📜 خطبه #شقشقیه ، بخش 3⃣ :
🔰 شكوه از #عمر و ماجرای #خلافت :
سرانجام اوّلی حكومت را به راهی در آورد، و به دست كسی (عمر) سپرد كه مجموعه ای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش طلبی بود زمامدار مانند كسی كه بر شتری سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پرده های بینی حیوان پاره میشود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط میكند. سوگند به خدا مردم در حكومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند، و دچار دو رویی ها و اعتراض ها شدند، و من در این مدت طولانی محنت زا، و عذاب آور، چاره ای جز شكیبایی نداشتم، تا آن كه روزگار عمر هم سپری شد.
🔶 @Nahj_Et
📜 خطبه #شقشقیه ، بخش 4⃣ :
🔰 شكوه از شورای #عمر :
🌳 سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد كه پنداشت من هم سنگ آنان می باشم پناه بر خدا از این شورا در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد تردید بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. یكی از آنها با كینه ای كه از من داشت روی بر تافت، و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر كه زشت است آوردن نامشان.
🔶 @Nahj_Et