✨﴾﷽﴿✨
⭐️🍃امام صادق عليه السلام فرمودند :
إن شِئتَ أن تُكرَمَ فَلِن وإن شِئتَ أن تُهانَ فَاخشُن؛
اگر مى خواهى گرامى ات دارند ، نرم خو باش ، و اگر مى خواهى خوارت شمارند ، درشتى كن.
📖تحف العقول
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
اصل عاشورا از فاطمیه شروع میشود.mp3
3.73M
🎙حجت الاسلام عالی
اصل عاشورا از فاطمیه شروع میشود
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ
کسانى که زندگى دنیا
و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مى دهیم. و چیزى در این (دنیا) از آنها کم و کاست نخواهد شد.
(هود/۱۵)
***
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
(ولى) آنها
کسانى هستند که در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت. و آنچه را در دنیا (براى غیرخدا) انجام دادند، نابود مى شود. و آنچه را عمل مى کردند، باطل و
بى اثر خواهد شد.
(هود/۱۶)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۱۲ الی۱۴)🔹 ✅قرآن معجزه جاویدان از این آیات چنین بر مى آید که،
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۱۵و۱۶)🔹
آیات گذشته، با ذکر دلائل اعجاز قرآن حجت را بر مشرکان و منکران تمام کرد، و از آنجا که پس از وضوح حق باز گروهى، تنها به خاطر حفظ منافع مادى خویش، از تسلیم خوددارى مى کنند، آیات مورد بحث اشاره به سرنوشت این گونه افراد دنیاپرست کرده، مى گوید: کسى که تنها هدفش، زندگى دنیا، زرق و برق و زینت آن باشد، در همین جهان نتیجه اعمال خویش را در مى یابد، بى آن که چیزى از آن کم و کاست شود (مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لایُبْخَسُونَ).
بخس در لغت به معنى نقصان حق است، و جمله وَ هُمْ فیها لایُبْخَسُونَ اشاره به این است که، آنها نتیجه اعمالشان را بدون کمترین نقصانى خواهند گرفت.
این آیه، بیان یک سنت همیشگى الهى است، که اعمال مثبت و مؤثر، نتایج آن از میان نمى رود، با این تفاوت که، اگر هدف اصلى رسیدن به زندگى مادى این جهان باشد، ثمره آن چیزى جز آن نخواهد بود.
و اما اگر هدف، خدا و جلب رضاى او باشد، هم در این جهان تأثیر خواهد بخشید و هم نتایج پر بارى براى جهان دیگر خواهد داشت.
در واقع، قسم اول از این اعمال، به بناى بى دوام و کوتاه عمرى مى ماند که تنها براى یک مدت موقت ساخته، و از آن استفاده مى شود، ولى بعد از آن ویران مى گردد.
اما قسم دوم، به بناهاى محکم و شالوده دارى شبیه است که، قرن هاى متوالى برقرار مى ماند و قابل استفاده است.
نمونه این موضوع را، امروز در اطراف خود به روشنى مى یابیم، جهان غرب با تلاش پى گیر و منظم خود، اسرار بسیارى از علوم و دانش ها را یافته، بر نیروهاى مختلف طبیعت مسلّط گشته، و با سعى و کوشش مداوم و استقامت در مقابل مشکلات و اتحاد و همبستگى، مواهب فراوانى فراهم نموده است.
بنابراین، گفتگو ندارد که آنها نتایج اعمال و تلاش هاى خود را خواهند گرفت، و به پیروزى هاى درخشانى نایل خواهند شد، اما از آنجا که هدفشان تنها زندگى است، اثر طبیعى این اعمال، چیزى جز فراهم شدن امکانات مادى آنان نخواهد بود.
حتى کارهاى انسانى و مردمى آنها مانند: تأسیس بیمارستان ها، درمانگاه ها، مراکز فرهنگى، کمک به بعضى از ملت هاى فقیر و امثال آن اگر دامى براى استعمار و استثمار آنان نباشد، چون به هر حال، هدف مادى و حفظ منافع مادى دارد تنها اثر مادى خواهد داشت.
همچنین، کسانى که اعمال ریا کارانه انجام مى دهند، اعمالى که جنبه هاى انسانى و عبادى دارد.
* * *
لذا در آیه بعد، صریحاً مى گوید: این گونه افراد در سراى دیگر بهره اى جز آتش ندارند ! (أُولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآْخِرَةِ إِلاَّ النّارُ).
