فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این #نوجوان که گریه و التماس میکنه
نه نمره میخواد نه پست و مقام!
نه مرخصی! نه وام!
فرمانده ایشان به دلیل اسیر بودن برادرش اجازه رفتن به جبهه رو بهش نمیده!!
آخرشم با اجازه مادرش میره و در عملیات #بدر #شهید میشود. 🌷
شهید عزیز #رضا_مکاری_مقدم از بهبهان
شادی روح #شهدا صلوات
🌷🇮🇷🌷
این سه کودک دیشب خواب بودند که هواپیمای اسرائیلی خانه شان را بمباران کرد و #شهید شدند.
نه سازمان ملل، نه اینترنشنال و نه مکرون اسمی از آنها نیاورده اند!
🌷🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺#ادب_مربی
🔺امروز مهمان این #شهید_گمنام در
#شهریار اردوگاه #شهید_منتظری بودیم.
🔺همافزایی و نشست تخصصی فعالین تربیتی در سطح ملی با دعوت ۳۲ نهاد!! ابتدا باورش هم سخت بود اما الحمدالله با لطف شهید ۲۰ ساله یک آرزوی دیگر مستجاب شد. 💐
🔺با #کریمان کارها دشوار نیست. روح هر دو #شهید شاد 🤲
✨سنگ مزار شهید چه زیبا مزیَّن به سخن بلند #شهید_آوینی شده است. 👌
بیشتر در باب آرزوی #گمنامی بخوانید👇
https://defapress.ir/fa/news/34393/%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D9%86%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
🌷🇮🇷🌷
🏴🏴🏴
🔺زندگینامه #شهید سید ابراهیم رئیسی در یک نگاه
🌷 فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ 🌷
🌷🇮🇷🏴🇮🇷🌷
هدایت شده از طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
🏴🏴🏴
✨شادی روح مطهر شهدا یک آیه تلاوت کنیم: 🤲
🔺قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۖ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ .
قطعاً براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست : آنگاه كه به قوم (کافر) گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستيد بيزاريم. به شما كفر مىورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.» جز [در] سخن ابراهيم [كه] به [نا]پدر[ى] خود [گفت:] «حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، با آنكه در برابر خدا اختيار چيزى را براى تو ندارم.» اى پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو بازگشتيم و فرجام به سوى توست .
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=60&npt=7&aya=4
رئیس #شهید فقید دولت سیزدهم در نشست اعضای بریکس در حمایت از مردم غزه اینچنین گفته بود:
" آمریکا و اسرائیل باید بدانند که نمیتوانند در برابر اراده ملتها بایستند و در نظم عادلانه جدید بینالمللی اشغالگری و نسل کشی جایی نخواهد داشت
امروز، روز برخاستن قدرتهای جهانی به نفع ارزشهای است که ما را متحد ساخته است، امروز روز نقش آفرینی شماست."
🌷🇮🇷🏴🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از خانهی طراحان انقلاب اسلامی
#پوستر | شرافت محراب
◽#شهید_سید_محمدعلی_آل_هاشم سومین امام جمعه شهر تبریز بودند که به شهادت رسیدند.
#شهید_سید_محمدعلی_قاضی_طباطبایی
#شهید_میر_اسدالله_مدنی
▫️طراح گرافیک: صالح کوشکی
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۱۲مگابایت
#شهید | #شهید_خدمت | #امام_جمعه_تبریز
🔹خانهی طراحان انقلاب اسلامی
@KHATTMEDIA
هدایت شده از خانهی طراحان انقلاب اسلامی
#پوستر | خادم الرضا
◽سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند
شاعر: میلاد عرفانپور
▫️ طراح گرافیک: صالح کوشکی
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۸مگابایت
⬇️ دریافت #داستانک
#شهید | #شهیدـخدمت | #شهید_جمهور
🔹خانهی طراحان انقلاب اسلامی
@KHATTMEDIA
❤️🔥 این وصیتنامه را بیست بار بخوانید!
