🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
⚘ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم 💫سوره مُؤْمِنُونَ بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ م
⚘
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
💫سوره مُؤْمِنُونَ
حَتَّي إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ (64)
لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ (65)
(جهل و انحراف و كارهاى ناپسند آنان همچنان ادامه دارد) تا زمانى كه مرفّهان (و خوشگذرانان مغرور) را به قهر خود گرفتار سازيم، در اين هنگام است كه ناله سر مى دهند.
(امّا به آنان خطاب مى شود:) امروز ناله نكنيد، قطعاً شما از جانب ما يارى نخواهيد شد.
🌿نکته:
كلمه ى «يَجئَرون» از «جوار» به معناى زوزه ى سگ وشغال و گرگ هنگام صدمه ديدن است و تشبيه ناله ى مرفّهان غافل، به زوزه ى سگ، نشانه ى تحقير و ذلّتى است كه در برابر بدمستى هاى دنيوى داشته اند.
📜پیام:
- براى گروه مرفّه و مغرور، جز عذاب الهى، وسيله ى ديگرى براى هشيارى نيست. «حتّى اذا ...»
- پايان ناز و نعمت هاى غافلانه، ناله هاى عاجزانه خواهد بود. «يَجئرون»
در پس هر خنده آخر گريه اى است مرد آخربين، مبارك بنده اى است
- روز قيامت، روز كيفر است نه التماس. «لا تَجئروا اليوم»
- كسانى كه با مال و امكانات خود، مردم را يارى نكردند، در قيامت يارى نمى شوند. «لا تنصرون»
منبع:تفسیر نور
⚘
@Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📚نهج البلاغه/خطبه ۱۹۸/فراز ۴ 💥بعثت پيامبر (ص) و سختي هاي جاهليت سپس خداوند سبحان حضرت محمد (ص)
.
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۹۸/فراز آخر
✨ارزش و ویژگی های قرآن
سپس قرآن را بر او نازل فرمود. نوری است که خاموشی ندارد، چراغي است كه درخشندگي آن زوال نپذيرد، دريايي است كه ژرفاي آن درك نشود، راهي است كه رونده آن گمراه نگردد، شعله اي است كه نور آن تاريك نشود، جداكننده حق و باطلي است كه درخشش برهانش خاموش نگردد، بنايي است كه ستونهاي آن خراب نشود، شفادهنده اي است كه بيماريهاي وحشت انگيز را بزدايد، قدرتي است كه ياورانش شكست ندارند، و حقي است كه ياري كنندگانش مغلوب
نشوند. قرآن، معدن ايمان و اصل آن است، چشمه هاي دانش و درياهاي علوم است، سرچشمه هاي عدالت، و نهرهاي جاري عدل است، پايه هاي اسلام و ستونهاي محكم آن است، نهرهاي جاري زلال حقيقت، و سرزمينهاي آن است، دريايي است كه تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند كشيد، و چشمه هايي است كه آبش كمي ندارد، محل برداشت آبي است كه هر چه از آن برگيرند كاهش نمي يابد، منزلهايي است كه مسافران راه آن را فراموش نخواهند كرد، و نشانه هايي است كه روندگان از آن غفلت نمي كنند، كوهسار زيبايي است كه از آن نمي گذرند. خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمي دانشمندان، و باران بهاري براي قلب فقيهان، و راه گسترده و وسيع براي صالحان قرار داده است، قرآن دارويي است كه با آن بيماري وجود ندارد، نوري است كه با آن تاريكي يافت نمي شود، ريسماني است كه رشته هاي آن محكم، پناهگاهي است كه قله آن بلند، و توان و قدرتي است براي آنكه قرآن را برگزيند، محل امني است براي هر كس كه آنجا وارد شود، راهنمايي است براي آنكه از او پيروي كند، وسيله انجام وظيفه است براي آنكه قرآن را راه و رسم خود قرار دهد، برهاني است بر آن كس كه با آن سخن بگويد، عامل پيروزي است براي آن كس كه با آن استدلال كند
، نجات دهنده است براي آن كس كه حافظ آن باشد و به آن عمل كند، و راهبر آنكه آن را بكار گيرد، و نشانه هدايت است براي آن كس كه در او بنگرد، سپر نگهدارنده است براي آن كس كه با آن خود را بپوشاند، و دانش كسي است كه آن را به خاطر بسپارد، و حديث كسي است كه از آن روايت كند، و فرمان كسي است كه با آن قضاوت كند.
