قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش سوم🔹 🔹سفارش اکيد امام(عليه السلام) درباره قاتلش! امام(عليه السلام) در بخش
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۸)🔹
✅نصيحت جامع به معاويه:
امام(عليه السلام) در اين نامه کوتاه و پر معنا چند نکته مهم را به معاويه يادآور مى شود که اگر پند امام(عليه السلام) را به گوش جان شنيده بود و به کار بسته بود آن همه فساد در جهان اسلام پيدا نمى شد و شجره شوم بنى اميّه در سرزمين مقدّس اسلام رشد و نمو نمى کرد.
نخست به صورت اندرزى کلّى مى فرمايد: «(بدانيد) به يقين ظلم و ستم و سخنان باطل و بر خلاف حق انسان را در دين و دنيايش به هلاکت مى افکند و عيوب او را نزد عيب جويان آشکار مى سازد»; (وَإِنَّ الْبَغْيَ وَ الزُّورَ يُوتِغَانِ الْمَرْءَ فِي دِينِهِ وَدُنْيَاهُ، وَيُبْدِيَانِ خَلَلَهُ عِنْدَ مَنْ يَعِيبُهُ).
آرى هيچ چيز بدتر از ظلم و گفتار باطل نيست، زيرا انسان را فريب داده و به وادى هاى خطرناکى مى کشاند که هيچ گونه راه بازگشتى از آن ندارد و دين و دنيايش را بر باد مى دهد و در افکار عموم مردم فردى فاسد و مفسد معرفى خواهد شد.
در دومين نکته مى فرمايد: «من مى دانم که آنچه (از سوى خداوند) فوت آن مقدّر شده به دست نخواهى آورد»; (وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّکَ غَيْرُ مُدْرِک مَا قُضِيَ فَوَاتُهُ).
بسيارى از شارحان نهج البلاغه، اين جمله را اشاره به خونخواهى دروغين عثمان از سوى معاويه مى دانند، زيرا آنها که دستشان به خون عثمان آغشته بود و يا با سکوت و ترک يارى او شريک در قتل او بودند، براى پيشرفت کار خود و تحميق عوام، مطالبه خون عثمان را عنوان کردند و از امام خواستند که قاتلان عثمان را به آنها بسپارد تا قصاص کنند; ولى امام(عليه السلام) مى فرمايد: با اين کار هرگز به مقصود خود نخواهى رسيد و تو و همدستانت که شريک قتل عثمان بوده ايد هرگز نمى توانيد خون او را مطالبه کنيد و قاتلان را به قصاص برسانيد.
اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از جمله «مَا قُضِيَ فَوَاتُهُ» حکومت شام باشد که معاويه آن را از امام(عليه السلام) درخواست کرده بود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: من هرگز تو را به چنين حکومتى منصوب نخواهم کرد. گواه بر اين احتمال مطلبى است که در نامه 17 گذشت.
احتمال ديگرى نيز از سوى بعضى از شارحان در اينجا داده شده و آن اينکه امام(عليه السلام) مى فرمايد: تو هرگز به دنيايى که مى خواهى نخواهى رسيد و چند روز حکومت با تمام حوادث و مشکلاتش امرى است زود گذر و بيهوده و مرگ بار. شاهد اين تفسير جمله اى است که در بعضى از نقل هاى اين نامه پيش از اين جمله آمده است که مى فرمايد: «فَاحْذَرِ الدُّنْيَا فَإِنَّهُ لاَ فَرَحَ فِي شَيْء وَصَلْتَ إِلَيْهِ مِنْهَا وَلَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّکَ غَيْرُ مُدْرِک مَا قُضِيَ فَوَاتُه; از دنيا بپرهيز، زيرا آنچه از زرق و برق دنيا نصيب تو مى شود شادى آفرين نيست و من مى دانم تو به آنچه فرمان الهى بر از دست رفتن آن صادر شده نخواهى رسيد».
