لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 انس با قرآن : آیه ۴ سوره مبارکه بقره
و الذین یومنون بما انزل الیک و ...
🔹جلسه هفتم
🌹سلام عزیزای دلم
🔻خصوصیت چهارم متقین چیه؟
🔻چرا باید حرف پیامبران رو گوش کنیم؟
و ...
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۳تا۱۲۶) 🔶تهدیدهاى بیهوده هنگامى که ضربه تازه اى ـ با پیروزى موسى(علیه
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۳تا۱۲۶)🔹
سپس فرعون به طور سربسته اما شدید و محکم، آنها را تهدید کرده گفت: اما به زودى خواهید فهمید ! (فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).
* * *
در آیه بعد، تهدید سربسته اى را که در جمله قبل به آن اشاره شد به طور وضوح بیان مى کند و مى گوید: سوگند یاد مى کنم که دست ها و پاهاى شما را به طور مخالف (دست راست و پاى چپ و دست چپ و پاى راست را) قطع مى کنم سپس همگى شما را به دار خواهم آویخت (لاَ ُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلاف ثُمَّ لاَ ُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعینَ).
در حقیقت، منظور این بوده است: آنها را با زجر و شکنجه به قتل برساند و صحنه بسیار هولناک و عبرت انگیزى براى همگان به وجود آورد; چرا که بریدن دست و پا و سپس به دار آویختن، سبب مى شد که در انظار مردم خون از بدنشان فواره بزند و آنها نیز بر فراز دار دست و پا زنند تا زمانى که مرگشان فرا رسد.
(توجه داشته باشید که دار زدن در آن زمان به صورت امروز نبود که طناب را به گردن افراد بیاویزند بلکه به زیر شانه هاى آنها قرار مى دادند تا به زودى نمیرند).
و شاید بریدن دست و پاها به طور مخالف براى این بوده است که این کار سبب مى شد دیرتر بمیرند و زجر و شکنجه بیشتر ببینند.
قابل توجه این که: برنامه اى را که فرعون در اینجا براى مبارزه با ساحرانى که به موسى(علیه السلام) ایمان آورده بودند، در پیش گرفت، یک برنامه عمومى در مبارزات ناجوانمردانه جبّاران با طرفداران حق است که:
از یکسو از حربه تهمت استفاده مى کنند، تا موقعیت حق طلبان را در افکار عمومى تضعیف کنند.
و از سوى دیگر، تکیه بر زور و قدرت و تهدید به قتل و نابودى مى نمایند تا اراده آنها را در هم بشکنند.
ولى همان طور که در دنباله داستان موسى(علیه السلام) مى خوانیم، هیچ یک از این دو حربه در طرفداران راستین حق کارگر نگردید و نباید کارگر شود.
* * *
لذا در سومین آیه مورد بحث توجه مى دهد که: ساحران در برابر هیچ یک از دو حربه فرعون از میدان در نرفتند، یک دل و یک جان در پاسخ او چنین گفتند: ما به سوى پروردگار خود بازمى گردیم (قالُوا إِنّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ).
یعنى اگر آخرین تهدید تو عملى بشود، سرانجامش این است که ما در راه خدا و در طریق استقامت و پایمردى در دفاع از آئین او، شربت شهادت خواهیم نوشید، و این نه تنها به ما زیانى نمى رساند و از ما چیزى نمى کاهد، که سعادت و افتخار بزرگى براى ما محسوب مى شود.
* * *
سپس براى این که پاسخى به تهمت فرعون داده باشند و حقیقت امر را بر انبوه مردمى که تماشاچى این صحنه بودند، روشن سازند و بى گناهى خویش را ثابت کنند، گفتند: تنها ایرادى که تو به ما دارى این است که ما به آیات پروردگار خود، هنگامى که به سراغ ما آمد، ایمان آورده ایم (وَ ما تَنْقِمُ مِنّا إِلاّ أَنْ آمَنّا بِآیاتِ رَبِّنا لَمّا جائَتْنا).
یعنى ما نه اخلالگریم.
نه توطئه و تبانى خاصى بر ضد تو کرده ایم.
نه محرّک ما بر ایمان به موسى(علیه السلام) این بوده است که زمام قدرت را به دست بگیریم.
و نه مردم این کشور را از سرزمین خود بیرون کنیم و تو خوب مى دانى که ما این کاره نیستیم.
بلکه ما هنگامى که حق را دیدیم و نشانه هاى آن را به خوبى شناختیم به نداى پروردگار خود، پاسخ گفتیم و ایمان آوردیم و تنها گناه ما در نظر تو همین است و بس!
در حقیقت آنها با جمله نخست، به فرعون نشان دادند که: هرگز از تهدید او نمى هراسند، و با شهامت به استقبال همه حوادث حتى مرگ و شهادت مى شتابند.
و با جمله دوم به اتهاماتى که فرعون بر آنها وارد کرده بود، با صراحت پاسخ گفتند.
جمله تَنْقِمُ از ماده نقمت (بر وزن نعمت) در اصل، به معنى انکار کردن چیزى است به زبان ، یا به وسیله عمل و مجازات نمودن .
بنابراین آیه بالا هم ممکن است به این معنى باشد که تنها ایراد تو بر ما این است که ایمان آورده ایم.
و یا به این معنى باشد مجازاتى را که مى خواهى انجام دهى به خاطر ایمان ما است.
پس از آن، روى از فرعون برتافته، متوجه درگاه پروردگار شدند و از او تقاضاى صبر و استقامت کردند; زیرا مى دانستند بدون حمایت و یارى او، توانائى مقابله با این تهدیدهاى سنگین را ندارند، لذا عرض کردند:
پروردگارا پیمانه صبر را بر ما فرو ریز و ما را تا پایان عمر با اخلاص و با ایمان بدار (رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْناصَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمینَ).
و جالب این که: آنها با جمله أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً چنین اظهار داشتند که چون خطر به آخرین درجه رسیده است، تو نیز آخرین درجه صبر و استقامت را به ما مرحمت کن (; زیرا أَفْرِغ از ماده افراغ به معنى ریختن ماده سیّالى از ظرف است به طورى که ظرف از آن خالى شود).«
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش دوم🔹 درباره اهمّيّت جهاد در بحث هاى پيشين از جمله ذيل خطبه 27 در
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش دوم🔹
↩️امّا چرا دعاها براى رفع شر حاکمان شرور مستجاب نمى شود؟ براى اينکه در روايات اسلامى آمده آنجا که مصيبت به واسطه سوء اختيار خود انسان و کوتاهى او باشد، دعا براى رفع آن مستجاب نمى گردد و به آنها گفته مى شود: اين نتيجه اعمال خود شماست چرا چنين کرديد که به چنان عاقبت بدى گرفتار شويد؟
جالب اين است که از امام على بن موسى الرضا(عليهما السلام) نقل شده حتى اگر نيکان هم در چنين شرايطى دعا کنند دعاى آنها مستجاب نخواهد شد: (فَيَدْعُو خِيَارُکُمْ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَهُمْ).
**
نکته:
اهمّيّت امر به معروف و نهى از منکر:
درباره اهمّيّت امر به معروف و نهى از منکر بحث هاى گسترده اى در آيات قرآن مجيد و روايات وارد شده است که در اينجا تنها به دو روايت قناعت مى کنيم:
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِيلُ الاَْنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الاَْرْضُ وَيُنْتَصَفُ مِنَ الاَْعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الاَْمْر; امر به معروف و نهى از منکر راه انبيا و طريقه صالحان است فريضه بزرگى است که با آن ساير فرايض برپا مى گردد جادّه ها امن و امان و کسب ها حلال مى شود، حقوق غصب شده به صاحبانش بازگردانده شده و زمين ها آباد مى گردد و از دشمنان انتقام گرفته خواهد شد و تمام امور سامان مى يابد».
در ذيل همين حديث آمده است که خداوند عزّوجل به شعيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) وحى فرستاد که من صد هزار نفر از قوم تو را کيفر خواهم داد; چهل هزار نفر از اشرار و شصت هزار نفر از اخيار! شعيب عرضه داشت: پروردگارا اشرار به جاى خود، اخيار چرا؟ خداوند عزّوجل به او وحى فرستاد: «دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَلَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي; با گنهکاران راه سازش و بى تفاوتى پيش گرفتند و هرگز به جهت خشم من خشمگين نشدند».
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «الاَْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللهُ وَمَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللهُ; امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق (برجسته) از مخلوقان خدايند هرکس اين دو را يارى کند خدا به او عزّت مى بخشد و هرکس دست از يارى اين دو بردارد خدا او را مخذول مى کند».
تعبير به مخلوق در واقع نوعى تشبيه است. اين احتمال نيز وجود دارد که خُلق به معناى خصلت باشد، ولى به قرينه ذيل حديث اين احتمال بعيد به نظر مى رسد.
