HADICE کساء.mp3
2.79M
🌷حدیث شریف کساء
🎤حاج مهدی سماواتی
@Nahjolbalaghe2
1⃣
🌷متنحدیث کساء
#بسماللهالرحمنالرحیم
🍃عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله،
🍃قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَیّامِ
جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بعضى از روزها
🍃فَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْكَ السَّلامُ
و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم : بر تو باد سلام
🍃قالَ : اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُكَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ
فرمود: من در بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم ، گفتم : پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف
🍃فَقَالَ یا فاطِمَةُ ایتینى بِالْكِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْكِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ
فرمود: اى فاطمه بیاور برایم كساء یمانى را و مرا بدان بپوشان من كساء یمانى را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم
🍃وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلَالَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ
و هم چنان بدو مى نگریستم و در آن حال چهره اش مى درخشید همانند ماه شب چهارده
🍃فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ
پس ساعتى نگذشت كه دیدم فرزندم حسن وارد شد
🍃وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ
و گفت سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام
🍃یا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ یا اُمّاهُ
اى نور دیده ام و میوه دلم گفت : مادرجان
🍃اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ
من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوى جدم رسول خدا است
🍃فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ
گفتم : آرى همانا جد تو در زیر كساء است پس حسن بطرف كساء رفت
🍃وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ
و گفت: سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا
🍃اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ
آیا به من اذن مى دهى كه وارد شوم با تو در زیر كساء؟
🍃فَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا صاحِبَ حَوْضى
فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اى صاحب حوض
🍃قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِساَّءِ
من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر كساء رفت
🍃فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ
ساعتى نگذشت كه فرزندم حسین وارد شد
🍃وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ
و گفت : سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام
🍃یا وَلَدى وَیا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ لى یا اُمّاهُ
اى فرزند من و اى نور دیده ام و میوه دلم فرمود: مادر جان
🍃اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوى جدم رسول خدا (ص)است
🍃فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ
گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زیر كساء هستند
🍃فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ
حسین نزدیك كساء رفته گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار،
🍃اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِ
سلام بر تو اى كسى كه خدا او را برگزید آیا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زیر كساء
🍃فَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى
فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم
🍃قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْكِساَّءِ
به تو اذن دادم پس او نیز با آن دو در زیر كساء وارد شد
🍃فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ
در این هنگام ابوالحسن على بن ابیطالب وارد شد
🍃وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ
و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام
🍃یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً طَیِّبَةً
اى ابا الحسن و اى امیر مؤ منان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنم
🍃كَاَنَّها راَّئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ
⬇️
2⃣
⬆️⬇️گویا بوى برادرم و پسر عمویم رسول خدا است ؟ گفتم : آرى این او است كه با دو فرزندت در زیر كساء هستند
🍃فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْكِساَّءِ
وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللَّهِ
پس على نیز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تو اى رسول خدا
🍃اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ
آیا اذن مى دهى كه من نیز با شما در زیر كساء باشم
🍃قالَ لَهُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى
رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام اى برادر من و اى وصى و خلیفه و پرچمدار
🍃قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ
من به تو اذن دادم پس على نیز وارد در زیر كساء شد،
🍃ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ
در این هنگام من نیز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلام بر تو اى پدرجان اى رسول خدا
🍃اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ
آیا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زیر كساء باشم؟
🍃قالَ وَعَلَیْكِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَكِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْكِساَّءِ
فرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم ، پس من نیز به زیر كساء رفتم،
🍃فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْكِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْكِساَّءِ
و چون همگى در زیر كساء جمع شدیم پدرم رسول خدا دو طرف كساء را گرفت
🍃وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ
و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود:
🍃اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخَاصَّتى وَحَامَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى
خدایا اینانند خاندان من و خواص ونزدیكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است
🍃یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ
مى آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه مى اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد
🍃اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ
من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگد و در صلحم با هر كه با ایشان درصلح است ودشمنم باهركس كه با ایشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ایشان را دوست دارد
🍃اِنَّهُمْ مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ وَغُفْرانَكَ وَرِضْوانَكَ
اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهاى خود و بركتهایت و مهرت و آمرزشت و خوشنودیت را
🍃عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً
بر من و بر ایشان و دور كن از ایشان پلیدى را و پاكیزه شان كن بخوبى
🍃فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِكَتى وَ یا سُكّانَ سَمواتى
پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهایم
🍃اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَةً
براستى كه من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان
🍃وَلا فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ
و نه فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در جریان را مگر بخاطر دوستى این پنج تن
🍃الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ الاَمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْكِساَّءِ
اینان كه در زیر كسایند پس جبرئیل امین عرض كرد: پروردگارا كیانند در زیر كساء؟
🍃فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها
خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند: آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش
🍃فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَرْضِ لاَكُونَ مَعَهُمْ سادِساً
جبرئیل عرض كرد: پروردگارا آیا به من هماذن مى دهى كه به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم
🍃فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَهَبَطَ الاْمینُ جِبْراَّئیلُ
خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد
🍃وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الاْعْلى یُقْرِئُكَ السَّلامَ
و گفت: سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ اعلى سلامت مى رساند
🍃وَیَخُصُّكَ بِالتَّحِیَّةِ وَالاِكْرامِ وَیَقُولُ لَكَ وَعِزَّتى وَجَلالى⬇️
3⃣
⬆️⬇️و تو را به تحیت و اكرام مخصوص داشته و مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند
🍃اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً
كه من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان
🍃وَلا فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ لاَجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ
و نه فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در جریان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما
🍃وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ
و به من نیز اذن داده است كه با شما در زیر كساء باشم پس آیا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى؟
🍃فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ
رسول خدا(ص) فرمود و بر تو باد سلام اى امین وحى خدا
🍃اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْكِساَّءِ
آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر كساء شد
🍃فَقالَ لاَبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْكُمْ
و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوى شما وحى كرده
🍃یَقُولُ (اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً)[1]
و مى فرماید: «حقیقت این است كه خدا مى خواهد پلیدى (و ناپاكى) را از شما خاندان ببرد و پاكیزه كند شما را پاكیزگى كامل»
🍃فَقالَ عَلِىُّ لاَبى یا رَسُولَ اللَّهِ
على علیه السلام به پدرم گفت: اى رسول خدا
🍃اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ اللَّهِ
به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر كساء چه فضیلتى (و چه شرافتى ) نزد خدا دارد؟
🍃فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً
پیغمبر(ص) فرمود: سوگند بدان خدائى كه مرا به حق به پیامبرى برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق)
🍃ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَرْضِ
برگزید كه ذكر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمین
🍃وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ
كه در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند جز آنكه نازل شود بر ایشان رحمت (حق)
🍃وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِكَةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا
و فرا گیرند ایشان را فرشتگان و براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند،
🍃فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْكَعْبَةِ
على (كه این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما رستگار شدیم و سوگند به پروردگار كعبه كه شیعیان ما نیز رستگار شدند،
🍃فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً
دوباره پیغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید
🍃ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَرْضِ
ذكر نشود این خبر (و سرگذشت) ما درانجمن ومحفلى از محافل مردم زمین
🍃وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ
كه در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناكى باشد جز آنكه خدا اندوهش را برطرف كند
🍃وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ
و نه غمناكى جز آنكه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهى باشد جز آنكه خدا حاجتش را برآورد،
🍃فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَكَذلِكَ شیعَتُنا
على گفت : بدین ترتیب به خدا سوگند ما كامیاب و سعادتمند شدیم
🍃فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْكَعْبَة
و هم چنین سوگند به خدای کعبه که شیعیان ما نیز در دنیا و آخرت رستگار و سعادتمند شدند.
