هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
35.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دفاع امام جمعه وهابی از امام علی
✨﷽✨
🌼راه های کسب حضور قلب در نماز
✍يک مرتبه وارد نماز نشويم . با مقدمه و با مؤخره . از هنگام وضو شروع به توجه بکنيد . بعضي ها وقتي وضو مي گيرند با ديگران حرف مي زنند. اولا موقع وضو دعاهايي وارد شده است اگر آن دعاها را حفظ نيستيد صلوات بفرست . يعني موقع وضو با غفلت نباشي. ائمه ما از هنگام وضو حالشان عوض ميشد . امام حسن مجتبي (ع) از هنگام وضو منقلب مي شد . اين ها مهيا شدن براي گفتگو با خداست . به ما اذان و اقامه سفارش شده است . روايت است که کسي که اذان و اقامه مي گويد ، دو صف فرشته پشت سر او صف مي بندند که خيلي از بزرگان آنها را مي ديدند . هواپيما وقتي ميخواهد اوج بگيرد که يک مرتبه اوج نمي گيرد ابتدا مقداري روي زمين مي رود و آماده ميشود و بعد اوج ميگيرد . شما قبل از نماز که مي خواهيد اوج بگيريد و پرواز بکنيد يک مقدار قبل بايد آمادگي هايي درست بکنيد .
بعد از نماز هم يک مرتبه نماز را ترک نکنيد . بعد از نماز احترام نماز اقتضا مي کند که دعايي بکنيم ، تعقيباتي بخوانيم مخصوصا تسبيحات اربعه و روايت داريم که شما بعد از نماز يک دعاي مستجاب داريد . حيف نيست که اين دعاي مستجاب را نکنيد و برويد . از امام صادق (ع) نقل است که قبل از ورود به نماز يک توسلي به يکي از ائمه بکنيم . يک لحظه امام حسين (ع) را در نظر بگير ، طول نميکشد . يا ابا عبدالله شما نماز را بپا داشتي ، کاري کن که من هم بتوانم نمازم را خوب بخوانم .
يکي ديگر اينکه در نماز هر جمله اي را که مي خواهيم بخوانيم معني اش را به ذهن بياوريم . از آيت الله بهجت به تواتر رسيده است که هر جا در نماز حواستان پرت شد اشکالي ندارد اين به درد شيطان نمي خورد ، عمدي بيرون نرويد ، سهوي بيرون رفتن از نماز به درد شيطان نمي رخورد . آنجايي که حواستان هست و مي فهميد که داريد بيرون مي رويد ، برگرديد . اگر سهواً حواستان مي رود اشکالي ندارد . شيطان مي خواهد که کسي عمداً دنبالش راه بيفتد ، راه افتادن سهويي به دردش نمی خورد.
/کانال استاد قرائتی
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
#دعاےعهد
❣ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ❣
🔆اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ🔅وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُور🔅وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
🔅وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ🔅وَ مُنْزِلَ #الْقُرْآنِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ🔅وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
🔆اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ🔅وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ🔅وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ🔅یا حَىُّ یا قَیُّومُ
🔆أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ🔅وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ🔅یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ🔅یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ🔅یا #حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
🔆اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
#الْقائِمَ بِأَمْرِکَ🔅صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ🔅عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ🔅فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها🔅سَهْلِها وَ جَبَلِها🔅وَ بَرِّها وَ بَحْرِها🔅وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ🔅وَ مِدادَ کَلِماتِهِ🔅وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ🔅وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
🔆أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى #صَبیحَةِ یَوْمى هذا🔅وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
#عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى🔅لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
🔆اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِه🔅وَالذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِه🔅وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ🔅وَالْمُحامینَ عَنْهُ🔅وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ🔅#وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
🔆اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ🔅الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً🔅#فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى🔅مُؤْتَزِراً کَفَنى🔅شاهِراً سَیْفى🔅مُجَرِّداً قَناتى🔅مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى🔅فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
🔆اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ🔅وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَة🔅َوَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ🔅وَ #عَجِّلْ فَرَجَهُ🔅وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ🔅وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ🔅وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ🔅وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ🔅وَاشْدُدْ أَزْرَهُ🔅وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ🔅وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ🔅فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:
🌷ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ🌷
🔆فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا #وَلِیَّکَ🔅وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ🔅الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک🔅حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ🔅وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ🔅وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ🔅وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ🔅وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ🔅وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ.
