💠داستانی از نهج البلاغه👇
🔹کشته شدن پایه گذار فرقه خوارج
💠🔹حرقوص بن زهیر مشهور به «ذو الثّدیه» صاحب دو پستان، پایه گذار مقدس نماهای خوارج نهروان و رئیس آن ها بود، و او را «مخدج» نیز می خواندند.
در مورد سابقه او نقل می کنند: در جنگ «حنین» ( که در سال هشتم هجرت بین سپاه اسلام و لشکر کفر در طائف واقع شد) مسلمانان پیروز شدند و غنائم بی شماری بدست مسلمین افتاد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم)مشغول تقسیم غنائم بین مسلمانان بود، ناگاه همین حرقوص (که از قبیله بنی تمیم بود و او را ذو الخویصره نیز می گفتند) نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و با کمال گستاخی گفت: «ای رسول خدا، عدالت را رعایت کن».
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم)به او فرمود: «وای بر تو اگر من، عدالت را رعایت نکنم، چه کسی آن را رعایت خواهد کرد؟!».
عمر بن خطاب از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم)خواست که اجازه بدهد تا او را بکشد.
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: او را به حال خود بگذار، او اصحابی دارد، که اگر نماز و روزه آن ها را بنگرید، نماز و روزه خودتان را کوچک می شمرید. آن ها همواره قرآن می خوانند، ولی قرآن از مرز گلوگاهشان بیرون نمی رود، از اسلام آن چنان خارج می گردند که تیر از کمان خارج می پوشد و پوچ و تو خالی هستند مرد سیاه چهره ای که بالای یکی از بازوانش، گوشت اضافی مانند پستان زن قرار دارد که اگر آن را حرکت دهی به جلو و عقب حرکت می کند، به سوی اصحابش می آید و آن ها را از امت اسلامی جدا می سازد.[1]
امام امیر مؤمنان علی (علیه السلام) این شخص را که ایدئولوگ خوارج بود[2] در جنگ نهروان کشت، و در فرازی از «خطبه قاصعه» می فرماید:
«و امّا شیطان الرّدهه فقد کفیته بصعقه سمعت لها وجبه قلبه، ورجّه صدره؛ اما شیطان ردهه ( ذو الثّدیه) را با صاعقه ای که قلبش را به طپش در آورد و سینه اش را بلرزاند، سر به نیست کردم»[3]
امام علی (علیه السلام) در این عبارت از او به عنوان «شیطان ردهه» یاد کرد، زیرا او هم چون شیطان، مردم را از راه حق گمراه می کرد، و کلمه «ردهه»به معنی گودالی است که در آن آب جمع می شود، نظر به این که این شخص در جنگ نهروان به گودالی افتاده بود و کشته شده بود، از این رو علی (علیه السلام) او را به آن گودال نسبت داد.
و منظور از «صعقه»، صاعقه و صدای غراّ و نعره پلنگ افکن علی (علیه السلام) بود که آن چنان بر «ذو الثّدیه» رعب و وحشت افکند که شتابزده فرار کرد و بی آن که اسلحه ای به او بخورد، به حفره افتاد و مرد.[4]
در جریان کشته شدنش نقل شده: سپاه علی (علیه السلام) به جنگ خوارج نهروان رفت و با آن ها جنگید و همه آن ها ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند، بعد از جنگ، علی (علیه السلام) فرمود:
در میان کشته شدگان خوارج عبور کنید ببینید که «مخدج ذو الثّدیه» کشته شده است یا نه؟
عده ای رفتند هر چه در میان کشته ها به جستجو پرداختند او را نیافتند، و جریان را به علی (علیه السلام) گزارش دادند. آن حضرت خود به میان کشته شدگان آمد و در یک جا که پیکرهای آن ها انباشته شده بود، آن ها را کنار زد و در میان آن ها جسد ناپاک «ذو الثّدیه» را یافت و فرمود: «الله اکبر، من هرگز نسبت دروغ به محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم)نداده ام» (چرا که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) خبر داده بود که علی (علیه السلام) ذوالثدیه را می کشد) سپس علی (علیه السلام) به کنار آمد و سجده شکر به جا آورد،
آن گاه سوار بر مرکب شد و از میان کشته های دشمن گذشت و فرمود: لقد صرعکم من غرّکم: «آن کس که شما را مغرور ساخت، این چنین شما را به خاک هلاکت افکند» از آن حضرت سوال شد: چه کسی آن ها را مغرور کرد؟
فرمود: «شیطان و هوس های زشت».[5]
[1] . اعلام الوری، ص 127 ـ 128.
[2] . مانند میشل عفلق که امروز ایده ئولوگ حزب بعث عراق است.
[3] . نگاه کنید به خطبه 192 نهج البلاغه.
[4] . اقتباس از شرح نهج البلاغه خوئی، ج 12، ص 25.
[5] . تتمه المنتهی، ص 21.
منبع :محمد محمدی اشتهاردی ؛داستان های نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
💢 اهمیت وجود حاکم و حکومت
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِه.
🔹سلطان (عادل) پاسدار الهى در زمين اوست.
📚 حکمت 332 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
🌾سکوتِ بسیار، هیبت میآورد
📚نهجالبلاغه حکمت ۲۲۴
🔶 @Nahj_Et
💢 نیازمند، فرستادۀ خداست
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 إنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ.
🔹 مستمند، فرستاده خداست، كسى كه از او دريغ دارد از خدا دريغ داشته و كسى كه به او عطا كند به خداوند عطا كرده است.
📚 حکمت 304 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
🔴 وسعت عجیب علم امام علی علیه السلام
🌕 عمار بن یاسر گوید:
➖ در یکی از جنگ ها با امیرالمومنین بودم که به سرزمین مورچگان رسیدیم. آن زمین پر از مورچه بود. گفتم: یا امیرالمومنین، فکر می کنی از خلق خداوند کسی هست که تعداد این مورچه ها را بداند؟ حضرت فرمود: آری ای عمار، من مردی را می شناسم که تعداد آنها را می داند، و می داند چند عدد از آنها نر و چند عدد از آنها ماده است گفتم کیست؟
➖ فرمود: ای عمار آیا در سوره #یس نخوانده ای
«و کل شی ء احصیناه فی امام مبین»
ما همه چیز را در امام مبین جمع کرده ایم. عرض کردم آری ای مولای من خوانده ام. فرمود منم آن امام مبین
📜 بحارالانوار، ج40 ص176
📜 ینابیع المودة ص77
🌕 کمیل گفت از امیرالمومنین پرسیدم حقیقت چیست ؟
امام فرمودند: تو را با حقیقت چه کار. کمیل گفت: آیا من صاحب سرّ شما نیستم؟ امام فرمودند: آری هستی، ولی ترشحی از کفِ سرریز از دیگ سینه ام به تو می رسد.
📜منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغة (خوئى) 19/247
🔶 @Nahj_Et
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیای فانی خطبه ای بسیار زیبا از نهج البلاغه
خطبه173
🔶 @Nahj_Et
#خطبه_متقین
📌قسمت ششم
🔰امام عليه السلام به سراغ وصف برجسته ديگرى مى رود که آن مقام يقين شهودى پرهيزگاران والامقام است، مى فرمايد:
✨فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ
💠 «آنها به کسانى مى مانند که بهشت را با چشم خود ديده و در آن متنعم اند، و همچون کسانى هستند که آتش دوزخ را مشاهده کرده و در آن معذّبند»
🖊ايمان و يقين، مراحلى دارد ، گروهى ايمانشان برخاسته از ادله عقلى است و دلايل کافى و شافى بر آن دارند. بزرگان اخلاق و عرفان با اقتباس از آيات قرآن از اين مرحله به علم اليقين تعبير کرده اند.
✔️مرحله والاتر ، مرحله شهود است. در اين مرحله انسان، استدلالات عقلى را پشت سر مى گذارد و به مقام شهود مى رسد و با چشم دل، خدا را مى بيند و عظمت او را مشاهده مى کند و هرگونه شک و ترديد و وسوسه هايى که گاهى در اعماق استدلالات عقلى نيز وجود دارد از او زايل مى شود و آن را مقام عين اليقين گويند.
📝ادامه دارد...
🔶 @Nahj_Et
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🌎اهمیت کنترل نگاه در نظام خانواده
🎤استاد محمدعلی انصاری
🔶 @Nahj_Et
❇️امام علی علیه السّلام فرمودند:
🔹اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّاني وَ مُتَعَلِّمٌ عَلي سَبيلِ نَجاةٍ وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اَتْباعُ كُلِّ ناعِقٍ يَميلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ لَمْ يَسْتَضيئوا بِنورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَؤُوا اِلي رُكْنٍ وَثيقٍ.
✅مردم سه گروهند: دانشمند خداشناس، دانش جوي در راه رستگاري و فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بيايد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند.
نهج البلاغه، قصار 147
🔶 @Nahj_Et