🌺🌿
.
📕نهج البلاغه/حکمت۲۹۹
🔴نماز در نگرانی ها(اعتقادی)
🔸وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّي أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ
🔹و درود خدا بر او فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.
🌾🌾
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📕نهج البلاغه/حکمت۲۹۹ 🔴نماز در نگرانی ها(اعتقادی) 🔸وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَا أَهَمَّنِي ذَن
.
🌿شرح و تفسیر حکمت ۲۹۹
✅راه و روش توبه
امام علیه السلام راه نجات از گناه را در این گفتار حکیمانه خود نشان مى دهد ومى فرماید: «گناهى که بعد از آن مهلت دو رکعت نماز داشته باشم مرا نگران وغمگین نمى کند (چراکه در این نماز یا بعد از آن، عفو و) عافیت را از خدا مى طلبم (و توبه مى کنم)»؛ (مَا أَهَمَّنِی ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّىَ رَکْعَتَیْنِ وَأَسْأَلَ اللّهَ الْعَافِیَهَ). جمله «مَا أَهَمَّنِی ذَنْبٌ» به معناى بى اهمیت شمردن گناه نیست، بلکه به معنى اندوهگین و نگران نشدن است، چراکه انسان راه توبه را از طریق نماز باز مى کند. به هر حال این کلام شریف، تشویق به گناه نیست، بلکه تشویق به توبه است به اینگونه که هشدار مى دهد هر لحظه ممکن است مرگ انسان فرا برسد خواه عوامل درونى وجود او ازقبیل سکته ها و مرگ ناگهانى باعث شود و یا عوامل برونى و حوادث گوناگونى که در یک لحظه به عمر انسان پایان مى دهد، بنابراین انسان باید مهلتى را که براى دو رکعت نماز و توبه در پیشگاه خدا دارد از دست ندهد و فورآ شیطان را از خود دور سازد و به درگاه خدا روى آورد و با تعظیم و خضوع و اقرار به گناه و اظهار ندامت، عفو و آمرزش را طلب کند. این احتمال نیز در تفسیر کلام فوق داده شده که منظور امام علیه السلام این است :
هرگاه انسان نماز بعد از گناه انجام دهد، از باب (إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ) چنین نمازى آثار گناه را از نامه اعمال او و روح و جانش محو مى کند. و جمع میان هر دو تفسیر مانعى ندارد. همانگونه که در بحث سند این گفتار حکمت آمیز گفته شد، جمله «وَأَسْأَلَ اللّهَ الْعَافِیَهَ» در غالب نسخ نهج البلاغه نیامده است؛ ولى در نسخه ابن ابى الحدید وصبحى صالح ذکر شده و مفهومش این است که از خدا عافیت از آلوده شدن به گناه در آینده و عافیت از عذاب الهى نسبت به گذشته را تقاضا مى کنم. این جمله مى تواند اشاره اى به این مطلب باشد که انسان بعد از آلودگى به گناه و توبه مراقبت کند در آینده آلوده گناه نشود و عافیت در برابر آن داشته باشد، زیرا مطابق حدیث معروفى که از امیرمؤمنان على علیه السلام در بحارالانوار آمده، ترک گناه آسانتر از درخواست توبه است (تَرْکُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَهِ). نکته حقیقت توبه و تأخیر نینداختن آن توبه، درى از درهاى مهم رحمت الهى است که به روى بندگان خطاکار گشوده شده است و اگر این باب رحمت گشوده نمى شد، گنهکاران در یأس ونومیدى وسپس گناه بیشتر فرو مى رفتند. باید توجه داشت که توبه شامل حال همه حتى انبیا و اولیا مى شود؛ ولى هرکدام توبه خاص خود را دارند. امام صادق علیه السلام مى فرماید: «التَّوْبَهُ حَبْلُ اللَّهِ وَمَدَدُ عِنَایَتِهِ وَلابُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ مُدَاوَمَهِ التَّوْبَهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ وَکُلُّ فِرْقَهٍ مِنَ الْعِبَادِ لَهُمْ تَوْبَهٌ فَتَوْبَهُ الاَْنْبِیَاءِ مِنِ اضْطِرَابِ السِّرِّ وَتَوْبَهُ الاَْصْفِیَاءِ مِنَ التَّنَفُّسِ وَتَوْبَهُ الاَْوْلِیَاءِ مِنْ تَلْوِینِ الْخَطَرَاتِ وَتَوْبَهُ الْخَاصِّ مِنَ الاِْشْتِغَالِ بِغَیْرِ اللَّهِ وَتَوْبَهُ الْعَامِّ مِنَ الذُّنُوبِ؛ توبه ریسمان الهى وامداد عنایت اوست و لازم است بندگان پیوسته و در هر حال به سراغ توبه بروند. ولى هر گروهى از بندگان، توبه خاص خود را دارند. توبه پیامبران از اضطراب درون آنهاست و توبه برگزیدگان از نَفَسى است که به غیر یاد خدا مى کشند
و توبه اولیاء از خطرات رنگارنگى است که در برابر آنها ظاهر مى شود و توبه خواص از اشتغال به غیر خداست و توبه عوام از گناهان است». توبه به اندازهاى داراى اهمیت است که امام باقر علیه السلام مى فرماید: «لا وَاللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلاَّ خَصْلَتَیْنِ أَنْ یُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَیَزِیدَهُمْ وَبِالذُّنُوبِ فَیَغْفِرَهَا لَهُمْ؛ نه، به خدا قسم خداوند از بندگانش جز دو چیز نخواسته است : نخست اینکه به نعمت هاى او اقرار کنند (و شکر نعمت به جاى آورند) تا بر آنها بیفزاید. دیگر اینکه به گناهانشان اعتراف (و از آنها توبه) کنند تا آنها را بر آنان ببخشد». از جمله مسائلى که به آن هشدار داده شده است تسویف و تاخیر توبه است، چراکه اگر انسان در آستانه رفتن از این جهان قرار گیرد یا نشانه هاى عذاب الهى ظاهر شود، درهاى توبه بسته خواهد شد، ازاینرو امیرمؤمنان على علیه السلام مى فرماید : "إِنْ قَارَفْتَ سَیِّئَهً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَهِ؛ اگر مرتکب گناه شدى هرچه زودتر آن را با آب توبه بشوی."
⚘
@Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
⚘ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم 💫سوره مُؤْمِنُونَ حَتَّي إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِ
⚘
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
💫سوره مُؤْمِنُونَ
قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَي عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَي أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ (66)
مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِراً تَهْجُرُونَ (67)
همانا آيات من به طور مداوم بر شما تلاوت مى شد ولى شما اعراض كرده، به عقب باز مى گشتيد.
در حالى كه نسبت به آن (پيامبر و قرآن) تكبّر مى ورزيديد و شب ها تا ديروقت بدگويى مى كرديد.
🌿نکته:
«نكوص» به معناى بازگشت به عقب است و «على اَعقابكم» تأكيد آن است.
«سامر» از «سَمر» به معناى گفت وگوى شبانه است.
«هَجر» به معناى جدايى و «هُجر» ناسزا و فحش را گويند كه سبب جدايى است.
📜پیام:
- ارتجاع واعراض از حقّ، از اوصاف مرفّهان ومستكبران است. «فكنتم على اعقابكم تنكصون»
- بى اعتنايى به انبيا، نشانه ى رشد و ترقّى نيست، بلكه عامل سقوط و عقب گرد است. دستورات و قوانين الهى، عامل رسيدن به تكامل و اعراض از آنها مايه ى سقوط است. «اعقابكم تنكصون»
- بدتر از عقب گرد واعراض از حقّ، آن است كه هدف از اين عمل، استكبار باشد. «مستكبرين به»
- كسى كه روز منطق ندارد، شب ياوه سرايى مى كند. «سامراً تَهجُرون»
- كسى كه حرف حساب ندارد، فحش مى دهد. «تَهجُرون»
منبع:تفسیر نور
⚘
@Nahjolbalaghe1
.
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۹۹ /در سفارش به ياران خود
✨ره آورد نماز
مردم! نماز را برعهده گيريد، و آن راحفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد، و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد، (نماز فريضه واجبي است كه در وقتهاي خاص بر مومنان واجب گرديده است)، آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرانمي دهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند: چه چيز شما را به دوزخ كشانده است؟ گفتند: (ما از نمازگزاران نبوديم.) همانا نماز! گناهان را چونان برگهاي پاييز فرو مي ريزد، و غل و زنجير گناهان را از گردنها مي گشايد، پيامبر اسلام (ص) نماز را به چشمه آب گرمي كه بر در سراي مردي جريان داشته باشد، تشبيه كرد، اگر روزي پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگي در بدن او نماند. همانا كساني از مومنان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز بازشان ندارد، و روشنايي چشمشان يعني اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خداي سبحان مي فرمايد: (مرداني هستند كه تجارت و خريد و فروش، آنان را از ياد خدا، و برپا داشتن نماز، و پرداخت زكات باز نمي دارد) رسول خدا (ص) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت مي انداخت، زيرا خداوند به او فرمود: (خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش.) پس پيامبر (ص)
پي در پي خانواده خود را به نماز فرمان مي داد، و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود. ارزش و ره آورد زكات همانا پرداخت زكات با نماز، عامل نزديك شدن مسلمانان با خداست، پس آن كس كه زكات را با رضايت خاطر بپردازد. كفاره گناهان او مي شود، بازدارنده و نگهدارنده انسان از آتش جهنم است، پس نبايد به آنچه پرداخته با نظر حسرت نگاه كند، و براي پرداخت زكات افسوس خورد، زيرا آن كس كه زكات را از روي رغبت نپردازد، و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنت پيامبر (ص) نادان است، و پاداش او اندك، و عمل او تباه و هميشه پشيمان خواهد بود. مسووليت اداي امانت يكي ديگر از وظائف الهي، اداي امانت است، آن كس كه امانتها را نپردازد زيانكار است، امانت الهي را بر آسمانهاي برافراشته، و زمينهاي گسترده، و كوههاي بپا داشته، عرضه كردند، كه از آنها بلندتر، بزرگتر، وسيع تر يافت نمي شود، اما نپذيرفتند اگر بنا بود كه چيزي به خاطر طول و عرض و توانمندي و سربلندي از پذيرفتن امانت سر باز زند آنان بودند، اما از كيفر الهي ترسيدند، و از عواقب تحمل امانت آگاهي داشتند، كه ناتوانتر از آنها آگاهي نداشت، و آن انسان است، كه خدا فرمود: (همانا انسان ستمكار
نادان است.) دانش الهي همانا بر خداوند سبحان پنهان نيست آنچه را كه بندگان در شب و روز انجام مي دهند، كه دقيقا بر اعمال آنها آگاه است، و با علم خويش بر آنها احاطه دارد، اعضا شما مردم گواه او، و اندام شما سپاهيان او، و روان و جانتان جاسوسان او، و خلوتهاي شما بر او آشكار است.
⚘
@Nahjolbalaghe1
.
📕نهج البلاغه/حکمت۳۰۰
💥شگفتی روزی بندگان (اعتقادی)
🔹وَ سُئِلَ ( عليه السلام ) كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَي كَثْرَتِهِمْ فَقَالَ ( عليه السلام ) : كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَي كَثْرَتِهِمْ فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ ( عليه السلام ) : كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَه
🔹ُو درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسيدند چگونه خدا با فراواني انسانها به حسابشان رسيدگي مي كند؟ فرمود:) آن چنانكه با فراواني آنان روزيشان مي دهد. (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسانها رسيدگي مي كند كه او را نمي بينيد فرمود:) همانگونه كه آنان را روزي مي دهد و او را نمي بينند.