🔆اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ #بِرُؤْیَتِهِ🔅وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ🔅وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ.
🔆اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ🔅وَ عَجِّلْ لَنا #ظُهُورَهُ🔅إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ #قَریباً🔅بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان🌹
✨اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج🌥
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🌷ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۱ ... ۳ ـ در گواهى، جانشینان انبیاء چون انبیایند 🔹سخن دیگ
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۸۳
✅برترین آئین الهى اسلام است
تاکنون بحث هاى مشروحى در آیات گذشته، درباره مذاهب پیشین آمد، در این آیات، بحث درباره اسلام آغاز مى شود، و توجه اهل کتاب و پیروان ادیان گذشته را به آن جلب مى کند.
در آیه نخست مى فرماید: آیا آنها غیر از آئین خدا مى طلبند ؟ آئین او همین اسلام است (أَ فَغَیْرَ دینِ اللّهِ یَبْغُونَ).
آن گاه مى افزاید: تمام کسانى که در آسمان ها و زمین اند چه از روى اختیار یا اجبار اسلام آورده اند (و در برابر فرمان او تسلیم شده اند) و همه به سوى او باز گردانده مى شوند
(وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ)
بنابراین اسلام آئین همه جهان هستى و عالم آفرینش است.
🔹قرآن مجید در اینجا اسلام را به معنى وسیعى تفسیر کرده و مى گوید: تمام کسانى که در آسمان و زمین اند و تمام موجوداتى که در آنها وجود دارند مسلمان اند یعنى در برابر فرمان او تسلیم اند; زیرا روح اسلام همان تسلیم در برابر حق است، منتهى گروهى از روى اختیار (طَوْعاً) در برابر قوانین تشریعى او تسلیم اند و گروهى بى اختیار (کَرْهاً) در برابر قوانین تکوینى او.
🔸توضیح این که:
خداوند دو گونه فرمان در عالم هستى دارد یک سلسله از فرمان هاى او به صورت قوانین طبیعى و ما فوق طبیعى است که بر موجودات مختلف این جهان حکومت مى کند، و همه آنها مجبورند در برابر آن زانو زنند و لحظه اى از این قوانین سرپیچى نکنند، و اگر فرضاً سرپیچى کنند، ممکن است محو و نابود گردند، این یک نوع اسلام و تسلیم در برابر فرمان خدا است، بنابراین اشعه آفتاب که به دریاها مى تابد و بخار آب که از دریا بر مى خیزد و قطعات ابر که به هم مى پیوندند دانه هاى باران که از آسمان فرو مى ریزد، درختانى که بر اثر آن نمو مى کنند و گل ها که در پرتو آن شکفته مى شوند همه مسلمان اند; زیرا هر کدام در برابر قانونى که آفرینش برایش تعیین کرده است تسلیم اند.
🔸نوع دیگرى از فرمان خدا هست که فرمان تشریعى نامیده مى شود یعنى قوانینى که در تشریع آسمانى و تعلیمات انبیاء وجود داشته است، تسلیم در برابر آنها جنبه اختیارى دارد و تنها افراد با ایمان هستند که به خاطر تسلیم در مقابل آنها شایسته نام مسلمان مى باشند.
🔻البته سرپیچى از این قوانین نیز، بالمال دست کمى از سرپیچى از قوانین آفرینش ندارد که این هم باعث انحطاط و عقب ماندگى و یا نابودى است.