✨﷽✨
🌼انواع محبت
✍قرآن می فرمايد: مومنان حب شان به خدا شديد است. محبت و دست داشتن معنايش اين است كه انسان بتواند حالت شوق را حفظ كند. عارفی ديد كه دو تا بچه دارند با هم بازی می كنند. يكی از آنها گفت كه من بايد بروم و تكاليفم را بنويسم و بچه ی ديگر می گفت كه بازی ما هنوز تمام نشده است ولی بچه رفت. عارف گريه كرد و گفت كه اين بچه بازی را رها كرد تا تكليفش را بنويسد ولی من تكاليف مولايم را انجام ندادهام و هنوز دنبال بيهودگی و لغو هستم. ما يك محبت قبل از معرفت و يك محبت بعد از معرفت داريم. يك نفر امام حسين (ع) را دوست دارد حتی اگر او را نشناسد. اما بعد از شناخت امام محبتش بيشتر می شود. ما يك معرفت تقليدی و يك معرفت تحقيقی داريم. وقتی شما بيمار می شويد نزد پزشك می رويد و پزشك می گويد كه فلان دارو برای شما خوب است و شما بخاطر اينكه پزشك را قبول داری اين دارو را میخوري، اين معرفت تقليدی است. يك وقت شما كتاب پزشكی مطالعه می كنيد و به نتيجه می رسيد كه فلان دارو براي شما مفيد است. اين معرفت تحقيقی است. معرفت تقليدی بد نيست بلكه معرفت جاهلی بد است. روايت داريم كه آغاز دين معرفت خداست. معرفت مراتب دارد. معرفت به ظرفيت است. ممكن است كه يك فرد بی سواد معرفت را از امام حسين (ع) ديده است و معرفت می تواند شهودی باشد. ما نبايد معرفت را پيچيده كنيم. تقوا برای انسان معرفت می آورد. بالاترين معرفت، معرفت خداست. هر كس كه در رختخواب خودش بميرد و سه تامعرفت داشته باشد با معرفت از دنيا می رود. معرفت به خدا، پيامبر و امام. اهل بيت گفته اند كه خدا را با ما بشناسيد. شناخت اهل بيت منجر به شناخت خدا می شود.
📚از بیانات دکتررفیعی
1⃣
✅دعای مباهله
🌷امام صادق علیهالسلام به نقل از امام باقرعلیهالسلام فرمودند: اگر بگویم اسم اکبر(اسم اعظم) در این دعاست درست است و اگر مردم بدانند چه اجابتی در آن نهفته است سراسیمه به تعلیم آن روی میآورند. من این دعا را بر حاجاتم مقدم میکنم و دعایم به اجابت میرسد. این همان دعای مباهله است که (پس از دستور مباهله) در آیه شریفه ) فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ( جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و ایشان را از این دعا آگاه ساخت. به ایشان فرمود تو و جانشینت(امام علی (ع) و دو نوهات و دخترت بیرون روید و با این دعا با آن گروه مباهله کنید. امام صادق علیهالسلام می فرمایند:گنجهای دانشی که نزد خداوند است بهتر و باقی تر(از هر چیز) است، پس با این دعا از خداوند طلب شفاعت کنید و از کسانی که اهلیتش را ندارند همچون سفیهان و منافقان کتمان نمایید. دعا این است:
🍃«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلَالِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلَالِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِأَوْسَعِهَا وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ وَاسِعَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَمَالِكَ بِأَكْمَلِهِ وَ كُلُّ كَمَالِكَ كَامِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَلِمَاتِكَ بِأَتَمِّهَا وَ كُلُّ كَلِمَاتِكَ تَامَّةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا وَ كُلُّ أَسْمَائِكَ كَبِيرَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ الَّتِي اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطِيلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِأَرْضَاهُ وَ كُلُّ قَوْلِكَ رضا [رَضِيٌ] اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَسَائِلِكَ بِأَحَبِّهَا إِلَيْكَ وَ كُلُّ [و كلها] مَسَائِلِكَ إِلَيْكَ حَبِيبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَسَائِلِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
⬇️
2⃣
⬆️⬇️ادامه دعای مباهله
