💢 بازگشت همه به سوی اوست
💕امیرالمومنین علی علیهالسلام: امام شنيد: مردى مى گويد: (إِنّا لِله وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إِنّا لِله» اقرار بر اين است كه ما مملوك خداييم و اينكه مى گوييم «وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم)
🍃 و سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ "إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ"، فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا "إِنَّا لِله" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ، وَ قَوْلَنَا "وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ.
🍁نزد بعضى از مفسران نهج البلاغه بر اين عقيده اند كه نظر مبارك امام اين است كه جمله اول اشاره به توحيد و جمله دوم اشاره به معاد است
🍁چه خوب است كه انسان، به هنگام پيش آمدن حوادث ناگوار اين جمله را بر زبان جارى كند و حتى اگر فارسى زبان است اضافه نمايد: «ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم» كه به يقين مايه تسلى خاطر و مانع جزع و فزع و ناسپاسى است .
#حکمت_99
🔶 @Nahj_Et
حکمت 18-فِى الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ خَذَلُوا ….mp3
2.49M
⭐️قَالَ علیه السلام لَا قُربَةَ بِالنّوَافِلِ إِذَا أَضَرّت بِالفَرَائِضِ
⭐️(مستحباب در صورتی که به واجبات زیان رساند، موجب تقرب به خدا نمی شود). زیان رساندن به واجبات، همان کاستی بعضی ارکان و شرایط آنهاست، گاهی انسان به دلیل خستگی از کار مستحب و یا به خاطر انجام آن در آینده، مرتکب چنان زیانی می گردد. در آنچه باعث ترک واجب گردد، نزدیکی به رحمت خدا معنا ندارد، زیرا آن باعث نافرمانی و کیفر می شود، و مخالف با قرب و نزدیکی است.
📙شرح#حکمت_39
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص44
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
💠سرزمینی خشک و خشن میزبان کعبه
🔹ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِبِقَاعِ الاَْرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِق الدُّنْيَا مَدَراًوَ أَضْيَقِ بُطُونِ الاَْوْدِيَةِ قُطْراًبَيْنَ جِبَال خَشِنَة وَ رِمَال دَمِثَة وَ عُيُون وَشِلَة وَ قُرًى مُنْقَطِعَة لاَ يَزْکُوبِهَا خُفٌّ وَ لاَ حَافِرٌوَ لاَ ظِلْفٌ
🌎سپس خداوند آن را در سنگلاخ ترين مکانها و بى گياه ترين ريگزارهاى زمين و تنگ ترين درّه ها در ميان کوههاى خشن و شنهاى نرم و روان و چشمه هاى کم آب و آبادي هاى پراکنده قرار داد که نه شتر به آسانى در آن پرورش مى يابد و نه اسب و گاو و گوسفند(نه بناى قابل ملاحظه اى دارد و نه سرزمين زراعى و دامدارى)
📙 #خطبه_192
🎤 استاد محمدعلی انصاری
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ درسهایی از نهج البلاغه
🎤 حجةالاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی
جلسه دهم (قسمت اول)
🔶 @Nahj_Et
💠🔹قَالَ علیه السلام لِسَانُ العَاقِلِ وَرَاءَ قَلبِهِ وَ قَلبُ الأَحمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ
قال الرضی و هذا من المعانی العجیبة الشریفة والمراد به أن العاقل لایطلق لسانه إلا بعدمشاورة الرویة ومؤامرة الفکرة والأحمق تسبق حذفات لسانه وفلتات کلامه مراجعة فکره ومماخضة رأیه فکأن لسان العاقل تابع لقلبه وکأن قلب الأحمق تابع للسانه
💠🔹زبان خردمند در پس دل اوست، و دل نادان پس زبان او. [و این از معنیهای شگفت و شریف است و مقصود امام (علیه السلام) این است که: خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأی زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته ای که بدان دهان گشاید، بر اندیشیدن و رأی درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد. پس چنان است که گویی زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او.]!
