eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
↩ولى روشن است، هیچ گونه دلیلى بر محدود ساختن معنى صبر، در آیه مورد بحث نداریم، بلکه یک مفهوم کلى و ج
↩️به هر حال، جاى تردید نیست که هر گاه نماز با شرائطش انجام شود، انسانرا در عالمى از معنویت و روحانیت فرو مى برد، که پیوندهاى ایمانى او را با خدا چنان محکم مى سازد که آلودگى ها و آثار گناه را از دل و جان او شستشو مى دهد. نماز انسان را در برابر گناه بیمه مى کند، و نیز نماز زنگار گناه را از آئینه دل مى زداید. نماز جوانه هاى ملکات عالى انسانى را در اعماق جان بشر مى رویاند. نماز اراده را قوى و قلب را پاک و روح را تطهیر مى کند، و به این ترتیب نماز در صورتى که به صورت جسم بى روح نباشد مکتب عالى تربیت است. * * * ۲ ـ امیدبخش ترین آیه قرآن در تفسیر آیه مورد بحث حدیث جالبى از على(علیه السلام)به این مضمون نقل شده که: روزى رو به سوى مردم کرده، فرمود: به نظر شما امیدبخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟ بعضى گفتند: آیه: إِنَّ اللّهَ لایَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاء: خداوند هرگز شرک را نمى بخشد، و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد . امام(علیه السلام) فرمود: خوب است، ولى آنچه من مى خواهم نیست. بعضى گفتند: آیه وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحیماً: هر کس عمل زشتى انجام دهد، یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را غفور و رحیم خواهد یافت . امام فرمود: خوب است ولى آنچه را من مى خواهم نیست. بعضى دیگر گفتند: آیه: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّه: اى بندگان من که اسراف بر خویشتن کرده اید، از رحمت خدا مأیوس نشوید . فرمود: خوب است اما آنچه مى خواهم نیست! بعضى دیگر گفتند: آیه: وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ: پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند، یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند، و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد . باز امام(علیه السلام) فرمود: خوب است ولى آنچه مى خواهم نیست. در این هنگام، مردم از هر طرف به سوى امام(علیه السلام) متوجه شدند و همهمه کردند، فرمود: چه خبر است اى مسلمانان؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم. امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: امیدبخش ترین آیه قرآن این آیه است: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذّاکِرینَ . البته، همان گونه که در ذیل آیه ۴۸ سوره نساء گفتیم در حدیث دیگرى آمده است: امیدبخش ترین آیه قرآن، آیه: إِنَّ اللّهَ لایَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ مى باشد. اما، با توجه به این که هر یک از این آیات، به زاویه اى از این بحث نظر دارد، و یک بُعد از ابعاد آن را بیان مى کند، تضادى با هم ندارند. در واقع، آیه مورد بحث، از کسانى سخن مى گوید که نمازهاى خود را به خوبى انجام مى دهند، نمازى با روح و با حضور قلب که آثار گناهان دیگر را از دل و جانشان مى شوید. و آیه دیگر از کسانى سخن مى گوید که داراى چنین نمازى نیستند، و تنها از در توبه وارد مى شوند، پس این آیه براى این گروه، و آن آیه براى آن گروه، امیدبخش ترین آیه است. چه امیدى از این بیشتر که، انسان بداند هر گاه پاى او بلغزد و یا هوى و هوس بر او چیره شود (بدون این که اصرار بر گناه داشته باشد، پایش به گناه کشیده شود) هنگامى که وقت نماز فرا رسید، وضو گرفت و در پیشگاه معبود به راز و نیاز برخاست، احساس شرمسارى که از لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد، گناه او بخشوده مى شود، و ظلمت و تاریکى اش از قلب او بر مى خیزد. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۵۲)🔹 ✅حکمت بعضی از احکام شرعی ↩️همين مضمون را يكى از شعراى فارسى زبان در شعر خ
