3515612_100.mp3
13.32M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۹
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح خطبه۳(شقشقیه)بخش۴ ... اين سه گروه ـ همان گونه که غالب شارحان نهج البلاغه يا همه آنان
✨
🍃ادامه شرح خطبه ۳(شقشقیه)بخش۴
... اين سخن کوتاه در حقيقت، عصاره تمام تحليلهايى است که مى توان درباره بروز جنگهاى سه گانه عصر على(عليه السلام) بيان کرد و هر چه غير از اين گفته شود شاخ و برگهاست.
اين در واقع درس عبرتى است براى همه مسلمين، در تمام طول تاريخ که هر زمان به دنياپرستى روى آورند و زرق و برق و زينت دنيا فکر آنان را به خود مشغول دارد اختلافات در ميان آنها به اوج خود مى رسد و راه هاى وصول به وحدت، به روى آنان بسته مى شود مگر آن که زهد و وارستگى پيشه کنند و به خود سازى بپردازند. امروز نيز به خوبى مى بينيم که سرچشمه تمام اختلافات ميان مسلمين همان اصل است که على(عليه السلام) در جمله هاى کوتاه فوق با استناد به آيه اى از قرآن مجيد به آن اشاره فرموده است و به تعبير روشن همان اراده «علوّ در ارض و فساد» و «تمايل به زينتهاى دنيا و فريفته شدن در برابر زرق و برق» آن است
🔹نکته ها:
🌷1ـ بيعت با اميرمؤمنان عمومى و مردمى بود
اين بيعت با تمام بيعتهايى که در زمان خلفا شد متفاوت بود. بيعتى بود خود جوش و فراگير، بدون هيچ توطئه قبلى و از عمق جان توده هاى زجر ديده و ستم کشيده، نه مانند بيعت «سقيفه» که تصميم اصلى را چند نفر بگيرند و مردم را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و نه همانند «بيعت عمر» که تنها با تصميم خليفه اوّل پايه ريزى شد و نه همچون «بيعت عثمان» که «شوراى شش نفره» با آن ترکيب خاصّش سردمدار آن بود و در يک کلام مى توان گفت که بيعت واقعى و حقيقى، همين بيعت بود و بقيّه از يک نظر جنبه مصنوعى داشت و از قبل، روى آن کار شده است.
✍بعضى از شارحان نهج البلاغه نوشته اند که قيام کنندگان در برابر «عثمان» هنگامى که بعد از قتل او به سراغ امام(عليه السلام) رفتنند تا با او براى خلافت بيعت کنند، حضرت حاضر نشد و هنگامى که اصرار کردند فرمود: «من وزير شما باشم بهتر از آن است که امير باشم» (اَنَا لَکُمْ وَزيراً خَيْر مِنّى اَميراً). زيرا مى دانست پيشگام شدن آنها در بيعت، به اين اتهام دامن مى زند که نقشه قتل عثمان از قبل پى ريزى شده بود بعلاوه، اگر تنها آنها بيعت مى کردند گروهى مى گفتند تنها قاتلان «عثمان» با او بيعت کردند، افزون بر اين، امام(عليه السلام) در جبين آنها مى ديد که همه تحمّل پذيرش حق را ندارند; آرى حق تلخ و سنگين است، ولى بعداً مهاجران و انصار آمدند و به آن حضرت اصرار کردند که خلافت را بپذيرد. «على»(عليه السلام) چاره اى جز پذيرش نديد سپس بر منبر قرار گرفت و مردم گروه گروه آمدند و با او بيعت کردند، تنها افراد اندکى سرباز زدند ولى امام(عليه السلام) اصرارى در اجبار آنان نداشت، از کسانى که از بعيت سرباز زدند «سعد بن ابى وقّاص» و «عبدالله بن عمر» بود.(16)
به اعتقاد ما و مطابق مدارک غير قابل انکار، «على»(عليه السلام) از سوى خداوند به جانشينى پيامبر نصب شده بود، نه تنها در «غدير خم» که در موارد متعدّدى، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آن را تأکيد فرمود، هرچند به دلايلى که اين جا جاى شرح آن نيست، بعد از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گروهى به مخالفت با آن برخاستند، ولى به هر حال بعد از کشته شدن «عثمان» اعلام حمايت عجيب و فراگير از سوى مردم نسبت به آن شد، حمايتى که حتّى در هيچ يک از نظامهاى دموکراسى به هنگام اخذ آرا، چنان حمايتى از کسى ديده نشده است و تنها نمونه آن در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در بيعتهايى همچون «بَيْعَتِ شَجَرَه» ديده مى شود، اين بيعت از شناختى که مردم از روحيّات على(عليه السلام) و مقام علم و تقوا و زهد و مديريت او داشتند سرچشمه مى گرفت و زد و بندهاى سياسى مطلقاً در آن وجود نداشت و چنان پرجوش بود که حتّى توطئه گران سياسى که «على»(عليه السلام) را براى وصول به مقاصد خود عنصرى نامطلوب مى دانستند، در عمل انجام شده واقع گشتند و پيش از اين که تصميمى بگيرند کار از کار گذشته بود; و اگر مردم را به حال خود رها مى کردند جامعه اى آزاد، آباد و مملوّ از عدل و داد، آن چنان که قرآن مجيد طراحى کرده است به وجود مى آمد.