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📕نهج البلاغه/حکمت۳۰۰ 💥شگفتی روزی بندگان (اعتقادی) 🔹وَ سُئِلَ ( عليه السلام ) كَيْفَ يُحَاسِبُ ا
🌺
🌿شرح و تفسير حکمت ۳۰۰
✅پاسخ جالب به دو سؤال
امام علیه السلام در اين گفتار حكمت آميز، به دو سؤال پيچيده جواب هاى قانع كننده اى مى دهد. نخست از آن حضرت سؤال كردند: خداوند چگونه به حساب همه مخلوقات با آن فزونى كه دارند مى رسد؟»؛ (وسُئِلَ علیه السلام: كَيْفَ يُحاسِبُ اللهُ الْخَلْقَ عَلى كَثْرَتِهِمْ؟). گويى سؤال كننده گمان مى كرد محاسبه خدا مانند محاسبه يك حسابدار از افراد مختلف است كه براى هر يك بايد مدتى وقت صرف كند و اگر تعداد آنها زياد باشد ممكن است ماهها و سالها طول بكشد؛ ولى از قدرت خدا وحسابگرى او غافل بود. امام علیه السلام براى او مثالى زد تا به نكته اصلى مطلب كه قدرت وسيع خدا بر همه چيز است پى ببرد. حضرت در پاسخ او فرمود: «همانگونه كه آنها را با آن فزونى كه دارند روزى مىدهد»؛ (فقال علیه السلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ). در ميان مردم، معمول است هنگامى كه افرادى مى خواهند مثلاً جيره غذايى خود را بگيرند به صف مى ايستند و هرچه شماره آنها بيشتر باشد صف آنها طولانى تر و مدت گرفتن جيره غذايى زيادتر مى شود. در حالى كه خداوند در آنِ واحد جيره غذايى همه را به آنها مىرساند بىآنكه صفى وجود داشته باشد يا براى آن معطل شوند. البته اين جيره غذايى تدريجى و روز به روز است؛ اما در هر روز همه را همزمان روزى مى دهد. كسى كه چنين قدرتى دارد، درمورد حساب نيز همه را در زمان واحد محاسبه مى كند. سؤال كننده سپس سؤال ديگرى را در همين موضوع عنوان كرد و تصورش اين بود كه محاسبه كردن نياز به رويارويى دارد، در حالى كه مردم خدا را نمى بينند، ازاينرو سؤال كرد چگونه آنها را محاسبه مى كند در حالى كه او را نمى بينند؟ (فَقِيلَ: كَيْفَ يُحاسِبُهُمْ وَلا يَرَوْنَهُ؟). امام علیه السلام در اينجا نيز با ذكر همان مثال سابق شنونده را قانع ساخت، فرمود : «همانگونه كه به همه آنها روزى مىدهد و او را نمى بينند»؛ (فَقالَ علیه السلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَلاَ يَرَوْنَهُ). از آسمان و زمين براى آنها روزى مى فرستد، درختان ميوه مى دهند، زمينها دانه هاى غذايى را پرورش مى دهند، حيوانات شيرده شير مى دهند و خلاصه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند و روزىِ روزى خواران را مى رسانند بى آنكه كسى رازق حقيقى را با چشم ببيند. در قيامت نيز همين گونه است: نامه هاى اعمال گشوده مى شوند و همه انسانها در برابر ميزان عدل پروردگار قرار مى گيرند و وزن اعمال آنان و محاسبه كارهاى تمام عمرشان، در يك لحظه انجام مى شود. همانگونه كه قرآن مجيد در هشت آيه مختلف قرآن فرموده است: خداوند، «سريع الحساب» است. (إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ)، (وَاللهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ)، (وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ). در روايات اسلامى نيز مى خوانيم: «إنَّهُ سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميعَ عِبادِهِ عَلى مِقْدارِ حَلْبِ شاةٍ؛ خداوند حساب همه بندگان را در زمان كوتاهى به اندازه دوشيدن گوسفند رسيدگى مى كند». در روايت ديگرى آمده است: «إنَّ اللهَ تَعالى يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ في مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ؛ خداوند حساب همه بندگان را در يك لحظه مى رسد». در حديث ديگرى وارد شده است: «بِمِقْدارِ فَواقِ النّاقَةِ». «فَواق» به عقيده بعضى به معناى فاصله ميان دو بار دوشيدن شير از شتر است كه مقدارى مى دوشند، كمى صبر مى كنند و مجددآ مى دوشند. اين فاصله را «فواق» مى نامند. بعضى