخر سر کفری شد و فریاد زد:« به بچه که رو بدهی سوارت مےشود. آخه تو نیم وجبی میخواهی بروی جبهه چه گِلی به سرت بگیری.» دست آخر دید که من مثل کنه به او چسبیده ام رو کرد به طویله مان و فریاد زد:« آهای نورعلی! بیا این را ببر صحرا و تا میخورد کتکش بزن! و بعد آنقدر ازش کار بکش تا جانش دربیاید.» قربان خدا بروم که یک برادر غول پیکر بهم داده بود که فقط جان مےداد برای کتک زدن. یک بار الاغمان را چنان زد که بدبخت سه روز صدایش در نیامد! نورعلی دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا. آنقدر کتکم زد که مثل نرﻡتنان مجبور شدم مدتی روی زمین بخزم و حرکت کنم! بخاطر اینکه ده ما مدرسه ی راهنمایی نداشت، بابام من و برادر کوچکم را که کلاس اول راهنمایی بود، به شهر آورد و اتاقی در خانه ی فامیل اجاره کرد و برگشت. مدتی درس خواندم و دوباره به فکر رفتن به جبهه افتادم. رفتم ستاد اعزام و آنقدر فیلم بازی کردم تا اینکه مسئول اعزام جان به لب شد و اسمم را نوشت. روزی که قرار بود اعزام شویم صبح زود به برادر کوچکم گفتم:« من مےروم حلیم بخرم و زود برمےگردم.» قابلمه را برداشتم و دم در خانه آنرا زمین گذاشتم و یاعلی مدد! رفتم که رفتم... درست سه ماه بعد از جبهه برگشتم در حالیکه این مدت از ترس حتی یک نامه برای خانواده نفرستاده بودم. سر راه از حلیم فروشی یک کاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه. در زدم. برادر کوچکترم در را باز کرد و وقتی حلیم را دید با طعنه گفت:« چه زود حلیم خریدی و برگشتی!» خنده ام گرفت. داداشم سر برگرداند و فریاد زد:« نورعلی! بیا که احمد آمده» با شنیدن اسم نورعلی چنان فرار کردم که یک لنگه ی کفشم دم در خانه جا ماند!
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاران همه رفتند؛ افسوس که جا مانده منم...
111235f487ae2-efa6-43cc-b7cd-57638cd1f3bf.mp3
8.4M
به خدا سَر شد تمام شب و روزم به هوای تو ! اﻯعالیﺩرجاتﺍرباب... @Mostanade_Eshq
گفت : تویی که هیچ تکانی به خودَت نمی دهی ، شب و روزَت مشخص نیست ، حساب و کتاب اعمال خودَت را نداری ، از کنارِ ثانیه های عمرَت به آسانی گذشت می کنی ، چگونه به فکر این هستی که آسمان ها را هم طی کنی ؟! . زمان ، منتظر هیچ کس نمی ماند ما به پایان می رسیم و اوست که همچنان می رود ... ...
4_5906590659279588010.mp3
3.73M
بخواند اين دعا را كه حضرت صادق عليه‌السلام در روزهای ماه رجب مى‏‌خواندند... "دعای خاب الوافدون" @Mostanade_Eshq
در کسوت گدایی حرفی بلد نبودیم  سائل همیشه جای اصرار گریه کرده...
مستندعشق 🌷
#ابوحمزﻩثمالی @Mostanade_Eshq
اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجيكَ بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُكَ يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً اِذا رَاَيتُ مَوْلاي ذُنوُبي فَزِعْتُ وَاِذا رَاَيتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَيرُ راحِم وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَيرُ ظالِم... آقای من! تو را با زبانی می‌خوانم که گناهان، گنگ و لالش کرده. ای خدای من! با قلبی مرده از جرم، با تو نجوا می‌کنم. تو را ترسان ‌و شائق و امیدوار و حسابگر فرا می‌خوانم. هر گاه کرم تو را می‌بینم، طمع می‌کنم؛ اگر درگذری، بجاست؛ زیرا بهترین رحم کننده هستی و اگر عذاب کنی، ظالمانه نیست... @Mostanade_Eshq
اِلهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شُوقُه ... خدايا، به من عنايت كن كه ، اشتياقش او را به تو نزديك كند...