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۵۲)🔹 در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه و آله مى‌خوانيم: «مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِيُحْيِيَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَنَسَبِه؛ كسى كه شهادت حقى بدهد تا حق مسلمانى را به‌وسيله آن احيا كند، روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مى‌شود كه از صورتش نورى برمى‌خيزد كه تا آن‌جا كه چشم كار مى‌كند پيش مى‌رود و تمام خلايق او را با نام و نسبش مى‌شناسند». در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه در تفسير آيه (وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا) مى‌فرمايد: «لاَ يَنْبَغِي لاَِحَدٍ إِذَا دُعِيَ إِلَى الشَّهَادَةِ يَشْهَدُ عَلَيْهَا أَنْ يَقُولَ لا أَشْهَدُ لَكُمْ؛ براى هيچ‌كس سزاوار نيست هنگامى كه دعوت به شهادت دادن بر چيزى شود بگويد: من براى شما شهادت نمى‌دهم». شگفت اين‌كه بعضى از شارحان نهج‌البلاغه شهادت را در اين‌جا به معناى شهادت در راه خدا در ميدان نبرد تفسير كرده‌اند و آن را سبب تقويت دين دانسته‌اند در حالى كه تعبيرات امام عليه السلام ، قبل و بعد از آن تناسبى با آن ندارد، زيرا امام عليه السلام قبلاً جهاد را به عنوان عزت اسلام بيان فرمود و تعبير به «مجاحدات» (يعنى انكارها) مناسب بحث دعاوى است به خصوص كه ترك كذب نيز بعد از آن ذكر شده است كه با ترك شهادت دادن مناسب است. به‌علاوه آغاز حديث با جمله «فرض الله» شروع مى‌شود و به يقين خداوند شهادت را مأمورٌبِه نكرده بلكه جهاد را واجب فرموده كه احيانآ منتهى به شهادت مى‌شود. 17. «و ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى قرار داد»؛ (وَتَرْکَ آلْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ). اساس زندگى اجتماعى بر اعتماد متقابل افراد نسبت به يكديگر است كه اگر اعتمادى نباشد رشته اجتماع از هم گسيخته خواهد شد. اعتماد در صورتى حاصل مى‌شود كه صدق و امانت بر جامعه حاكم باشد، زيرا دروغ و خيانت مهم‌ترين اسباب بدبينى و بى‌اعتمادى است. امام عليه السلام در اين تعبير زيبا مى‌فرمايد: خداوند ترك دروغ را واجب كرده تا راستگويى به عنوان يك فضيلت شمرده شود و افراد جامعه به سوى آن حركت كنند. در روايات اسلامى شديدترين تعبيرات درباره زشتى دروغ آمده است. قرآن مجيد مى‌گويد: «(إِنَّمَا يَفْتَرِى الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْكَاذِبُونَ)؛ تنها كسانى دروغ مى‌بندند كه به آيات خدا ايمان ندارند». در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه وآله مى‌خوانيم: «إنَّ الْكِذْبَ بابٌ مِنْ أبْوابِ النِّفاقِ؛ دروغ درى از درهاى نفاق است». در كتاب كافى از اميرمؤمنان عليه السلام چنين نقل شده كه فرمود: «لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الاِْيمَانِ حَتَّى يَتْرُکَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَجِدَّهُ؛ انسان طعم ايمان را نمى‌چشد مگر زمانى كه دروغ را خواه شوخى باشد يا جدى، رها كند».