و تمام آنچه را در این جهان انجام داده اند، در جهان دیگر محو و نابود مى شود و هیچ پاداشى در برابر آن دریافت نخواهند کرد (وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها).
و تمام اعمالى را که، براى غیر خدا انجام داده اند، باطل و نابود مى گردد (وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
حَبْطَ (بر وزن وقت) در اصل، به این معنى است که، حیوان از علف هاى نامناسب زیاد بخورد تا شکم او باد کند، و دستگاه گوارش او بیمار و ضایع شود، این حیوان، بر اثر این حالت ظاهراً چاق و چله به نظر مى رسد، ولى در باطن مریض و بیمار است.
این تعبیر جالب و رسائى است، درباره اعمالى که ظاهراً مفید و انسانى است، ولى در باطن با نیتى آلوده و پست انجام یافته است.
* * *
نکته ها:
۱ ـ ممکن است در ابتداء چنین به نظر برسد که، دو آیه فوق با هم یک نوع تعارض دارند، براى این که آیه اول مى گوید: اشخاصى که تنها هدفشان زندگى دنیاست، نتیجه همه اعمالشان را بى کم و کاست به آنها مى دهیم و آیه دوم مى گوید: اعمال آنها حبط و بى خاصیت و باطل مى گردد !
اما، با توجه به این که یکى از این دو آیه اشاره به محیط زندگى دنیا، و دیگرى به سراى آخرت است، پاسخ این ایراد روشن مى شود، آنها نتایج اعمال خویش را در دنیا به طور کامل مى گیرند، ولى چه سود که این اعمال، هر چند از مهم ترین کارها باشد براى آخرت آنها بى اثر است; چرا که هدفشان پاک و نیتشان خالص نبوده، آنها هدفى جز وصول به یک سلسله منافع مادى نداشتند، که به آن رسیدند.
* * *
۲ ـ ذکر کلمه زینت بعد از حیات دنیا ، براى این است که دنیاپرستى و زرق و برق دنیا را محکوم کند، نه بهره گیرى معتدل و حساب شده از مواهب این جهان.
کلمه زینت که در اینجا به طور سر بسته بیان شده، در آیات دیگر به زنان زیبا، گنج ها و ثروت هاى عظیم، مرکب هاى گران بها و پر زرق و برق، زمین هاى زراعتى و دام هاى فراوان تفسیر شده است (زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ).⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۱۵و۱۶)🔹 آیات گذشته، با ذکر دلائل اعجاز قرآن حجت را بر مشرکان و
↩️۳ ـ ذکر کلمه باطل بعد از حَبِطَ ، ممکن است اشاره به این باشد که
اعمال آنها ظاهرى دارد بدون محتوا، و به همین دلیل، نتیجه آن بر باد مى رود، سپس اضافه مى کند: اعمالشان اصولاً از آغاز باطل و بى خاصیت است، منتهى چون حقایق بسیارى از اشیاء در این جهان شناخته نمى شود، و در سراى دیگر که محل کشف اسرار است، حقیقت خود را نشان مى دهد، معلوم مى شود: این گونه اعمال از آغاز چیزى نبوده است.
* * *
۴ ـ در توضیح آیات فوق، در تفسیر درّ المنثور حدیثى نقل شده، که مفاد آیه را به خوبى روشن مى سازد، مى نویسد: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
إِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ صارَتْ أُمَّتِى ثَلاثَ فِرَق:
فِرْقَةٌ یَعْبُدُونَ اللّهَ خالِصاً.
وَ فِرْقَةٌ یَعْبُدُونَ اللّهَ رِیاءً.
وَ فِرْقَةٌ یَعْبُدُونَ اللّهِ یُصِیْبُونَ بِهِ دُنْیا.
فَیَقُولُ لِلَّذِى کانَ یَعْبُدُ اللّهَ لِلدُّنْیا: بِعِزَّتِى وَ جَلالِى ما أَرَدْتَ بِعِبادَتِى؟ فَیَقُولُ: الدُّنْیا.
فَیَقُولُ لاجَرَمَ لایَنْفَعُکَ ما جَمَعْتَ وَ لاتَرْجِعُ إِلَیْهِ إِنْطَلِقُوا بِهِ إِلَى النّارِ.
