عالم بی عمل.mp3
1.24M
#کلیپ_صوتی
#عالم_بی_عمل
◽️وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِي لاَ يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ
💠عالمى که به غير علمش عمل مى کند همچون جاهل سرگردانى است که هرگز از جهل خويش به خود نمى آيد!
📘#خطبه_110
🎤آیت الله جوادی #آملی
🔶 @Nahj_Et
19.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
🖌درباره ی ادب هنگام برخورد با بدترین گروه
شماره8
🔶 @Nahj_Et
🔷 (مفهوم واقعی زهد) 🔷⬇️
( #قسمت اول )
هدفهای زهد اسلامی
1. ایثار
اسلام برای چندین هدف قبول میکند که انسان در دنیا زاهد باشد، یعنی از لذتهای حلال چشم بپوشد. انسان در شرایطی قرار میگیرد که در آن، انسانهای دیگر مثل او یا بیشتر از او احتیاج دارند. در اینجا انسان چه میکند؟ ایثار میکند، جود و بخشش میکند، لذتی را که برای خودش حلال و جایز است به دیگری میدهد، نمیخورد تا به دیگران بخوراند. نه اینکه نمیخورد و دور می ریزد تا در آخرت به او بدهند بخورد! اگر چنین کند آنجا به او میگویند کار احمقانهای کردهای که دور ریختی به خیال اینکه اینجا بدهیم به تو بخوری. نمیپوشد برای اینکه بپوشاند. آسایش نمیکند برای اینکه بتواند دیگران را در آسایش وارد کند. لذت نمیبرد برای اینکه به دیگران لذت برساند. این ایثار است، یکی از عالیترین و باشکوهترین شئون و خصائص انسانی است، یکی از انسانی ترین کارهای بشر است، زهد است ولی زهد انسانی، زهد صحیح، زهد عالی. این آن
زهدی است که علی بن ابیطالب دارد.
نمیخورد ولی دور نمی ریزد. زحمت میکشد، به دست میآورد، ولی نمیخورد برای اینکه بخوراند، نمی پوشد برای اینکه دیگران را بپوشاند. وَ یطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ لانُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً [1].
آیا اسلام این جور زهد و اعراض از لذت دنیا را می پذیرد؟ این گونه اعراض را که هدف انسانی و معقول دارد می پذیرد؟ البته میپذیرد. اصلًا کدام عقل و دل است که اینگونه زهد را بفهمد و نپذیرد؟ اگر دینی چنین زهدی را توصیه نکند، آن دین نیست. اگر یک مکتب اخلاقی چنین زهدی را توصیه نکند، آن مکتب از مفاهیم عالی انسانی باخبر نیست، از انسانیت چیزی نمیفهمد.
این یکی از هدفها و فلسفههای زهد است، زهدی که عقل و وجدان آن را می پذیرد. اسلام به اینگونه زهد توصیه کرده است. قرآن درباره عدهای از اصحاب پیغمبر، انصار و مؤمنینی که در مدینه بودند میفرماید: وَ یؤْثِرونَ عَلی انْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ [^2] ولو اینکه خودشان در سختی و مشقت بسر میبرند ولی برادران مسلمان خودشان را بر خودشان مقدّم میدارند، آنها را بر خودشان ترجیح میدهند.
📚 استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص78،77
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى كرده مىفرمايد: «دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اينكه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مىكند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش»؛ (لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ) . شك نيست كه انسان در زندگى خود نيازمند به دوستانى است كه در مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند، زيرا روح اجتماعى انسان از يك سو و نيازهاى گستردهاى كه دارد و به تنهايى قادر به رسيدن به آنها نيست از سوى ديگر ايجاب مىكند كه يارانى براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران مختلفاند؛ گروهى مانند تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهرهاى نداشته باشند او را براى هميشه رها مىكنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند؛ ولى خدمات پيشين را فراموش نمىكنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مىدهند؛ اما هنگامى كه تصور مىكنند پاداش خدمتهاى پيشين او را دادهاند رهايش مىسازند.