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ سُلْطَانِكَ بِأَدْوَمِهِ وَ كُلُّ سُلْطَانِكَ دَائِمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِسُلْطَانِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مُلْكِكَ بِأَفْخَرِهِ وَ كُلُّ مُلْكِكَ فَاخِرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمُلْكِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَلَائِكَ بِأَعْلَاهُ وَ كُلُّ عَلَائِكَ عَالٍ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَلَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ آيَاتِكَ بِأَعْجَبِهَا وكُلُّ آيَاتِكَ عَجِيبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِآيَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَنِّكَ بِأَقْدَمِهِ وَ كُلُّ مَنِّكَ قَدِيمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَنِّكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي
🍃اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا أَنْتَ فِيهِ مِنَ الشُّئُونِ وَ الْجَبَرُوتِ اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَ كُلِ [وَ بِكُلِ] جَبَرُوتٍ لَكَ اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا تُجِيبُنِي بِهِ حِينَ أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِبَهَاءِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِجَلَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِجَمَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعَظَمَةِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِكَمَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِقَوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِشَرَفِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعَلَاءِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعِزَّةِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ»
🔹سپس به اندازهای که نفس قطع شود بگو: «يَا اللَّهُ يَا رَبَّاهْ»
🍃بعد از آن بگو: «أَسْأَلُكَ سَيِّدِي فَلَيْسَ مِثْلَكَ شَيْءٌ وَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ دَعْوَةٍ دَعَاكَ بِهَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنْتَ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ اسْتَجَبْتَ دَعْوَتَهُ مِنْهُ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ أَتَقَدَّمُ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي بِمُحَمَّدٍ يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَتَوَجَّهُ إِلَى رَبِّكَ وَ رَبِّي وَ أُقَدِّمُكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي يَا رَبَّاهْ يَا اللَّهُ يَا رَبَّاهْ أَسْأَلُكَ بِكَ فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْءٌ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ خَلِيلِكَ وَ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ بِعِتْرَتِهِ وَ أُقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي وَ أَسْأَلُكَ بِحَيَاتِكَ الَّتِي لَا تَمُوتُ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي لَا يُطْفَأُ وَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدِ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ»
🤲اکنون حاجات خود را از خداوند بخواهید تا برآورده گردد، ان شاء الله.🌺
📚(إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج١، ص: ۵١٧)
4_5785009438028989691.m4a
3.38M
سيد بن طاووس مي فرمايد
اگراز هرعملي در #عصر_جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چراكه دراين دعا سري است كه خدا مارا برآن آگاه كرده است
هدایت شده از .
4_267964955217625318.mp3
3.65M
✅ #دعای_سمات
🎤 بانوای گرم :
#استاد_فرهمند
🌅 عصرهای جمعه که میشود دل می گیرد . دعای سمات می خوانیم تا روحمان ملکوتی شود ...
التمـاس دعـای فـرج
🎧 گوش کنید و نشر دهید 📡
✨🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. #ادامهتفسیرسورهآلعمرانآیه ۹۶ ... 🔹اى على! کسى که حج را ترک کند ـ با این که توانائى دارد ـ
.
#ادامهتفسیرسورهآلعمرانآیه ۹۶
... این دو روایت استدلال لطیفى در بر دارد که با موازین متداول حقوقى نیز کاملاً قابل تطبیق است، و آن این که معبدى همچون خانه کعبه به هنگامى که در زمین بکرى ساخته شود تا شعاع احتیاجات خود نسبت به آن زمین اولویت دارد.
البته تا آن روز که این احتیاج ضرورت پیدا نکرده دیگران هم مى توانند از حریم آن استفاده کنند.
اما آن روز که نیاز مبرم پیدا شد از حق اولویت نخستین مى توان استفاده کرد.