احاديث در اين زمينه بسيار است. با حديث ديگرى از پيغمبر اكرم صلي اله عليه وآله اين سخن را پايان مى‌دهيم آن‌جا كه فرمود: «إيّاكُمْ وَالْكِذْبَ فَإِنَّهُ مِنَ الْفُجُورِ وَهُما فِى النّار؛ از دروغ بپرهيزيد، زيرا دروغ با فجور و گناهان (ديگر) همراه است و هر دو در آتشند». 18. «و سلام را امان در برابر ترس‌ها قرار داد»؛ (وَالسَّلاَمَ أَمَاناً مِنَ آلَْمخَاوِفِ). منظور از «سلام» در اين‌جا همان سلام كردن است كه هرگاه كسى به ديگرى سلام كند مفهومش اين است كه هيچ‌گونه قصد آزار و اذيت او را ندارد وهنگامى كه شنونده سلام را با سلام پاسخ مى‌گويد مفهوم آن نيز اين است كه از ناحيه او خوف و ضررى براى سلام كننده موجود نيست. توضيح اين‌كه در آغاز اسلام و مدتى پس از آن بسيارى از مردم هنگام برخورد با يكديگر اگر طرف از قبيله خودشان نبود، احساس ناامنى مى‌كردند؛ ولى اگر او ابتدا سلام مى‌كرد و طرف مقابل نيز پاسخ مى‌گفت، به منزله تعهدى بود كه هيچ‌گونه ضرر و زيانى به يكديگر نمى‌رساندند، همان‌گونه كه اگر شخصى بر آن‌ها وارد مى‌شد و غذايى مى‌آوردند و از غذاى صاحب منزل مى‌خورد طرفين نسبت به يكديگر احساس امنيت مى‌كردند؛ صاحب خانه عملاً تحيتى گفته بود و ميهمان تازه وارد نيز عملاً به آن پاسخ داده بود. البته گاه مى‌شد كه پس از سلام و جواب آن، قرائن و شواهدى برخلاف موارد مذكور به نظر مى‌رسيد كه براى برطرف كردن آن خوف، احتياج به گفت‌وگوى بيشترى بود، ازاين‌رو در داستان ابراهيم عليه السلام مى‌خوانيم: هنگامى كه فرشتگان پروردگار به صورت افراد ناشناسى بر او وارد شدند و سلام كردند ابراهيم عليه السلام كه چهره‌هاى آن‌ها را بسيار ناشناس ديد گفت: «ما از شما مى‌ترسيم».⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۵۲)🔹 در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه و آله مى‌خوانيم: «مَنْ شَهِدَ شَ
↩️به خصوص هنگامى كه غذا براى آن‌ها آورد و آن‌ها دست به سوى غذا دراز نكردند؛ اما چيزى نگذشت كه ترس ابراهيم عليه السلام زائل شد هنگامى كه گفتند: «ما فرستادگان پروردگار توايم» و او را به فرزند بشارت دادند. «(وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلاَمآ قَالَ سَلاَمٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ * فَلَمَّا رَءَا أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ). اكنون اين سؤال پيش مى‌آيد كه سلام كردن جزء مستحبات است و با جمله «فرض الله» كه در آغاز اين كلام حكمت‌آميز آمده سازگار نيست، ازاين‌رو بعضى از شارحان، سلام را در اين‌جا به معناى پاسخ سلام تفسير كرده‌اند تا با وجوب سازگار باشد. در حالى كه اين تفسير افزون بر اين‌كه مخالف ظاهر عبارت امام عليه السلام است با مسئله امنيت از ترس سازگار نيست، زيرا هم ابتدا به سلام و هم پاسخ آن هر دو سبب احساس امنيت مى‌شد. ولى با توجه به اين‌كه «فرض» معناى وسيعى دارد كه هرگونه تشريع را اعم از واجب و مستحب شامل مى‌شود، مشكلى به وجود نمى‌آيد كه ما ناچار باشيم سلام را به معناى پاسخ سلام بدانيم. درنتيجه به يقين فلسفه‌اى كه امام عليه السلام براى نماز بيان فرموده، هم نماز واجب را فرا مى‌گيرد و هم مستحب را و همچنين درمورد زكات و روزه. بعضى از شارحان نهج‌البلاغه «سلام» را