قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌹 ✅ #دعایروزچهارشنبه ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨ 🌷 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَع
.
🌷دعا و زیارت روز چهارشنبه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۱۰۲ ✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُق
.
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۲
... از آنجا که ظاهراً در میان قدما گاهى کلمه نسخ بر تخصیص اطلاق مى شده، ممکن است منظور کسانى که آیه دوم را ناسخ آیه اول دانسته اند همان تخصیص بوده باشد.
به هر حال، در پایان آیه به طایفه اوس و خزرج و همه مسلمانان جهان هشدار مى دهد که به هوش باشند، تنها اسلام آوردن کافى نیست، مهم آن است که ایمان و اسلام خود را تا واپسین ساعات عمر، حفظ کنند، و با روشن ساختن آتش هاى خاموش شده کینه هاى دوران جاهلى، و پیروى از تعصب هاى نابخردانه، ایمان و اعمال پاک خود را بر باد ندهند، تا عاقبت و پایان کار آنها به بدبختى نگراید، لذا با تأکید مى فرماید: مراقب باشید که جز با ایمان و اسلام از دنیا بیرون نروید (وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).
🌺دعوت به سوى اتحاد
در آیه بعد، بحث نهائى که همان مسأله اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه باشد مطرح شده، مى فرماید: همگى به ریسمان الهى چنگ بزنید، و از هم پراکنده نشوید !
(وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا).
درباره این که منظور از حبل اللّه: ریسمان الهى چیست؟ مفسران احتمالات مختلفى ذکر کرده اند:
بعضى مى گویند: منظور از آن قرآن است.
بعضى مى گویند: اسلام.
و بعضى دیگر گفته اند: منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند.
در روایاتى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده نیز همین تعبیرات گوناگون دیده مى شود، مثلا در تفسیر درّ المنثور از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و در کتاب معانى الاخبار از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: حبل اللّه قرآن است .(۳)
و در تفسیر عیاشى از امام باقر(علیه السلام) که فرمود: ریسمان الهى آل محمّد(صلى الله علیه وآله)مى باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند .(۴)
ولى نه این احادیث و نه آن تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهى هر گونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او.
و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع ارتباط با خدا که از معنى حبل اللّه استفاده مى شود، جمع است.
دشمنان دیروز و برادران امروز پس از آن قرآن به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره کرده و مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته، و مقایسه آن پراکندگى با این وحدت دعوت مى کند، و مى فرماید: فراموش نکنید که در گذشته چگونه با هم دشمن بودید، ولى خداوند در پرتو اسلام و ایمان، دل هاى شما را به هم مربوط ساخت، و شما دشمنان دیروز، برادران امروز شدید
(وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً).
جالب توجه این که: کلمه نعمت را دو بار در این جمله تکرار کرده و به این طریق اهمیت موهبت اتفاق و برادرى را گوشزد مى کند.
نکته دیگر این که: مسأله تألیف قلوب مؤمنان را به خود نسبت داده، مى گوید: خدا در میان دل هاى شما الفت ایجاد کرد و با این تعبیر، اشاره به یک معجزه اجتماعى اسلام شده; زیرا اگر سابقه دشمنى و عداوت پیشین عرب را درست دقت کنیم که چگونه کینه هاى ریشه دار در طول سال هاى متمادى در دل هاى آنها انباشته شده بود؟ و چگونه یک موضوع جزئى و ساده کافى بود آتش جنگ خونینى در میان آنها بیفروزد ـ مخصوصاً با توجه به این که مردم نادان و بى سواد و نیمه وحشى معمولاً افرادى لجوج و انعطاف ناپذیرند، و به آسانى حاضر به فراموش کردن کوچک ترین مسائل گذشته نیستند ـ اهمیت این معجزه بزرگ اجتماعى اسلام، آشکار مى شود، و ثابت مى گردد که از طرق عادى و معمولى امکان پذیر نبود در طى چند سال، از چنان ملت پراکنده و کینه توز و نادان و بى خبر، ملتى واحد و متحد و برادر بسازند.