📙شرح#حکمت_40
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص45
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قدروی عنه علیه السلام هذاالمعنی بلفظ آخر و هو قوله
قَلبُ الأَحمَقِ فِی فِیهِ وَ لِسَانُ العَاقِلِ فِی قَلبِهِ
🍃🌹این مطلب با بیان دیگری از آن حضرت نقل شده است: (قلب الاحمق فی فیه و لسان العاقل فی قلبه.) قلب احمق در دهانش می باشد و زبان عاقل در قلبش. ابن ابی الحدید هشت صفحه از داستانهای احمقان را در این مورد نقل می کند که به چند نمونه آن که گویای حقایق مختلفی است اشاره می شود. عاص بن هشام مخزومی از احمقهای قریش بود ابولهب با او قمار بازی کرد روی ثروتش و از او برد. سپس روی خانه اش قمار زد و برد. باز روی زن، فرزند و خودش قمار زد و همه را برد در نتیجه غلام ابولهب گردید. در جنگ بدر ابولهب او را بجای خود فرستاد و در جنگ بدست عمر بن خطاب کشته شد. این است جاهلیت قبل از اسلام که نمونه های گوناگونش را در قرن اتم مشاهده می کنیم. روزی سلیمان بن یزید بن عبدالملک گفت: خدا لعنت کند ولید را او جنایتکار بود موقعی می خواست با من عملی انجام دهد کسی گفت مرگ بر تو ساکت باش بخدا سوگند اگر قصد کرده انجام داده او جسور بود. نبض سرنوشت اسلام به دست اینگونه افراد افتاد که مسیرش عوض شد.
ادامه دارد......
📙شرح#حکمت_41
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص46
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🍃🌹قدروی عنه علیه السلام هذاالمعنی بلفظ آخر و هو قوله قَلبُ الأَحمَقِ فِی فِیهِ وَ لِسَانُ العَاقِلِ
🔅ادامه شرح حکمت ۴۱
🔆مامون از ثمامه پرسید بلای سخت کدام است؟ ثمامه گفت: سختی دانشمندی که قضاوتش در دست جاهل بیافتد! مامون گفت: این مطلب را از کجا می گوئی ثمامه گفت: هارون الرشید مرا پیش مسرور کبیر زندان کرده بود او نفس کشیدن را هم برای ما مشکل کرده بود یک شب شنیدم قران می خواند او آیه (ویل یومئذ للمکذبین) را به صیغه مفعول خواند گفتم: امیر! باید مکذبین (بکسر ذال بخوانید) چون به فتح ذال منظور پیغمبران می شود که آنان را مذمت می کنی. امیر در جواب من گفت: من شنیده ام که (قدری) هستی. زنده نمانم اگر تو را امشب زنده بگذارم. آنقدر مرا شکنجه داد که مرگ را دیدم. معاویه حاکمی از طایفه کلب انتخاب کرد. او یک روز در سخنرانیهای خود به کلمه مجوس رسید، گفت خدا لعنت کند مجوسیان را با مادران خود همبستر می شوند بخدا سوگند اگر ده هزار درهم به من بدهند این کار را با مادرم نمی کنم. خبر بگوش معاویه رسید. معاویه گفت: خدا زشتش کند آیا اگر بیشتر به او می دادند با مادر خود همبستر می شد. او را عزل کرد..
📙شرح#حکمت_41
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص46
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺قَالَ علیه السلام لِبَعضِ أَصحَابِهِ فِی عِلّةٍ اعتَلّهَا جَعَلَ اللّهُ مَا کَانَ مِن شَکوَاکَ حَطّاً لِسَیّئَاتِکَ فَإِنّ المَرَضَ لَا أَجرَ فِیهِ وَ لَکِنّهُ یَحُطّ السّیّئَاتِ وَ یَحُتّهَا حَتّ الأَورَاقِ وَ إِنّمَا الأَجرُ فِی القَولِ بِاللّسَانِ وَ العَمَلِ باِلأیَدیِ وَ الأَقدَامِ وَ إِنّ اللّهَ سُبحَانَهُ یُدخِلُ بِصِدقِ النّیّةِ وَ السّرِیرَةِ الصّالِحَةِ مَن یَشَاءُ مِن عِبَادِهِ الجَنّةَ
🍃🌺و به یکی از یاران خود فرمود هنگامی که او از بیماری شکوه نمود.] خدا آنچه را از آن شکایت داری موجب کاستن گناهانت گرداند، چه در بیماری مزدی نیست، لیکن گناهان را می کاهد و می پیراید چون پیراستن برگ درختان، و مزد در گفتارست به زبان، و کردار با گامها و دستان ، و خدای سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک- بنده- هر بنده را که خواهد به بهشت در آورد. [و می گویم، امام علیه السّلام راست گفت که در بیماری مزد نیست، چه بیماری از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد- چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتی است که از جانب خدا بر بنده آید، چون دردها و بیماریها و مانند آن ، و مزد و پاداش در مقابل کاری است که بنده کند، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رأی رسای او اقتضا کند آن را بیان فرمود.]
📙شرح#حکمت_42
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص47
🔶 @Nahj_Et
💢قَالَ علیه السلام فِی ذِکرِ خَبّابِ بنِ الأَرَتّ یَرحَمُ اللّهُ خَبّابَ بنَ الأَرَتّ فَلَقَد أَسلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالکَفَافِ وَ رضَیِ َ عَنِ اللّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً
💢امام (علیه السلام) درباره ی خباب بن ارت فرموده: (خداوند خباب بن ارت را بیامرزد، که با علاقه مسلمان شد و با علاقه از وطن مهاجرت کرد، و جهادگر بود. خوشا به حال کسی که به یاد روز قیامت باشد و برای حساب کار کند و به اندازه ی معین از روزی بسنده کرده، و از خداوند خوشنود باشد). خباب با خای نقطه دار و بای مشدد، نام یکی از مهاجران و یاران امام (علیه السلام) است، او پس از بازگشت از جنگ صفین، در کوفه از دنیا رفت، و نخستین کسی است که امام (علیه السلام) با دست خود او را دفن کرد، و با سه صفت از اوصاف صالحان او را ستوده است: 1- اسلام آوردن از روی میل و رغبت که اسلام سودمندی است. 2- مهاجرت علاقه مندانه ی وی با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، که هجرت کامل از روی میل و رغبت در راه خدا و پیامبر خداست. 3- زندگی خود را با پیامبر خدا در جهاد با کفار و در زمان امام (علیه السلام) در جهاد با سرکشان، خوارج و بیعت شکنان، گذراند. عبارت امام (علیه السلام): طوبی، در زمینه ی تعریف خباب و مشعر بر این است که وی آنچنان بوده است. طوبی وزن فعلی از صفت طیب است. در تفسیر آمده است که آن، درختی در بهشت است. و با این عبارت امام (علیه السلام) وادار به یاد کردن روز قیامت و حساب آن روز فرموده است که خود باعث عمل برای آنهاست. و همچنین انگیزه برای فضیلت قناعت و خوشنودی از خدا و رضایت به قضا و قدر اوست. قناعت فضیلتی از شاخه های عفت، و رضا فضیلتی از شاخه های عدالت است
📙شرح#حکمت_43
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص48
🔶 @Nahj_Et
🍃🌼قَالَ علیه السلام طُوبَی لِمَن ذَکَرَ المَعَادَ وَ عَمِلَ لِلحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالکَفَافِ وَ رضَیِ َ عَنِ اللّهِ
🍃🌼هنگامی که واژه معاد گفته می شود دنیایی در برابر انسان مجسم می گردد که در آن موازین سنجش اعمال برپاست و نامه های اعمال به دست افراد است؛ گروهی (نیکوکاران) به دست راست و گروهی (بدکاران) به دست چپ؛همان نامه عملی که ««لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلاّ أَحْصاها»؛ هیچ عمل کوچک و بزرگی از صاحب آن سر نزده مگر این که در آن احصا شده است» ( .کهف،آیه 49.)همه از سرنوشت خود نگرانند و اضطراب بر همه حاکم است.تمام اعضای بدن انسان در آن دادگاه بزرگ گواه بر اعمال او هستند و نیازی به گواهی فرشتگان ثبت اعمال نیست،هرچند آنها نیز گواهی می دهند.
📙شرح#حکمت_44
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص49
🔶 @Nahj_Et
#شرح_حکمت ۲۲۵
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلاَمَةِ الاَْجْسَادِ!
💠شگفتم كه چگونه حسودان از سلامتى خويش غافل اند
✍روشن ترين تفسير براى گفتار حكيمانه بالا آن است كه حسد روح و قلب انسان را مى فشارد و بر اثر اين فشار، انسان بيمار مى شود و گاهى از شدت حسد دق مى كند و مى ميرد، زيرا مى بيند شخص محسود داراى نعمت هاى مختلفى است. هرچه نعمت او بيشتر مى شود، غم و اندوه حسود فزون تر مى گردد. گاه به حالت افسردگى كشيده مى شود و گاه به بيمارى جسمانى مبتلا مى گردد، زيرا رابطه روح و جسم به اندازه اى است كه ناراحتى هاى روحى فورا در جسم اثر مى گذارد و سلامت انسان را مختل مى كند. بنابراين حسودان آرزو مى كنند نعمت شخصى كه مورد حسد است زائل گردد; خواه اين نعمت مقام باشد يا مال و ثروت. در حالى كه با حسد خويش نعمتى را كه از آن نعمت ها بزرگ تر است از دست مى دهند و آن نعمت سلامتى است كه هيچ نعمتى با آن برابرى نمى كند. اگر تمام دنيا را به كسى بدهند; ولى مبتلا به بيمارى سرطان يا فلج و از كارافتادگى دست و پا و سر و صورت باشد كمترين ارزشى براى او ندارد و اگر همه چيز را از او بگيرند و سلامتى را به او باز گردانند به يقين خوشحال خواهد شد.
