🍃🌼🍃
#زندگینامه_امام_زمان_عج
#قسمت_13
#مادر_امام_زمان_عج
....پس حکیمه خاتون فرمود که هر چهل روز یک مرتبه بخدمت او می رسیدم در زمان امام حسن عسکری(ع) تا آنکه چند روزی قبل از وفات آن حضرت او را ملاقات کردم بصورت مرد کامل نشناختم او را، بفرزند برادر خود گفتم این مرد کیست که مرا می فرمائی نزد او بنشینم، فرمود که این فرزند نرجس است و خلیفهٔ من است بعد از من و عنقریب من از میان شما می روم باید سخن او را قبول کنی و امر او را اطاعت نمائی.پس بعد از چند روز حضرت امام حسن عسکری(ع) به عالم قدس ارتحال نمود و اکنون من حضرت صاحب الأمر(ع) را هر صبح و شام ملاقات می نمایم و از هر چه سوال می کنم مرا خبر می دهد و گاهست که می خواهم سوالی بکنم هنوز سوال نکرده جواب می فرماید.
و در روایتی دیگر وارد شده که حکیمه خاتون گفت: که بعد از سه روز از ولادت حضرت صاحب الأمر(ع) مشتاق لقای او شدم رفتم بخدمت حضرت امام حسن عسکری(ع) پرسیدم که مولای من کجا است؟
فرمود که سپردم او را به آن کسی که از ما و تو به او احق و اولی بود، چون روز هشتم. شود بیا بنزد ما و چون روز هفتم رفتم گهواره ای دیدم بر سر گهواره دویدم مولای خود را دیدم چون ماه شب چهارده بر روی من می خندید و تبسم می فرمود، پس حضرت آواز داد که فرزند مرا بیاور چون بخدمت آن حضرت بردم زبان در دهان مبارکش گردانید و فرمود که سخن بگو ای فرزند، حضرت صاحب الأمر(ع) شهادتین فرمود و صلوات بر حضرت رسالت پناه و سایر ائمه صلوات الله علیهم فرستاد و بسم الله گفت و آیه ای که گذشت تلاوت فرمود. پس حضرت امام حسن عسکری(ع) فرمود که بخوان ای فرزند آنچه حق سبحانه و تعالی بر پیغمبران فرستاده است پس ابتدا نمود از صحف آدم و بزبان سریانی خواند و کتاب ادریس و کتاب نوح و کتاب هود و کتاب صالح و صحف ابراهیم و توریة موسی و زبور داوود و انجیل عیسی و قرآن جدم محمد مصطفی (ص) را خواند پس قصه های پیغمبران را یاد کرد....
ادامه دارد
📚کلیات منتهی الآمال _ زندگانی چهارده معصوم(ع) _باب چهاردهم _ فصل اول _"در ولادت با سعادت حضرت العصر ع و احوال والدهٔ ماجدهٔ آن حضرت")
💠مؤلف: مرحوم حاج شیخ عباس قمی (رحمة اللّه)