سپس قرآن مى گوید: شما در گذشته در لبه گودالى از آتش بودید که هر آن ممکن بود در آن سقوط کنید و همه چیز شما خاکستر گردد
(وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها)
اماخداوند شما را نجات داد و از این پرتگاه به نقطه امن و امانى که همان نقطه برادرى و محبت بود رهنمون ساخت.
شفا در اصل لغت به کناره چاه و یا خندق و مانند آن گویند، و شاید اطلاق شفه بر لب نیز به همین مناسبت باشد، و همچنین استعمال این کلمه در بهبودى از بیمارى نیز به خاطر آن است که انسان در کناره سلامت و تندرستى قرار مى گیرد.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قطعه
👌دو شاهکار از سوره شمس:
🔹 #شهیدمحسنحاجیحسنی
🔹#محمودشحاتانور
🔺 اجرای هردو تلاوت در سی دومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در سالن اجلاس سران . سال 1394
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت ۶۴
🔻غفلت دنیا پرستان
(اخلاقی)
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ .
✅ و درود خدا بر او فرمود: اهل دنيا سواراني در خواب مانده اند كه آنان را مي رانند.
⚘@Nahjolbalaghe2
#حکمتها
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت ۶۴ 🔻غفلت دنیا پرستان (اخلاقی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : أَهْلُ الدُّنْ
.
🍃شرح حکمت ۶۴
( مکارم شیرازی )
🔴غفلت از گذر عمر
🔻سوارانى در خواب!
امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه تشبيه جالبى درباره غافلان اهل دنيا دارد مى فرمايد:
«اهل دنيا همچون كاروانيانى هستند كه آنان را به سوى مقصدى مى برند و آنها در خوابند».
مى دانيم دنيا مسير آخرت است و در اين مسير منزلگاه هايى است كه در آنجا بايد زاد و توشه براى آخرت برگرفت تا هنگامى كه انسان به مقصد مى رسد دستش خالى نباشد
ولى دنياپرستانى كه در تمام عمر به دنيا مشغول اند، همچون كسانى هستند كه بر مركب سوار و در خوابند و ساربان آنها را به سوى مقصد مى برد. انتهاى اين مسير همان مرگ است آنها زمانى كه سيلى اجل در گوششان نواخته شود از اين خواب غفلت بيدار مى شوند و تهى دست به سوى آخرت مى روند. همان گونه كه در روايت معروف آمده است:
🍃 «النّاسُ نِيامٌ فَإذا ماتُوا انْتَبَهُوا».
🔹مردم در خوابند هنگامى كه بميرند از خواب بيدار مى شوند.(1)
به بيان ديگر انسان ها سرمايه دارانى هستند كه وارد بازار دنيا مى شوند مدت اين بازار ـ مانند بسيارى از بازارهاى جهانى محدود است ـ و سرمايه آنها ساعات و شب ها و روزهاى عمر آنهاست هرگاه در اين مدت در خواب باشند سرمايه از دست مى رود و تجارتى حاصل نمى شود.
به گفته شاعر:
سرمايه ز كف رفت و تجارت ننموديم
جز حسرت و اندوه متاعى نخريديم (2
📚پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج4، ص 43; مجموعه ورام، ج 1، ص 150.
(2). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر مصدر جدیدى براى این جمله حکمت آمیز نقل نکرده است همین اندازه مى گوید این جمله مانند کلام دیگرى است که از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در وصیتش به فرزند گرامى اش امام مجتبى(علیه السلام) بیان فرموده آنجا که مى گوید: «وَاعْلَمْ أنَّ مَن کانَ مَطِیَّتُهُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ فَإنَّهُ یُصارُ بِهِ وَإنْ کانَ لایَصیرُ» (و در نسخه هاى موجود نهج البلاغه «وَإنْ کانَ واقِفَاً» آمده است). در کتاب تمام نهج البلاغه در وصیت امام به فرزندش امام حسن هر دو جمله را در کنار هم نقل کرده است; هم حکمت 64 و هم جمله «وَاعْلَم...».