۳ ـ امتیازات خانه کعبه:
در این دو آیه براى کعبه علاوه بر امتیاز نخستین پرستشگاه بودن چهار امتیاز دیگر ذکر شده است:
الف ـ برکت و فائده بسیار (مبارکاً)
مبارک به معنى پر برکت و پر فایده است، و کعبه از این جهت مبارک است که هم از نظر معنوى و هم از نظر مادى در یکى از پربرکت ترین سرزمین هاى جهان قرا گرفته.
برکات معنوى این سرزمین و جذبه هاى الهى و تحرک و جنبش و وحدتى که در پرتو آن مخصوصاً در مراسم حج به وجود مى آید بر هیچ کس پوشیده نیست، و اگر تنها به جنبه هاى صورى مراسم حج اکتفاء نشود و روح و فلسفه آن زنده گردد، آن گاه برکت واقعى آن آشکارتر خواهد بود.
از نظر مادى با این که سرزمین خشک و بى آب و علفى است و به هیچ وجه از نظر طبیعى مناسب شرائط زندگى نیست این شهر در طول تاریخ همواره یکى از شهرهاى آباد و پر تحرک و یک مرکز آماده براى زندگى و حتى براى تجارت بوده است.
ب ـ هدایت جهانیان (هُدىً لِلْعالَمِیْنَ)
کعبه مایه هدایت جهانیان است و مردم از نقاط دور و نزدیک، صفحات خشکى و دریا را زیر پا مى گذارند و به این عبادتگاه بزرگ جلب مى شوند و در مراسم با شکوه حج که از زمان ابراهیم(علیه السلام) همچنان رائج بوده شرکت مى کنند، حتى عرب جاهلى نیز کعبه را گرامى مى داشت، و مراسم حج را به عنوان این که آئین ابراهیم(علیه السلام) است با این که با خرافات آمیخته شده بود انجام مى داد، و در پرتو همان مراسم ناقص خود، تا حدود زیادى از کارهاى نادرست خود موقتاً دست مى کشید.
و به این ترتیب، همگان حتى بت پرستان از هدایت این خانه بزرگ بهره مند مى شدند.
جاذبه معنوى این سرزمین و این خانه مقدس چنان است که همه را بى اختیار تحت تأثیر خود قرار مى دهد.
ج ـ مقام ابراهیم (فِیهِ آیاتٌ بِیِّناتٌ، مَقامُ اِبْراهِیمَ)
در این خانه نشانه هاى روشنى از خدا پرستى و توحید و معنویت به چشم مى خورد، و دوام و بقاى آن در طول تاریخ در برابر دشمنان نیرومندى که قصد نابود ساختن آن را داشتند یکى از این نشانه ها است.
آثارى که از پیامبر بزرگى همچون ابراهیم(علیه السلام) در کنار آن باقى مانده، مانند زمزم، صفا، مروه، رکن،(۱۲) حطیم،(۱۳) حجر الاسود، حجر اسماعیل(۱۴) که هر کدام تاریخ مجسمى از قرون و اعصار گذشته، و روشنگر خاطره هاى عظیم و جاویدان مى باشد، از دیگر نشانه ها است.
از میان این نشانه هاى روشن، مقام ابراهیم(علیه السلام) به خصوص ذکر شده; زیرا محلى است که ابراهیم(علیه السلام) در آن ایستاد، به خاطر بناى کعبه، و یا به خاطر انجام مراسم حج و یا براى دعوت عمومى مردم براى انجام این مراسم بزرگ.
و در هر حال از مهمترین آیات مزبور است و خاطرات بى نظیرى از فداکارى ها، اخلاص ها، و اجتماع ها را زنده مى کند.
در این که: منظور از مقام ابراهیم ، خصوص آن نقطه اى مى باشد که هم اکنون سنگ مخصوصى در آن قرار دارد و اثر پاى ابراهیم(علیه السلام) بر آن نمایان است، یا منظور از آن تمام حرم مکّه و یا تمام مواقف حج است، در میان مفسران گفتگو است ولى در روایتى که از امام صادق(علیه السلام) در کتاب کافى نقل شده(۱۵) اشاره به همان احتمال اول شده است.