ولى چنان که خواهيم ديد، همان توطئه گران و ريزه خواران خوان عثمانى و غارتگران بيت المال و هوس بازان ميدان سياست، تدريجاً به تحريک مردم پرداختند و احساسات مذهبى آنها را بازيچه مقاصد سياسى خود ساختند و در ميدان «جمل، صفّين و نهروان» شکافهاى عميقى بر پيکر اسلام وارد ساختند.
🔻2ـ سرچشمه انحرافات اجتماعى
امام(عليه السلام) در جمله هاى بالا عامل اصلى انحراف از حق را در عصر خودش (و طبعاً در همه اعصار) «حب دنيا و دلباختگى در برابر زرق و برق آن» مى شمرد و ريشه جنگهاى خونين «جمل» و «صفّين» و «نهروان» را در اين موضوع مى داند و بر آيه شريفه قرآن تأکيد مى ورزد که سراى آخرت، تنها از آن کسانى است که اراده برترى جويى و فساد در زمين را ندارند.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت؛
استغفر الله
مریدی به او گفت؛
چرا این همه استغفار میکنی،
ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد؛
سی سال استغفار من به خاطر یک الحمدالله نابجاست!
*روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته
پرسیدم؛حجره من چه؟
گفتند حجره شما نسوخته،
گفتم؛ الحمدالله...!
معنی آن این بود که مال من نسوزد،
مال مردم ارتباطی به من ندارد!
آن الحمدالله از روی خود خواهی بود نه "خدا خواهی"
*چقدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم
که شاکر هستیم؟!
✨﷽✨
✍رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله:
به آن خدایی که جانم در دست قدرت اوست آدم (علیه السلام) مستحق بخشش خداوند قرار نگرفت و توبه او قبول نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) پس از من .
به خدایی که جانم در دست اوست ، ابراهیم (علیه السلام) ملکوت آسمانها و زمین را ندید و خلیل حضرت حق نشد مگر به واسطه اقرار به پیغمبری من و جانشینی علی (علیه السلام) پس از من.
و به آن خدایی که جانم در دست اوست موسی(علیه السلام) مستحق تکلم و سخن گفتن با خداوند نشد و عیسی (علیه السلام) مایه عبرت و پیغمبری نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی (علیه السلام) .
به خدا قسم هیچ یک از پیغمبران به مقام پیغمبری نرسیدند مگر پس از اعتراف و شناسائی نبوت من و اقرار به ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) و یازده فرزند از نسل مبارک او به عنوان وصی و جانشینان من.
