eitaa logo
«نفیر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
116 دنبال‌کننده
595 عکس
664 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
Molana_drSoroush 1. ای شاد که هستیم اندر غم تو.mp3
زمان: حجم: 2.94M
ای شاد که ما هستیم اندر غم تو جانا هم محرم عشق تو هم محرم تو جانا هم ناظر روی تو هم مست سبوی تو هم شسته به نظاره بر طارم تو جانا تو جان سلیمانی آرامگه جانی ای دیو و پری شیدا از خاتم تو جانا ای بیخودی جان‌ها در طلعت خوب تو ای روشنی دل‌ها اندر دم تو جانا در عشق تو خمارم در سر ز تو می دارم از حسن جمالات پرخرم تو جانا تو کعبه عشاقی شمس الحق تبریزی زمزم شکر آمیزد از زمزم تو جانا
همیشه مایه ی رنج و بلا برای منی از این قرار تو دل نیستی! بلای منی! صفا چگونه پذیرد میان ما ای دل که من اسیر تو هستم، تو مبتلای منی جدا مشو دمی از پیش دیده ام ای اشک که یادگار من از یار بی وفای منی غروب کرده مرا آفتاب عمر ای غم چه شد که باز تو چون سایه در قفای منی؟ چه وصف گویمت ای سرو بوستان کمال که سرفرازتر از نارسای منی جلی! چنان به تو بیگانه وار می‌نگرم که کس گمان نکند هرگز آشنای منی
Molana_drSoroush 4. درد مارا در جهان.mp3
زمان: حجم: 3.87M
درد ما را در جهان درمان مبادا بی‌شما مرگ بادا بی‌شما و جان مبادا بی‌شما سینه‌های عاشقان جز از شما روشن مباد گلبن جان‌های ما خندان مبادا بی‌شما بشنو از ایمان که می‌گوید به آواز بلند با دو زلف کافرت کایمان مبادا بی‌شما عقل سلطان نهان و آسمان چون چتر او تاج و تخت و چتر این سلطان مبادا بی‌شما عشق را دیدم میان عاشقان ساقی شده جان ما را دیدن ایشان مبادا بی‌شما جان‌های مرده را ای چون دم عیسی شما ملک مصر و یوسف کنعان مبادا بی‌شما چون به نقد عشق شمس‌الدین تبریزی خوشم رخ چو زر کردم بگفتم کان مبادا بی‌شما
هدایت شده از خلوتکده مستان
سالها گریه به تو جرم تلقی میشد گریه ی هر شب ما برکت روح الله است http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
Molana_drSoroush 5. جمله یاران تو سنگند.mp3
زمان: حجم: 7.67M
جمله ياران تو سنگند و توي مرجان چرا آسمان با جملگان جسمست و با تو جان چرا چون تو آيي جزو جزوم جمله دستک مي زنند چون تو رفتي جمله افتادند در افغان چرا با خيالت جزو جزوم مي شود خندان لبي مي شود با دشمن تو مو به مو دندان چرا بي خط و بي خال تو اين عقل امي مي‌بود چون ببيند آن خطت را مي شود خط خوان چرا تن همي گويد به جان پرهيز کن از عشق او جانْشْ مي گويد حذر از چشمه حيوان چرا روي تو پيغامبر خوبي و حسن ايزدست جان به تو ايمان نيارد با چنين برهان چرا کو يکي برهان که آن از روي تو روشنتر است کف نبرد کفرها زين يوسف کنعان چرا هر کجا تخمي بکاري آن برويد عاقبت برنرويد هيچ از شه دانه احسان چرا هر کجا ويران بود آن جا اميد گنج هست گنج حق را مي نجويي در دل ويران چرا بي ترازو هيچ بازاري نديدم در جهان جمله موزونند عالم نبودش ميزان چرا گيرم اين خربندگان خود بار سرگين مي کشند اين سواران باز مي مانند از ميدان چرا هر ترانه اولي دارد دلا و آخري بس کن آخر اين ترانه نيستش پايان چرا
وقتی که خواب نیست، ز رویا سخن مگو آنجا که آب نیست، ز دریا سخن مگو پاییزها، به دور و تسلسل رسیده اند از باغهای سبز شکوفا، سخن مگو دیری است دیده، غیر حقارت ندیده است بیهوده از شکوه تماشا، سخن مگو یاد از شراب ناب مکن! آتشم مزن! خشکیده بیخ تاک، حریفا!سخن مگو چون نیک بنگری، همه زو بیوفاتریم با من ز بی وفایی دنیا، سخن مگو آنجا که دست موسی و هارون به خون هم آغشته گشته، از ید بیضا، سخن مگو وقتی خدا، صلیب به دوش آمد و گذشت از وعده ی ظهور مسیحا، سخن مگو آری هنوز پاسخ ان پرسش بزرگ با شام آخر است و یهودا. سخن مگو! این، باغ مزدکی است، بهل باغ عیسوی! حرف از بشر بزن، ز چلیپا، سخن مگو ظلمت صریح با تو سخن گفت. پس تو هم از شب به استعاره و ایما، سخن مگو با آنکه بسته است به نابودی ات، کمر از مهر و آشتی و مدارا، سخن مگو خورشید ما به چوبه ی اعدام بسته است از صبح و آفتاب در این جا، سخن مگو
Mohammadreza ShajarianMohammadreza Shajarian - Tasnife Delshodegan.mp3
زمان: حجم: 4.86M
🔰 دِل‌٘شُـدِگـ۔ـٰانْ... 🎙 استاد 📖 فریدون مشیری ما دلشدگان خسرو شیرین پناهیم ما کشتهی آن مه رخ خورشید کلاهیم صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما با ساز و نی، با جام می، با یاد وی جمع مستان غزل خوانیم همه مستان سراندازیم سراندازیم، سرافرازیم جز این هنر ندانیم، که هرچه می توانیم غم از دلها براندازیم ما از دو جهان، غیر تو ای عشق نخواهیم صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان، غمهای جهان با ما شوری دگر اندازیم، در میکدهی جان...
Hushang Ebtehajbe-dar-negah-mikonam.mp3
زمان: حجم: 1.11M
در این سرای بی‌کسی نشسته‌ ام به در نگاه میکنم دریچه آه می‌کشد تو از کدام راه می‌رسی خیال دیدنت چه دلپذیر بود جوانی‌ام در این امید پیر شد نیامدی و دیر شد…