سپس امام(عليه السلام) در سومين نکته از نامه خود به معاويه هشدار مى دهد تا از خواب غفلت بيدار گردد، مى فرمايد: «گروهى (پيش از تو) در مطالبه امر (خلافت) به ناحق برخاستند و با هم به خدا سوگند ياد کردند; ولى خداوند آنها را تکذيب کرد (چرا که هرگز به اهدافشان نرسيدند)»; (وَقَدْ رَامَ أَقْوَامٌ أَمْراً بِغَيْرِ الْحَقِّ فَتَأَلَّوْا عَلَى اللهِ فَأَکْذَبَهُمْ).
شارحان نهج البلاغه غالباً اين جمله را اشاره به طلحه و زبير و پيروانشان که براى رسيدن به خلافت آتش جنگ جمل را روشن کردند مى دانند. آنها هم پيمان شده بودند که از پاى ننشينند تا حکومت بصره را به دست آورند و در صورت توانايى گسترش دهند; ولى همگى ناکام و سردمداران کشته شدند و بقيه شکست سختى خوردند و عايشه که از رهبران اصلى اين جنگ بود مورد عفو امام(عليه السلام) واقع شد و شرمسار به مدينه بازگشت و به اين ترتيب جمله «فَأَکْذَبَهُمْ; خداوند آنها را تکذيب کرد و دروغشان را ظاهر ساخت» انجام گرفت.
آن گاه امام(عليه السلام) در چهارمين نکته خود به معاويه هشدار مى دهد که به ياد روز قيامت باشد و از عواقب کار خويش در آن روز نگران گردد، مى فرمايد: «از آن روزى برحذر باش که افرادى که کارهاى پسنديده انجام داده اند، شادند و کسانى که زمام خويش را به دست شيطان سپردند و آن را باز پس نگرفته اند سخت پشيمانند»; (فَاحْذَرْ يَوْماً يَغْتَبِطُ فِيهِ مَنْ أَحْمَدَ عَاقِبَةَ عَمَلِهِ، وَ يَنْدَمُ مَنْ أَمْکَنَ الشَّيْطَانَ مِنْ قِيَادِهِ فَلَمْ يُجَاذِبْهُ).
آرى در آن روز نيکان شاد و مسرورند و در عين حال تأسف مى خورند که چرا بيشتر و بهتر عمل نکردند و بَدان به سبب سيئات اعمال و کيفرهايى که با چشم مى بينند سخت نادم مى شوند.«
@Nahjolbalaghe2
AUD-20210502-WA0002.mp3
5.48M
📖جز نوزدهم
تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🕋 هر روز ماه مبارک رمضان
#جزء_۱۹ #قرآن_کریم
💐 هدیه به ساحت مقدس ائمه اطهار علیهم السلام
🎙 با صدای استاد معتزآقایی
@Nahjolbalaghe2
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_19.mp3
2.47M
🎙شرح دعای روز نوزدهم
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
@Nahjolbalaghe2
ترجمه قرآن ۱۶.mp3
5.57M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۹-۸
🔹 جلسه پانزدهم
🤔 آیا میشه انسان ایمان داشته باشه ولی تو دلش پر از ترس باشه!!!؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه رهبر انقلاب برای شبهای #قدر
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
۞وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ
«صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم»
و مشرقها و مغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم که (زیر زنجیر ظلم و ستم) به ضعف کشانده شده بودند، واگذار کردیم. و وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت.
و آنچه فرعون و فرعونیان (از کاخهاى مجلّل) مى ساختند، و آنچه از باغهاى داربست دار فراهم ساخته بودند، در هم کوبیدیم!
(اعراف/۱۳۷)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۳۴تا۱۳۶)🔹 🔴پیمان شکنى هاى مکرر در این آیات واکنشى را که
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۳۷)🔹
♨️سرانجام دردناک قوم فرعون
پس از نابودى قوم فرعون و در هم شکستن قدرت آنها، بنى اسرائیل که سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگى به سر مى بردند، وارث سرزمین هاى پهناور آنها شدند، آیه فوق به همین معنى اشاره کرده، مى فرماید: مشرق ها و مغرب هاى پر برکت زمین را به ارث در اختیار جمعیت مستضعف و استعمار شده قرار دادیم (وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها).