در هر حال مسأله امر به معروف و نهى از منکر از امورى است که هم خداوند متعال به وسيله انبيا و اوليايش آن را انجام مى دهد و هم انبياى الهى و اوصياى آنها و هم تمام مردم به آن مأمورند.
در پايان اين بخش از وصيت نامه بايد با صراحت اعتراف کرد که دستورات ده گانه فوق چنانچه در زندگى مسلمانان پياده شود هم دنياى آنها تأمين مى گردد و با عزّت و قدرت و سربلندى خواهند زيست و هم آخرت آنها قرين سعادت و خوشبختى خواهد بود و از شخصيتى مانند اميرمؤمنان(عليه السلام) جز اين انتظار نمى رود که در بستر شهادتش برنامه سعادت دنيا و آخرت را در وصيت نامه کوتاهش بيان فرمايد.»
@Nahjolbalaghe2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 انس با قرآن : آیه ۴ سوره مبارکه بقره
و بالاخرة هم یوقنون
🔹جلسه هشتم
🔻خصوصیت پنجم متقین چیه؟
🔻اونایی که به آخرت یقین دارند چرا کارهای زشت انجام نمیدن؟
و ...
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۳تا۱۲۶)🔹 سپس فرعون به طور سربسته اما شدید و محکم، آنها را
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۳تا۱۲۶)🔹
استقامت در سایه آگاهى
ممکن است در نخستین برخورد با ماجراى ساحران زمان موسى(علیه السلام) که در پایان، مؤمنان راستینى از کار در آمدند، انسان در شگفتى فرو رود که مگر ممکن است در مدتى به این کوتاهى چنین انقلاب و تحولى در فکر و روح انسانى پیدا شود که از صف مخالف کاملاً بریده و در صف موافق گام بگذارد.
و آن چنان سر سختانه از عقیده تازه خود دفاع کند که به تمام موقعیت و زندگى خویش پشت پا زند، و شربت شهادت را شجاعانه و با چهره اى خندان تا آخرین جرعه بنوشد؟!
ولى اگر به این نکته توجه کنیم که: آنها با سوابق زیادى که در علم سحر داشتند، به خوبى به عظمت معجزه موسى(علیه السلام) و حقانیت او پى بردند و از روى آگاهى کامل در این میدان گام گذاشتند.
این آگاهى سرچشمه عشق سوزانى شد که تمام وجود آنها را در برگرفت.
عشقى که هیچ حدّ و مرزى را به رسمیت نمى شناسد و ما فوق همه خواسته هاى انسان است.
آنها به خوبى مى دانستند در چه راهى گام گذاشته اند؟
براى چه مى جنگند؟
با چه کسى مبارزه مى کنند؟
و چه آینده درخشانى را به دنبال این مبارزه در پیش دارند؟
آرى، اگر ایمان با آگاهى کامل توأم گردد از چنین عشقى سر برمى آورد که این گونه فداکارى ها در راه آن شگفت انگیز نیست.
به همین جهت مى بینیم آنها با صراحت و شجاعت (چنان که در آیه ۷۲ سوره طه آمده است) گفتند:
سوگند به همان کس که ما را آفریده ما هرگز تو را بر دلائل روشنى که از طرف پروردگار به ما رسیده است، مقدم نخواهیم داشت، تو هر چه مى خواهى بکن! اما بدان که دائره قدرتت محدود به همین زندگى دنیا است !
و سرانجام ـ چنان که در روایات و تواریخ آمده است ـ آن قدر در این راه ایستادگى به خرج دادند که فرعون، تهدید خود را عملى ساخت، و بدن هاى مُثله شده آنان را در کنار رود نیل بر شاخه هاى درختان بلند نخل آویزان نمود، و نام پرافتخار آنها در دفتر آزاد مردان جهان ثبت شد، و به گفته مفسر بزرگ مرحوم طبرسى : کانُوا أَوَّلَ النَّهارِ کُفّاراً سَحَرَةً وَ آخِرَ النَّهارِ شُهَداءَ بَرَرَةً: صبحگاهان کافر بودند و ساحر، شامگاهان شهیدان نیکوکار راه خدا !
ولى باید توجه داشت که چنین انقلاب، تحوّل و استقامتى جز در پناه امدادهاى الهى ممکن نیست، و مسلماً آنها که در مسیر حق گام مى گذارند، چنین امدادهائى به سراغ آنها خواهد شتافت.»