و از آنجا که جمله أَسْلَمَ در آیه فوق اشاره به معنى وسیع اسلام است که هر دو قسمت را در بر مى گیرد، لذا مى فرماید: جمعى از روى اختیار تسلیم مى شوند (طَوْعاً) مانند مؤمنان و جمعى از روى اجبار (کَرْهاً) مانند کافران نسبت به قوانین تکوینى.
بنابراین معنى آیه این است: کافران با این که از قبول اسلام در برابر بخشى از فرمان هاى خدا سرباز زده اند ناچار به قبول بخش دیگر شده اند، پس چرا آنها در برابر همه قوانین الهى و دین و آئین حق یک باره تسلیم نمى شوند؟
♦️احتمال دیگرى که در تفسیر آیه مى باشد و بسیارى از مفسران آن را ذکر کرده اند و در عین حال منافاتى با آنچه در بالا گفتیم ندارد، این است که:
افراد با ایمان در حال رفاه و آرامش از روى رغبت و اختیار به سوى خدا مى روند، اما افراد بى ایمان تنها به هنگام گرفتارى و مشکلات طاقت فرسا به سوى او مى شتابند و او را مى خوانند و با این که در حال معمولى شریک هائى براى او قایل مى شوند در آن لحظات سخت و حساس، جز او کسى را نمى شناسند و نمى خوانند.
از آنچه گفته شد، معلوم شد مَنْ در جمله مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الأَرْضِ هم شامل موجودات عاقل مى شود و هم غیر عاقل (و به اصطلاح این واژه که مخصوص موجودات عاقل است به عنوان تغلیب به معنى گسترده ترى اطلاق شده است) و طَوْعاً اشاره به موجودات عاقل و مؤمن است و کَرْهاً اشاره به کافران و موجودات غیر عاقل.
🔹در آیه بعد، خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله) (و همه پیروان او) دستور مى دهد: نسبت به همه تعلیمات انبیاء و پیامبران پیشین ـ علاوه بر آنچه بر پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل شده ـ ایمان داشته باشند، مى فرماید: بگو: ما به خدا ایمان آوردیم و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط(علیهم السلام) (پیامبران تیره هاى بنى اسرائیل) نازل شده، و آنچه به موسى و عیسى(علیهما السلام) و همه پیامبران از سوى پروردگارشان داده شده است نیز ایمان آوردیم ما در میان آنها فرقى نمى گذاریم و ما در برابر او تسلیم هستیم (قُلْ آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسى وَ عیسى وَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَد مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ).
ادامه دارد...
PART-18 (parhizgar).mp3
12.83M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۸
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۵ 🔹 نکته ها: 🔥 1. خطر منافقان: امام(عليه السلام) در اين نامه از خطر مهم
✨
🍃ادامه شرح نامه ۲۷بخش۵
...ادامه نامه معتضد عباسی ⬇️
به همين دليل اميرالمؤمنين (اینجا معتضد) به شما مسلمانان خبر مى دهد که خداوند متعال، پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را به آيينش مبعوث ساخت و به او فرمان داد که فرمان خدا را اجرا کند. آن حضرت از خانواده خود شروع کرد; گروهى ايمان آوردند و دعوت او را پذيرفتند و سر بر فرمانش نهادند و گروهى به مخالفت برخاستند و از هرگونه کارشکنى فروگذارى نکردند ـ سپس بعد از ذکر اعمال اين دو گروه با عباراتى جالب و زيبا چنين ادامه مى دهد: بدترين دشمن پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و کسى که از همه بيشتر مخالفت مى کرد و سر آغاز هر جنگ و عداوتى بود و آغازگر هر فتنه اى محسوب مى شد و هر پرچمى بر ضد اسلام برافراشته مى شد، صاحب و رهبر و رييس آن ابوسفيان و پيروانش از بنى اميّه ملعون در کتاب خدا و بر زبان پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در مواقف متعدّد بودند. سر انجام اسلام پيشى گرفت و اين دشمن سرسخت مغلوب و منکوب شد و به ناچار در برابر اسلام تسليم گشت در حالى که قلبش اسلام را نپذيرفته بود و شرک و کفر را در دل پنهان مى داشت. خداوند در قرآن مجيد درباره آنها فرموده: (وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْانِ)(5) و همه اتفاق دارند که اين شجره ملعونه همان بنى اميّه هستند و در سنّت نبوى که راويان ثقه آن را نقل کرده اند، وارد شده که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) روزى ابوسفيان را بر چهارپايى سوار ديد که معاويه زمام آن را در دست داشت و يزيد (برادر معاويه) آن چهارپا را مى راند. پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لَعَنَ اللهُ الرَّاکِبَ وَالْقَائِدَ وَالسَّائِق; خدا لعنت کند سوار و زمامدار و کسى که آن را از پشت سر مى راند».