همان طور که سابقاً هم اشاره کرده ایم ارث در لغت به معنى مالى است که بدون تجارت و معامله از کسى به کسى مى رسد، اعم از این که از مردگان باشد یا از زندگان.
یَسْتَضْعَفُون از ماده استضعاف معادل کلمه استعمار است که در عصر و زمان ما به کار مى رود و مفهوم آن این است که: قومى ستم پیشه، جمعیتى را تضعیف کنند تا بتوانند از آنها در مسیر مقاصدشان بهره کشى نمایند.
منتها با کلمه استعمار این تفاوت را دارد، که استعمار ظاهرش به معنى آباد ساختن است و باطنش به معنى ویرانگرى، ولى استضعاف ظاهر و باطنش هر دو یکى است!
تعبیر به کانُوا یَسْتَضْعَفُون اشاره به این است که: فرعونیان به طور مداوم آنها را در ضعف و ناتوانى نگه مى داشتند، ضعف و ناتوانى فکرى، و اخلاقى و اقتصادى از هر نظر و در تمام جهات.
و تعبیر به مَشارِقَ الأَرْضِ وَ مَغارِبَها: مشرق ها و مغرب هاى زمین اشاره به سرزمین هاى وسیع و پهناورى است که در اختیار فرعونیان بود; زیرا سرزمین هاى کوچک، مشرق ها و مغرب هاى مختلف و به تعبیر دیگر افقهاى متعدد ندارد، اما یک سرزمین پهناور، حتماً اختلاف افق و مشرق ها و مغرب ها ـ به خاطر خاصیت کُرویت زمین ـ خواهد داشت، به همین دلیل است که ما این تعبیر را کنایه از وسعت سرزمین فراعنه گرفتیم.
و جمله بارَکْنا فِیْها اشاره به آبادى فوق العاده این منطقه، یعنى مصر و شام است، که هم در آن زمان، و هم در این زمان، از مناطق پر برکت دنیا محسوب مى شود، و به طورى که بعضى از مفسران نوشته اند در آن روز کشور فراعنه به قدرى وسعت داشت که سرزمین شامات را هم در بر مى گرفت.
بنابراین، منظور، حکومت بر تمام کره زمین نبوده است; زیرا این موضوع مسلماً بر خلاف تاریخ است، بلکه منظور، حکومت بنى اسرائیل بر سراسر سرزمین فراعنه مى باشد.
آنگاه مى فرماید: وعده نیک پروردگار تو در زمینه پیروزى بنى اسرائیل ـ به خاطر صبر و استقامتى که نشان دادند ـ تحقق یافت (وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنیإِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا).
و این همان وعده اى است که در آیات قبل (آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ همین سوره) به آن اشاره شده است.
گر چه در این آیه، تنها از بنى اسرائیل و سرانجام استقامت آنها در برابر فرعونیان سخن به میان آمده ولى به طورى که از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود، این موضوع اختصاص به قوم و ملتى ندارد، بلکه هر جمعیت مستضعفى به پا خیزند، براى آزادى خود از چنگال اسارت و استعمار کوشش کنند و در این راه استقامت و پایمردى نشان دهند، سرانجام پیروز خواهند شد، و سرزمین هائى که به وسیله ظالمان و ستمگران اشغال شده است آزاد مى گردد.
و در پایان آیه اضافه مى کند: ما قصرهاى زیباى فرعون و فرعونیان و کاخ هاى مجلل و بناهاى پر زرق و برق و جالب آنها و همچنان باغات پرشکوهشان را نابود ساختیم (وَ دَمَّرْنا ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ).
