eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۶۵الی۷۲)🔹 🔹گوشه اى از سرگذشت قوم هود در تعقیب ذکر رسالت ن
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۶۵ الی۷۲)🔹 و به دنبال آن براى تحریک عواطف خفته آنها و برانگیختن حسّ شکرگزارى در درون جانشان قسمتى از نعمت هاى پروردگار را، براى آنان شرح داده مى فرماید: به خاطر بیاورید که خداوند شما را جانشینان قوم نوح قرار داد و هنگامى که آنها بر اثر طغیانشان به وسیله طوفان نابود شدند، سرزمین هاى وسیع و گسترده آنان را با تمام نعمت هائى که داشتند در اختیار شما قرار داد (وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوح). به علاوه به شما قدرت فوق العاده جسمانى و نیروى بدنى عنایت کرد (وَ زادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْطَةً). جمله: زادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْطَةً: شما را از نظر آفرینش گسترش داد ممکن است ـ همان طور که در بالا اشاره کردیم ـ به قدرت جسمانى قوم عاد اشاره باشد; زیرا هم از آیات مختلف قرآن و هم از تواریخ برمى آید که آنها مردمى درشت استخوان، قوى پیکر و نیرومند بودند، چنان که در آیه ۱۵ سوره فصلت از قول آنها مى خوانیم: مَنْ أَشَدُّ مِنّا قُوَّةً: چه کسى از ما نیرومندتر است ؟ و در آیه ۷ سوره حاقّه در مورد بلائى که به جرم اعمالشان بر سر آنها آمد مى خوانیم: فَتَرَى الْقَوْمَ فیها صَرْعى کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْل خاوِیَة: قوم عاد را مى دیدى که بر اثر طوفان آن چنان روى زمین افتاده اند که گویا تنه هاى درختان نخل بود که به روى زمین افتاده بود ! و نیز مى تواند به افزایش ثروت، قدرت مالى و تمدن ظاهرى و پیشرفته آنها اشاره باشد، آن چنان که از آیات دیگر قرآن و تواریخ استفاده مى شود، ولى احتمال اول با ظاهر آیه متناسب تر است. و در پایان به آن جمعیت خودخواه خاطرنشان مى سازد که: نعمت هاى گوناگون پروردگار را به خاطر بیاورید تا حسّ شکرگزارى شما برانگیخته شود و در برابر فرمان او تسلیم شوید شاید رستگار گردید (فَاذْکُرُوا آلاءَ اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). * * * اما در مقابل این اندرزها و راهنمائى هاى منطقى و یادآورى نعمت هاى الهى آنها که منافع مادى خود را در خطر مى دیدند و قبول دعوت او را مانع هوسبازى هاى خویش مى دانستند، در مقام مخالفت بر آمده صریحاً اعلام داشتند: آیا تو براى این آمده اى که ما را به سوى خداى یگانه دعوت کنى و ما تمام معبودهائى را که پدران و نیاکانمان سالیان دراز در برابر آن سر تعظیم فرود آورده و به عظمت شناخته اند، رها سازیم ؟! (قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آبائُنا)، نه هرگز چنین چیزى ممکن نیست. همان طور که ملاحظه مى کنید سطح افکار آنان به قدرى پائین بود که از پرستش خداى یگانه وحشت داشتند و پراکندگى و تعدد خدایان را براى خود، مایه افتخار مى پنداشتند. جالب این که: تنها منطق آنان در این زمینه همان تقلید کورکورانه از سنن نیاکان بود و گرنه، چگونه ممکن بود بتوانند، تعظیم در برابر قطعات سنگ و چوب را توجیه کنند؟ و سرانجام براى این که امید هود را به کلى از خود قطع کنند و به اصطلاح حرف آخر را به او زده باشند گفتند: اگر راست مى گوئى و عذاب ها و مجازات هائى را که به ما وعده مى دهى حقیقت دارد، هر چه زودتر آنها را به سراغ ما بفرست و ما را محو و نابود کن ! (فَأْتِنا بِماتَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقینَ)، یعنى ما کمترین واهمه اى از تهدیدهاى تو نداریم. * * * در آیه بعد اعلام مى دارد: هنگامى که سخن به اینجا رسید و آخرین حرف خود را که نشانه امتناع کامل از قبول دعوت هود بود زدند و او به کلى از هدایت آنان مأیوس شد، به آنها گفت: اکنون که چنین است بدانید عذاب و کیفر و خشم خدا بر شما مسلماً واقع خواهد شد (قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ). رِجْس در اصل، به معنى چیز ناپاک است و بعضى از مفسران معتقدند ریشه اصلى آن معنى وسیع ترى دارد، و به معنى هر چیزى است که باعث دورى و تنفر مى شود. و لذا به انواع پلیدى ها، نجاست ها و مجازات ها، رِجْس گفته مى شود; زیرا همه این امور موجب