@Nahjolbalaghe2
دعای روز سیزدهم *ماه رمضان🌙*
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ
خدايا مرا در اين ماه از آلودگيها و ناپاكي ها پاك كن، و بر شدني هاى مورد تقديرت شكيبايم گردان، و به پرهيزگارى و هم نشينى با نيكان توفيقم ده، به ياریات اى نور چشم درماندگان
@Nahjolbalaghe2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 انس با قرآن :آیه ۵ سوره مبارکه بقره
اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون
🔹جلسه نهم
🔻چه کسانی عاقبت بخیر میشن؟
و ...
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
13.mp3
9.59M
🎥 شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان
🔰 #آیت_الله_مجتهدی
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ ۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ
و اشراف قوم فرعون
(به او) گفتند: «آیاموسى وقومش را رها مى کنى که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودى پسرانشان را مى کشیم، و زنانشان را (براى خدمت کارى) زنده نگه مى داریم. وما بر آنها کاملاً مسلّطیم.»
(اعراف/۱۲۷)
*
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
موسى به قوم خود گفت: «از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار مى کند. و سرانجام (نیک) براى پرهیزگاران است.»
(اعراف/۱۲۸)
****
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
گفتند: «پیش از آن که به سوى ما بیایى آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار مى بینیم! (کى این آزارها به سر خواهد آمد؟)» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، تا ببیند چگونه عمل مى کنید.»
(اعراف/۱۲۹)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۳تا۱۲۶)🔹 استقامت در سایه آگاهى ممکن است در نخستین برخورد
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۷تا۱۲۹)🔹
🔺برخورد فرعون با قوم موسى(علیه السلام)
در این آیات، صحنه دیگرى از گفتگوى فرعون و اطرافیانش پیرامون وضع موسى(علیه السلام) آمده است، و از قرائنى که در خود آیه است، چنین برمى آید که محتواى این آیات مربوط به مدتى پس از جریان مبارزه موسى با ساحران است.
در نخستین آیه مى فرماید: جمعیت اشراف و اطرافیان فرعون به عنوان اعتراض به او گفتند: آیا موسى و بنى اسرائیل را به حال خود رها مى کنى که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازند ؟! (وَ قالَ الْمَلاَ ُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِیالأَرْضِ وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ).
از این تعبیر، به خوبى استفاده مى شود که: فرعون بعد از شکست در برابر موسى(علیه السلام) مدتى او و بنى اسرائیل را آزاد گذارد (البته آزاد نسبى)، آنها نیز بى کار ننشستند و به تبلیغ آئین موسى(علیه السلام) پرداختند تا آنجا که قوم فرعون از نفوذ و پیشرفت آنها بیمناک شدند، و نزد فرعون آمده او را به شدتِ عمل در برابر موسى و بنى اسرائیل تشویق کردند.
آیا این دوران آزادى نسبى، به خاطر ترس و وحشتى بود که در دل فرعون از معجزه کوبنده موسى(علیه السلام) به وجود آمد؟
و یا اختلافى بود که میان مردم مصر و حتى قبطیان درباره موسى(علیه السلام) و آئین او پیدا شده بود، و جمعى به او تمایل پیدا کرده بودند، و فرعون مشاهده مى کرد، نمى تواند در چنین شرائطى دست به کار شود و شدت عمل به خرج دهد؟
هر دو احتمال به ذهن نزدیک است و ممکن است هر دو توأماً چنین اثرى در فکر فرعون گذارده باشد.
به هر حال، فرعون با اخطار اطرافیان، تشویق به شدت عمل در برابر بنى اسرائیل شد و در پاسخ هواخواهانش چنین گفت: به زودى پسران آنها را به قتل مى رسانیم و نابود مى کنیم و زنانشان را (براى خدمت) زنده مى گذاریم، و ما بر آنها تسلط کامل داریم (قالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنائَهُمْ وَ نَسْتَحْیینِسائَهُمْ وَ إِنّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ).
در این که منظور از آلِهَتَکَ (خدایان تو) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است.
آنچه با ظاهر آیه موافق تر است این است که: فرعون هم، براى خود، بت ها و معبودها و خدایانى داشت، اگر چه با توجه به آیه ۲۴ سوره نازعات : أَنَا رَبُّکُمُ
الأَعْلى و آیه ۳۸ سوره قصص : ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِله غَیْری معلوم مى شود که مردم مصر بزرگ ترین خدایشان فرعون بوده.