وَ یَقُولُ لِلَّذِى یَعْبُدُ اللّهَ رَیاءً: بِعِزَّتِى وَ جَلالِى ما أَرَدْتَ بِعِبادَتِى؟
قالَ: الرِّیاءُ، فَیَقُولُ إِنَّما کانَتْ عِبادَتُکَ الَّتِى کُنْتَ تُرائِى بِها لایَصْعَدُ إِلىَّ مِنْها شَىْءٌ وَ لایَنْفَعُکَ الْیَوْمَ، إِنْطَلِقُوا بِهِ إِلَى النّارِ.
وَ یَقُولُ لِلَّذِى کانَ یَعْبُدُ اللّهَ خالِصاً: بِعِزَّتِى وَ جَلالِى ما أَرَدْتَ بِعِبادَتِى؟ فَیَقُولُ: بِعِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ لاَ َنـْتَ أَعْلَمُ مِنِّى کُنْتُ أَعْبُدُکَ لِوَجْهِکَ وَ لِدارِکَ قالَ: صَدَقَ عَبْدِى إِنْطَلِقُوا بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ:
هنگامى که روز قیامت مى شود، پیروان من به سه گروه تقسیم مى شوند:
گروهى خدا را با اخلاص پرستش مى کردند.
گروهى از روى ریا.
و گروهى به خاطر این که به دنیا برسند.
در آن هنگام خداوند به کسى که او را به خاطر دنیا، پرستش مى کرده مى گوید: به عزت و جلال من سوگند، بگو هدف تو از پرستش من چه بود؟
در پاسخ مى گوید: دنیا.
خداوند مى گوید: بنابراین آنچه را اندوختى به حال تو سودى نمى دهد و به آن باز نمى گردى، او را به سوى آتش ببرید!.
و به آن کس که خدا را از روى ریا عبادت مى کرده مى گوید: به عزت و جلالم سوگند، بگو منظورت از عبادت من چه بوده؟
در پاسخ مى گوید: ریا!
مى فرماید: آن عبادتى را که از روى ریا انجام مى دادى، چیزى از آن به سوى من صعود نمى کرد، و امروز هیچ سودى به تو نخواهد داد، او را به سوى آتش ببرید!
و به آن کس که خدا را از روى خلوص عبادت کرده مى گوید: به عزت و جلالم سوگند بگو منظورت از عبادت چه بود؟
در پاسخ مى گوید: به عزت و جلالت قسم تو از آن آگاه ترى، من فقط تو را براى خودت و براى سراى آخرت مى پرستیدم.
مى فرماید: بنده ام راست مى گوید او را به بهشت ببرید.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت(۲۴۳)🔹 🔄از دَرهم شدن جوابها بپرهيزيد: امام عليه السلام در اين كلام حكيمان
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت(۲۴۴)🔹
🍇راه بقاى نعمتها:
امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به اهميت مسئله شُكر با تعبير جديد مىكند، مىفرمايد: «خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مىكند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مىدهد»؛ (إِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ).
«خاطَرَ» (از ماده مخاطره) به معناى به خطر افكندن است. منظور امام عليه السلام از حق نعمت، همان شكر است؛ نه تنها شكر زبانى و قلبى بلكه اساس شكر، شكر عملى است؛ يعنى از آن نعمت خداداد به نفع مظلومان استفاده كردن، صله رحم بهجا آوردن، آلام بيماران را تخفيف دادن، تعظيم شعائر نمودن، به فكر يتيمان بودن و امثال اينها. شكر نعمتهايى مانند چشم و گوش و عقل و هوش، اين است كه آنها را در مسير اهدافى كه براى آن آفريده شدهاند به كار بگيريم و مطابق تعبير معروف علماى اخلاق، «الشُّكْرُ هُوَ صَرْفُ الْعَبْدِ جَميعَ ما أنْعَمَهُ اللهُ فيما خُلِقَ لاِجْلِهِ؛ شكر عبارت از اين است كه انسان، تمام آنچه را خدا به او روزى داده براى آن اهدافى كه آفريده شده است صرف كند».