صنع آن چنان که راغب در کتاب مفردات گفته (غالباً) به معنى کارهاى جالب مى آید، و در آیه فوق به معنى معمارى هاى زیبا و چشمگیر عصر فرعونیان آمده است.
یَعْرِشُونَ در اصل، به معنى درختان و باغ هائى است که به وسیله نصب داربست ها برپا مى شوند و منظره زیبا و پرشکوهى دارند.
دَمَّرْنا از ماده تدمیر به معنى هلاک کردن و نابود ساختن است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که: نابودى این کاخ ها و آن باغ ها:
اوّلاً ـ با چه وسیله بوده؟
و ثانیاً ـ چه ضرورتى داشته است؟
در پاسخ مى گوئیم: بعید نیست زلزله ها و سیلاب هاى جدیدى این وضع را ایجاد کرده باشد و ضرورت آن از اینجا روشن مى شود که تمام فرعونیان در دریا غرق نشدند بلکه خود فرعون و جمعى از خاصان و لشکریان او که در تعقیب موسى(علیه السلام) بودند از میان رفتند، و مسلماً اگر قدرت مالى و اقتصادى باقى ماندگان که تعداد نفوس آنها در سراسر مصر بسیار زیاد بود بر جا مى ماند باز توانائى این را داشتند که بنى اسرائیل را در هم بکوبند و یا لااقل مزاحمت هاى بزرگى براى آنها فراهم سازند، اما تهى شدن دست آنها از این وسائل سبب شد که براى همیشه به طغیانگرى آنها خاتمه داده شود.»
@Nahjolbalaghe2
202030_960440684.mp3
3.99M
شرح دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان
@Nahjolbalaghe2
202030_2053165786.mp3
4.66M
تند خوانی جز ۲۰ قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
@Nahjolbalaghe2
ترجمه قرآن ۱۷.mp3
6.17M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۰
🔹 جلسه شانزدهم
🤔 آیا میشه خدا رو گول زد!!!؟
😔 چرا بعضیها که مریض میشن خدا مریضی اونها رو زیاد میکنه !!!؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَّهُمْ ۚ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ ۚ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ
و بنى اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم. (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بتهایشان، براى عبادت، گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنى اسرائیل) به موسى گفتند:«تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان گونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند.» گفت: «شما جمعیّتى جاهل و نادان هستید.
(اعراف/۱۳۸)
*
إِنَّ هَٰؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
اینها (را که مى بینید)، سرانجام کارشان نابودى است. و آنچه انجام مى دهند، باطل و بى اساس است.»
(اعراف/۱۳۹)
***
قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَٰهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
(سپس) گفت: «آیا غیر از خداوند، معبودى براى شما بطلبم؟! در حالى که او شما را بر جهانیان (هم عصرتان) برترى داد.»
(اعراف/۱۴۰)
***
وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۖ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
(به خاطر بیاورید) زمانى را که از (چنگال) فرعونیان نجاتتان بخشیدیم. در حالى که پیوسته شما را به بدترین صورت شکنجه مى دادند، پسرانتان را مى کشتند، و زنانتان را (براى خدمت کارى) زنده مى گذاشتند. و در این، آزمایش بزرگى براى شما از سوى پروردگارتان بود.
(اعراف/۱۴۱)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۳۷)🔹 ♨️سرانجام دردناک قوم فرعون پس از نابودى قوم فرعون
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۳۸تا۱۴۱)🔹
🔺پیشنهاد بت سازى به موسى
در این آیات، به قسمت حساس دیگرى از سرگذشت بنى اسرائیل که به دنبال پیروزى آنها بر فرعونیان واقع شد، اشاره شده است، و آن مسأله توجه آنها به بت پرستى است که نخستین جوانه آن در این آیات، مورد بحث قرار گرفته، و نتیجه نهائى آن به طور مفصل در سوره طه از آیه ۸۶ تا ۹۷ و به طور مختصر در آیه ۱۴۸ به بعد از همین سوره آمده است.