و یا حداقل او خود را بزرگ ترین معبود مردم مصر مى دانست و معبودى براى آنها در ردیف خودش قائل بود.
اما با این حال او براى خویش معبودهائى انتخاب کرده بود که آنها را پرستش مى کرد.
نکته دیگر این که: فرعون در اینجا دست به یک مبارزه ریشه دار و عمیق مى زند و تصمیم بر کارى مى گیرد که در آینده به کلّى قدرت بنى اسرائیل را در هم بشکند و آن این که: مردان جنگى و مبارز را با کشتن فرزندان بنى اسرائیل ریشه کن سازد، و تنها زنان و دختران را براى کنیزى و خدمتکارى باقى بگذارد، و این آئین هر استعمار نو و کهنه اى است، که افراد مثبت و فعال را از میان برمى دارند، و یا روح مردانگى و شهامت را با وسائل گوناگون در آنها مى کشند و افراد غیر فعال را زنده نگه مى دارند.
البته این احتمال نیز هست که: فرعون مى خواسته است این سخن به گوش بنى اسرائیل برسد و از دو جهت روحیه آنها در هم شکسته شود:
یکى از نظر کشته شدن پسران و مردان آینده.
و دیگرى از نظر این که نوامیسشان به چنگال دشمن خواهد افتاد.
در هر حال با جمله إِنّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ مى خواهد وحشت و اضطراب را از دل پیروان خود بردارد و به آنها اطلاع دهد که کاملاً بر اوضاع مسلط است!
اما این که چرا فرعون تصمیم به قتل موسى(علیه السلام) نگرفت و تنها نقشه نابود کردن فرزندان بنى اسرائیل را کشید؟!
در پاسخ باید توجه داشت:
از آیات سوره مؤمن به خوبى استفاده مى شود که: فرعون در آغاز، تصمیم بر قتل موسى داشت ولى اندرزهاى توأم با تهدید مؤمن آل فرعون، و این که اقدام به قتل موسى ممکن است، خطرناک واقع شود، یعنى او به راستى از طرف خدا باشد و آنچه را از مجازات هاى الهى مى گوید، انجام پذیرد، به قدر کافى در فکر و روح فرعون اثر گذاشت.
به علاوه بعد از جریان پیروزى موسى بر ساحران، این خبر در همه جا منعکس گردید، و در مورد طرفدارى و مخالفت با موسى(علیه السلام) در میان مردم مصر اختلاف افتاد.
شاید فرعون از این بیم داشت که: اگر بخواهد تصمیم حادّى بر ضد موسى(علیه السلام) بگیرد با واکنش شدیدى که از طرف مردمى که تحت تأثیر او واقع شده اند، روبرو گردد، به این جهات از تصمیم بر قتل موسى(علیه السلام) منصرف گردید.«
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح خطبه(۳۱)🔹 ↩️سپس فرمود: «تو را به خدا سوگند مى دهم! آيا به خاطر دارى آن روز ک
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح خطبه(۳۱)🔹
↩️ولى از آنجا که او مرد جاه طلبى بود، بعد از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) تغيير چهره داد و به راه ديگرى افتاد و در عصر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نيز گاهى کلمات نامناسبى ـ که ناشى از جاه طلبى او بود ـ از وى شنيده شد، از جمله طبق روايت دُرّ المنثور طلحه مى گفت: محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) دستور مى دهد دختر عموها در برابر ما حجاب داشته باشند، ولى با زنان، بعد از جدا شدن از ما، ازدواج مى کند. به يقين هرگاه از جهان چشم بپوشد، ما با زنان او ازدواج خواهيم کرد».
اينجا بود که آيه تحريم ازدواج با زنان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بعد از او نازل شد.
فخر رازى در تفسير خود در سبب نزول آيه فوق مى گويد که يکى از مردم ـ مى گويند طلحه بوده است ـ گفت: «اگر بعد از پيامبر زنده بمانم همسرش عايشه را به نکاح خود در مى آورم.» در اين هنگام آيه تحريم ازدواج با زنان پيامبر، بعد از رحلت او، نازل شد.
در داستان «شوراى عمر» نيز مى خوانيم که او، رو به سوى طلحه کرد و گفت: «بگويم يا نگويم؟». طلحه گفت: «بگو! تو هرگز سخن خوبى نخواهى گفت.» عمر گفت: «پيامبر از دنيا رفت در حالى که به خاطر آن سخنى که هنگام نزول آيه حجاب گفتى، بر تو خشگمين بود.» (منظور، جمله اى است که در بالا آمد).