@Nahjolbalaghe2
Hekmat 064.mp3
4.4M
🌿شرححکمت ۶۴
موضوع: غفلت دنیا پرستان
🎤استاد نظافت
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
🔸 خدا میداند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میتی هدیه کند چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است.
🔹 آیتالله بهجت (ره)
🇮🇷 @Rahpooyan_basirat
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌹🌿 ✅ #دعایروزپنجشنبه ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذ
.
🌷دعا و زیارت روز پنجشنبه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۲ ... از آنجا که ظاهراً در میان قدما گاهى کلمه نسخ بر تخصیص
.
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۲
... در این که منظور از نار در آیه، آتش دوزخ است یا آتش هاى این جهان؟ در میان مفسران گفتگو است، ولى با توجه به مجموع آیه، چنین به نظر مى رسد: نار کنایه از جنگ ها و نزاع هائى بوده که هر لحظه در دوران جاهلیت به بهانه اى در میان اعراب شعلهور مى شده، قرآن مجید با این جمله اوضاع خطرناک عصر جاهلیت را منعکس مى سازد که هر لحظه خطر جنگ و خونریزى آنها را تهدید مى کرد و خداوند در پرتو نور اسلام آنها را از آن وضع نجات داد و مسلماً با نجات یافتن از وضع خطرناک گذشته از آتش سوزان دوزخ نیز نجات یافتند.
در پایان آیه براى تأکید بیشتر مى فرماید: خداوند این چنین آیات خود را روشن مى سازد تا هدایت شوید
(کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).
بنابراین، هدف نهائى هدایت و نجات شما است و چون پاى منافع و سرنوشت شما در میان است باید به آنچه گفته شد اهمیت فراوان دهید.
🔻نکته ها:
۱ ـ تعبیر به حبل اللّه براى چیست؟
جالب این که از این امور به حبل اللّه تعبیر شده، در واقع اشاره به یک حقیقت است، که انسان در شرائط عادى و بدون داشتن مربى و راهنما، در قعر
دره طبیعت، و چاه تاریک غرائز سرکش، و جهل و نادانى باقى خواهد ماند.
و براى نجات از این دره و برآمدن از این چاه نیاز به رشته و ریسمان محکمى دارد که به آن چنگ بزند و بیرون آید، این رشته محکم همان ارتباط با خدا از طریق قرآن و آورنده قرآن و جانشینان واقعى او مى باشد، که مردم را از سطوح پائین و پست بالا برده و به آسمان تکامل معنوى و مادى مى رسانند.
۲ ـ اعتراف مورخان و دانشمندان
اهمیت موضوع فوق (وحدت و برادرى در میان قبائل کینه توز عرب) از نظر دانشمندان و مورخان، حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند، به عنوان نمونه:
جان دیون پورت دانشمند معروف انگلیسى مى نویسد: ...محمّد یک نفر عرب ساده، قبائل پراکنده کوچک، برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال، این طرز و روش، امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد .(۵)
توماس کارل مى گوید: خداوند عرب را به وسیله اسلام از تاریکى ها به سوى روشنائى ها هدایت فرمود، از ملت خموش و راکدى که نه صدائى از آن مى آمد و نه حرکتى محسوس بود، ملتى به وجود آورد که از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بیدارى، از پستى به سوى فراز، و از عجز و ناتوانى به سوى نیرومندى سوق داده شده، نورشان از چهار سوى جهان مى تابید.
