#حدیث
💌 #امام_زمان(عج) فرمودند: به اخبار شما علم داریم. هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از لغزش و کاستیهای عملکرد شما آگاهیم و چیزی بر ما پوشیده نمیماند.
(بحارالانوار، ج۵۳،ص ۱۷۵)
تعلیم قرآن
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم : أدِّبوا أولادَكُم على ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبيِّكُم ، وحُبِّ أهلِ بَيتِهِ ، وقِراءةِ القرآنِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
فرزندان خود را بر سه خصلت تربيت كنيد : دوست داشتن پيامبرتان ، دوست داشتن اهل بيت او و قرآن خواندن .
كنزالعمّال : 45409 منتخب ميزان الحكمة : 614
◻️🌸◻️
فوج مَلک دور و برش دارد #نگارم
یک آسمان زیر پرش دارد نگارم
باید تمام عرشیان چاوُش بخوانند
#تاج_ولایت بر سرش دارد نگارم...
#ولایتت_مبارک_مولا
سلام تنها پادشاه زمین ✋
🌴💎🍁💎🌴
🌹وقایع روز نُهُم ربیعالأوّل
1⃣آغاز امامت حضرت ولي عصر عليه السلام
😍آغاز امامت حضرت صاحب الامر عليه السلام و غيبت صغراي آن حضرت پس از شهادت امام عسكري عليه السلام است، كه تنها فرزند آن حضرت بودند.
📚(ارشاد: ج 2، ص 336. كشف الغمة: ج 2، ص 402. مستجاد: ص 226. اقبال: ص 598. فيض العلام: ص 207. زاد المعاد: ص 334. كافي: ج 2، ص 561. مصباح كفعمي: ج 2، ص 596. بحار الانوار: ج 95، ص 355 - 356، ج 50، ص 334)
🌷اين روز عيد شيعه و اولين روز امامت و خلافت آخرين خليفه و حجت بر حق و منجي عالم بشريت حضرت بقية الله الاعظم عليه السلام در سال 260 هجری است.
📚(فيض العلام: ص 211)
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
2⃣قتل عمر بن سعد
🔥عمر بن سعد فرمانده ظالم لشكر يزيد در اين روز به دست مختار ثقفي رحمة الله به درك واصل شد.
📚(زاد المعاد: ص 344)
🌹وقایع روز نُهُم ربیعالأوّل🌹
🌴دوشنبه:۵ آبان ۱۳۹۹🌴
__________________
1⃣آغاز امامت حضرت ولي عصر عليه السلام
2⃣قتل عمر بن سعد
__________________
3⃣قتل عمر بن خطاب
🔥در آخر شب نهم ربيع الاول سال 23 هجری عمر بن الخطاب از دنيا رفته است
📚(مدينة المعاجز: ج 2، ص 97)
👈و قول اهل سنت روز چهارشنبه 26 ذي الحجه است.
🌷اين روز روز شادي اهل بيت عليهم السلام و انبياء و ملائكه و ساكنان اعلي عليين و دوستان امير المؤمنين عليه السلام و اولاد طاهرين ايشان است
👌چرا كه در اين روز نفرين حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا سلام الله عليها به اجابت رسيد.
📚(زاد المعاد: ص 334. وقايع الايام: ج ربيع الاول و ربيع الثاني، ص 59. مستدرك سفينة البحار: ج 4، ص 67)
🌸روزي عظيم الشأن است
و روز سرور شيعه و عيد بزرگ آنهاست.
💠حضرت رسول صلي الله عليه و آله اين روز را عيد قرار داده و امر كرده است كه مردم نيز عيد قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند.
📚(فيض العلام: ص 211)
🌷كسي كه در اين روز انفاق كند، خداوند او را ميآمرزد.
😊در اين روز اطعام برادران ديني و خوشبو كردن آنان و توسعه بر اهل و عيال و پوشيدن لباس جديد و شكرگزاري به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است.
📚(مصباح كفعمي: ج 2، ص 596. بحار الانوار: ج 95، ص 189. زاد المعاد: ص 344 334. بحار الانوار: ج 95، ص 356351 از زوائد الفوائد سيد بن طاووس).
📝فضيلتها و اسمهائي براي اين روز ذكر شده كه از جمله آنهاست:
عيدالله الاكبر،
غدير ثاني،
عيد فطر دوم،
روز فرح شيعه،
عيد اهل بيت عليهم السلام،
روز قتل منافق،
روز قبولي اعمال،
روز پيروزي مظلوم،
روز دوستي مؤمنين،
روز پرهيز از كبائر،
روز نابودي ضلالت و گمراهي،
روز شكرگزاري.
🔹ماجراي قتل عمر🔹
✅عمر بن خطاب به دست ابولؤلؤ كه نامش فيروز و غلام مغيرة بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد كه منجر به مرگ او شد.
📚(مسار الشيعه: ص 23. توضيح المقاصد: ص 33. العدد القوية: ص 328. فيض العلام: ص 129. بحار الانوار: ج 95، ص 199)
🌷هنگامي كه ابولؤلؤ ضربهها را بر عمر زد و خواست فرار كند، عدهاي مانع شدند، و 12 نفر را مجروح كرد كه شش نفر از آنها مردند.
📚(بحار الانوار: ج 95، ص 200)
☝️ماجرا از اين قرار بود كه قبل از تكبير نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربهاي بر كتف و ضربهاي ديگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد،و عدهاي جمع شدند و او را به خانهاش بردند.
نزديك بود خورشيد طلوع كند كه نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
🔹عمر در بستر مرگ🔹
هنگامي كه عمر را به خانه بردند مقداري نبيذ آوردند و او خورد ولي از قسمتهاي ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از كجا خارج شده زيرا با خون هم رنگ بود.
🔸لذا عدهاي گفتند:
خليفه شير بخورد زيرا سفيد است و معلوم ميشود.
شير را خورد و از محل ضربهها خارج شد.
😏حاضرين براي دل گرمي گفتند:
«مانعي ندارد، ضرري نميزند»!
اما ضربههاي جناب ابولؤلؤ كارگر شد و به خليفه سابق ملحق شد.🔥
در روز سوم در جنب ابوبكر دفن شد.
📚(تاريخ الخلفاء: ص 134 133)
◀️عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت كرد.
👈او اولين كسي بود كه نام خود را امير المؤمنين گذاشت،
👈و ابوموسي اشعري اولين نفري بود كه او را در منبر به اين نام خطاب كرد.
📚(تتمة المنتهي: ص 11)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از استیکرها
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن و مطالب متنوع دیگر
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه (۱۱۸)
🔺هشدار به مسلمانان در دوستی با قوم یهود
🌿شأن نزول:
از ابن عباس نقل شده این آیات، هنگامى نازل شده، که عده اى از مسلمانان با یهودیان، ـ به سبب قرابت، یا همسایگى، یا حق رضاع، و یا پیمانى که پیش از اسلام بسته بودند ـ دوستى داشتند و به قدرى با آنها صمیمى بودند که اسرار مسلمانان را به آنان مى گفتند، بدینوسیله قوم یهود که دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مى کردند، از اسرار مسلمانان مطلع مى شدند.
آیه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد که چون آنان در دین شما نیستند، نباید آنها را محرم اسرار خود قرار دهید; زیرا آنان درباره شما از هیچ شرّ و فسادى کوتاهى نمى کنند، آنان مى خواهند شما همیشه در رنج و عذاب باشید.(۱)
✅تفسیر:
بیگانگان را محرم اسرار خود نسازید
این آیه به دنبال آیاتى که مناسبات مسلمانان با کفار را بیان کرد، به یکى از مسائل حساس اشاره کرده و ضمن تشبیه لطیفى به مؤمنان هشدار مى دهد، مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! غیر از هم مسلکان خود، دوست و هم رازى انتخاب نکنید، و بیگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازید (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً).
بِطانَة در لغت، به معنى لباس زیرین است، و مقابل آن ظهارة به معنى لباس روئین مى باشد. و در اینجا کنایه از محرم اسرار است.
و خَبال در اصل، به معنى از بین رفتن چیزى است، غالباً به زیان هائى که در عقل انسان اثر مى گذارد، گفته مى شود.
یعنى کفار شایستگى دوستى شما را ندارند، و نباید آنان دوست و محرم اسرار شما باشند. کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهى نمى کنند.
🔹هرگز سوابق دوستى و رفاقت آنها با شما مانع از آن نیست که به خاطر جدائى در مذهب و مسلک، آرزوى زحمت و زیان شما را در دل خود نپرورانند، بلکه پیوسته علاقه آنها این است که شما در رنج و زحمت باشید (وَدُّوا ما عَنِتُّمْ).
آنها براى این که شما از مکنونات ضمیرشان آگاه نشوید، و رازشان فاش نگردد، معمولاً در سخنان و رفتار خود مراقبت مى کنند، و با احتیاط و دقت حرف مى زنند.
ولى با وجود این، آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشکار است (قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ).
گاه به طور نا خودآگاه سخنانى بر زبان مى آورند، که مى توان گفت همانند جرقه ایست از آتش پنهانى دل هاى آنها، و مى توانید از آن، به ضمیر باطن آنان پى ببرید.
🔹این آیه حقیقتى را بیان مى کند که امیر مؤمنان(علیه السلام) در سخنان خود توضیح فرموده است، آنجا که مى فرماید: ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً اِلاّ ظَهَرَ فِى فَلَتاتِ لِسانِهِ وَ صَفَحاتِ وَجْهِهِ: هیچ کس در ضمیر باطن، رازى را پنهان نمى دارد، مگر این که از رنگ چهره و لابلاى سخنان پراکنده و خالى از توجه او آشکار مى شود .(۲)
خلاصه این که: خداوند بدین وسیله طریقه شناسائى باطن دشمنان را نشان داده، و از ضمیر باطن و راز درونیشان خبر مى دهد، و مى افزاید: آنچه از عداوت و دشمنى در دل خود پنهان کرده اند، بمراتب از آنچه بر زبان مى آورند بزرگ تر است (وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ).
سپس اضافه نموده: ما براى شما این آیات را بیان کردیم، اگر در آن تدبر کنید (قَدْ بَیَّنّا لَکُمُ الآْیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ).
به وسیله آن مى توانید دوست خود را از دشمن خویش تمیز دهید، و راه نجات از شرّ دشمنان را پیدا کنید.
منبع: تفسیر نمونه آیت الله مکارمشیرازی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✅ادامه شرح نامه ۲۸ بخش ۲ 🔹2. در تفسير امام حسن عسکرى(عليه السلام) آمده است: «يَأتى بِالرُّمْحِ الّ
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه شرح و تفسیر نامه ۲۸ نهج البلاغه بخش۲
🌿فضائل و امتیازات بنی هاشم
2. ابن ابى الحديد از ابو الفرج اصفهانى در کتاب مقاتل الطالبين نقل مى کند که جعفر فضايل فراوانى دارد و احاديث بسيارى در اين زمينه نقل شده از جمله اينکه هنگامى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خيبر را فتح کرد جعفر بن ابى طالب از حبشه باز گشته بود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) او را در آغوش گرفت و پيشانى او را بوسيد و اين جمله معروف را فرمود: «ما أدرى بِأيِّهِما اَشَدُّ فَرَحاً بِقُدُومِ جَعْفَر أمْ بِفَتْحِ خَيْبَر؟; نمى دانم کدام يک از اين دو براى من سرورآفرين تر است آمدن جعفر (از حبشه) يا فتح خيبر؟».(16)
3. ابن عساکر در تاريخ دمشق در روايتى نقل مى کند که على(عليه السلام) نخستين مردى بود که اسلام آورد، بعد از او زيد بن حارثه و سپس جعفر بن ابوطالب.(17)
4. در کتاب الاصابة فى تمييز الصحابه آمده است که جعفر به مستمندان و فقرا علاقه فراوانى داشت در کنار آنها مى نشست و به آنها خدمت مى کرد و با آنها سخن مى گفت به گونه اى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) او را «ابوالمساکين» ناميد و پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «أَشْبَهْتَ خَلْقِي وَخُلُقِي; تو از نظر خلقت و خوى شبيه منى» سپس مى افزايد: اين حديث را بخارى و مسلم در کتاب خود نقل کرده اند.(18)
5. ابن عساکر در تاريخ دمشق از انس بن مالک از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى کند که فرمود: «نَحْنُ بَنُو عَبْدِالْمُطَّلِبِ سَادَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ رَسُولُ اللهِ وَحَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَجَعْفَرٌ ذُو الْجَنَاحَيْنِ وَعَلِيٌّ وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ; ما فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشتيم من و حمزه سيّدالشهدا و جعفر ذوالجناحين و على و فاطمه و حسن و حسين».(19)
در فضيلت جعفر نيز احاديث فراوانى است، با حديثى از امام باقر(عليه السلام) اين سخن را پايان مى دهيم فرمود: خداوند به رسولش وحى فرستاد که من چهار خصلت جعفر را پاداش مى دهم پيامبر(صلى الله عليه وآله) به سراغ جعفر فرستاد و اين خبر را با او در ميان گذاشت. جعفر عرض کرد: اگر نه اين بود که خداوند به تو خبر داده بود، من چيزى در اين باره نمى گفتم (خصال چهارگانه من اين است) من هرگز شراب ننوشيدم (حتى در عصر جاهليّت که معمول بود) زيرا مى دانستم اگر شراب بنوشم عقل من زايل مى شود و هرگز دروغ نگفتم، زيرا مى دانستم دروغ شخصيت انسان را پايين مى آورد و هرگز دامانم آلوده بى عفتى نشد، زيرا مى ترسيدم خانواده من نيز گرفتار شوند و هرگز براى بت سجده نکردم، چون مى دانستم بت نه زيانى مى رساند و نه سودى مى دهد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) دست بر شانه او زد و فرمود: سزاوار است که خداوند متعال براى تو دو بال قرار دهد که با آن همراه فرشتگان در بهشت پرواز کنى.(20)
اضافه بر همه اينها از افتخارات جعفر آن است که رييس مهاجران به حبشه بود، بنابراين او دو هجرت داشت (هجرت به سوى حبشه و هجرت به سوى مدينه) و به دو قبله نماز خواند (در آغاز اسلام به سوى بيت المقدس و سپس در مدينه به سوى کعبه) و دو بار با پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بيعت کرد (بيعتى در آغاز اسلام و بيعتى در فتح مکّه) همان گونه که در احاديث وارد شده است.(21)
*
پی نوشت:
1 . اين حديث (هفتاد تکبير) به طور اجمال در کافى (ج 3، ص 186، باب من زاد على خمس تکبيرات، ح 3) آمده است ولى آنچه در بالا آمد که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) چهارده بار نماز با چهارده گروه از فرشتگان خواند در شرح نهج البلاغه ابن ميثم آمده است.
2 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 193.
3 . شرح نهج البلاغه تسترى، ج 3، ص 111 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 71.
4 . «تَمَجُّ» از ريشه «مج» بر وزن «حج» به معناى بيرون ريختن چيزى از مايعات از دهان است. سپس آن واژه در مورد شنيدن سخنان به وسيله گوش نيز به کار رفته است; معناى جمله بالا اين است که گوش ها اين فضايل را از خود بيرون نمى ريزد، بلکه آن را پذيرا مى شود.
5 . «رَمِيّة» به معناى صيدى است که با تيراندازى به دست بيايد. و جمع آن «رمايا» است و جمله «مَنْ مالَتْ بِهِ الرَّمِيَّةُ» اشاره به کسى است که دنبال صيدى مى رود و آن صيد او را از مسير اصلى منحرف مى سازد و اى بسا در بيابان گمراه شود. امام(عليه السلام)، با اين سخن به معاويه مى گويد: افرادى مثل عمرو بن عاص کسانى هستند که دنبال صيد مقام و مال دنيا هستند و به همين دليل از جاده حق منحرف شده اند تو زمام اختيار خود را به اين گمراهان مسپار.
@Nahjolbalaghe2
منبع⬇️
هدایت شده از 🌺
6 . طه، آيه 41.
7 . طه، آيه 39.
8 . عيون اخبار الرضا(عليه السلام)، ج 2، ص 184.
9 . سفينة البحار، ماده حمزه.
10 . همان.
11 . الاصابة، ج 1، ص 354.
12 . اسد الغابة، ج 2، ص 48.
13 . مکارم الاخلاق، ص 280 و بحارالانوار، ج 82، ص 333، ح 16.
14 . کافى، ج 8، ص 189، ح 216 (با کمى تلخيص).
15 . کافى، ج 8، ص 267، ح 392.
16 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 72. اين حديث را ابن عساکر در تاريخ دمشق، ج 6، ص 67 نقل کرده است.
17 . مختصر تاريخ دمشق، ج 6، ص 66.
18 . الاصابه، ج 1، ص 237، شرح حال جعفر.
19 . مختصر تاريخ دمشق، ج 6، ص 68.
20 . من لا يحضره الفقيه، ج، 4، ص 397، اين حديث را ابن عساکر نيز در مختصر تاريخ دمشق، ج 6، ص 67 آورده است.
21 . سفينة البحار، ماده جعفر.
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️عمار یاسر چگونه شخصیتی بود؟
✅عمار با کنیه ابو یقظان فرزند یاسر بن عامر، و مادرش سمیه بنت خباط نام داشت.عمار از قبیلهی قحطانی یمن و همپیمان بنی مخزوم بود.وی از یاران برجستهی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین مسلمانان بودندو مادرش سمیه اولین شهید زن در راه اسلام است.عمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجههای فراوان دید. برخی گزارشها او را جزو هفت نفری میدانند که مسلمان شدنش را علنی کرد.
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ابیحذیفه مخزومی بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با قبیلهی بنیمخزوم بود درآورد.
🌿گزارش شده است که پیامبر(ص) وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که بهشت وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة».«صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»
🔹در مورد هجرت عمار به حبشه اختلاف نظر وجود دارد، ولی وی از اولین مهاجران به مدینه بود،و در ساخت اولین مسجد آن شهر(مسجد قبا) شرکت فعال داشت،و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود.
🔹بعد از پیامبر(ص)
عمار بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) نیز حضور فعالی در صحنههای اجتماعی داشت.
🔹خلیفهی دوم بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای اصحاب پیامبر است.
🔹راوی میگوید: روز نبرد یمامه، عمار یاسر را دیدم که بر صخرهای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند میگوید: ای مسلمانها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار میکنید؟! به سوی من آیید!
🔹من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار همچنان به شدت به نبرد خود ادامه میدهد.
🔹عمار در کنار امام علی(ع)
عمار همواره یار و همراه امام(ع) بود تا جایی که معاویه او را دست راست حضرتشان معرفی میکند:
علی بن ابیطالب دو دست داشت؛ یکی عمار یاسر که در صفین قطع شد، و دیگری مالک اشتر!
عمار در جنگ صفین نقش بسیار فعال داشت و خطبهاش در آن نبرد معروف است:
«اى بندگان خدا! با من بر سر گروهى که (بیهوده) به دنبال انتقام و قصاصاند، رهسپار شوید ... خلیفه سوم دست اینان را به دنیا گشاده داشت و مال و منالشان داد، چندان که در جهان میخورند و میچرند، و اگر کوهها بر سر ایشان فرو ریزد پروایى ندارند. به خدا سوگند، گمان نمیکنم که ایشان به خونخواهى او برخاسته باشند؛ زیرا خود بهتر میدانند که او عملکرد خوبی نداشت ، ولى این گروه لذت دنیا را چشیده و آنرا گوارا یافتهاند و این را نیز میدانند که اگر صاحب [راستین] حق، آنان را به فرمانبردارى خود وادار کند، میان ایشان و سفره گسترده دنیا و چراگاهی که در آن میچرند، فاصله خواهد انداخت. آنان (معاویه) چون سابقه چندانی در اسلام نداشته تا شایسته فرمانروایى بر مسلمانان شوند، پیروان خود را بدین سخن فریفتند که: «پیشواى ما مظلومانه کشته شد!»، تا به این بهانه، حاکم زورگوى و شهریار مردم شوند...
اگر چنین نیرنگی نمیزدند، حتى دو نفر نیز با ایشان همراه نمیشدند! بار الها، اگر ما را پیروزى و یاورى دهى تو همواره پیروزیبخش و یاور ما بودهاى، و اگر کار (دنیا) را بدیشان سپارى، به دلیل حوادث رنجبارى که آنان براى بندگانت آفریدهاند، شکنجه دردناکى (در دنیا و آخرت) براى ایشان بیندوز».
عمار بعد از این سخنان، به همراه یارانش روانهی میدان شد. زمانی که نزدیک عمرو بن عاص رسید، گفت: اى عمرو! دینت را به (حکومت) مصر فروختى؟! نکبت و نابودى نصیبت باد که همواره در اسلام، انحرافى ایجاد میکنی، سپس حمله کرد و میگفت:
«صدق اللّه و هو للصّدق اهل و تعالى ربّى و کان جلیلا»؛
راست گفت خداوند که خود شایسته راستى است و پروردگارم بس والا و شکوهمند است.
پروردگارا، شهادت را در کنار کسانى که شیفتهی مرگى زیبا هستند، هر چه زودتر نصیبم ساز. در حالی که روبروی دشمنم و نه در حال فرار از آنان! چه کشته شدن بر هر مرگ دیگری برتری دارد. همراه آنان که نزد پروردگار خویش در فردوس برین نوشیدنی گواراى بهشتى و زلال سلسبیل مینوشند. از نوشابه مشکآمیز نیکان به جامى که آمیزهاش زنجبیل است ... بار الها، من از آنچه به من آموختى به این نتیجه رسیدم که امروز هیچکارى بیش از جهاد با این فاسقان، مورد رضایت تو نیست...
🌹در همین نبرد بود که عمار به شهادت رسید، و وعدهی رسول خدا(ص) در مورد وی به حقیقت پیوست که فرمود: به دست فرقهی باغیه به شهادت میرسی.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه (۱۱۸) 🔺هشدار به مسلمانا
✨﴾﷽﴿✨
ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه های (۱۱۹و۱۲۰)⬇️
🌿در این آیه مى فرماید: شما اى جمعیت مسلمانان! آنان را روى خویشاوندى و یا همجوارى و یا به علل دیگر دوست مى دارید، غافل از این که آنها شما را دوست نمى دارند، در حالى که شما به تمام کتاب هائى که از طرف خداوند نازل شده (اعم از کتاب خودتان و کتاب هاى آسمانى آنها) ایمان دارید (ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ).
ولى آنان به کتاب آسمانى شما ایمان ندارند.
🔹آن گاه، قرآن چهره اصلى آنها را معرفى کرده، مى فرماید: این دسته از اهل کتاب منافق هستند، چون با شما ملاقات کنند، مى گویند: ما ایمان داریم و آئین شما را تصدیق مى کنیم، ولى چون تنها شوند، از شدت کینه و عداوت و خشم سر انگشتان خود را به دندان مى گیرند (وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ).
اى پیامبر! بگو: با همین خشمى که دارید، بمیرید ! (قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ)، و این غصه تا روز مرگ دست از شما بر نخواهد داشت.
🔹شما از وضع آنها آگاه نبودید، و خدا آگاه است; زیرا خداوند از اسرار درون سینه ها با خبر است (إِنَّ اللّهَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
* * *
🔹در آخرین آیه مورد بحث (۱۲۰)، یکى از نشانه هاى کینه و عداوت آنها بازگو شده است که: اگر فتح و پیروزى و پیش آمد خوبى براى شما رخ دهد، آنها ناراحت مى شوند، و چنانچه حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد خوشحال مى شوند (إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِها).
اما اگر در برابر کینه توزى هاى آنها استقامت کنید، و پرهیزگار و خویشتن دار باشید، آنان نمى توانند به وسیله نقشه هاى خائنانه خود به شما لطمه اى وارد کنند، زیرا خداوند به آنچه مى کنید کاملاً احاطه دارد (وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطٌ).
🔹بنابراین، از ذیل آیه استفاده مى شود: در امنیت بودن مسلمانان در برابر نقشه هاى شوم دشمنان، مشروط به استقامت، هوشیارى و داشتن تقوا است، و تنها در این صورت است که امنیت آنها تضمین گردیده است.
* * *
✅نکته:
هشدار به مسلمانان
خداوند در این آیه، به مؤمنان هشدار داده است، تا دشمنان خود را جزء خاصان خویش قرار ندهند و رازهاى مسلمانان و نیک و بدشان را، در برابر این گروه آشکار نسازند، این اعلام خطر به صورت کلى و عمومى است و باید در هر زمان و در هر حال مسلمانان به این هشدار توجه کنند.
ولى متأسفانه بسیارى از پیروان قرآن از این هشدار غفلت ورزیده اند، و در نتیجه گرفتار نابسامانى هاى فراوان شده اند، هم اکنون در اطراف مسلمانان دشمنانى هستند که خود را به دوستى مى زنند، و به ظاهر از مسلمانان طرفدارى مى کنند.