شرح#حکمت_134
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى كرده مىفرمايد: «دوست انس
💠ادامه حکمت۱۳۴
🔹گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس محبت است و صفا و صداقت نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مىكنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمىسازند و همچنان به اصول اخوت و دوستى وفادارند. امام عليه السلام در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مىكند كه دوستان حقيقى و واقعى اند؛ آنها در سه زمان دوست خود را فراموش نمىكنند؛ به هنگام «نكبت» آنها در چنين زمانى در كنار دوست خود مىايستند، به او كمك مىكنند، تسلى خاطر مىدهند، غمگسار و وفادارند
شرح#حکمت_134
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام در اين كلام عبرتآموز به دگرگونى حال مردم در برابر كسانى كه دنيا به آنها روى مىكند يا پشت م
💠ادامه حکمت۹
🔹نيز اشاره به داستان «جعفر برمكى» مىكند كه در آن زمان كه مورد قبول «هارون الرشيد» بود و اسم و شهرتش در همه جا پيچيد، هارون او را در كياست، سخاوت، فصاحت و مانند آن از برترينهاى روزگار مىشمرد؛ در فصاحت برتر از «قُسّ بن ساعده»، در سياست بالاتر از «عمر بن خطاب» و در زيبايى زيباتر از «مصعب بن زبير» و در عفت پاكدامنتر از يوسف و... (در حالى كه واقعاً چنين نبود.) ولى هنگامى كه نظر هارون دربارۀ او تغيير كرد صفاتى را هم كه داشت مورد انكار قرار داد. چرا چنين است؟ دليل آن چند چيز است: نخست اينكه متملقان و مداحان براى نزديك شدن به اين افراد دروغهاى زيادى به هم مىبافند و به آنها نسبت مىدهند و زبان به زبان نقل مىشود، كمكم اشخاص باور مىكنند كه واقعيتى در كار است و به عكس، كسانى كه نسبت به افرادى حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمىتوانند چيزى دربارۀ آنها بگويند وقتى قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروايى را به آنان مىدهند و تمام فضايلشان را نيز زير سؤال مىبرند
شرح#حکمت_9
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠امام عليه السلام در اين سخن پربار مىفرمايد: «كسى كه در نسبت دادن امورى كه مردم ناخوش دارند به آنها
ادامه حکمت ۳۵
💠🔹و نسبتهاى ناروا به او ندهند و حتى عيوب پنهانى او را آشكار نسازند بايد از تعبيراتى كه سبب ناراحتى مردم مىشود بپرهيزد و در يك كلمه، بايد احترام مردم را حفظ كرد تا آنها احترام انسان را حفظ كنند و لذا در ذيل اين جمله در خطبۀ «وسيله» آمده است: «وَ مَنْ تَتَبَّعَ مَسَاوِئَ الْعِبَادِ فَقَدْ نَحَلَهُمْ عِرْضَهُ. وَ مَنْ سَعى بِالنَّميمَةِ حَذِرَهُ الْبَعيدُ وَمَقَتَهُ الْقَريبُ؛ كسى كه در جستجوى عيوب مردم باشد آبروى خود را به آنها بخشيده و كسى كه سخنچينى كند افراد دور از او اجتناب مىكنند و نزديكانش او را دشمن مىدارند». مرحوم علامۀ مجلسى در جلد 72 بحار الانوار در باب «تَتَبَّعُ عُيُوبِ النّٰاسِ وَ إفْشٰاءِهٰا» روايت جالبى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مىكند كه فرمود: «كَانَ بِالْمَدِينَةِ أَقْوَامٌ لَهُمْ عُيُوبٌ فَسَكَتُوا عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ فَأَسْكَتَ اللَّهُ عَنْ عُيُوبِهِمُ النَّاسَ فَمَاتُوا وَ لَا عُيُوبَ لَهُمْ عِنْدَ النَّاسِ وَ كَانَ بِالْمَدِينَةِ أَقْوَامٌ لَا عُيُوبَ لَهُمْ فَتَكَلَّمُوا فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَظْهَرَ اللَّهُ لَهُمْ عُيُوباً لَمْ يَزَالُوا يُعْرَفُونَ بِهَا إِلَى أَنْ مَاتُوا؛ در مدينه اقوامى داراى عيوبى بودند آنها از ذكر عيوب مردم سكوت كردند، خداوند هم مردم را از ذكر عيوب آنها ساكت كرد
#حکمت_35
🔶 @Nahj_Et