نيز آن را به معناى فاصله اى مى دانند كه ميان باز كردن انگشتان و بستن آن به هنگام دوشيدن شير با انگشت پيدا مى شود و در هر صورت كنايه از زمان بسيار كوتاه است. نكته سرعت محاسبه الهى بعضى تصور كرده اند كه ميان آنچه امام علیه السلام در اين كلام شريف فرموده و با آيات قرآن هماهنگ است كه خدا را در آيات زيادى «سَريعُ الْحِساب» معرفى كرده است، با آيه ديگرى كه مى گويد: روز قيامت به مقدار پنجاه هزار سال طول مى كشد: (فِى يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ) منافاتى وجود دارد، زيرا آيات سرعت حساب و رواياتى كه در ذيل آن وارد شده مى گويد: حساب همه خلايق به سرعت انجام میگیرد ⬇️
↕️
در حالى كه آيه سوره «معارج» زمان آن را پنجاه هزار سال گفته است؛ ولى با توجه به اينكه اين آيه هيچ سخنى درباره مسئله حسابرسى خلائق دربر ندارد، مى توان گفت كه توقف گروهى در عرصه محشر به مدت طولانى نه براى حسابرسى، بلكه نوعى مجازات و سرگردانى است واين درباره كافران و بدكاران است وگرنه مطابق بعضى از روايات، مؤمن توقفش در عرصه محشر بسيار كوتاه است. در حديثى آمده است كه بعد از نزول آيه فوق، ابو سعيد خدرى كه از صحابه پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله بود خدمتش عرضه داشت كه چقدر اين روز طولانى است! پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنَّهُ لَيُخَفَّفُ عَلَى الْمُوْمِنِ حَتَّى يَكُونَ أَخَفَّ عَلَيْهِ مِنْ صَلاةٍ مَكْتُوبَةٍ يُصَلِّيهَا فِي الدُّنْيَا؛ قسم به كسى كه جان من در قبضه قدرت اوست اين روز طولانى آنقدر نسبت به فرد باايمان سبك مى شود كه حتى از مدت زمان خواندن يك نماز كه در دنيا مى خواند كمتر خواهد بود».
🌷🌷🌷
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
⚘ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم 💫سوره مُؤْمِنُونَ قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَي عَ
⚘
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
💫سوره مُؤْمِنُونَ
🔸أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِينَ (68)
🔸أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ (69)
🔸أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ (70)
🔹آيا آنها در اين گفتار (قرآن) نينديشيدند، يا مطالبى براى آنان آمده كه براى نياكانشان نيامده است؟ (لذا قبول حرف تازه براى آنان سخت است).
🔹يا اين كه پيامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نيستند) پس براى همين او را انكار مى كنند؟
🔹يا مى گويند: او جنون دارد؟ (چنين نيست) بلكه او حقّ را براى آنان آورده امّا بيشترشان از پذيرش حقّ كراهت دارند.
📜پیام :
- نخستين عامل بدبختى مردم، تعطيل كردن انديشه و تفكّر است. «أفلم يدّبّروا القول»
- قرآن، كتاب تدبّر و انديشه است. (نه فقط تلاوت وتجويد و...، و هركس در آن تدبّر كند، حقّانيّت آن را مى فهمد) «أفلم يدّبّروا القول»
- خداوند در تمام دوران ها نداى خود را به مردم رسانده و اساس اديان آسمانى يكى است. «ام جائهم ما لم يأت»
- در تبليغ و دعوت، تمام راه هاى بهانه جويى را براى مخالفان حقّ مسدود كنيد. «ام جائهم ما لم يأت»، «ام لم يعرفوا»
- پيامبر بايد در ميان مردم (به خوبى) شناخته شده باشد تا بهانه اى براى انكار نباشد. «ام لم يعرفوا رسولهم»
- گرچه انسان در برابر سخن تازه عكس العمل نشان مى دهد، ولى نزول وحى تازگى ندارد. «ام جائهم ما لم يأت آبائهم الاوّلين»
- دشمنان دين، براى حفظ مرام خود، شخصيّت مردان خدا را خدشه دار مى كنند. «ام يقولون به جِنّة»
- حقّ بايد مطرح شود، اگر چه اكثريّت ناراحت شوند. «بل جاءهم بالحقّ و اكثرهم للحقّ كارهون»
- بعضى كفّار، فطرت سالم دارند و حقّ را مى پذيرند. «اكثرهم للحقّ كارهون»
منبع:تفسیر نور
⚘
@Nahjolbalaghe1
.