✔️آرى. بعد از ايمان و عقل كه از نعمت هاى معنوى است برترين نعمت مادى سلامت جسم است كه حسود آن را به آسانى از دست مى دهد.
#حکمت_225
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام لَو ضَرَبتُ خَیشُومَ المُؤمِنِ بسِیَفیِ هَذَا عَلَی أَن یبُغضِنَیِ مَا أبَغضَنَیِ وَ لَو صَبَبتُ الدّنیَا بِجَمّاتِهَا عَلَی المُنَافِقِ عَلَی أَن یحُبِنّیِ مَا أحَبَنّیِ وَ ذَلِکَ أَنّهُ قضُیِ َ فَانقَضَی عَلَی لِسَانِ النّبِیّ الأمُیّ ّ صلی الله علیه و آله أَنّهُ قَالَ یَا عَلِیّ لَا یُبغِضُکَ مُؤمِنٌ وَ لَا یُحِبّکَ مُنَافِقٌ
🔆دشمنی کند، با من دشمن نخواهد شد، و اگر تمام دنیا را بر سر منافق بریزم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، این بدان دلیل است که در قضای الهی گذشته و بر زبان پیامبر امی (صلی الله علیه و آله) جاری شده است که فرمود: یا علی، مومن کینه ی تو را بر دل نمی گیرد و منافق دوست تو نمی شود). جمات جمع جمه، عبارت است از جایی از زمین که در آن جا آب گرد آید. و از آن رو که ایمان راستین باعث اتحاد و محبت خالص میان مومنان در راه خداست، ناگزیر دشمنی و کینه ی امام (علیه السلام) با آن در یک دل جمع نشود. و از طرفی چون نفاق مخالف ایمان است، با آنچه لازمه ی ایمان است یعنی محبت در راه خدا نیز مخالف است و با آن جمع شدنی نیست، هر چند به بهای دادن مال فراوانی به شخص منافق باشد...
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_45
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص50
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مقام معظم رهبری؛
سه درس زندگانی امیرالمؤمنین(ع) !
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🔆قَالَ علیه السلام لَو ضَرَبتُ خَیشُومَ المُؤمِنِ بسِیَفیِ هَذَا عَلَی أَن یبُغضِنَیِ مَا أبَغضَنَیِ
🔹ادامه شرح حکمت ۴۵
💠قَالَ علیه السلام لَو ضَرَبتُ خَیشُومَ المُؤمِنِ بسِیَفیِ هَذَا عَلَی أَن یبُغضِنَیِ مَا أبَغضَنَیِ وَ لَو صَبَبتُ الدّنیَا بِجَمّاتِهَا عَلَی المُنَافِقِ عَلَی أَن یحُبِنّیِ مَا أحَبَنّیِ وَ ذَلِکَ أَنّهُ قضُیِ َ فَانقَضَی عَلَی لِسَانِ النّبِیّ الأمُیّ ّ صلی الله علیه و آله أَنّهُ قَالَ یَا عَلِیّ لَا یُبغِضُکَ مُؤمِنٌ وَ لَا یُحِبّکَ مُنَافِقٌ
💠کلمه ی جمات را از باب تشبیه معقول به محسوس، برای محل اجتماع اموال دنیا، استعاره آورده است، آری گاهی به وسیله ی مال دنیا محبت عرضی حاصل می شود که با از بین رفتن علت یعنی صرف مال و نظیر آن، محبت نیز از بین می رود، و سخن در این نوع از محبت نیست، این است راز سخن امام (علیه السلام): دشمن نمی دارد … و امام (علیه السلام) این مطلب را بر قضای الهی که بر زبان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) مقدر شده، نسبت داده است.
📙شرح#حکمت_45
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص50
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠فیلم کوتاه: از پدر به پسر (با موضوع الگوپذیری فرزندان)
🔻فیلم کوتاه بر اساس فرمایش امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
🔹إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالارضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ
🔸دل کودکان و نوجوان مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن افشانده شود، مى پذيرد
📗نهج البلاغه، #نامه_31
🔶 @Nahj_Et
28.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ درسهایی از نهج البلاغه
🎤 حجةالاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی
جلسه دهم (قسمت دوم)
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام سَیّئَةٌ تَسُوءُکَ خَیرٌ عِندَ اللّهِ مِن حَسَنَةٍ تُعجِبُکَ
🍃🌹بدی و گناهی که تو را غمگین سازد، نزد خدا بهتر از عمل نیکی است که تو را به خودبینی وادارد). مقصود امام (علیه السلام) از بدی و گناهی که تو را غمگین سازد، عملی مانند گناهی است که از انسان سر می زند، در نتیجه او پشیمان شده و نسبت به انجام آن کار غمگین می شود، و مقصود از عمل نیک که انسان را به خودبینی وادارد، امثال نماز، و یا صدقه ای است که بدان وسیله خودبینی و غرور حاصل می شود. اما این که چنان گناه و بدی در نزد خدا بهتر از این نیکی است، از آن رو است که پشیمانی که به دنبال بدی می آید گناه را از بین می برد، در صورتی که آن خوبی که در پی آن خودخواهی است با نابودسازی و محو کردن نیکی دارای اثر بد و پستی است که صفحه ی دل را سیاه می سازد، بنابراین آن بدی سهلتر و در نزد خدا بهتر است.
📙شرح#حکمت_46
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص51
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام قَدرُ الرّجُلِ عَلَی قَدرِ هِمّتِهِ وَ صِدقُهُ عَلَی قَدرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفّتُهُ عَلَی قَدرِ غَیرَتِهِ
🔆مقام و ارزش هر کسی به قدر همت او، و راستی و درستی اش به اندازه ی جوانمردی او و دلاوری اش به مقدار عار و ننگ او از کار زشت، و پاکدامنی اش به اندازه ی غیرت اوست). امام (علیه السلام) به چهار چیز اشاره فرموده و آنها را پایه و اساس چهار چیز قرار داده است: 1- همت، که آن را اساس ارزش انسان قرار داده است. قدر انسان یعنی همان میزان اعتبار وی در نزد مردم، چه والامقامی و ارجمندی و یا پستی و بی ارزشی نتیجه ی بلندهمتی و یا دون همتی خود او است. بلندهمتی آن است که انسان بر یک حد معین از امور که باعث فزونی فضیلت و شرف او می گردد، بسنده نکند تا به بالاتر از آن که ارزشمندتر و والاتر است برسد، و نتیجه ی چنین کاری، بزرگی، عظمت و ستایش اوست. و دون همتی آن است که انسان بر کارهای ناچیز و پست بسنده کند و از امور باارزش صرف نظر نماید، و به همین نسبت او ناچیز و کم ارزش محسوب می شود. 2- جوانمردی را اساس راستی قرار داده است. جوانمردی فضیلتی است که با وجود آن، انسان کارهای نیک انجام می دهد و از آنچه پیامد آن کاستی است- هر چند مباح باشد- دوری می کند، از این رو در گفتارش رعایت راستی و صداقت را می کند، قوت و ضعف این فضیلت (راستی) بستگی به قوت و ضعف لازمه ی آن (جوانمردی) دارد.
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_47
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص52
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🔆قَالَ علیه السلام قَدرُ الرّجُلِ عَلَی قَدرِ هِمّتِهِ وَ صِدقُهُ عَلَی قَدرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَ
🌹ادامه شرح حکمت ۴۷
🍃قَالَ علیه السلام قَدرُ الرّجُلِ عَلَی قَدرِ هِمّتِهِ وَ صِدقُهُ عَلَی قَدرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفّتُهُ عَلَی قَدرِ غَیرَتِهِ
🍃. 3- عار داشتن از کار زشت را پایه و اساس دلیری و شجاعت قرار داده است. ننگ و عار، عبارت از حرارت قوه ی دماغ و طغیان خشم است در مورد آنچه ناپسند است و برخلاف میل او بر او عرضه می شود و او از انجامش سر باز می زند و بودن آن اساس شجاعت و انگیزه ی اقدام بر کارها، امری است روشن، و اندازه ی قوت و ضعف اقدام بر انجام کار، بستگی به آن دارد. 4- غیرت را اساس پاکدامنی قرار داده است، غیرت، عبارت از انزجار طبیعی انسان است نسبت به تصور شرکت دیگران در کاری که مورد علاقه ی اوست و یا عقیده به ضرورت نگهبانی از آن دارد. و بر حسب شدت و ضعف این عقیده و تخیل و همچنین تصور وقوع چنین کاری درباره ی او، و یا اطرافیان او- به طور مثال- پیشگیری او از شرکت دیگران، و خودداری اش از پیروی از شهوت، در شرکت مردم نسبت به موارد مورد علاقه ی او مانند همسر و نظایر آن، خواهد بود، معنای عفت و پاکدامنی هم، همین است.
📙شرح#حکمت_47
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص52
🔶 @Nahj_Et