به هر حال او از کسانى بود که شديداً با عثمان مخالف بود، بر ضدّ او آتش افروزى کرد. به همين دليل «مروان» او را از قاتلان «عثمان» مى دانست و در جنگ «جمل» ـ که هر دو در لشکر «عايشه» بودند ـ مروان طلحه را نشانه گيرى کرد و با يک تير او را مجروح کرد و سپس مرد. مروان گفت: «من انتقام خون عثمان را از طلحه گرفتم.»
همان جاه طلبى سبب شد که آتش جنگ بر ضدّ اميرمؤمنان على (عليه السلام) بيفروزد و جنگ جمل را به راه بيندازد و سبب ريختن خون گروه عظيمى از مسلمانان گردد و سرانجام به هدف خود که رسيدن به مقام خلافت بود، نرسيد و چنانکه گفتيم در جنگ جمل کشته شد.
بعضى نيز گفته اند که اميرمؤمنان على (عليه السلام) سخنانى شبيه آنچه به زبير فرمود، براى او بيان کرد و او پشيمان شد و از جنگ کناره گيرى کرد، ولى با تير مروان کشته شد.
امّا خطبه بالا نشان مى دهد که اين سخن درست نيست; چرا که مفهوم خطبه اين است که حضرت از هدايت او مأيوس بود.
در روايتى آمده است که بعد از پايان جنگ على (عليه السلام) از کنار کشته او گذشت و فرمود: «اين همان کسى است که بيعت مرا شکست و آتش فتنه را در امّت اسلامى روشن ساخت و مردم را براى کشتن من و خاندانم، دعوت کرد. او را بلند کنيد و بنشانيد!» چنين کردند. امام (عليه السلام) رو به جنازه او کرده فرمود: «اى طلحه! من آنچه را که خداوند وعده داده بود بر حق يافتم، تو چطور؟» سپس فرمود: «او را بخوابانيد!» و حرکت کرد. بعضى از همراهان عرض کردند: اى اميرمؤمنان! آيا با طلحه بعد از مرگ او صحبت مى کنى؟ فرمود: «به خدا سوگند! او سخن مرا شنيد. همان گونه که بدنهاى بى جان کفارِ مکه ـ که بعد از جنگ بدر در چاهى افکنده شده بودند ـ سخنان رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) را شنيدند».
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد که پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) گاهى از طلحه، تعريف فرموده: و حتّى به عقيده بعضى او جزء ده نفرى بود که پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بشارت بهشت به آنها داده بود، (عشرة مبشرة)، چگونه ممکن است چنين سخنانى در حقّ او صحيح باشد؟
در جواب مى گوييم به فرض که چنين چيزى صحيح باشد، انسان مى تواند در سنين مختلف زندگى خود شايستگى هاى گوناگونى داشته باشد و يک روز در صف حق باشد و بهشت بر او واجب گردد و روز ديگر از آن صف خارج شود و در صفِ باطل قرار گيرد و مورد غضب خداوند واقع شود.
در تاريخ اسلام بسيار بودند کسانى که در طول عمر خود تغيير چهره دادند و از صفوف حق به باطل يا از صفوف باطل به حق گرائيدند. وگرنه چه کسى مى تواند بگويد کسى که آتش جنگ جمل را ضد امام و پيشواى خود ـ که همه او را به رهبرى پذيرفته اند ـ برافروخته و سبب ريختن اين همه خون شد، آدم خوب و اهل نجات باشد؟ اين سخن با کدام منطق سازگار است؟
شاهد اين سخن، اين که قرآن مجيد درباره پيشگامان در اسلام اعم از مهاجران و انصار و نيز تابعان، در سوره توبه وعده بهشت مى دهد و مى فرمايد:
(وَ السّابِقُونَ الاَْوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الاَْنْصارِ وَ الَّذينَ اتّبَعُوهُمْ بِإِحسان رَضِىَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّلَهُمْ جَنّات تَجْرِى تَحْتَهَا الاْنْهارُ خالِدينَ فِيها أَبَداً ذالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ); پيشگامان نخستين، از مهاجران و انصار و آنها که به نيکى از آنها پيروى کردند، خداوند از آنها خشنود و آنها (نيز) از او خشنود شدند و باغهايى از بهشت براى آنها فراهم کرده که نهرها از زيرش جريان دارد. جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزى بزرگ.(11)«
@Nahjolbalaghe2