📚نهج البلاغه/خطبه ۲۰۰ /درباره معاويه
🍂سياست دروغين معاويه
سوگند بخدا! معاويه از من سياستمدارتر نيست، اما معاويه حيله گر و جنايتكار است، اگر نيرنگ ناپسند نبود من زيركترين افراد بودم، ولي هر نيرنگي گناه، و هر گناهي نوعي كفر و انكار است، روز رستاخيز در دست هر حيله گري پرچمي است كه با آن شناخته مي شود. بخدا سوگند! من با فريبكاري غافلگير نمي شوم، و با سختگيري ناتوان نخواهم شد.
#اللٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَألْفَرَج
.
📕نهج البلاغه/ حکمت ۳۰۱
✅احتیاط در فرستادن پیک ها و نامه ها(اجتماعی،سیاسی)
🔹 وَ قَالَ ( عليه السلام ) : رَسُولُكَ تَرْجُمَانُ عَقْلِكَ ، وَ كِتَابُكَ أَبْلَغُ مَا يَنْطِقُ عَنْك
🔸َو درود خدا بر او فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو، و نامه تو گوياترين سخنگوي تو است.
🌷🌷
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📕نهج البلاغه/ حکمت ۳۰۱ ✅احتیاط در فرستادن پیک ها و نامه ها(اجتماعی،سیاسی) 🔹 وَ قَالَ ( عليه السل
.
🌿شرح و تفسير حکمت ۳۰۱
🌺از نشانه هاى عقل
امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به دو نكته اشاره مى كند كه هركدام براى شناخت اشخاص، كارساز است. نخست مى فرمايد: «فرستاده تو نماينده عقل توست»؛ (رَسُولُکَ تَرْجُمَانُ عَقْلِکَ). يعنى مردم مىتوانند از انتخاب فرستاده، به ميزان عقل تو پى ببرند؛ هرگاه تو، انسان فرهيخته، دانشمند و عاقل و باتقوا و شجاع را به عنوان فرستاده خود به سوى شخص يا جمعيتى برگزينى آنها مى فهمند كه تو در چه پايه اى از عقل ودرايت قرار دارى و به تعبير ديگر، آنچه در درون توست از اين طريق بيرون مىريزد و خفاياى وجودت آشكار مى شود. در ضمن اين درسى است براى همه ما كه در انتخاب فرستاده دقت كنيم و براى شناخت مخالفان خود نيز ازاينروش بهره بگيريم. در دومين جمله مى فرمايد: «نامه تو گوياترين سخنگوى توست»؛ (وَكِتَابُکَ أَبْلَغُ مَا يَنْطِقُ عَنْکَ!). زيرا آنچه در درون افكار انسان است و همچنين فضايل و رذايل اخلاقى از نوك قلم انسان بر صفحه كاغذ جارى مى شود. به همين دليل هر كسى را به خوبى مى توان از نوشته او شناخت. امروز نيز بهترين راه براى قضاوت كردن درباره كسانى كه صدها يا هزاران سال قبل از ما مى زيستند مطالعه آثار مكتوب آنهاست، چراكه شخصيتشان در آثار مكتوبشان تجلى مى كند. بر اين اساس، اين جمله نيز حاوى دو دستور است: هم مراقب نوشته هاى خود باشيم، هم روحيات ديگران را از نوشته هايشان استنباط كنيم. يكى از شعراى عرب اين دو جمله حكيمانه را در دو بيت شعر به صورت زيبايى آورده، مى گويد : تَخَيَّر إذا ما كُنْتَ فِي الاَْمْرِ مُرْسِلاً فَمَبْلَغُ آراءِ الرِّجالِ رَسُولُها وَرَوِّ وَفَكِّرْ فِي الْكِتابِ فَإِنَّما بِأَطْرافِ أَقْلامِ الرِّجالِ عُقُولُها در انتخاب فرستاده دقت كن ـ زيرا فرستاده هاى افراد نشانه آراء و افكارآنها هستند. به هنگام نوشتن نامه بسيار دقت و فكر كن، زيرا ـ عقول انسانها از نوك قلم هاى آنها تراوش مى كند. نكته طرق شناخت انسانها بسيارى از مردم به آسانى باطن خود را ظاهر نمى كنند و انسان در تعامل با آنها گرفتار مشكل مى شود. براى شناختن اينگونه اشخاص راههاى فراوانى هست كه در قرآن مجيد و روايات