eitaa logo
🇮🇷مستندعشق
335 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
27 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
علیمردان آزادبخت در اسفند۱۳۴۰ در روستای سه آسیاب از توابع شهرستان کوهدشت و در خانواده ای به دنیا آمد در سال۱۳۵۷ سوم دبیرستان بود که در تظاهرات میلیونی بر علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می کرد و بعد از پیروزی به انجمن دبیرستان رفت و با داشتن مدرک دیپلم به پیوست و از همان ابتدا خوب درخشید و خیلی شجاع بود دیری نپایید که فرمانده گردان شد در عملیاتها خط شکن بود، در طول جنگ چندین بار گشت، اما دریغ از اندکی نومیدی و پس از هر بار التیام مجددا راهی جبهه ها شد و در سال۱۳۶۵ فرماندهی طرح عملیات لشکر۵۷ شد و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۲/۲ به رسید.🥀
محمد صادق زیدی در سال۱۳۲۷ در یک خانواده در روستای اولادقباد از توابع شهرستان دیده به جهان گشود. به وطن و شوق خدمت به همواره در وجودش موج می زد.خدمت در کرمانشاه جان بی تابش را تسلی نمی داد.پیوسته از اشتیاق شدیدش برای بودن در صف مقدم دفاع از کشور و انقلاب سخن می گفت.با اینحال آرزویش به تعویق می افتاد.او که بر اثر سانحه رانندگی از ناحیه مچ پا مصدوم شده بود، همان شب از درگیری در جاده بیستون، سقز با خبر شد احساس مسئولیت بالایی که در وجودش بود باعث شد تا با همان پای آسیب دیده خود را به همراه دیگر همرزمان به محل برساند پایش را در قرارگاه گچ می گیرند و دکتر اصرار می کنند تا بهبودی کامل به منزل برود اما آن شوق و بی تابی که سراسر وجودش را گرفته بود امانش را بریده بود نمی توانست کشور و دیگر همرزمانش را حتی در حالت مصدومیت تنها بگذارد. کشور از هر طرف در خطر بود از یک طرف بعثیان حمله کرده بودند و از سوی دیگر عوامل مزدور و خود فروخته در داخل کشور مناطق غربی ایجاد نا آرامی کرده بودند او تردید نکرده و راهی سفر شد. سفر عشق سفری که مدتها آرزویش را با خود زمزمه کرده بود. کسی نمی دانست چه خواهد شد اما او گویی بهتر از هرکسی می دانست که تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش چند قدم بیشتر نمانده است. در شامگاه۱۳۶۳/۴/۲۳ زیدی با جمعی دیگر از همرزمانش در جنگی کردستان مورد حمله ناجوانمردانه مزدوران و سرسپردگان کومله و قرار گرفتند و به فیض نائل گردیدند.🥀
حاج محمد آزادبخت در سال۱۳۴۴ در خانواده ای با ایمان در شهرستان کوهدشت قدم به خاک هستی گذاشت. در کودکیش بسیار با ایمان بود و نسبت به احکام شرعی و دینی از خود علاقه نشان می داد. قبل از فرا رسیدن سن تکلیف به فرائض عبادی، خود عمل می کرد. وی تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت به پایان برد. ودر رشته اقتصاد اجتماعی تا سال چهارم ادامه تحصیل داد اما به علت لازم دیدن از اسلام و میهن اسلامی علم را رها نمود و در سنگر به مبارزه علیه کفار شتافت و به عضویت رسمی پاسداران درآمد‌. در این مدت کوتاه قابلیت های بسیاری از خود نشان داد و لذا به علت وجود شایستگی های مختلف مسئولیت حفاظت اطلاعات ۵۷ ابوالفضل به ایشان واگذار شد. گرانقدر در همین چند سال چون سربازی دوشادوش دیگر همرزمانش با متجاوز جنگید بزرگترین آرزوی وی در راه خدا و رفتن به سفر بود. که خوشبختانه به هردوی آنها رسید . از لحاظ اخلاقی گوهری از و صبر بود. روحیه عالی و شهادت طلبانه ای داشت. و از جمله خصائص ایشان کم گویی و بارزترین آنها بود. چرا که معتقد بود پرگویی طغیان عقل در نیل به گناه است. سرانجام در تاریخ۱۳۶۵/۱۱/۱ در عملیات کربلای۵ در منطقه بر اثر اصابت ترکش خمپاره از این عالم خاکی رخت بربست و به سوی عالم ملکوت پرواز نمود.🥀
1.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای شنیدنی یک پدر شهید...😔 صحبت‌های دلنشین حجت‌الاسلام پناهیان خاص خداست💚
🌷 شهید پرویز پور‌‌ دل در سال 1347 در تهران در خانواده ای و به دنیا آمد. شهید هر سال پس از اتمام سال تحصیلی مشغول به کار در تراشکاری میشد و تمام درآمد خود را برای خانواده خرج میکرد. او انسانی و بود و از هیچ کاری برای دریغ نمیکرد، وی مجرد و دارای چهاربرادر و دو خواهر بود، درآخرین مرخصی که آمده بود از عملیات جدید صحبت کرده بو.د که پدر مانع رفتن او شده بود منتها شهید صبح زود همه اعضای خانواده را بوسید و به جبهه رفت و در اثر درگیری با دشمن بعثی در جنگ به خیل همرزمان شهیدش پیوست.