🔰همزمان با هفته امور تربیتی و تربیت اسلامی🔰 ✳️ پژوهشکده تعلیم و تربیت اسلامی دانشگاه فرهنگیان با همکاری دبیرخانه هماهنگی گروه های معارف و تربیت اسلامی برگزار می‌کند: «#سلسله_نشست_های_علمی_همتا» (هم اندیشی مدرّسان تربیت اسلامی) 📌 شنبه تا چهارشنبه 12-16 اسفند ماه ساعت 19:00 1️⃣ «تربیت اسلامی؛ مفهوم شناسی و مرزشناسی» | حجت الاسلام #دکتر_سيد_نقی_موسوی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و مدیر محترم امور پردیس‌های استان قم | شنبه 12 اسفندماه 2️⃣ «دروس تربیت اسلامی؛ چیستی و چرایی»|حجت الاسلام #دکتر_علی_لطيفی؛ معاون وزیر محترم آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی|یکشنبه 13 اسفندماه (فقط مجازی) 3️⃣ «تحولات فکری در فهم ماهیت و قلمرو علوم تربیتی اسلامی در پنج دهه گذشته»|حجت الاسلام #دکتر_محمود_نوذری؛ دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه|دوشنبه 14 اسفندماه 4️⃣ «منطق، اهداف و بایسته‌های تدریس درس علوم و معارف دفاع مقدس و مقاومت (ارزش‌های تربیتی دفاع مقدس)»|جناب استاد #احمد_يارمحمدي؛ عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگر و مدرس دفاع مقدس|سه‌شنبه 15 اسفندماه 5️⃣ «الگوی عملی تربیت اسلامی در مدرسه؛ ضرورت مرور تجربیات مدارس اسلامی معاصر»|جناب آقای #دکتر_مجتبی_همتی_فر؛ معاون وزیر و رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک|چهارشنبه 16 اسفندماه (فقط مجازی) 🟩 همراه با اعطای گواهی 🟩 🔗 لینک شرکت در نشست‌ها: https://vc.cfu.ac.ir:443/pajhoheshkadeh ✅جهت کسب اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/p_tarbiateslami_cfu_ac hamta

📚 پای کلاس درس مناجات شعبانیه 💢آنچه نقشه راه می‌تواند باشد و به ما نشان بدهد چه چیزی را بررسی کنیم، مناجات شعبانیه است. 🧮 فرصت محاسبه با مبنا و میزان مناجات شعبانیه 🎙 استاد محمدتقی #هادیزاده ⏰ ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 🔗عضویت در کانال همراه مربی👇 🆔 @hamrah_morabbi

🎥نقشه راه در ماه شعبان 💢فرصت محاسبه ماه شعبان 🔷میزان و مبنای محاسبه چیست؟ 🔶چرا ما خدا خواه و تشنه خدا نیستیم؟ 🔷چرا متوقف شده ایم و نمیتوانیم جلو برویم؟ 🔻مناجات شعبانیه فاصله ما را با آنچه که باید باشیم نشان میدهد 🎙 استاد محمدتقی #هادیزاده #درس_اخلاق 🔗عضویت در کانال همراه مربی👇 ➖ @hamrah_morabbi ➖

اینم یه هدیه ویژه برای شما که حسابی برای عزت ایران تلاش کردید🌷

🎥 آیا به خاطر آخوندها با ایران دشمن هستند؟ ⭕️ پاسخ جالب امام جمعه چهاردانگه 🔺لطفا تا آخر بشنوید

رحمت‌الله علیه 🤲

🎥 رای دادی؟! ⭕️ به چی رای دادی آخه؟!🤔 🌏 #تخریب‌‌چی👇 🆔 @takhribchi110

💥کتاب زندگیِ خودباورانه منتشر شد💥 کتابی برای تقویت اعتماد به نفس (ویژه نوجوانان و جوانان) 🤔 شناخت استعدادها و توانایی ها ☹️ایجاد انگیزه برای کارهای جدی 😱 شناخت ترس ها و موانع پیشرفت 😬راه های کسب شجاعت و اعتماد بنفس 😏 ایجاد روحیه کار جمعی و... 📖 این کتاب فضایی صمیمی، گفتگومحور و کاملاً کاربردی داره و به شما کمک می‌کنه اعتماد به نفستان را در چهارچوب مبانی و ارزش‌های دینی افزایش دهید. 🎯 قابل تدریس در مجموعه های تعلیم و تربیت ❓اطلاعات بیشتر: ‌ http://nashretoraath.ir/ 💻 خرید اینترنتی از: https://kanoonnokhbeh.ir/shop/ #کانون_دانش_پژوهان_نخبه 🆔 @kanoonnokhbeh_ir