از اعلان اسلام یک قرن بیشتر نگذشته بود که مسلمانان یک پا در هندوستان و پاى دیگرى در اندلس نهادند و بالاخره در همین مدت کوتاه اسلام بر نصف دنیا نورافشانى مى کرد .(۶)
🔹 دکتر گوستاو لوبون به این حقیقت چنین اعتراف کرده است: ...تا زمان این حادثه حیرت انگیز، یعنى اسلام که دفعتاً نژاد عرب را به لباس جهانگیرى و خلاق معانى به ما نشان داد، هیچیک از قسمت هاى عربستان نه جزء تاریخ تمدن شمرده مى شد و نه از حیث علم یا مذهب نشانى از آن بود .(۷)
🔹 نهرو دانشمند و سیاستمدار فقید هندى در این باره مى نویسد:
...سرگذشت عرب و داستان این که چگونه به سرعت در آسیا و اروپا و افریقاتوسعه یافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را به وجود آوردند یکى از شگفتى هاى تاریخ بشرى مى باشد، نیرو و فکر تازه اى که عربها را بیدار ساخت و ایشان را از اعتماد بنفس و قدرت سرشار ساخت اسلام بود... .(۸)
✅۳ ـ نقش اتحاد در بقاى ملت ها
با تمام گفتگوهائى که درباره اثر اعجاز آمیز اتحاد در پیشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است، مى توان گفت: هنوز اثر واقعى آن شناخته نشده است.
امروز سدهاى عظیمى در نقاط مختلف جهان برپا شده که مبدأ تولید بزرگ ترین نیروهاى صنعتى است و سرزمین هاى وسیعى را زیر پوشش آبیارى و روشنائى خود قرار داده است.
اگر درست فکر کنیم مى بینیم: این قدرت عظیم چیزى جز نتیجه به هم پیوستن قدرت هاى ناچیز دانه هاى باران نیست و آن گاه به اهمیت اتحاد و کوشش هاى دسته جمعى انسان ها واقف مى شویم.
ادامه در پست بعد⬇️
@Nahjolbalaghe2
.⬆️⬇️
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۲
... در احادیث فراوانى که از پیامبر و پیشوایان بزرگ اسلام(صلى الله علیه وآله) به ما رسیده به لزوم و اهمیت این موضوع با عبارات مختلفى اشاره شده است:
در یک مورد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: اَلْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیانِ یُشَیِّدُبَعْضُهُ بَعْضاً: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمانند که هر جزئى از آن جزء دیگر را محکم نگاه مى دارد .(۹)
و نیز فرمود: اَلْمُؤْمِنُونَ کَالنَّفْسِ الْواحِدَةِ: مؤمنان همچون یک روحند .(۱٠)
و نیز مى فرماید: مَثَلُ الْمُؤْمِنِیْنَ فِى تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذَا اشْتَکى بَعْضُهُ تَداعى سائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّى: مثل افراد با ایمان در دوستى و نیکى به یکدیگر، همچون اعضاى یک پیکر است که چون بعضى از آن رنجور شود و به درد آید اعضاى دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود .(۱۱)
📚۱ ـ بحار الانوار ، جلد ۱۸، صفحه ۱۵۵ و ۱۵۶ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث.
۲ ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ، جلد ۱۱، صفحه ۱۸۵ ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۵۹ (چاپ دار المعرفة) ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۱۹۴ (چاپخانه علمیه) ـ معانى الاخبار ، صفحه ۲۴٠ ـ بحار الانوار ، جلد ۶۷، صفحه ۲۹۱.
۳ ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۶٠ (چاپ دار المعرفة) ـ معانى الاخبار ، صفحه ۱۳۲ (انتشارات جامعه مدرسین) ـ عیون اخبار الرضا ، جلد ۲، صفحه ۱۳٠ (انتشارات جهان) ـ بحار الانوار ، جلد ۲، صفحه ۳۱۲ و جلد ۱۷، صفحه ۲۱٠ و جلد ۲۵، صفحه ۱۹۴ و جلد ۶۵، صفحه ۲۳۳.