▶️ رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان گذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.»
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی:
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا #شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸#شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
#از_محبوب
امشب توفیق شد در محضر نورانی مادر شهید مفقود الاثر «حمیدرضا اصفهانیان» بودیم. مجلس با صفایی بود. همه بچهها احترام کردند و ساکت و منظم در جلسه حضور داشتند. مادر شهید بزرگوار سنگ تمام گذاشت و اوج معنویت را در اعتکاف به نوجوانان چشاند. نوجوانانی که شاید همیشه برای بازی و خوراکی و... گریه کرده بودند، اینبار برای صحبتهای مادر شهید مثل شمع آب میشدند و صدایشان گوش را نوازش میداد و قلب را صیقل. مادر شهید بزرگوار هم وقتی حال بچهها را دیدند حالشان بهتر شد. از توصیههای مهم ایشان این بود که گوش به فرمان ولی باشیم، راه زندگی را از علما و شهدا بیاموزیم، نهجالبلاغه فراموشمان نشود، قرآنها خاک نخورند.
مجلس به اوج معنویت رسیده بود. مادر شهید مطلبی گفتند که دلها مثل کباب سوخت و آب شد. میگفتند: شما سه روز برای اعتکاف آمدهاید و پدر و مادرهای شما منتظر شما هستند، با شما تماس میگیرند، به حیاط مسجد میآیند تا شما را ببینند؛ ولی ما امشب که شب ولادت و عید بود در خانه نشسته بودیم و در و دیوار را نگاه میکردیم، کسی نبود که منتظرش بمانیم، اصلا به ما گفته بودند منتظرش نباشید. میگفتند قدر این مسجد آمدنها و اعتکافها و فرصتهایی که هست را بدانید، قبلاً اینطور نبود، ما خیلی چیزها دیدیم که شما ندیدید.
خلاصه که جای همگی خالی. ان شاء الله که شرمنده شهدا و خانواده شهدا نشویم.
حرفها گفته شد و کاسههای معنویت لبریز. بعد از صحبتهای مادر شهید، راوی محترم که دعوت شده بود برخاست و میکروفون را به دست گرفت. یک بیت شعر خواند و آن این بود: در خانه اگر کس است - یک حرف بس است. بعد گفت که: مادر شهید آنچه را باید گفتند. گفتم دمش گرم، خوب متوجه شده که دیگر حرفی برای گفتن نیست. بعد شروع کرد و حدود نیم ساعت صحبت کرد! از حق نگذریم صحبتهایش واقعا دلنشین بود. کم کم دیگر شمعها سوخت و تمام شد و چیزی نماند. خب شمعهم تا جایی میسوزد و حدی دارد. این بود موج دوم معنویت. بعد مداح وارد میدان شد! حدود نیم ساعت هم او گفت و نوحه خواند و دعا کرد. این بار باقیماندههای شمع هم ذوب و آب شدند. آنهایی که دیگر چیزی برای سوختن نداشتند کم کم از محدوده جلسه فاصله گرفته بودند. مشغول صحبت و بازی بودند و مداح برای دعا کردن، از آنها خواست که کمی سکوت کنند چون صدا به صدا نمیرسید. اکثر افراد از محدوده جلسه خارج شده بودند. بعد که از بچهها پرسیدم جلسه چطور بود، همه میگفتند خوب بود تا جایی که مداح میکروفون را به دست گرفت. موقع مداحی دیگر ظرفها پر شده بود و جای زیادی برای مداح نمانده بود. خلاصه اینکه سعی کنیم در هرچیزی حد نگه داریم خصوصا با مخاطب خاص.
بعد از مادر شهید تقدیر و تجلیل شد و بچهها دور مادر شهید حلقه زدند و اگر سوالی داشتند پرسیدند و یک عکس یادگاری نیز با ایشان گرفتند و بعد ایشان را بدرقه کردند و کتاب امشب بسته شد.
#اعتکاف
#خاطره
#نکته
#شهید
#معنویت
#شبی_با_شهدا