فاصله گرفتن انسان و تنفر او مى گردد. در هر صورت، این کلمه در آیه فوق مى تواند به معنى مجازات و عذاب الهى باشد و ذکر آن با جمله قَدْ وَقَعَ که به صورت فعل ماضى است اشاره به این است که به طور قطع شما مستحق عذاب شده اید و دامانتان را خواهد گرفت. و نیز ممکن است به معنى پلیدى و آلودگى روح باشد، یعنى آن چنان در گرداب انحراف و فساد فرو رفته اید که روح شما در زیر پوششى از آلودگى ها قرار گرفته است و به خاطر آن مشمول غضب خدا شده اید. سپس براى این که گفتار آنها درباره بت ها بدون پاسخ نماند، اضافه مى کند: آیا شما با من در مورد چیزهائى که از الوهیت جز نامى بى اثر ندارند، و نیاکان شما اسم خدا بر آنها گذارده اند، و به دروغ آثار و خاصیتى براى آنها قائل شده اند، به مجادله برخاسته اید، ⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۶۵ الی۷۲)🔹 و به دنبال آن براى تحریک عواطف خفته آنها و برانگی
در حالى که هیچ گونه فرمان و حجتى از ناحیه خدا در این باره نازل نشده است (أَ تُجادِلُونَنی فی أَسْماءسَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آبائُکُمْ ما نَزَّلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطان). در حقیقت بت هاى شما از الوهیت، تنها یک اسم بى مسمّى دارند، اسمى که زائیده پندارهاى خام شما و نیاکانتان است و گر نه با قطعات سنگ و چوب دیگر بیابان و جنگل هیچ تفاوتى ندارد. هود سپس فرمود: اکنون که چنین است شما در انتظار بمانید من هم با شما انتظار مى کشم، شما در این انتظار باشید که بت ها یاریتان کنند و من در انتظارم که عذاب دردناک الهى بر شما فرود آید (فَانْتَظِرُواإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ)، و آینده نشان خواهد داد کدام یک از این دو انتظار به حقیقت نزدیک تر خواهد بود. * * * در آخرین آیه مورد بحث، سرانجام کار این قوم لجوج را در عبارت کوتاهى چنین بیان کرده است: ما هود و کسانى که با او بودند را به لطف و رحمت خود، رهائى بخشیدیم، و ریشه کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و حاضر نشدند ایمان بیاورند و در برابر حق تسلیم شوند، قطع و نابود ساختیم (فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذینَ مَعَهُ بِرَحْمَة مِنّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذینَ کَذَّبُوابِآیاتِنا وَ ما کانُوا مُؤْمِنینَ). دابِر در لغت، به معنى آخر و پایان چیزى است، بنابراین، مفهوم آیه این است که آنها را تا به آخر نابود ساختیم و ریشه هایشان به کلّى قطع شد. درباره قوم عاد و بقیه خصوصیات زندگى آنها و چگونگى مجازات و عذابى که بر آنها نازل شد، به خواست خدا مشروحاً در تفسیر سوره هود بحث خواهیم کرد. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه و شرح نامه۴۷بخش اول در حديثى مى خوانيم: ابن عباس مى گويد: بعد از کلام رسول خدا(صلى الله عليه و
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش اول🔹 ↩️«صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَالصِّيَامِ»). در اين بخش از نامه، امام(عليه السلام) به سه امر مهم سفارش فرموده است: نخست بار ديگر بر تقواى الهى و پرهيزکارى تأکيد نموده که راه نجات، هميشه از آن مى گذرد و تنها زاد و توشه انسان در سفر آخرت و معيار شخصيت هر کس و کرامت او در پيشگاه خدا به مقتضاى (إِنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَاللهِ أتْقاکُمْ) است. در دومين سفارش به نظم کارها به صورت کلى و گسترده اشاره کرده که شامل نظم و امنيّت اجتماعى، اقتصادى، سياسى و نظم در عبادات و امور مربوط به خانواده و تعليم و تربيت مى شود. مى دانيم بقاى عالم هستى در سايه نظمى است که خدا براى آن مقرّر کرده است. اگر در کرات و افلاک نظمى نبود به زودى از هم متلاشى مى شد و اگر دستگاه هاى مختلف بدن انسان بر اساس نظم خاص خود حرکت نکنند انسان به زودى بيمار مى شود و چشم از دنيا فرو مى بندد. هر جامعه اى که فاقد نظم لازم شود منقرض مى گردد و هر انسانى راه بى نظمى را پيش گيرد هرگز به جايى نمى رسد، هرچند داراى استعداد فراوان و امکانات زياد باشد. به عنوان نمونه در درون خون انسان بيش از بيست نوع فلز و شبه فلز به نسبت خاصى به هم آميخته شده