در واقع، با پایان گرفتن جریان فرعون، گرفتارى بزرگ داخلى موسى(علیه السلام)، یعنى درگیرى او با جهّال بنى اسرائیل و افراد سرکش و لجوج آغاز گردید، و به طورى که خواهیم گفت، این گرفتارى براى موسى(علیه السلام) به درجات، سخت تر، سنگین تر و طاقت فرساتر از درگیرى با فرعون و فرعونیان بود! و همین است خاصیت درگیرى هاى داخلى.
در آیه نخست مى فرماید: ما بنى اسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم (وَ جاوَزْنا بِبَنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ).
اما در مسیر خود به قومى برخورد کردند که با خضوع و تواضع، اطراف بت هاى خود را گرفته بودند (فَأَتَوْا عَلى قَوْم یَعْکُفُونَ عَلىأَصْنام لَهُمْ).
عاکِف از ماده عکوف به معنى توجه به چیزى و ملازمت آمیخته با احترام به آن مى باشد.
افراد جاهل و بى خبر آن چنان تحت تأثیر این صحنه قرار گرفتند که بلافاصله نزد موسى آمده گفتند: براى ما هم معبودى قرار بده همان طور که آنها معبودانى دارند ! (قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ).
موسى(علیه السلام) از این پیشنهاد جاهلانه و نابخردانه، بسیار ناراحت شد، به آنها رو کرده گفت: شما جمعیت جاهل و بى خبرى هستید ! (قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ).
🔹در آیه بعد مى خوانیم: موسى(علیه السلام) براى تکمیل سخن خود به بنى اسرائیل گفت: این جمعیت بت پرست را که مى بینید، کارشان به هلاکت مى انجامد و عملشان باطل و بى اساس است (إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فیهِ وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
یعنى، هم عملشان بیهوده و رنج هایشان بى نتیجه است و هم سرانجام یک قوم بت پرست و مشرک، به هلاکت و نابودى مى کشد (زیرا مُتَبَّر از ماده تبار به معنى هلاکت است).
🔹و باز براى تأکید اضافه کرد: آیا معبودى غیر از خدا براى شما انتخاب کنم؟ همان خدائى که شما را بر جهانیان (مردم عصر خود) برترى داد (قالَ أَ غَیْرَ اللّهِ أَبْغیکُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعالَمینَ).
یعنى اگر انگیزه پرستش خدا، حسّ شکرگزارى باشد، همه نعمت هاى شما از ناحیه خدا است و اگر انگیزه پرستش و عبودیت، منشأ اثر بودن باشد، باز آن هم مربوط به خدا است.
بنابراین، به هر حسابى باشد جز خداوند قادر منّان شایسته پرستش نیست.
🔹سرانجام خداوند یکى از نعمت هاى بزرگ خود را به بنى اسرائیل، یاد آور مى شود، تا با توجه به این نعمت بزرگ، حسّ شکرگزارى در آنها تحریک گردد، و بدانند شایسته پرستش، خضوع و عبادت، تنها ذات پاک او است، و هیچ دلیلى ندارد که در مقابل بت هائى که کمترین سود و زیانى ندارند، سر تعظیم فرود آورند.نخست مى فرماید: به خاطر بیاورید هنگامى که شما را از چنگال آل فرعون نجات دادیم آنها مرتباً شما را شکنجه مى دادند و مجازات مى کردند (وَإِذْأَنْجَیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ).
یَسُومُون از ماده سوم و اصل آن چنان که راغب در مفردات مى گوید دنبال چیزى رفتن است و به طورى که از قاموس استفاده مى شود یک نوع معنى استمرار و ادامه نیز در آن افتاده، بنابراین معنى یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ این است که آنها به طور مستمر به دنبال مجازات هاى دردناک و شکنجه دادن شما بودند.