اما با کارهائى که از خود نشان مى دهند، معلوم مى شود دروغ مى گویند، مسلمانان فریب ظاهر آنها را خورده به آنان اعتماد مى کنند، در صورتى که آنان براى مسلمانان جز پریشانى، بیچارگى و تباهى چیزى نمى خواهند، و از ریختن خار بر سر راه آنها و به دشوارى افکندن کار آنان، کوتاهى ندارند.
🔹راه دور نرویم، در سال هاى اخیر مسلمانان در دو جنگ بزرگ با دشمنان خود درگیر شدند در جنگ نخست، شکست بسیار دردناکى خوردند، در حالى که در جنگ اخیر پیروزى درخشانى نصیب آنها شد، و تقریباً همه حوادث جهانى به نفع آنها تغییر یافت، افسانه وحشتناک و رعب آور شکست ناپذیرى دشمن در همان روز نخست جنگ در صحراى سینا و ارتفاعات جولان براى همیشه مدفون گشت، و مسلمانان طعم پیروزى را براى نخستین بار در سال هاى اخیر چشیدند.
چه شد که در این مدت کوتاه این دگرگونى روى داد؟
🔹پاسخ این سؤال نیازمند یک بحث طولانى است، ولى به طور قطع یکى از عوامل مؤثر آن شکست و این پیروزى این بود که در جنگ نخست، بیگانگان که حتى بعضى از آنها دم از دوستى مى زدند، از نقشه هاى آنان با خبر بودند.
ولى در جنگ اخیر هیچ کس جز دو سه نفر از سران کشورهاى اسلامى از نقشه هاى آنها آگاهى نداشتند، و این خود یک رمز بزرگ پیروزى آنها و شاهد زنده اى بر عظمت این دستور آسمانى قرآن بود!.
* * *
✅۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه ۱۱۸ همین سوره ـ بحار الانوار ، جلد ۲۲، صفحه ۱۸ ـ جامع البیان ابن جریر طبرى، جلد ۴، صفحه ۸۲، دار الفکر بیروت، ۱۴۱۵ هـ ق.
۲ ـ نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ۲۶.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✅ادامه ترجمه و شرح خطبه سوم نهجالبلاغه بخش چهارم 🔹اين که امام(عليه السلام) فرموده است: «اَشْنَقَ
✨﴾﷽﴿✨
ادمه تفسیر و شرح خطبه سوم نهجالبلاغه، بخش چهارم⬇️
🔹8ـ دو نفر يهودى بر يهودى ديگر شهادت دادند که او اسلام را پذيرفته است آيا شهادت آن دو مقبول است؟
فرمود: شهادت آنها پذيرفته نيست; زيرا آنها تغيير کلام الهى و شهادت به باطل را مجاز مى شمرند.
🔹9ـ دو شاهد از نصارى درباره يک نفر نصرانى يا مجوسى يا يهودى، شهادت دادند که اسلام را پذيرفته است آيا شهادتشان قبول مى شود؟
فرمود: قبول مى شود، زيرا خداوند فرموده است: «وَلَتَجِدَنَّ اَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا اِنّا نَصارى; نزديکترين دوستان را نسبت به مسلمانان، کسانى مى يابى که مى گويند ما نصارى هستيم».(36)
🔹10ـ کسى دست ديگرى را قطع کرد، چهار نفر شاهد نزد امام حاضر شدند و شهادت دادند که دستش قطع شده است و در عين حال زناى محصنه کرده است. امام مى خواست او را سنگسار کند ولى قبل از سنگسار شدن از دنيا رفت، حکم او چيست؟
فرمود: کسى که دست او را قطع کرده است بايد ديه آن را بپردازد، ولى اگر شاهدان شهادت داده بودند که او به مقدار نصاب دزدى کرده، ديه بر قطع کننده دست واجب نبود.(37)
🔹البتّه آنچه در بالا ذکر شد مضمون روايت مرسله اى است که از کيدرى نقل شده است و صحّت سند حديث ثابت نيست، لذا در پاره اى از فروع مذکور در اين حديث، گفتگوهايى از نظر فقهى وجود دارد.