و هر کدام مأموريت خود را انجام مى دهند. اگر اين ترکيب کمى به هم بخورد بيمارى ها شروع مى شود و به همين دليل تمام پزشکان براى پى بردن به ريشه هاى اصلى بيمارى، خون را در آزمايشگاه تجزيه مى کنند تا ببينند در کدامين قسمت نظم به هم خورده است. در مسائل فلکى گاه مى بينيم منجمان خسوف کامل را در فلان ساعت و فلان دقيقه و در فلان نقطه روى زمين از مدت ها قبل پيش بينى مى کنند و گروه عظيمى در آن لحظه و در همان نقطه براى رصد کردن خورشيد در حال کسوف جمع مى شوند. اگر نظم دقيق حاکم نبود چگونه اين پيش بينى ممکن بود. آنها مى گويند حتى براى هزاران سال بعد هم مى توانيم پديده هاى فلکى را پيش بينى کنيم. حال اگر انسان بخواهد در روابط اجتماعى راه بى نظمى را پيش گيرد، به يقين وصله اى ناهمرنگ در جهان هستى خواهد بود و چنين امر استثنايى و ناهماهنگ با آفرينش محکوم بر فناست. اما صلاح ذات البين که امام(عليه السلام) از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل فرموده که از نماز و روزه هم بالاتر است دليل روشنى دارد، زيرا اگر مسأله اصلاح در ميان دوستان و رفع کدورت ها و زدودن دشمنى ها و تبديل آن به صميميت و دوستى نباشد منجر به تشتت و تزلزل ميان آنها مى شود و به تعبير قرآن به فشل و سستى مى انجامد. به همين دليل اصلاح ذات البين از برترين عبادت ها شمرده شده حتى در روايتى به منزله «جهاد فى سبيل الله» عنوان گرديده که «جَعَلَ النَّبِىُّ(صلى الله عليه وآله) اَجْرَ المُصْلح بَيْنَ النّاسِ کَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ; پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) پاداش کسى را که در ميان مردم صلح و صفا برقرار سازد، همچون کسى که در راه خدا جهاد مى کند، قرار داد». بى شک جهاد موجب عزّت اسلام است و کسى که ميان مردم تفاهم ايجاد مى کند و جامعه اسلامى را به وحدت و اتّحاد سوق مى دهد کار او هم موجب عزت اسلام و مسلمانان است. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللهُ إِصْلاَحُ بَيْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَتَقَارُبُ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا; بخششى را که خداوند دوست دارد همان اصلاح ميان مردم است هنگامى که ميان آنها فسادى شود و نزديک ساختن آنها به يکديگر است به هنگامى که از هم دور شوند». اين حديث از امام صادق(عليه السلام) معروف است که به مفضل (يکى از ياران امام) دستور داده بود: «إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي; هنگامى که بين دو نفر از پيروان ما مشاجره اى ببينى (که مربوط به امور مالى باشد) از مال من بپرداز (و آنها را با هم صلح ده)، لذا در روايتى مى خوانيم که روزى دو نفر از شيعيان با هم اختلافى داشتند مفضل آنها را به منزل خود دعوت و چهارصد درهم به مدعى پرداخت کرد و نزاع را خاتمه داد سپس به آنها گفت: بدانيد اين از مال من نبود. از مال امام صادق(عليه السلام) بود که براى حل اين گونه مشکلات در اختيار من گذارده است. با حديث ديگرى از احاديث فراوانى که در اين زمينه وارد شده اين بحث را پايان مى دهيم: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «ألا أُخْبِرُکُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَالصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ; آيا به شما خبر بدهم به چيزى که از درجه روزه و نماز و صدقه (و زکات) بالاتر است؟ آن اصلاح ذات البين است، زيرا فساد و اختلاف در ميان مردم نابوده کننده است».⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش اول🔹 ↩️«صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ
↩️مرحوم علاّمه مجلسى پس از نقل روايت نبوى که در کلام امام(عليه السلام) به آن اشاره شده، از امالى شيخ طوسى نقل مى کند که پس از ذکر اين روايت مى نويسد: «منظور از «عامَّة الصلاة وَالصيام» در اينجا نمازها و روزه هاى مستحب و مندوب است» گويا اين توضيح شيخ طوسى به قرينه روايت معتبرى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) است که فرمود: «هيچ کس بعد از انجام واجبات، عملى بهتر از اصلاح در ميان مردم انجام نداده است».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا