دلم از این میسوزه که من یه کامنت گذاشتم جایی ک فکر میکنم هم فکر خودمم کم هم نیست. و خیلیاشون اومدن پیویم گفتن افرین مثلا فلان و بهمان ولی هیچکدومشون تو اون کامنتا حمایت نکردن. من بیست و خورده ای واکنش انگشت فاک گرفتم برای اون کامنت. ولی هیچکس نیومد بگه این درست میگه. گذاشتن همه حرفاشونو بزنن.
هدایت شده از سلولِشمارهي ٦٤
جدیدا حسای جدیدی رو تجربه میکنم که قبلا وجود نداشتن.
احساس اضافی بودن، غمگین بودن بی هیچ دلیل خاصی، احساس پوچی و سردرگمیِ بی حد و مرز.