سپس ـ همان طور که روش قرآن در بیان تفصیلى مطالب پس از بیان اجمالى آنها است ـ این عذاب و شکنجه مستمر را چنین شرح مى دهد که: آنها پسران شما را به قتل مى رسانیدند، و زنان و دخترانتان را (براى خدمتگزارى و بردگى) زنده نگه مى داشتند (یُقَتِّلُونَأَبْنائَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسائَکُمْ).
و در این، آزمایش بزرگى از ناحیه خداوند براى شما بود (وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ).
ظاهر آیات قبل و بعد، نشان مى دهد این جمله را موسى(علیه السلام) از طرف خداوند براى بنى اسرائیل که پس از عبور از دریاى نیل به هوس بت پرستى افتادند، بیان کرده است.
اگر چه بعضى از مفسران احتمال داده اند: مخاطب این آیه یهودیان عصر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بوده باشند; زیرا تفسیر اول احتیاج به تقدیر دارد، و این که آیه در اصل، قالَ مُوسى قالَ رَبّکُم...: موسى گفت پروردگار شما چنین گفته است... بوده است و این بر خلاف ظاهر است.
ولى با توجه به این که اگر روى سخن در این آیه به یهودیان معاصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)باشد ارتباط آیات قبل و بعد به کلّى بریده مى شود، این آیه به صورت جمله معترضه اى درمى آید، تفسیر اول صحیح تر به نظر مى رسد.
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح خطبه (۳۱)🔹 ↩️اين آيه شامل تمام مهاجران و انصار مى شود، در حالى که مى دانيم بع
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح خطبه(۳۲)بخش اول🔹
🔺در زمانى هستيم که ارزشها دگرگون شده!
امام (عليه السلام) در آغاز اين خطبه روى سخن را به عموم مردم کرده، نخست از خرابى وضع زمان خود سخن مى گويد، مى فرمايد:
«اى مردم! ما در زمانى کينه توز و روزگارى پر از کفران به سر مى بريم; أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا في دَهْر عَنُود، وَ زَمَن کَنُود».
بديهى است که زمان، به معناى روزها و شبها و ماه و سال چيزى نيست که زشت و زيبا يا کينه توز و ناسپاس باشد، بلکه اين مردم عصر و زمانه اند که چنين رنگى را به عصر و زمان خود مى دهند و هر جا، سخن از خوبى و بدى زمان و زشتى آن به ميان مى آيد، منظور همين است و گرنه، نه در تابش آفتاب و ماه تغييرى حاصل شده و نه در گردش کره ماه به دور خود و به دور خورشيد! آفتاب مى تابد، باران مى بارد زمين برکات خود را به جهان انسانيّت تقديم مى کند. اين چهره هاى زشت و ننگين مردمِ يک زمان و اَعمال سوء آنها است که چهره زمان را زشت و ننگين مى کند.
امام در عصرى مى زيست که جز افراد اندکى، روح بزرگ و افکار بلند و سجاياى انسانى و قدرت او بر اصلاح محيط را درک نمى کردند و به خاطر ثروت عظيمى که از فتوحات اسلامى در کشور اسلام ريخته شده بود، غرقِ زرق و برق دنيا و مسابقه تجمل پرستى و حرصِ جمع مال و به دست آوردن مقام و تصفيه حسابهاى شخصى و قومى شده بودند. و با نهايت تأسف، بسيارى از مصلحان دنيا نيز شکايتى شبيه به همين از زمان خود داشته اند.
حضرت سپس به شرح ويژگيهاى آن زمان، که نشانه هاى عناد و ناسپاسى مردم است، پرداخته و به پنج نکته اشاره مى فرمايد. در جمله هاى نخست و دوم مى فرمايد:
«زمانى است که نيکوکار، بدکار و گناه کار شمرده مى شود و طغيان ظالمان و ستمگران افزون مى گردد; يُعَدُّ فِيهِ الْمُحْسِنُ مُسِيئاً وَ يَزْدَادُ الظَّالِمُ فِيِهِ عُتُوّاً.» آيا براستى ممکن است در زمانى نيکوکار متهم به گناهکارى شود و ستمگران مورد تشويق واقع شوند؟!