البته شكر زبانى جايگاه خود را دارد؛ در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم : «تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ تمام شكر آن است كه انسان (از روى اخلاص و ايمان) بگويد: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ».(1)
در حديث ديگرى از امام باقر و امام صادق عليهما السلام آمده است كه نوح عليه السلام همه روز صبحگاهان و عصرگاهان اين كلمات را به درگاه خدا عرضه مىداشت : «أَللّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ أَنَّ ما أَصْبَحَ أَوْ أَمْسى بِى مِنْ نِعْمَةٍ فِى دِيْنٍ أَوْ دُنْيا فَمِنْکَ، وَحْدَکَ لا شَرِيْکَ لَکَ، لَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّكْرُ بِها عَلَىَّ حَتّى تَرْضى، وَبَعْدَ الرِّضا؛ خداوندا من تو را گواه مىگيرم: هر نعمتى صبح و شام به من مىرسد، چه دينى و چه دنيوى، چه معنوى و چه مادى، همه از سوى توست، يگانهاى و شريكى ندارى، حمد مخصوص توست و شكر هم از آن تو، آنقدر شكرت مىگويم تا از من خشنود شوى و حتى بعد از خشنودى».(2) در بعضى از روايات آمده است كه خداى متعال بدين سبب او را عبد شكور خوانده است.(3)
همچنين شكر قلبى نيز جايگاه خود را دارد كه انسان واقعاً از خداوند به سبب نعمتهايى كه به او ارزانى داشته راضى باشد؛ ولى به هر حال شكر در صورتى كامل مىشود كه جنبههاى عملى آن آشكار گردد.
از بعضى روايات استفاده مىشود كه علاوه بر اينها انسان بايد از واسطه نعمت هم تشكر كند تا شكر او كامل گردد. در حديثى از امام زين العابدين على بن الحسين عليه السلام مىخوانيم: «إِنَّ اللَّهَ... يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَشَكَرْتَ فُلاناً فَيَقُولُ بَلْ شَكَرْتُکَ يَا رَبِّ فَيَقُولُ لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ ثُمَّ قَالَ أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ؛ خداوند... هر بنده شكرگزارى را دوست دارد. خداوند متعال روز قيامت به بعضى از بندگانش مىگويد: آيا از فلان شخص تشكر كردى؟ عرض مىكند: خدايا! من شكر تو را گزاردم. خداوند مىفرمايد: به سبب آن كه از او تشكر نكردى شكر مرا ادا ننمودهاى. سپس امام عليه السلام فرمود: شاكرترين شما در برابر خدا شاكرترين شما در برابر بندگان خداست».(4)
در احاديث متعددى آمده است كه شكر هر نعمتى پرهيز از گناهان است ازجمله در حديثى از امام اميرمؤمنان عليه السلام مىخوانيم: «شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ».(5) دليل آن هم روشن است؛ پرهيز از گناه دليل فرمانبردارى بنده است وفرمانبردارى، بهترين تشكر به پيشگاه بخشنده نعمتهاست.
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه ابو بصير از حضرت سؤال كرد: «هَلْ لِلشُّكْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ شَاكِراً؛ آيا شكر حد نهايى دارد كه هرگاه بندهاى آن را انجام دهد شاكر محسوب شود؟» امام عليه السلام فرمود: آرى. ابوبصير سؤال كرد: آن كدام است؟ امام عليه السلام فرمود: «يَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى كُلِّ نِعْمَةٍ عَلَيْهِ فِي أَهْلٍ وَمَالٍ وَإِنْ كَانَ فِيمَا أَنْعَمَ عَلَيْهِ فِي مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاهُ وَمِنْهُ قَوْلُهُ جَلَّ وَعَزَّ (سُبْحانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ)؛⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت(۲۴۴)🔹 🍇راه بقاى نعمتها: امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به اهم
↩️انسان در برابر هر نعمتى كه خدا به او داده؛ خواه در خانوادهاش باشد يا در اموالش، او را شكر مىگويد و اگر حقى در اموال او در نعمتى كه به وى داده شده، باشد، آن را ادا مىكند و از آن جمله است گفتار خداوند متعال كه مىفرمايد: «(انسان به هنگام سوار شدن بر مركبى بگويد:) منزه است خداوندى كه آن را مسخّر ما كرد و (اگرلطف خدا نبود) ما نمىتوانستيم در كنار آن قرار بگيريم».(6)