نيز راويان روايت کرده اند که در روز بيعت عثمان، ابوسفيان ـ که در آن زمان نابينا شده بود (و حاضران در مجلس) که گمان مى کرد همه از بنى اميّه هستند ـ صدا زد: «تَلَقَّفُوهَا يَا بَنِي عَبْدِ شَمْس تَلَقُّفَ الْکُرَةِ فَوَ اللهِ مَا مِنْ جَنَّة وَ لاَ نَار; اى فرزندان عبد شمس ـ اى بنى اميّه ـ خلافت را همچون گوى از ميدان برباييد به خدا سوگند نه بهشتى در کار است و نه دوزخى» و اين عبارت به يقين کفر صريح است که لعنت الهى شامل حال گوينده آن مى شود.
در روايت ديگرى آمده است که ابوسفيان روز فتح مکّه بلال را بر بام کعبه ديد ـ هنوز نابينا نشده بود ـ که مشغول اذان است و مى گويد: «أشْهَد أنّ مُحَمّداً رَسُولُ الله»; ابو سفيان گفت: خوشا به حال عتبة بن ربيعة (يکى از بستگان ابوسفيان که در جنگ بدر کشته شده بود) که از دنيا رفت و چنين منظره اى را نديد.
در روايت ديگرى آمده که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) خواب وحشتناکى ديد و ناراحت شد; مى گويند بعد از اين خواب پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) خندان ديده نشد، زيرا در خواب ديده بود عده اى از بنى اميّه مانند ميمون ها به روى منبرش بالا مى روند و پايين مى آيند.
در روايت ديگرى آمده، روزى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «از اين گذرگاه کوه که مى بينى به زودى مردى بيرون مى آيد که بر مذهب من محشور نخواهد شد» ناگهان معاويه ظاهر شد.
در حديث ديگرى پيغمبر فرمود: «إِذَا رَأَيْتُمْ مُعَاوِيَةَ يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرِي فَاقْتُلُوه; هنگامى که معاويه را بر منبر من ببينيد او را به قتل برسانيد» و روايات کوبنده ديگرى درباره معاويه که در کتب معروف نقل شده است.
سپس در ادامه اين نامه داستان شهادت عمار ياسر به وسيله لشکر شام نقل شده که پيغمبر(صلى الله عليه وآله) خطاب به او فرموده بود: «گروه طغيان گر تو را مى کشند در حالى که تو آنها را به بهشت مى خوانى و آنها تو را به دوزخ دعوت مى کنند».
آن گاه به شهادت گروهى از صلحا و بزرگان اسلام از نيکان اصحاب و تابعين و اهل فضيلت و دين، به دست معاويه به طور مشروح اشاره مى کند، افرادى مانند «عمرو بن حمق خزاعى» و «حجر بن عدى الکندى».
سپس به معرفى فرزندش يزيد، آن شراب خوار مستِ ميمون باز اشاره کرده و جنايت معاويه را در گرفتن بيعت براى او با قهر و غلبه و تهديد و تطميع، يادآور مى شود.
آن گاه به بخشى از کفريات يزيد مى پردازد از جمله تمسک او به شعر ذيل که آشکارا دم از کفر و شرک و بى ايمانى مى زند آنجا که مى گويد:
لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْر شَهِدُوا
جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الاَْسَل
اى کاش نياکان من که در ميدان بدر بودند، ناله خزرج را از ضربات نيزه ها مشاهده مى کردند.(6)
ادامه دارد...
.
🔹چرا ما در نماز دوبار سجده ميکنيم؟
🔳 شخصی از حضرت علی (ع) سوال کرد چرا ما در هر رکعت نماز دوبار سجده ميکنيم؟
چرا همانطور که يکبار رکوع ميکنيم يکبار هم سجده نمیکنيم؟
🌷امير المومنين علی (ع) اين آیه را خواندند:
🔹منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تاره اخري (طه55)
💢 اول که سر بر سجده ميگذاری و برميداری يعنی منها خلقناکم، همه ما از خاک آفريده شده ايم، هر چه هستيم از خاک بوجود آمدهايم.
💢 بعد دو مرتبه سرت را بر خاک بگذار و يادت بيايد که روزی می ميری،
💢 سپس دوباره سرت را بردار و يادت بيفتد که يکبار ديگر از همين خاک محشور و مبعوث ميشوی.
📕مجموعه آثار شهيد مطهری، ج 23/ص 528
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۸۳ ✅برترین آئین الهى اسلام است تاکنون بحث هاى مشروحى در آیات
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۳
... آرى، ما هیچ فرقى میان آنها از نظر حقانیت قایل نیستیم، همه را به رسمیت مى شناسیم، همه، رهبران الهى بوده اند و همگى براى هدایت خلق مبعوث شده اند و ما در برابر فرمان خدا از هر نظر، تسلیم هستیم و بنابراین دست تفرقه اندازان را به این وسیله کوتاه مى کنیم.
🔹و بالاخره در آخرین آیه، به عنوان یک نتیجه گیرى کلى مى فرماید:
🔻 هر کس غیر از اسلام آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران است
(وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ).
♦️جمله یَبْتَغِ از ماده ابتغاء به معنى تلاش و کوشش است که هم در موارد شایسته و هم ناشایسته به کار مى رود، و در هر مورد تابع قرائنى است که در آن مورد وجود دارد.
به این ترتیب، از مفهوم عام اسلام، به عنوان یک اصل کلى که همان تسلیم در مقابل حق است به مفهوم خاص آن یعنى آئین اسلام منتقل مى شود که نمونه کامل و اکمل آن است و مى گوید: امروز جز آئین اسلام از هیچ کس پذیرفته نیست و در عین احترام به همه ادیان الهى، برنامه امروز، اسلام است.
همان گونه که دانشجویان دوره دکترا در عین احترام به تمام دروسى که در مقاطع مختلف تحصیلى مانند ابتدائى، راهنمائى و دبیرستان و دوره لیسانس خوانده اند تنها درسى را که باید دنبال کنند همان دروس سطح بالاى مقطع نهایى خودشان است و پرداختن به غیر از آن جز زیان و خسران چیزى نخواهد داشت و آنها که با تقلید نا به جا و تعصب جاهلى و مسائل نژادى و خرافات خود ساخته، پشت به این آئین کنند بدون شک گرفتار زیان و خسران خواهند شد و جز تأسف و ندامت از سرمایه هاى عمر و حیات که بر باد داده اند نتیجه اى نخواهند گرفت.
جمعى از مفسران گفته اند: این آیه درباره دوازده نفر از منافقان نازل شده که اظهار ایمان کرده، سپس مرتد شدند و از مدینه به مکّه بازگشتند آیه نازل شد و به آنها اعلام کرد که هر کس جز اسلام را بپذیرد زیانکار است.(۱)
🌷در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: روز قیامت اعمال را یک به یک (در دادگاه الهى) مى آورند هر کدام خود را معرفى مى کند یکى مى گوید:
من نمازم، دیگرى مى گوید من روزه ام و... و سپس اسلام را مى آورند و مى گوید: پروردگارا! تو سلامى و من اسلام، خداوند مى فرماید:... امروز به واسطه (مخالفت با) تو مؤاخذه مى کنم و به واسطه موافقت با تو پاداش مى دهم.
✅ خداوند در کتابش مى فرماید:
وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاِسلامِ دِیْناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِیْنَ .(۲)
▫️درباره تفاوت میان اسلام و ایمان، و ویژگى هاى هر کدام و جمع میان این آیه و آیات مربوط به ایمان، در سوره حجرات ذیل آیه ۱۴ به خواست خدا بحث خواهد شد.
📚۱ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۳، صفحه ۱٠٠ (جلد ۴، صفحه ۴۱۸، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۴ هـ ق) ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه.
۲ ـ تفسیر درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۴۸، ذیل آیه مورد بحث (با تلخیص)، دار المعرفة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق ـ مجمع الزوائد هیثمى، جلد ۱٠، صفحه ۳۴۵، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴٠۸ هـ ق ـ فتح القدیر شوکانى، جلد ۱، صفحه ۳۵۸، عالم الکتب.
@Nahjolbalaghe2
3515612_100.mp3
13.32M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۹
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح خطبه۳(شقشقیه)بخش۴ ... اين سه گروه ـ همان گونه که غالب شارحان نهج البلاغه يا همه آنان
✨
🍃ادامه شرح خطبه ۳(شقشقیه)بخش۴
... اين سخن کوتاه در حقيقت، عصاره تمام تحليلهايى است که مى توان درباره بروز جنگهاى سه گانه عصر على(عليه السلام) بيان کرد و هر چه غير از اين گفته شود شاخ و برگهاست.
اين در واقع درس عبرتى است براى همه مسلمين، در تمام طول تاريخ که هر زمان به دنياپرستى روى آورند و زرق و برق و زينت دنيا فکر آنان را به خود مشغول دارد اختلافات در ميان آنها به اوج خود مى رسد و راه هاى وصول به وحدت، به روى آنان بسته مى شود مگر آن که زهد و وارستگى پيشه کنند و به خود سازى بپردازند. امروز نيز به خوبى مى بينيم که سرچشمه تمام اختلافات ميان مسلمين همان اصل است که على(عليه السلام) در جمله هاى کوتاه فوق با استناد به آيه اى از قرآن مجيد به آن اشاره فرموده است و به تعبير روشن همان اراده «علوّ در ارض و فساد» و «تمايل به زينتهاى دنيا و فريفته شدن در برابر زرق و برق» آن است
🔹نکته ها:
🌷1ـ بيعت با اميرمؤمنان عمومى و مردمى بود
اين بيعت با تمام بيعتهايى که در زمان خلفا شد متفاوت بود. بيعتى بود خود جوش و فراگير، بدون هيچ توطئه قبلى و از عمق جان توده هاى زجر ديده و ستم کشيده، نه مانند بيعت «سقيفه» که تصميم اصلى را چند نفر بگيرند و مردم را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و نه همانند «بيعت عمر» که تنها با تصميم خليفه اوّل پايه ريزى شد و نه همچون «بيعت عثمان» که «شوراى شش نفره» با آن ترکيب خاصّش سردمدار آن بود و در يک کلام مى توان گفت که بيعت واقعى و حقيقى، همين بيعت بود و بقيّه از يک نظر جنبه مصنوعى داشت و از قبل، روى آن کار شده است.