د ـ امنیت کامل (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً)
ابراهیم(علیه السلام) بعد از بناى خانه کعبه امنیت شهر مکّه را از خداوند درخواست نموده، گفت:
رَبِّ اجْعَلْ هذَا الْبَلَدَ آمِناً:
خداوندا! این سرزمین را سرزمین امن و امانى قرار بده .(۱۶)
خداوند دعاى ابراهیم(علیه السلام) را اجابت کرد و آن را یک مرکز امن قرار داد که هم مایه آرامش روح و امنیت اجتماع مردمى است که به آن مى آیند و از آن الهام مى گیرند و هم از نظر قوانین مذهبى، امنیت آن، چنان محترم شمرده شده که هر گونه جنگ و مبارزه در آن ممنوع است.
مخصوصاً در اسلام کعبه به عنوان یک مأمن و پناهگاه شناخته شده، و حتى حیوانات این سرزمین از هر نظر باید در امنیت باشند و کسى مزاحم آنها نشود، افراد انسانى که به آن پناه مى برند نیز در امان هستند حتى اگر قاتل و جانى باشند نمى توان متعرض آنها شد.
ولى براى این که این احترام خاص خانه کعبه مورد سوء استفاده قرار نگیرد، و حق مظلومان پایمال نگردد، اگر افراد جنایت کار و مجرمى به ـ آن پناهنده شوند دستور داده شده: آنها را از نظر آب و غذا در مضیقه قرار دهند، تا مجبور گردند آنجا را ترک گویند، و آنها را به کیفر برسانند.
📚⬇️
📚پینوشت ۱ ـ براى توضیح بیشتر درباه مدارک این موضوع از آیات و روایات به جلد اول تفسیر نمونه ، ذیل آیه ۱۲۷ سوره بقره مراجعه شود (صفحه ۵۲۱ ویرایش جدید).
۲ ـ از بعضى روایات استفاده مى شود: این فریضه در اسلام نخستین بار در سال دهم هجرى تشریع گردید و در همان سال بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به جمعى دستور داد در همه جا این فرمان را به گوش مردم برسانند و آنها را آماده زیارت خانه خدا کنند اگر چه مراسم عمره را پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و جمعى از مسلمانان قبل از آن هم انجام دادند. ( وسائل الشیعه ، جلد ۱۱، صفحه ۲۳۵، حدیث ۱۴۶۷۵ چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۲۱، صفحات ۳۸۲، ۳۸۳، ۳۸۹، ۴٠۲، ۴٠۳ و جلد ۳٠، صفحات ۶٠۴ و ۶٠۵).
۳ ـ کافى ، جلد ۴، صفحه ۲۶۶، باب استطاعة الحج (دار الکتب الاسلامیه) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۱، صفحه ۷ و ۳۳ (چاپ آل البیت).
۴ ـ کتاب الزکاة آیت اللّه خوئى، صفحه ۱۲۴ (انتشارات لطفى) ـ مختلف الشیعه علامه حلى، جلد ۳، صفحه ۲۵۱ (انتشارات جامعه مدرسین) ـ تهذیب الاصول امام خمینى، جلد ۱، صفحه ۲۷۱ (انتشارات دار الفکر).
۵ ـ به تفسیر نمونه جلد ۲، ذیل آیه ۱۹۶ سوره بقره و همچنین جلد ۱، ذیل آیه ۱۵۸ سوره بقره مراجعه فرمائید.
۶ ـ تفسیر صافى ، جلد ۱، صفحه ۳۶۲، ذیل آیه مورد بحث (مکتبة الصدر تهران) ـ التهذیب ، جلد ۵، صفحه ۱۸ (دار الکتب الاسلامیه) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۱، صفحات ۲۹، ۳۲ و ۴۳ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۹۶، صفحه ۱۱٠.
۷ ـ من لا یحضره الفقیه ، جلد ۴، صفحه ۳۶۸ (انتشارات جامعه مدرسین) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۱، صفحه ۳۱ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۷۴، صفحه ۵۸.