۴ ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۱٠۲ و ۱۹۴ (چاپخانه علمیه) ـ بحار الانوار ، جلد ۲۴، صفحه ۸۳، ۸۴ و ۸۵ و جلد ۲۷، صفحه ۱۹۸ و جلد ۶۵، صفحه ۲۳۳.
۵ ـ عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن ، جان دیون پورت، ترجمه سیّد غلامرضا سعیدى، صفحه ۷۷.
۶ ـ نقشه هاى استعمار ، محمّد محمود صواف، صفحه ۳۸.
۷ ـ تاریخ تمدن اسلام و عرب ، گوستاو لوبون.
۸ ـ نگاهى به تاریخ جهان ، جلد ۱، صفحه ۳۱۷.
۹ ـ جامع الاخبار ، صفحه ۸۵ (انتشارات رضى) ـ بحار الانوار ، جلد ۵۸، صفحه ۱۵٠ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۴، صفحه ۴۷۶، ذیل آیه مورد بحث (بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۴ هـ ق).
۱٠ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۲٠۷، ذیل آیه ۱۱ سوره نور ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۴، صفحه ۴۷۷ (بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۴ هـ ق)، ذیل آیه مورد بحث ـ شرح رضى بر کافیه ، جلد ۳، صفحه ۳۶۲، مؤسسه الصادق تهران ـ فتح القدیر شوکانى، جلد ۴، صفحه ۱۳، عالم الکتب ـ تفسیر فخر رازى ، جلد ۲۴، صفحه ۴۲٠، ذیل آیه ۶۱ سوره نور .
۱۱ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۲، صفحه ۴۵٠ (جلد ۴، صفحه ۴۷۷، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى) ـ مستدرک الوسائل ، جلد ۱۲، صفحه ۴۲۴ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۲٠، صفحات ۱۲۷ و ۱۴۲ و جلد ۵۸، صفحه ۱۵٠ و جلد ۷۱، صفحات ۲۳۴ و ۲۷۴.
.
امیرمؤمنان علیه السلام
💠 «دنيا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولياى الهى است.
📚 نهجالبلاغه ،بخشی ازحکمت ۱۳۱
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۲۸/در پاسخ معاويه /فراز ۲ و ۳ 💥فضائل بني هاشم آيا نمي بيني؟ (آنچه مي گويم بر
.
🍃شرح نامه ۲۸ بخش۲(مکارم شیرازی)
🍃فضائل و امتیازات بنی هاشم
✨امتيازهاى بى نظير:
امام(عليه السلام) بعد از آنکه در فصل گذشته از اين نامه، معاويه را در هدفى که داشت مأيوس ساخت، زيرا او مى خواست با برشمردن فضايل خلفاى سه گانه سخنى از امام(عليه السلام) بر ضد آنها بشنود و آن را پيراهن عثمان ديگرى سازد; ولى امام(عليه السلام) دست رد بر سينه او زد و گفت تو در اين ميان نامحرمى و حق ورود به اين مسأله و داورىِ ميان مهاجران و انصار را ندارى.
آن گاه در اين بخش از نامه به بيان فضايل اهل بيت(عليهم السلام) با بهترين تعبيرات و محکم ترين اسناد مى پردازد تا به صورت غير مستقيم ادعاهاى معاويه را ابطال کند مى فرمايد: «من نمى خواهم (درباره فضايل بنى هاشم) به تو خبر دهم بلکه به عنوان سپاس و شکرگزارى نعمت خداوند بازگو مى کنم
آيا نمى بينى جمعيتى از مهاجران و انصار که در راه خداوند شربت شهادت نوشيدند، هر کدام داراى مقام و مرتبتى شدند اما هنگامى که شهيد ما حمزه به شهادت رسيد به او «سيّدالشهدا» گفته شد (سرور شهيدان راه خدا)
و رسول الله(صلى الله عليه وآله) هنگام نماز بر او (به جاى پنج تکبير) هفتاد تکبير گفت»;
(أَ لاَ تَرَى ـ غَيْرَ مُخْبِر لَکَ، وَلَکِنْ بِنِعْمَةِ اللهِ أُحَدِّثُ ـ أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ تَعَالَى مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالاَْنْصَارِ، وَلِکُلّ فَضْلٌ، حَتَّى إِذَا اسْتُشْهِدَ شَهِيدُنَا قِيلَ: سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَخَصَّهُ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) بِسَبْعِينَ تَکْبِيرَةً عِنْدَ صَلاَتِهِ عَلَيْهِ).