آرى، آنچه زمينه اين گونه امور را در جامعه بشرى فراهم مى کند، دگرگون شدن نظام ارزشى جامعه است. در آنجا که مال و ثروت و قدرت، معيار شخصيّت و ارزش محسوب شود، بى آن که به منابع درآمد آن بينديشند، ظالمانِ زورگو و غارتگر شخصيّتهاى آن محيط را تشکيل مى دهند و نيکوکارى که اموال مشروع خود را براى خدمت به محرومان از دست مى دهد، آدم نادان و ابله شمرده مى شود.
جالب اين که در قرآن مجيد، به نمونه هايى از فساد بعضى از جوامع بشرى به خاطر فساد نظام ارزشى آنها، در جمله هاى کوتاه و پرمعنا اشاره شده است.
درباره قوم لوط مى گويد: آنها به هم توصيه مى کردند که آن پيامبر بزرگ را با اندک مؤمنان صالحى که اطراف او را گرفته بودند از شهر بيرون کنند و گناهشان را اين مى شمردند که افرادى، پاک دامن هستند: (فَمَا کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوْا أَخْرِجُوا آلَ لُوط مِنْ قَرْيَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ).
ظالمان قوم نوح نيز جوانان پاکدلى را که به او ايمان آورده بودند، اراذل ساده لوح و خودسرى مى شمردند که هيچ گونه فضيلتى بر ديگران ندارند به او گفتند: (ما نَراکَ إِلاّ بَشَراً مِثْلَنا وَ مانَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذينَ هُمْ أَراذِلُنا بَادِىَ الرَّأْىِ وَ مانَرى لَکُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْل بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبينَ).(2) گفتند: «ما، تو را جز بشرى مانند خودمان نمى بينيم و کسانى را که از تو پيروى کرده اند، جز گروهى اراذل ساده لوح نمى يابيم و فضيلتى براى شما نسبت به خود مشاهده نمى کنيم، بلکه شما را دروغگو تصوّر مى کنيم.»
آرى، هنگامى که مردم زمان فاسد شوند و ظلم و تباهى فزونى گيرد، شکل جامعه عوض مى شود و ضدّ ارزش ها جاى ارزش ها را مى گيرد و ظالم به خودکامگى خود مى افزايد و نيکوکاران مجرم محسوب مى شوند و از مراکز حسّاس جامعه، عقب رانده خواهند شد.
نتيجه آن، همان مى شود که امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد:
«چنان شده است که از علم و دانش خود، بهره نمى گيريم و آنچه را نمى دانيم، از کسى نمى پرسيم; لاَنَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا، وَ لاَنَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا».
در واقع، اين بدترين حالتى است که يک انسان يا يک جامعه گرفتار آن مى شود; يعنى نه از علوم و آگاهيهاى خود براى حلّ مشکلات بهره مى گيرد و نه به فکر رفع جهل و به دست آوردن آگاهى است و حاصل اين دو، چيزى جز غوطه ور شدن در جهل و جنايت نيست و اين است حال تمام کسانى که در برابر مفاسد جامعه بى تفاوت باشند و هيچ گونه مسئوليتى براى خود قائل نشوند، خواه به علت يأس و نوميدى از اصلاح باشد و يا خوگرفتن به فساد و قساوت و سنگدلى.
حضرت، سپس مى افزايد:
«به همين دليل از حوادث و فتنه هاى کوبنده وحشتى نداريم، مگر زمانى که بر سر ما فرود آيند; وَ لاَنَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّى تَحُلَّ بِنَا.«
@Nahjolbalaghe2
جزء بیست ویکم.mp3
8.04M
🌹تلاوت جزء بیست ویکم قرآن کریم
♦️هدیه به روح منور امیرالمومنین (علیه السلام)
@Nahjolbalaghe2