به معناى صلح تفسير كرده‌اند وگفته‌اند: «آن چيزى كه سبب زائل شدن خوف و ترس در جامعه بشرى مى‌شود همان مسئله صلح است كه مانع از بروز جنگ‌هاى ويرانگر و مخرب است». اين تفسير، تفسير بعيدى به نظر نمى‌رسد و ممكن است هر دو تفسير در مفهوم كلام امام عليه السلام جمع باشد. شگفت اين‌كه بعضى به جاى «سلام»، «اسلام» ذكر كرده‌اند در حالى كه در هيچ‌ يك از نسخ نهج‌البلاغه اين واژه نيامده، هرچند در غررالحكم به جاى «سلام»، «اسلام» آمده است، بنابراين تكيه بر يك احتمال نادر، مناسب تفسير كلام امام عليه السلام است به خصوص اين‌كه اگر به جاى «سلام»، «اسلام» بود مى‌بايست در آغاز اين سخن و به دنبال «فَرَضَ اللهُ الاْيمانَ تَطْهيرآ مِنَ الشِّرْکِ» ذكر شود. 19. «و امامت را براى نظم و نظام امت قرار داد»؛ (وَالاَْمَامَةَ نِظَاماً لِلاُْمَّةِ). هرچند در نسخه صبحى صالح در اين‌جا واژه «الامانة» آمده ولى در بسيارى از نسخ نهج‌البلاغه به جاى آن «الامامة» است و در كتاب تمام نهج‌البلاغه نيز «الامامة» آمده است. در غررالحكم نيز به همين صورت است. حتى در شرح ابن ابى الحديد نيز «الامامة» ذكر شده است و همان را نيز تفسير كرده است. به يقين تعبير «نِظامآ لِلاُْمَّةِ» و به دنبال آن «وَالطّاعَةِ تَعْظيمآ لِلاِْمامَةِ» تناسبى با امامت دارد نه امانت و درواقع دو جمله اخير (نوزدهم و بيستم) به منزله ضمانت اجرايى براى هجده جمله پيشين است. به هر حال شك نيست كه اگر حكومت عادلى بر كار نباشد و امامت به معناى صحيح پياده نشود، نظم امت به هم مى‌ريزد، ظالمان بر مظلومان چيره مى‌شوند و فاسدان و مفسدان پست‌هاى حساس را در اختيار مى‌گيرند و بيت‌المال مسلمانان به غارت مى‌رود و ناامنى همه جا را فرا مى‌گيرد كه تاريخ معاصر و گذشته، نمونه‌هاى فراوانى از آن را به ما ارائه داده است. در خطبه بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز تعبيرى شبيه به اين ديده مى‌شود، مى‌فرمايد: «وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ؛ خداوند اطاعت از ما را سبب نظام امت قرار داده و پيشوايى ما را سبب جلوگيرى از اختلاف وپراكندگى».در خطبه امام على بن موسى‌الرضا عليه السلام كه در مسجد جامع مرو در روز جمعه بيان فرمود نيز آمده است: «إِنَّ الاِْمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلاحُ الدُّنْيَا وَعِزُّ الْمُوْمِنِينَ إِنَّ الاِْمَامَةَ أُسُّ الاِْسْلامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي؛ امامت، زمام دين وسبب نظام مسلمين و صلاح دنيا و سبب عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است».البته سخن درباره اهميت امامت و تأثير حكومت اسلامى در نظم جامعه مسلمانان و حفظ كيان آن‌ها بسيار است و مقصود در اين‌جا اشاره‌اى به عنوان تفسير كلام امام عليه السلام است. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪فاطمه زهرا صدیقه کبری سلام الله علیها، هم سخن فرشتگان 💠يکي از نامهاي حضرت فاطمه (سلام الله عليها) "مُحَدثه" است. 🔶...محدثه به کسی می گويند که با ملائکه هم سخن بوده باشد. این مسأله، یکی از بزرگترین فضائل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به شمار می رود. 