اين بخش از كلام حكيمانه را با حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام درباره آخرين مرحله شكرى كه از انسان امكانپذير است پايان مىدهيم. آن حضرت مىفرمايد: «أوْحَى اللهُ تَعالى إلى مُوسى عليه السلام: يا مُوسى! أُشْكُرْني حَقَّ شُكْري. فَقالَ : يا رَبِّ كَيْفَ أشْكُرُکَ حَقَّ شُكْرِکَ وَلَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أشْكُرُکَ بِهِ إلّا وَأنْتَ أنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ؟ فَقالَ: يا مُوسى! شَكَرْتَني حَقَّ شُكْري حينَ عَلِمْتَ أنّ ذَلِکَ مِنّي؛ خداوند به موسى وحى فرستاد كه اى موسى! حق شكر من را ادا كن. موسى عرض كرد : چگونه حق شكر تو را ادا كنم در حالى كه همين نعمت توفيق شكرگزارى، نعمت ديگرى از سوى تو بر من است؟ (بنابراين با شكرگزارى نعمت جديدى به من عطا مىشود كه بايد شكر آن را هم بگزارم) خداوند فرمود: اى موسى! حق شكر من را بهجا آوردى چون مىدانى اين توفيق هم ازسوى من است».(7)
اما كفران نعمت بىشك مايه زوال نعمتهاست و در قرآن سرگذشت امتهايى كه كفران نعمت كردند و گرفتار شدند بهكرار نقل شده كه نمونه روشنى از آن داستان قوم سبأ است كه خداوند آن همه نعمت به آنها داد و كفران كردند وتمام آنها از آنان گرفته شد.
در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ وَاحْذَرُوا أَنْ تَنْتَقِلَ عَنْكُمْ إِلَى غَيْرِكُمْ أَمَا إِنَّهَا لَمْ تَنْتَقِلْ عَنْ أَحَدٍ قَطُّ فَكَادَتْ أَنْ تَرْجِعَ إِلَيْهِ قَالَ وَكَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَقُولُ قَلَّ مَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ؛ با نعمتهاى پروردگار به خوبى رفتار كنيد و بترسيد كه (براثر كفران) آن نعمتها از شما گرفته شود و به ديگران داده شود بدانيد هيچ نعمتى از كسى منتقل نشد كه به اين آسانى به او بازگردد. على عليه السلام مىفرمود: كمتر مىشود كه نعمتى به انسان پشت كند و سپس بار ديگر بازگردد».(8) همين مضمون در حكمت 246 بهزودى خواهد آمد.(9)
*
پی نوشت:
(1) . کافى، ج 2، ص 95، ح 10.
(2) . بحارالانوار، ج 11، ص 290.
(3) . کافى، ج 2، ص 99، ح 21.
(4) . کافى، ج 2، ص 99، ح 30.
(5) . بحارالانوار، ج 67، ص 307، ح 31.
(6) . کافى، ج 2، ص 95، ح 12؛ زخرف، آیه 13.
(7) . میزان الحکمة، ح 9603.
(8) . کافى، ج 4، ص 38، ح 3.
(9) . سند گفتار حکیمانه: خطیب در مصادر تصریح مى کند که این گفتار حکیمانه از کلام مشروحترى اقتباس شده است که پیش از مرحوم سیّد رضى، ابن شعبه حرانى آن را در کتاب تحف العقول آورده است. بعد از سیّد رضى نیز نویسنده غررالحکم آن را با تفاوتهایى در کتاب خود ذکر کرده که نشان مى دهد منبع دیگرى داشته است.(مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 190)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت: (۲۳۸ الی ۲۴۰) @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۲۴۱_و۲۴۲_و_۲۴۳.mp3
8.65M
🔹شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
✅حکمت: (۲۴۱ الی ۲۴۳)
@Nahjolbalaghe2
✍امیرالمومنین علی(ع):
خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (علیه السلام) چنین وحی کرد:ذای موسی چهار سفارش به تو دارم
🍂تازمانی که مطمئن نیستی گناهانت آمرزیده شده به غیب دیگران مشغول مشو.
🍂تازمانی که مطمئن نیستی گنج های من تمام شده درمورد روزی خود اندوهگین مشو.
🍂تازمانی که از زوال پادشاهی من اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند.
🍂تا زمانی که مطمئن نیستی شیطان مرده از مکر او ایمن مباش.
📚خصال شیخ صدوق/ج۱/ص۲۱۷
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2