🔹3ـ ويژگى هاى خطبه شقشقيّه
در يک جمع بندى نهايى به اين جا مى رسيم که «خطبه شقشقيّه» با محتواى خاصّ خود در ميان «خطبه هاى نهج البلاغه» کم نظير يا بى نظير است و اين نشان مى دهد که «على»(عليه السلام) در شرايط خاصّى آن را بيان فرموده، تا واقعيّتهاى مهم مربوط به خلافت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) به فراموشى سپرده نشود و براى ثبت در تاريخ هميشه بماند و صراحت فوق العاده اى که «على»(عليه السلام) در اين خطبه به خرج داده است براى همين منظور است; زيرا نبايد واقعيّتها، فداى ملاحظات گوناگون شود و تعصّبها گرد و غبار فراموشى بر آن بپاشد.
على(عليه السلام) در اين خطبه امور زير را روشن فرموده است:
🔹 1ـ شايستگى اولويّت خود را نسبت به مسأله خلافت به وضوح بيان کرده، اين همان واقعيّتى است که تقريباً همه محقّقان اسلامى و غير اسلامى در آن متّفقند، حتّى «معاويه» سر سخت ترين دشمن «على»(عليه السلام) به افضليت او اعتراف داشت.(38)
🔹2ـ مظلوميّت آن حضرت على رغم اين همه شايستگيها.
🔹3ـ اين سخن به خوبى نشان مى دهد که انتخاب هيچ يکى از خلفاى سه گانه مدرک و منبع روشنى نداشته است، بعلاوه معيارهاى چندگانه اى بر آن حاکم بوده، در يک مورد فقط انتخاب يک نفر و در مورد ديگر نيمى از يک شوراى شش نفرى و در مورد سوّم يک شوراى چند نفرى معيارى بوده است!
🔹4ـ فاصله گرفتن تدريجى مردم در دوران خلفا، از تعليمات پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) و تشديد بحرانها با گذشت زمان، تا آن جا که وقتى امام(عليه السلام) به خلافت رسيد به اندازه اى زمينه نامساعد بود که بازگرداندن مردم از ارزشهاى زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) ميسّر نشد.
🔹5ـ سرچشمه نابسامانيها و جنگهايى که در عصر امام(عليه السلام) به وقوع پيوست، عشق به مال و مقام و زرق و برق دنيا بود که به صورت يک طبيعت ثانوى براى جمعى از سران ـ مخصوصاً در عصر خلافت «عثمان» ـ پيدا شده بود.
🔹6ـ طبيعى ترين و مردمى ترين بيعت همان چيزى بود که در مورد خود امام(عليه السلام) واقع شد; ولى تحريکات منافقين و عدم تحمّل گروهى از سران جامعه نسبت به عدالت «على»(عليه السلام) موجب شکستن پيمان و بيعتها و برافراشتن پرچمهاى مخالفت شد.
🔹7ـ امام(عليه السلام) هيچ گونه علاقه اى به خلافت ظاهرى نداشت و هرگز به آن به صورت يک هدف نمى نگريست; بلکه تنها به عنوان يک وسيله براى کوتاه کردن دست ظالمان از گريبان مظلومان و برقرارى نظم و عدالت خواهان آن بود.
🔹8ـ شورشهايى که در زمان «عثمان» واقع شد و منتهى به قتل او گرديد، کاملا طبيعى بود و نتيجه اعمال و رفتار او و اطرافيانش از «بنى اميّه» بود. زيرا «بنى اميّه» بر شهرهاى مهم اسلام به عنوان فرماندار و مانند آن مسلط شدند، بيت المال در اختيار آنها قرار گرفت، بخششهاى عجيبى که شرح آن قبلا گذشت صورت گرفت و مردم از اين امور آگاه شدند و بذر شورش از نقاط دوردستى همچون «مصر» و «بصره» و «کوفه» گرفته تا خود مدينه، پاشيده شد.
🔹9ـ جنگهاى سه گانه دوران خلافت «اميرمؤمنان على»(عليه السلام) جنبه تحميلى داشت و هيچ يک از آنها از سوى «على»(عليه السلام) شروع نشد، بلکه همه آنها از سوى افراد فرصت طلب و جاه طلب يا افراد ناآگاه و خشک و جامد به وجود آمد.
@Nahjolbalaghe2