📓تفسیر جامع جلد ۱- صفحه ۸۸
🌷دعای توسل
✨ بِسمِ الله رحمن الرحیم✨
اَللّهُمَّ اِنّی اَسئلُکَ وَاَتَوَجَّهُ الَیکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیّ الرَّحمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃 یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکِ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکِ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهَةً عِندَاللّهِ اِشفَعی لَنا عِندَاللّه
یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَباعَبدِاللّهِ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الشَّهیدُیَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبَاالحَسَنِ یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا عَبدِاللّهِ یا جَعفَرَبنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِق یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبَاالحَسَنِ یا موُسَی بنَ جَعفَرٍ اَیُّهَا الکاظِمُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَبَالحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ موُسَی الرِضا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا وَصِیَّ الحَسَنِ وَ الخَلَفَ الحُجَّةَ اَیُّهَا القائِمُ المُنتَظَرُ المَهدِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
حال از خدا هرچه میخواهی طلب کن
#التماسدعایفرج 🙏
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۳ ... آرى، ما هیچ فرقى میان آنها از نظر حقانیت قایل نیستیم، هم
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷🌷🌷 آیات ۸۶، ۸۷، ۸۸
🔹شأن نزول:
یکى از انصار (مسلمانان مدینه) به نام حارث بن سوید دستش به خون بى گناهى به نام محذر بن زیاد آلوده گشت، از ترس مجازات، از اسلام برگشت و به مکّه فرار کرد (و یازده نفر از پیروان او که مسلمان شده بودند نیز مرتد شدند) پس از ورود به مکّه از کار خود سخت پشیمان گشت، و در اندیشه فرو رفت که در برابر این جریان چه کند؟
بالاخره فکرش به اینجا رسید که یک نفر را به سوى خویشان خود به مدینه بفرستد تا از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کنند:
آیا براى او راه بازگشتى وجود دارد یا نه؟
آیات فوق نازل شد، و قبولى توبه او را با شرایط خاصى اعلام داشت، حارث بن سوید خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و مجدداً اسلام آورد و تا آخرین نفس به اسلام وفادار ماند (ولى یازده نفر دیگر از پیروان او که از اسلام برگشته بودند به حال خود باقى ماندند).(۱)
در تفسیر درّ المنثور و بعضى تفاسیر دیگر، شأن نزول هاى دیگرى براى آیات فوق نقل شده که تفاوت هاى زیادى با آنچه نقل کردیم ندارد.(۲)
🌿تفسیر:
🔴کیفر ارتداد
در آیات گذشته، سخن از آئین اسلام بود که تنها آئین مقبول الهى است در این آیات، سخن از کسانى است که اسلام را پذیرفته و سپس از آن برگشته اند که در اصطلاح مُرْتَدّ نامیده مى شوند.
مى فرماید: چگونه خداوند جمعیتى را هدایت مى کند که بعد از ایمان و گواهى به حقانیت رسول، و آمدن نشانه هاى روشن براى آنها، کافر شدند؟ و خدا جمعیت ستمکاران را هدایت نمى کند !
(کَیْفَ یَهْدِی اللّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ).
چرا خداوند آنها را هدایت نمى کند؟ دلیل آن روشن است، آنها پیامبر را با نشانه هاى روشن شناخته اند و به رسالت او گواهى داده اند، بنابراین، در بازگشت و عدول از اسلام در واقع ظالم و ستمگرند، و کسى که آگاهانه ظلم و ستم مى کند لایق هدایت الهى نیست، او زمینه هاى هدایت را در وجود خود از میان برده است.
منظور از بَیِّنات در آیه فوق، قرآن مجید و سایر معجزات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)است و منظور از ظالم در اینجا کسى است که در درجه اول، به خود ظلم کرده و راه ارتداد را پیش گرفته و در درجه بعد، سبب گمراهى دیگران شده است.
پس از آن مى افزاید: آنها کیفرشان این است که لعن خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها است
(أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النّاسِ أَجْمَعینَ).
لَعن در اصل، به معنى طرد و دور ساختن آمیخته با خشم و غضب است و در مورد خداوند، به معنى دور ساختن از رحمت خویش مى باشد، و اما در مورد فرشتگان و مردم به معنى خشم و تنفر و طرد معنوى یا تقاضا از خداوند درباره دور ساختن این گونه افراد از رحمت است.
آرى، این مرتدان ظالم و ستمگر که آگاهانه این راه را پیموده اند چنان در فساد و گناه فرو مى روند که مورد نفرت همه افراد عاقل و با هدف عالم، اعم از انسان و فرشتگان، بلکه از آن بالاتر مورد خشم و غضب پروردگار قرار مى گیرند.
و در آیه بعد، به کیفیت و مدت این عذاب اشاره کرده، مى فرماید: این در حالى است که آنها همواره در این لعن و طرد و نفرت مى مانند، مجازات آنها تخفیف نمى یابد و به آنها مهلت داده نمى شود
(خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ).
در واقع اگر این لعن و طرد جاودانى نبود، یا جاودانى بود و تدریجاً تخفیف مى یافت، و یا حداقل مهلتى به آنها داده مى شد، تحملش آسان تر بود ولى هیچ یک از اینها درباره آنها نیست، عذابشان دردناک، جاودانى، غیر قابل تخفیف و بدون هیچگونه مهلت است، در واقع نه از آغاز بریده مى شود، نه از پایان و نه شدت آن کاهش مى یابد.
در آخرین آیه راه بازگشت را به روى این افراد مى گشاید و به آنان اجازه توبه مى دهد; چرا که هدف قرآن در همه جا، اصلاح و تربیت است و یکى از مهم ترین اسباب اصلاح و تربیت، گشودن راه بازگشت به روى بدکاران و آلودگان است مى فرماید:
مگر کسانى که بعد از آن توبه کنند، و اصلاح نمایند و در مقام جبران بر آیند (که توبه آنان پذیرفته مى شود) زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است
(إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ).
این آیه، مانند بسیارى از آیات دیگر قرآن، پس از طرح مسأله توبه با جمله وَ أَصْلَحُوا این حقیقت را مى فهماند که توبه، تنها ندامت از گذشته و تصمیم بر ترک گناه در آینده نیست، بلکه، شرط قبولى توبه آن است که با اعمال نیک خود در آینده، اعمال زشت پیشین را جبران کند
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
parhizgar20.mp3
12.68M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۲۰
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۶۰ 🌷ارزش تذکر دادن اشتباهات(اخلاقی،اجتماعی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : اللِّ
.
🍃شرح حکمت ۶۰
(مکارم شیرازی)
🔵اهمیت کنترل زبان
🔻خطرات زبان:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به خطرات زبان اشاره كرده مى فرمايد: «زبان درنده اى است كه اگر رهايش كنى به تو آسيب مى رساند و تو را مى دَرَد»; (اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ).
شك نيست كه يكى از بزرگترين افتخارات انسان نطق و بيان است كه به وسيله زبان انجام مى گيرد و به واسطه آن بر تمام جانداران ترجيح دارد به همين دليل خدا در سوره «الرحمن» كه سوره شرح نعمت هاى الهى است بعد از آفرينش انسان به نعمت نطق و بيان اشاره مى كند و مى فرمايد:
(الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ)
و قسمت عمده علوم و دانش ها از طريق زبان از نسلى به نسل بعد منتقل شده و دامنه تمدن انسان را گسترش داده است و اگر زبان نبود انسان همچون حيوانى بود.
نعمت ها هر چه بزرگ تر باشد چنانچه از آن به طرز بدى استفاده شود خطراتش عظيم تر است. هيچ عضوى از اعضاى انسان به اندازه زبان بى قيدوبند خطرناك نيست به طورى كه گاه مى شود يك جمله آتش جنگى را مى افروزد و سبب ريختن خون ها و هتك نواميس و از بين رفتن آرامش و امنيت جامعه مى گردد، لذا در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه خداوند زبان را عذابى مى كند كه هيچ يك از اعضاى بدن را با آن عذاب نمى كند. زبان عرضه مى دارد اى پروردگار تو مرا مجازاتى كردى كه هيچ چيز را با آن مجازات نكردى خداوند به او مى فرمايد:
«خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الاْرْضِ وَمَغارِبَها، فَسَفَكَ بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَانْتَهَبَ بِهَا الْمالُ الْحَرامُ وَانْتَهَكَ بِهَا الْفَرجُ الْحَرامُ، وَعِزَّتى وَجَلالى لاَُعَذَّبَنَّكَ بِعَذاب لا أُعَذِّبُ بِهِ شَيْئاً مِنْ جَوارِحِكَ;
سخنى از تو خارج شد و به شرق و غرب زمين رسيد و به سبب آن خون بيگناهان ريخته شد و اموال مردم غارت گرديد و نواميس مردم بر باد رفت به عزت و جلالم سوگند تو را مجازاتى مى كنم كه هيچ يك از اعضا را با آن مجازات نخواهم كرد».(1)
قبلاً نیز گفته ایم که قسمت مهمى از گناهان کبیره و خطرناک (حدود سى گناه) با زبان انجام مى شود. زبانى خالى از قید و بند و بدون مانع و قانع در حالى که این زبان مى تواند بهترین وسیله خیر و سعادت باشد.
به همین دلیل در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که ابوذر(رحمه الله) مى گفت:
«یا مُبْتَغِی الْعِلْمِ إنَّ هذا اللِّسانَ مِفْتاحُ خَیْر وَمِفْتاحُ شَر فَاخْتِمْ عَلى لِسانِکَ کَما تَخْتِمُ عَلى ذَهَبِکَ وَوَرَقِکَ;
اى طالب علم این زبان کلید خیر و شر است، بنابراین بر زبانت قفل و بند نه همان گونه که بر درهم و دینارت قفل و بند مى نهى»(2). (3)
📚(1). کافى، ج 2، ص 115، ح 16.
(2). همان، ص 114، ح 10.
(3). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر آمده است که این جمله حکمت آمیز بخشى از وصیتى است که امام براى فرزندش محمد بن حنفیه بیان فرمود و این وصیت را قبل از سیّد رضى مرحوم شیخ صدوق در بخش نوادر کتاب من لایحضره الفقیه به ضمیمه جمله هاى دیگرى آورده است. مرحوم شیخ مفید نیز در کتاب اختصاص آن را از امیرمؤمنان با تفاوتى نقل کرده است). (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 51).
@Nahjolbalaghe2
Hekmat 060.mp3
2.73M
✅شرححکمت ۶۰
🔻اهمیت کنترل زبان
👤استاد نظافت
@Nahjolbalaghe2
🌺 دقتِ بالای شهید احمدیروشن در راه بندگی خدا
#متن_خاطره
نانِ سنگک گرفته بودیم و می رفتیم سمتِ خوابگاه چند تا سنگ به نان ها چسبیده بود. مصطفی اونا رو کند و برگشت سمتِ نانوایی... بعد برگشت و گفت: بچه که بودم یکبار نانِ سنگک خریدم. وقتی رفتم خونه، بابام سنگهایی که به نان چسبیده بود رو جدا کرد، داد به دستم و گفت: ببر و بده به شاطر؛ نانواها بابتِ اینها پول دادند...
🌹خاطرهای از زندگی دانشمند شهید مصطفی احمدیروشن
🇮🇷منبع: یادگاران۲۲ «کتاب شهید احمدیروشن» صفحه ۲۶
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
🔘مسابقه پیامکی فائزون غدیر
🔰اهدا پرچم حرم مطهر امیرالمومنین «ع»
▪️علاقهمندان میتوانند تا روز "عید سعید غدیر خم" جواب سوال در تصویر فوق را به پشتیبانی صفحه اینستاگرام به آدرس
👇
http://i.instagram.com/mehrshadsoheily
ارسال کنند.
http://www.royesheghorban.ir وبسایت رویش غدیر
هیچ دلبری که حضرت حیدر نمیشود.mp3
1.91M
✅نفس بی حب او شرعا حرام است
🔶مدح طوفانی #یعسوبالدینآقاجان #امیرالمؤمنین
علی (علیه السلام) 🌸
الحمدلله که یک علی آفریدی و آنهم امام ما شد... 🤲🌿
با نوای:👇
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
@Nahjolbalaghe2
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ .
💠و درود خدا بر او فرمود: غيرت زن كفرآور، و غيرت مرد نشانه ايمان اوست.
📒 #نهجالبلاغه #حکمت124
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