۸ ـ من لا یحضره الفقیه ، جلد ۲، صفحه ۱۹۳ (انتشارات جامعه مدرسین) ـ بحار الانوار ، جلد ۹۶، صفحات ۷۸ و ۸۵ ـ در این مورد احادیثى دیگر نیز آمده است: مستدرک ، جلد ۹، صفحه ۳۳۶ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۱٠، صفحه ۱۲۷.
۹ ـ کافى ، جلد ۴، صفحه ۲۱۱ (دار الکتب الاسلامیه) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۵، صفحه ۱۲۶ و جلد ۱۳، صفحه ۲۴۴ (چاپ آل البیت).
۱٠ ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۱۸۵ (چاپخانه علمیه تهران) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۷، (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۹۶، صفحه ۸۳.
۱۱ ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۱۸۵ و ۱۸۶ (چاپخانه علمیه تهران) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۷ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۱٠، صفحه ۲۴۵ و جلد ۹۶، صفحه ۸۴.
۱۲ ـ هر یک از جوانب چهارگانه کعبه را رکن مى نامند.
۱۳ ـ حطیم به فاصله میان حجر الاسود و درب خانه کعبه گفته مى شود، به این جهت به آن حطیم مى گویند که ازدحام در آنجا بسیار شدید است و محل توبه آدم بوده است.
۱۴ ـ حجر اسماعیل محل خاصى است که به صورت یک قوس در ضلع شمال غربى کعبه ساخته شده.
۱۵ ـ کافى ، جلد ۴، صفحه ۲۲۳ (دار الکتب الاسلامیه) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۳، صفحه ۲۳۹ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۱۲، صفحه ۱۱۸ و جلد ۹۶، صفحه ۲۳۲.
۱۶ ـ ابراهیم، آیه ۳۵ ـ بقره، آیه ۱۲۶.
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 🍃ادامه خطبه ۳(شقشقیه)بخش۴ ... ب) جنگ صفّين بعد از پايان «جنگ جمل» على(عليه السلام) به «ک
.
#ادامهخطبه۳بخش۴
... ج) جنگ نهروان
همان گونه که از داستان «جنگ صفّين» به دست مى آيد، گروه «خوارج» از درون «جنگ صفّين» و داستان «حکميّت» آشکار شدند و اين يکى از پيامدهاى دردناک آن جنگ ويرانگر و خانمانسوز بود.
گروهى که حکميّت را نخست پذيرفته بودند و بعد پشيمان شدند و آن را بر خلاف قرآن و کفر مى پنداشتند، وقاحت و بى شرمى را به جايى رساندند که به امام(عليه السلام) اصرار کردند که توبه نمايند وگرنه به نبرد با آن حضرت بر مى خيزند!
«على»(عليه السلام) که اختلاف شديد را در داخل لشکر ملاحظه کرد (و مشاهده نمود که منافقان پيوسته اين آتش را دامن مى زنند) دستور مراجعت به «کوفه» را صادر فرمود.
در «کوفه» دوازده هزار نفر از افراد لجوج و متعصّب، از مردم جدا شدند و به «حروراء» که قريه اى در دو ميلى «کوفه» بود رفتند و به همين دليل اين گروه از خوارج، حروريّه ناميده شدند.
سرانجام در سرزمين «نهروان» که در نزديکى حروراء بود آماده جنگ شدند.
🔻عجب اين که، در اين نبرد شوم، در صفوف خوارج، بعضى از ياران ديرينه امام ديده مى شدند; و نيز گروهى که از عبادت، پيشانى آنان پينه بسته بود و آهنگ تلاوت قرآن آنان در همه جا پيچيده بود قرار داشتند.
آنها در حقيقت عابدان خشک و نادان و احمقى بودند که به خاطر افراط آنها در چسبيدن به ظواهر دين و بى اعتنايى به حقيقت آن، «مارقين» ناميده شدند.