💥کتاب زندگیِ هشیارانه منتشر شد💥 کتابی برای تقویت تقوا و خودمراقبتی (ویژه نوجوانان و جوانان) 🤔 چگونگی اصلاح شخصیت 😡 کنترل خشم و هیجانات 😍 مدیریت وابستگی‌های افراطی 😎 کنترل رفتارها 🫣 تقویت حقیقت طلبی و شجاعت و... 📖 این کتاب فضایی صمیمی، گفتگومحور و کاملاً کاربردی داره و به شما کمک می‌کنه بسیاری از ضعف‌های شخصیتی‌تان را اصلاح و خودمراقبتی و تقوا را افزایش دهید. 🎯 قابل تدریس در مدارس، کانون‌های فرهنگی و مجموعه های تعلیم و تربیتی ❓اطلاعات بیشتر: ‌ http://nashretoraath.ir/ 💻 خرید از طریق پیام به آیدی @m6hdii در پیام‌رسان بله یا شماره 09302458805 #کانون_دانش_پژوهان_نخبه 🆔 @kanoonnokhbeh_ir

غزه انگار محل اجرای تمام تراژدی های تاریخ شده کودک شاید اولین بار بود در عمرش اینگونه با دو دست بر سر زد😔 #حماسه_غزه #طوفان_الاقصی 🌷🇮🇷🌷

🔰 راهبرد تربیتی « تولید مسئله برای نوجوانان » 🔰 راهبرد تربیتی « حل مسئله توسط خود نوجوان » 🔰 راهبرد کلان « تربیت در میدان مبارزه » 🔰 هدفمند سازی یادگیری « مهارت ها » برای نوجوان کارشناس : حجة الاسلام مجتبی وافی ✨تجربه ۳۵ سال فعالیت تربیتی با نوجوانان مدیر سابق کارگروه تربیت‌محور بنیاد خاتم‌الاوصیا عضویت در کانال همراه مربی👇 (نشست‌های منظم تربیتی) ➖ @hamrah_morabbi ➖

بعد از راه اندازی مجموعه شهید چمران، به این نتیجه رسیدیم تنها طراحی آموزشی و محیط تربیتی مناسب برای تربیت نسل آینده کافی نیست، بلکه هماهنگ بودن رویکرد خانواده ها هم اولویت زیادی دارد. به همین سبب شروع به حل مسأله نونهالان مجموعه و راهنمایی خانواده هایشان کردیم. مدتی نگذشت که پرسش های زیادی از والدین خارج از مجموعه به دست مان رسید و پاسخ به پرسش ها کم کم باعث تولد راهچه و مشاوره تلفنی در مجموعه شد. در طی این سال ها راهچه به حدود ۳۵۶۰ پرسش تربیتی پاسخ داده و به اندازه تعداد روزهای عمر یک موجود بالغ ۴۰ ساله، یعنی بیش از ۱۴٫۸۰۰ نفر ساعت مشاوره فردی و گروهی داده است. اما امروز بعد از تلاش های بسیار برای پاسخگویی به همه مراجعین و مخاطبین مان به روش جدیدی دست یافتیم که محدودیت ها و چالش های گذشته در مسیر مشاوره را پشت سر گذاشته است. بازوی مشاوره کیمیا که هرچند نوپاست اما حدود ۷۰% مشارکت فعال مخاطب و رضایت نزدیک به ۱۰۰% مراجعین را در کارنامه پر افتخار خود دارد. از شما دعوت می کنم اگر مسأله یا چالشی در کودکان زیر ۱۲ سال خود یا نزدیکان تان مشاهده می کنید، یکبار در مسیر حل مسأله همراهی مان را بپذیرید. https://ble.ir/Kimia_bot بخشی از بازخورد همراهان مان را از طریق کانال زیر مشاهده بفرمایید. https://ble.ir/kimiyagaran ✍ اعلایی 🌷🇮🇷🌷

مشهور است که گویند: "ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا می‌کنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟! گفت: «از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.» دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم."

✨دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ  ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ✨دانی که پس از عمرچه ماند باقی مهر است و محبت است و باقی همه هیچ 🔺ریشه اینکه این شعر را به مولوی نسبت داده اند حکایتی است که در کتاب «ملاصدرا» با ترجمه و اقتباس ذبيح الله منصوری (تاليف هانری کوربن) آمده است. حکایت مولانا و میهمانش شمس تبریزی شمس و تهیه شراب توسط مولوی 🔺 چقدر خوب دنیا را توصیف می کند: 🔺می گویند: روزی مولانا، شمس تبریزی (پیر و مراد مولانا) را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوار هستی؟! 🔺شمس پاسخ داد: بلی. مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. پس خودت برو و شراب خریداری کن. در این شهر همه مرا می شناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟! اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نمی توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. 🔺مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان می کند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد. تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد. هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، بدنبالش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید. 🔺در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: “ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می کنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است.” آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد. 🔺مرد ادامه داد: “این منافق که ادعای زهد می کند و به او اقتدا می کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می برد!” سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. 🔺در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: “ای مردم بی حیا! شرم نمی کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری می زنید، این شیشه که می بینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول می کند ” رقیب مولوی فریاد زد: “این سرکه نیست بلکه شراب است” 🔺شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست. 🔺رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند. آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ 🔺شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می نازی جز یک سراب نیست، تو فکر می کردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می رساندند. این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود. #اطاعت_محض #تربیت_در_صحنه #خودارزیابی_دررقابتها #مهار_قضاوت #انتخابات