در روايات اسلامى آمده، پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) هر پنج تکبيرى را که مى گفت گروهى از فرشتگان با او بر حمزه نماز مى گذاردند و به اين ترتيب چهارده گروه از فرشتگان يکى پس از ديگرى آمدند و پشت سر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بر او نماز گزاردند.(1)
به هر حال هدف امام(عليه السلام) از اين سخن آن است که اگر فضايل را از شهادت شروع کنيم برترين فضيلت از آنِ خاندان ماست، زيرا حمزه سيّدالشهدا از ماست. درست است که همه شهيدان مقام والايى دارند; ولى اين شهيد هاشمى مقامش از همه والاتر بود.
البتّه اين لقب براى حمزه، در مورد شهداى عصر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) است وگرنه مقام امير مؤمنان على(عليه السلام) در شهادت بر مقام امام حسين(عليه السلام) و شهيدان کربلا مقام والاترى است.
و جالب اينکه ابن ابى الحديد درباره شهادت امير مؤمنان(عليه السلام) نيز همين سخن را بيان کرده است.(2)
سپس امام(عليه السلام) در ادامه سخن به بيان فضيلت ديگرى از شهداى بنى هاشم پرداخته و داستان شهادت جعفر طيار را ذکر مى کند و خطاب به معاويه مى فرمايد:
«آيا نمى بينى گروهى دستشان در ميدان جهاد قطع شد و هر کدام (در اسلام) مقام و منزلتى يافتند، ولى هنگامى که اين جريان درباره يکى از ما رخ داد، لقب «طيار»، پرواز کننده در آسمان بهشت با دو بال به او داده شد»;
(أَ وَلاَ تَرَى أَنَّ قَوْماً قُطِّعَتْ أَيْدِيهِمْ فِي سَبِيلِ اللهِ ـ وَلِکُلّ فَضْلٌ ـ حَتَّى إِذَا فُعِلَ بِوَاحِدِنَا مَا فُعِلَ بِوَاحِدِهِمْ قِيلَ: «الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ وَ ذُو الْجَنَاحَيْنِ»).
در شرح نهج البلاغه مرحوم تسترى از مغازى واقدى چنين نقل شده است که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بعد از شهادت جعفر بن ابى طالب وارد بر اسما همسر او شد و خبر شهادت جعفر را به اسما داد سپس فرمود: اى اسما آيا بشارتى به تو بدهم؟ عرض کرد: آرى پدر و مادرم فدايت باد فرمود: خداوند متعال براى جعفر دو بال قرار داده که در آسمان بهشت با آن پرواز مى کند. اسما گفت: پدر و مادرم فدايت باد اى رسول خدا اين بشارت را به همه مردم بده.
پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) برخاست و بر فراز منبر رفت و فرمود: «ألا إنَّ جَعْفراً قَدِ اسْتُشْهِدَ وَقَدْ جَعَلَ اللهُ لَهُ جَناحَيْنِ يَطيرُ بِهِما فِى الْجَنَّةِ;
آگاه باشيد جعفر (در ميدان موته) به شهادت رسيد و خداوند (به جاى دو دستش که قطع شد) دو بال براى او قرار داد که در آسمان بهشت با آن پرواز مى کند».(3)
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2