هنگامى که دو لشکر در مقابل هم قرار گرفتند، با مذاکره مکرّر به منظور ارشاد «خوارج» و با يک خطابه حساب شده، بسيار روشنگر و بيدار کننده امام(عليه السلام)، قشر عظيمى از لشکر مخالف که فريب خورده بودند جدا شدند و فرياد «التوبة التوبة يا اميرالمؤمنين» بلند کردند و از امام تقاضاى عفو و بخشش نمودند و به اين ترتيب هشت هزار نفر از سپاه دوازده هزار نفرى آنان برگشتند (و طبق روايتى امام پرچمى در گوشه اى از ميدان برافراشت و به توّابين دستور داد کنار آن پرچم قرار گيرند) و بعد از آن که از هدايت باقيمانده آن گروه لجوج و خشک و نادان مأيوس شد، چاره اى جز جنگ نمى ديد; امّا در عين حال فرمود:
«تا آنها آغاز به جنگ نکنند شما آغاز نکنيد» همان کارى که در جنگ هاى «جمل و صفّين» انجام داد، او مى خواست هرگز آغازگر جنگ نباشد.
سرانجام «خوارج» حمله را شروع کردند که با عکس العمل شديد و دفاع کوبنده لشکر امام روبه رو شدند و در مدّت کوتاهى تمام چهار هزار نفر ـ جز نه نفر که فرار نمودند ـ کشته شدند و از سپاه امام بيش از نه نفر کشته نشدند و صدق کلام آن حضرت که قبلا فرموده بود:
«از اين مهلکه از آن ها ده نفر رهايى نمى يابند و از شما هم ده نفر کشته نمى شوند» آشکار شد.(19)
اين جنگ در روز نهم ماه صفر (سال 38 يا 39) هجرى واقع شد و تمام مدّت جنگ ساعتى بيش نبود.(20)
چرا خلافت و بيعت را پذيرفتم؟!
امام(عليه السلام) در انتها، دلايل پذيرش بيعت را به وضوح بيان مى کند و اهداف خود را از اين پذيرش در جمله هاى کوتاه و بسيار پرمعنا شرح مى دهد و در ضمن روشن مى سازد که اگر اين اهداف بزرگ نبود، کمترين ارزشى براى زمامدارى بر مردم قائل نبود، مى فرمايد: «آگاه باشيد! به خدايى که دانه را شکافته و انسان را آفريده سوگند! اگر به خاطر حضور حاضران (توده هاى مشتاق بيعت کننده) و اتمام حجّت بر من به خاطر وجود يار و ياور نبود و نيز به خاطر عهد و پيمانى که خداوند از دانشمندان و علماى هر امّت گرفته که: «در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمديده و مظلوم سکوت نکنند»، مهار شتر خلافت را بر پشتش مى افکندم (و رهايش مى نمودم) و آخرينش را به همان جام اوّلينش سيراب مى کردم»
(اَما والَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ، وبَرَءَ النَّسَمَة(21)، لَولا حُضُورُ الْحاضِرِ (22) وَ قيامُ الْحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَماءِ اَنْ لا يُقارّوا(23) عَلى کِظَّةِ(24) ظالِم، وَلا سَغَبِ(25) مظلوم، لاَلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها(26)، وَلَسَقيتُ آخِرَها بِکأسِ اَوَّلِها).
جمله «وَالَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ» در حقيقت اشاره به توصيفى است که قرآن مجيد از ذات پاک خدا مى کند و مى گويد:
«فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى; خداوند، شکافنده دانه و هسته است»(27) و اين در واقع اشاره به مهمترين آفرينش پروردگار يعنى آفرينش حيات و زندگى است و جمله «بَرءَ النَّسَمَةَ» اشاره به آفرينش انسان و روح و جان اوست، همان آفرينش عظيم و بسيار مهمّى که قرآن مجيد بعد از ذکر آن «تَبارَکَ اللهُ اَحْسَنَ الْخالِقينَ»(28)
ادامهدارد...
@Nahjolbalaghe2
ترتیل جزء ۳۰ استاد پرهیزگار.mp3
38.98M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء ۳۰
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2