اسلامى اشاراتى به آنها شده است. قرآن مجيد، هم درباره خوبان و هم درباره بدان اشاراتى دارد. درمورد نيازمندان آبرومندى كه هيچگاه نياز خود را آشكار نمى كنند مى فرمايد : «(يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ)؛ و از شدّت خويشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بى نياز مى پندارند؛ امّا آنها را از چهره هايشان مى شناسى». درباره منافقانى كه سعى دارند چهره واقعى خود را با سخنان دروغين مخفى كنند مى فرمايد: «(وَلَوْ نَشَاءُ لاََرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ)؛ و اگر ما بخواهيم، آنها را به تو نشان مى دهيم تا آنان را با قيافه هايشان بشناسى، هر چند مى توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى؛ وخداوند اعمال شما را مى داند». در كلمات قصار خوانديم: «مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلاَّ ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَصَفَحَاتِ وَجْهِهِ؛ هيچكس چيزى را در دل پنهان نمى كند مگر اينكه در سخنانى كه از زبان او مى پرد و در چهره و قيافه اش آشكار مى گردد». در ذيل گفتار حكيمانه 295 نيز اين روايت گذشت كه امام اميرمؤمنان علیه السلام مى فرمايد: «مَنِ اشْتَبَهَ عَلَيْكُمْ أَمْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِينَهُ فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ؛ هرگاه وضع باطنى كسى بر شما مشتبه شود و دين او را نتوانيد بشناسيد، نگاه به همنشينانش كنيد». از كلام حكيمانه مورد بحث نيز مى توان همين معنا را استفاده كرد كه براى شناختن افراد به دو چيز در آنها دقت كنيم: نخست، رسولان و فرستادگان آنها وديگر، لحن و محتواى نامه هايشان. البته اين گفته درباره كسانى صادق است كه داراى رسول و فرستاده و نامه هاى خاصى هستند. اين سخن در تاريخ زندگى پيغمبر اكرم صلی اله علیه وآله و اميرمؤمنان علیه السلام و ساير اولياء الله به خوبى ديده مىشود. رسول خدا صلی اله علیه وآله براى پيشگيرى از توطئه مشركان مكه در حبشه، جعفر بن ابى طالب را كه مردى هوشيار و شجاع بود به نمايندگى خويش همراه گروه مهاجران فرستاد. در داستان آيات برائت كه مبدأ تحولى در جهان اسلام شد، آن را به وسيله على بن ابى طالب علیه السلام فرستاد و اميرمؤمنان علیه السلام در داستان حَكَميّت ⬇️
↕️
اصرار داشت که ابن عباس يا مالك اشتر حكميّت از جانب او و اصحابش را بپذيرند، هرچند افراد نادان و ظاهربين مخالفت كردند و ابوموسى را بر حضرت تحميل كردند ودر مقابل، معاويه عمرو عاص را فرستاد كه مردى بسيار حيله گر و دنياپرست وبى ايمان بود. درمورد اينكه نامه انسانها از عقل و درايت آنان حكايت مىكند نيز روايات زيادى از معصومان : وارد شده است؛ از جمله در حديثى از امام اميرمؤمنان علیه السلام مى خوانيم: «إذا كَتَبْتَ كِتابآ فَأَعِدْ فِيهِ النَّظَرَ قَبْلَ خَتْمِهِ فَإِنَّما تَخْتِمُ عَلى عَقْلِکَ؛ هنگامى كه نامه اى مى نويسى بار ديگر پيش از آنكه آن را مهر و امضا كنى در آن نگاه دقيق كن، زيرا عقل خود را مهر و امضا مى كنى». در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «عُقُولُ الْفُضَلاءِ في أطْرافِ أقْلامِها؛ عقول دانشمندان در نوك قلمهاى آنهاست».
🌺🌿