✍بعضى از شارحان نهج البلاغه نوشته اند که قيام کنندگان در برابر «عثمان» هنگامى که بعد از قتل او به سراغ امام(عليه السلام) رفتنند تا با او براى خلافت بيعت کنند، حضرت حاضر نشد و هنگامى که اصرار کردند فرمود: «من وزير شما باشم بهتر از آن است که امير باشم» (اَنَا لَکُمْ وَزيراً خَيْر مِنّى اَميراً). زيرا مى دانست پيشگام شدن آنها در بيعت، به اين اتهام دامن مى زند که نقشه قتل عثمان از قبل پى ريزى شده بود بعلاوه، اگر تنها آنها بيعت مى کردند گروهى مى گفتند تنها قاتلان «عثمان» با او بيعت کردند، افزون بر اين، امام(عليه السلام) در جبين آنها مى ديد که همه تحمّل پذيرش حق را ندارند; آرى حق تلخ و سنگين است، ولى بعداً مهاجران و انصار آمدند و به آن حضرت اصرار کردند که خلافت را بپذيرد. «على»(عليه السلام) چاره اى جز پذيرش نديد سپس بر منبر قرار گرفت و مردم گروه گروه آمدند و با او بيعت کردند، تنها افراد اندکى سرباز زدند ولى امام(عليه السلام) اصرارى در اجبار آنان نداشت، از کسانى که از بعيت سرباز زدند «سعد بن ابى وقّاص» و «عبدالله بن عمر» بود.(16)
به اعتقاد ما و مطابق مدارک غير قابل انکار، «على»(عليه السلام) از سوى خداوند به جانشينى پيامبر نصب شده بود، نه تنها در «غدير خم» که در موارد متعدّدى، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آن را تأکيد فرمود، هرچند به دلايلى که اين جا جاى شرح آن نيست، بعد از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گروهى به مخالفت با آن برخاستند، ولى به هر حال بعد از کشته شدن «عثمان» اعلام حمايت عجيب و فراگير از سوى مردم نسبت به آن شد، حمايتى که حتّى در هيچ يک از نظامهاى دموکراسى به هنگام اخذ آرا، چنان حمايتى از کسى ديده نشده است و تنها نمونه آن در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در بيعتهايى همچون «بَيْعَتِ شَجَرَه» ديده مى شود، اين بيعت از شناختى که مردم از روحيّات على(عليه السلام) و مقام علم و تقوا و زهد و مديريت او داشتند سرچشمه مى گرفت و زد و بندهاى سياسى مطلقاً در آن وجود نداشت و چنان پرجوش بود که حتّى توطئه گران سياسى که «على»(عليه السلام) را براى وصول به مقاصد خود عنصرى نامطلوب مى دانستند، در عمل انجام شده واقع گشتند و پيش از اين که تصميمى بگيرند کار از کار گذشته بود; و اگر مردم را به حال خود رها مى کردند جامعه اى آزاد، آباد و مملوّ از عدل و داد، آن چنان که قرآن مجيد طراحى کرده است به وجود مى آمد.
ولى چنان که خواهيم ديد، همان توطئه گران و ريزه خواران خوان عثمانى و غارتگران بيت المال و هوس بازان ميدان سياست، تدريجاً به تحريک مردم پرداختند و احساسات مذهبى آنها را بازيچه مقاصد سياسى خود ساختند و در ميدان «جمل، صفّين و نهروان» شکافهاى عميقى بر پيکر اسلام وارد ساختند.
🔻2ـ سرچشمه انحرافات اجتماعى
امام(عليه السلام) در جمله هاى بالا عامل اصلى انحراف از حق را در عصر خودش (و طبعاً در همه اعصار) «حب دنيا و دلباختگى در برابر زرق و برق آن» مى شمرد و ريشه جنگهاى خونين «جمل» و «صفّين» و «نهروان» را در اين موضوع مى داند و بر آيه شريفه قرآن تأکيد مى ورزد که سراى آخرت، تنها از آن کسانى است که اراده برترى جويى و فساد در زمين را ندارند.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2