🔵در روایات متعددی به این مساله اشاره شده است که فقط به یک روایت اشاره می شود: 💠امام صادق (عليه السلام) فرمودند: 👈فاطمه (سلام الله عليها) را بدان جهت محدّثه ناميدند كه فرشتگان از آسمان فرود مى‏آمدند و او را می ‏خواندند همان طورى كه مريم دختر عمران را صدا می ‏زدند، آنها می گفتند: اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه ‏ات نمود و در ميان تمام زنان عالم تو را اختيار كرد؛ آن بانو با آنها سخن می ‏گفت و آنها نيز با وی سخن می گفتند. 👈شبى فاطمه (سلام الله عليها) به فرشتگان فرمود: مگر مريم بنت عمران بر تمام زنان عالم برترى ندارد؟ گفتند: مريم بانو و سرور زنان عالم خودش بود و خداوند (عز و جل) تو را سرور زنان عالم خودت و عالم مريم قرار داده و تو را سرور تمام زنان عالم از اولين آنها تا آخرينشان قرار داد». 📚علل الشرائع، ج 1 ص 181 @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت سی ام » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻 بعد از آن ط
🌳شجره آشوب« قسمت سی و یکم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻 اما افسوس که دنیا دوستی و حرص برای رسیدن به مطامع دنیوی، باعث شد آن ها بعد از به خلافت رسیدن امام، مدعی شوند که بیعتشان به زور و اکراه بوده و به همین دلیل، اساس مشروعیت بیعت خود با حضرت را زیر سوال بردند. همین موضوع برای آن ها بهانه ای شد تا غائله جمل را آغاز کنند. 🔻4. این اقدام طلحه و زبیر برای به دست آوردن خوله، نشان می دهد آن ها از همان ابتدا، منفعت طلب بودند و این اخلاق، تنها مربوط به پایان دوره عثمان یا آغاز خلافت امام نیست. هر کجا که دین با منافع آن ها تعارض داشت، حاضر بودند منافع خود را ترجیح دهند. کدام حق بالاتر از امیرالمومنین که آن دو راضی به مخالفت با ایشان و برتری دادن منافع دنیوی برای رسیدن به حکومت شدند؟ 🔻5. نکته آخر و مهم اینکه خوله به امام عرض می کند آیا شما همان کسی نیستید که در غدیر خم منصوب شد؟ بعد از پاسخ مثبت حضرت به وی، خوله به ایشان می گوید که ما به خاطر تو اسیر شدیم. در نتیجه مطلب اخیر نشان می دهد طلحه و زبیر، قصد داشتند یکی از شیعیان امام را به کنیزی ببرند. 🔻6. حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا حمایت زبیر از امیرالمومنین، واقعا از سر اعتقاد به حق بودن امام، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی زبیر بود؟ جمله ای که از زبیر هنگام دفاع از امام نقل شده این است که: «ای جماعت بنی عبدالمطلب، آیا این کار با علی می شود و شما زنده هستید؟» این جمله خوی قومیت گرایی زبیر را نشان می دهد. به نظر می رسد با اثبات روحیه منفعت طلبی زبیر که پیش از خلافت مولا نیز آن را داشت، بعید نیست این اقدام زبیر برای این باشد که می خواست حکومت از دست بنی هاشم و پسران عبدالمطلب جدا نشود و تنها به دلیل منافع قومی این کار را کرد. 🔻 ما چنین احتمالی را قوی می دانیم و معتقدیم اگر زبیر واقعا از سر اعتقاد به دفاع از مولا برخاست، چرا در موارد دیگر مثل تبعید امام به اطراف مدینه در زمان عثمان، هیچ گونه دفاعی از حضرت نکرد؟ آیا شکی در حقانیت امام پیدا کرده بود؟ یا سکوت را برای حفظ منافع خود، موثر تر از دفاع از امام می دید؟ 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
📮سامانه پیامک برنامه: 30000267 📬سامانه پیامک صداوسیما: 30000162 📞شماره تماس صداوسیما: 162 ⬇️کانال پاورقی؛جهت آشنایی با سبک برنامه: 🌀 @pavaraghi_tv2 🖥موضوع برنامه: سواد رسانه ، انتقاد از عوامل معاند داخلی و خارجی به سبک طنز ، نقد منصفانه از مسئولین و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا